دیدبان
محسن محمدی

تعطیلی دولت امریکا، چالش­ها و تبعات

تعطیلی دولت امریکا، چالش­ها و تبعات

به گزارش دیدبان،به دنبال ناکامی نمایندگان مجلس سنای آمریکا برای توافق بر سر لایحه بودجه موقت، دولت فدرال آمریکا وارد مرحله تعطیلی ناخواسته شد. اختلافات حزبی و سیاسی در راستای تدوین و تصویب بودجه موقت کماکان استمرار دارد  و این اختلافات، به ­ویژه چالش و اختلاف بین رئیس جمهور و نمایندگان دمکرات باعث شد تا دولت فدرال آمریکا وارد پروسه تعطیلی شود. دونالد ترامپ در آخرین تلاش‌ها برای جلوگیری از تعطیل شدن دولت آمریکا با رهبر دمکرات‌ها در سنا نیز دیدار کرد، ولی از اخبار منتشره چنین استنباط می­شود که این دیدار نیز نتیجه­ و دستاورد ملموسی نداشته است. برای ممانعت از تعطیلی دولت فدرال آمریکا، کنگره باید تا پایان روز جمعه به وقت واشنگتن بر سر لایحه بودجه به جمع­بندی و توافق می­رسید، اما چنین توافقی صورت نگرفت.

تعطیلی دولت امریکا، دارای سابقه پیشینی است و تاکنون 18 بار چنین پدیده­ ای به وقوع پیوسته است که آخرین بار آن در سال 2013 بود و برای 16 روز، دولت فدرال ایالات متحده تعطیل گردید. تعطیلی دولت فدرال آمریکا در شرایطی به وقوع می­پیوندد، که به دلیل اختلافات (عمدتا سیاسی – اقتصادی)، رئیس‌جمهور آمریکا و کنگره این کشور نتوانند بر سر تصویب قانون مربوط به تخصیص اعتبارات نهادهای دولتی در زمان مقرر، به توافق برسند.

هر چند که به نظر نمی­رسد که تعطیلی دولت فدرال، آثار ملموس و فوری بر وضعیت اقتصادی و معیشتی جامعه و مردم آمریکا داشته باشد (بررسی‌ها نشان می‌دهد تعطیلی 16 روزه دولت فدرال آمریکا در سال 2013 نزدیک به 30 میلیارد دلار برای دولت آمریکا هزینه دربر داشته است)، اما این پدیده از نظر روانی می­تواند برای افکار عمومی آمریکا و کارکنان مرتبط با حوزه­ های مشمول تعطیلی، تولید نگرانی کند و نوعی بی ­ثباتی اقتصادی – سیاسی را در میان افکار عمومی آمریکا و همچنین افکار عمومی جهانی، مخابره نماید.  

با لحاظ این نکته که هنوز یک سال از استقرار دولت جدید امریکا نمی­گذرد و این دولت در ابتدای عمر خود و آغاز اجرایی کردن سیاست­های جنجالی ­اش می­باشد، وارد شدن دولت کنونی امریکا در تعطیلی زودهنگام، دارای پیام خاصی است و به نوعی می­توان آن را به تشدید تنش و واگرایی در ساختار سیاسی ایالات متحده آمریکا به ویژه در مقطع کنونی تفسیر کرد. در واقع دیدگاه­ و ادبیات حاکم بر مناسبات دولتمردان آمریکا و رقیبان سیاسی آنان در کنگره، می­تواند نشانی بر تشدید این واگرایی باشد که نتیجه مستقیم آن، ایجاد اخلال کارکردی در ساختار اجرایی و اداری آمریکاست که در صورت تداوم، می­تواند هم از نظر روانی و هم از عینی، تبعات منفیِ ملموسی برای جامعه آمریکا به دنبال داشته باشد.

افزایش تنش­ها و چالش­ها در ساختار سیاسی ایالات متحده، با روی کار آمدن ترامپ، روندی مستمر و فزاینده را طی کرده است. به عبارتی دیگر، در کمتر از یک سال از روی کار آمدن دولت جدید، شاهد طرح پرونده ­های جدی چالشی در درون ساختار سیاسی ایالات متحده می­باشیم ( مانند موضوع دخالت روسیه در انتخابات که هنوز در جریان است و مخالفان ترامپ به دنبال شفاف شدن و تعیین تکلیف آن هستند) و این روند به وضعیت حساسی رسیده که امروزه برخی نمودهای این سطح از تنش داخلی را در پدیده­ هایی چون تعطیلی دولت فدرال، مشاهده می­کنیم.     

از سویی دیگر باید اشاره کرد که روند فزاینده تنش­ها و چالش­ها در مناسبات داخلی قوا و احزاب سیاسی آمریکایی که منجر به پدیده­ ای چون تعطیلی دولت فدرال شده است، در سطحی و لایه ­ای، متاثر از ادبیات و دیدگاه حاکم بر دولت جدید ایالات متحده می­باشد. دولت ترامپ که در طول یک سال گذشته در طیفی از موضوعات و مسائل سیاست خارجی، سیاست تهاجمی را در پیش گرفته و چالش­های جهانی جدیدی را شکل داده است، در سطح داخلی نیز، به واسطه دیدگاه و ادبیات خاص خود، تنش­ و کشمکش­ با سایر نهادها را افزایش داده است.

در ورای تنش و چالش کنونی بین دولت و کنگره، نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد، افزایش نقش و ارتقای جایگاه کنگره در ساختار سیاسی ایالات متحده در سال­های اخیر می­باشد. به عبارتی، بررسی مناسبات درونی قوا در سال­های اخیر در ایالات متحده ( و در حوزه­ های موضوعی گوناگون) نشانگر افزایش بازیگری کنگره و تقویت جایگاه آن در روند تصمیم ­گیری و سیاست­گذاری ­ها می­باشد. ارتقای جایگاه و قدرت کنگره و به تبع آن افزایش بازیگری این نهاد در موضوعات مختلف در سال­های اخیر، که کماکان روندی صعودی را تجربه می­کند، می­تواند به عنوان قرینه و نشانه­ ای دال بر تضعیف نظام ریاستی در ایالات متحده نیز تفسیر گردد.

همچنین با توجه به انتخابات ایالتی اخیر، وزن و جایگاه دموکرات­ها در مجلس سنا ارتقاء پیدا کرده است و این موضوع کار را برای دولت جمهوری­خواه ترامپ، برای جلب حمایت و همراهی کنگره با سیاست­ها و اهدافش ( که مورد انتقاد جدی دمکرات­ها می­باشد) پیچیده ­تر خواهد کرد. در کنار موضوع فوق، باید بدین نکته نیز توجه کرد که در سطح کلان، نوع نگاه و تصویرپردازی دمکرات­ها با جمهوری­خواهان در مورد آمریکای مطلوب، دارای تفاوت­ها و اختلافات جدی است.

 دمکرات­ها به دنبال چندجانبه ­گرایی و ایجاد اجماع برای پیشبرد سیاست­ها و اهدف بین ­المللی آمریکا و همچنین حل چالش­ها و مسائل جهانی با شیوه اشاره شده می­باشند، در حالی که جمهوری­خواهان، جهت پیشبرد اهداف و سیاست­هایشان، بر یکجانبه­ گرایی تمرکز داشته و سیاست تهاجمی را در دستور کار خود قرار می­دهند که این موضوع می­تواند هزینه­ هایی سیاسی جدیدی را تولید نماید. 

تمرکز بر یکجانبه­ گرایی و در پیش گرفتن سیاست تهاجمی، از ابتدای روی کار آمدن دولت ترامپ (و در موضوعات مختلفی چون برجام، روابط با چین و ...) مشهود و ملموس بوده است و مخالفت­ها و مقابله­ هایی را در میان دمکرات­ها به دنبال داشته است. در آینده نیز طیف گوناگون و متنوعی از موضوعات، همچون توافقنامه هسته ­ای با ایران (برجام)، چگونگی مدیریت و برخورد با مهاجرین، روابط و همکاری با اروپا در حوزه­ های مختلف، مسائل و چالش­های محیط زیستی و ...، بیشترین سطح چالش و تنش را در میان دموکرات­ها و دولت ترامپ، شکل خواهد داد. 

به هر حال، با توجه به دیدگاه و ادبیات حاکم بر دولت ترامپ از یکسو (که در بیانیه اخیر کاخ سفید نیز، دموکرات­ها متهم به ترجیح منافع سیاسی و حزبی بر امنیت ملی، منافع عمومی و ...شدند) و همچنین افزایش نقش و بازیگری کنگره در مناسبات سیاسی و سیاست­گذاری­ها، چنین به نظر می­رسد که سطح چالش و تنش بین دولت آمریکا و کنگره در روزها و ماه­های آینده روندی افزایشی را طی خواهد کرد و این موضوع ضمن ضربه به چهره و اعتبار جهانی آمریکا و ایجاد هزینه ­های اقتصادی و مالی، نگرانی­های سیاسی و معیشتی جامعه آمریکا را نیز تشدید می­کند و در مرتبه بعد، اختلال در عملکرد نهادهای داخلی و اجرایی این کشور را نیز ضریب خواهد داد.

مرتبط‌ها

احمد دستمالچیان، کاردار پیشین ایران در عربستان

فادی جونی فعال فضای مجازی درباره آمار متبلایان به کرونا

آیا حملات اخیر آمریکا به عراق، غیر عادی و غیرقابل پیش‌بینی بود؟

دلیل اصلی کاهش مشارکت در  انتخابات مشکلات معیشتی بود نه کرونا

کاهش قیمت نفت بیشتر از همه ضرر عربستان و روسیه است نه ایران

توسعه‌طلبی‌های «اِسپارت خلیج فارس»