دیدبان
رامین حسین آبادیان

«نشست سوچی» تحت الشعاع بی‌مسئولیتی سازمان ملل و تحرکات مشکوک ترکیه

«نشست سوچی» تحت الشعاع بی‌مسئولیتی سازمان ملل و تحرکات مشکوک ترکیه

به گزارش دیدبان،مسئله نشست صلح سوری در شهر «سوچی» روسیه مدتی است که در کانون توجهات منطقه‌ای و بین المللی قرار گرفته است. این اولین باری است که روسیه طی چند سال اخیر میزبانی نشست میان دولت مرکزی سوریه و معارضان آن را به صورت رسمی عهده دار شده است. پیشتر سلسله نشست های صلح سوریه در شهرهای «ژنو» سوئیس و «آستانه» قزاقستان برگزار شده است؛ نشست هایی که به دلیل کارشکنی های سریالی معارضان و حامیان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنها همواره بدون دستیابی به نتیجه ملموسی به پایان رسیده اند. اکنون این مذاکرات و گفتگوهای سیاسی به ایستگاه سوچی روسیه رسیده است؛ جایی که امید می رود نقطه پایان بحران هفت ساله سوریه باشد. طبق اعلام مقامات دولت روسیه قرار است مذاکرات سوچی میان دولت دمشق و معارضان در تاریخ 29 ژانویه (9 بهمن ماه) برگزار شود. مقامات مسکو اعلام کردند که این نشست دو روز به طول خواهد انجامید.

مذاکرات سوچی درحالی قرار است کمتر از دو هفته دیگر برگزار شود که معارضان عملا هیچ برگ برنده ای برای تکرار کارشکنی های همیشگی خود در مسیر این مذاکرات و گفتگوها ندارند. روند تحولات میدانی به خوبی حاکی از این مسئله است که ارتش سوریه و متحدانش دست برتر را داشته و ابتکار عمل را به دست گرفته اند؛ به ویژه اینکه اکنون دیگر خبری هم از تروریست های تکفیری داعش و مناطق استراتژیک وسیع تحت کنترل آنها نیست تا معارضان بتوانند از رهگذر آن، به نوعی از آب گل آلود ماهی بگیرند. معارضان، نیک می دانند که تنها راه بقای سیاسی آنها تَن دادن به یک توافق پایاپای با دولت دمشق براساس منافع و مصالح ملت سوریه است؛ در غیر این صورت باید قید تداوم فعالیت های خود در عرصه سیاسی سوریه را بزنند. با تمامی این‌ها، فشارهای وارده به معارضان از سوی ریاض و واشنگتن موجب شده تا آنها بازهم به سنگ اندازی های خود در مسیر مذاکرات صلح ادامه دهند و کورکورانه خود را در باتلاقی که گرفتار شدند، بیشتر غرق کنند.

تلاش واشنگتن برای به حاشیه راندن روسیه

تمامی شواهد و قرائن حکایت از آن دارند که دولتمردان ایالات متحده آمریکا اعمال فشارهای شدیدی در پشت پرده علیه معارضان را کلید زده اند تا بدین وسیله مانع از حضور آنها در نشست سوچی شده و در نهایت این نشست نیز نتواند همچون سلسله نشست های ژنو و آستانه به نتایج مورد نظر دست پیدا کند. آمریکایی ها طی هفت سالی که از آغاز بحران سوریه سپری می شود هیچگاه به دنبال حل و فصل این بحران نبوده اند. تداوم این بحران، در وهله اول به نفع و مصلحت رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین و اصلی ترین متحد ایالات متحده آمریکاست، چراکه دولت دمشق به عنوان یکی از بازوان محور مقاومت در منطقه در خط مقدم مبارزه با تل آویو ایستاده است. از سوی دیگر، اگر فرض را بر این بگیریم که آمریکایی ها متناسب با منافع و مصالح خود در منطقه در نهایت رضایت به پایان بحران سوریه بدهند، آنگاه باز هم شکی نخواهد بود که واشنگتن هیچگاه نخواهد پذیرفت که نقش روسیه به عنوان یک بازیگر مهم و مؤثر، در پایان دادن به این بحران برجسته شود. لذا دکترین آمریکایی ها برای حل بحران سوریه این است این اتفاق باید در سایه به حاشیه رانده شدن نقش روسیه رخ دهد و نه با برجسته شدن بیش از پیش نقش آن و تبدیل این کشور به یک قهرمان بین المللی.

رمزگشایی از فشار پشت پرده به معارضان

بدیهی است که آمریکایی ها مخالف برگزاری نشست صلح سوریه در شهر سوچی روسیه باشند و از هیچ کوششی برای به شکست کشاندن این دور از مذاکرات صلح دریغ نکنند. لذا اخباری وجود دارد مبنی بر اینکه آمریکایی ها معارضان را تهدید کرده اند که در صورت تعامل با دولت دمشق برای حل و فصل بحران سوریه در جریان مذاکرات سوچی، تمامی حمایت های مالی و تسلیحاتی خود به آنها را قطع می کنند. این تهدید چندی پیش در جریان نشست مقامات آمریکایی با معارضان سوری در ایالات متحده مطرح شده است؛ جایی که معارضان با مقامات واشنگتن ازجمله اعضای کنگره این کشور و مک مستر، مشاور امنیت ملی دیدار و گفتگو کردند. این مسئله و تهدید، آنجا بیشتر آشکار می شود که «نصر الحریری» رئیس هیأت معارضان سوری بر لزوم تداوم حمایت های آمریکایی ها از معارضان تأکید می‌کند. وی در این خصوص می گوید: «توقف حمایت ‌های آمریکا ممکن است نتایج فاجعه باری در خصوص اوضاع سوریه به بار آورد. بدون این حمایت ها، گروه های مسلح در برابر ارتش سوریه به راحتی شکست می خورند». این اظهارات به خوبی نشان می دهد که معارضان، پیام تهدید ایالات متحده را دریافت کرده و پس از آن، مخالفت خود با حضور در مذاکرات سوچی را اعلام کرده اند. بدون شک، با توجه به این تهدیدات و مواضع واضح معارضان، آنها حتی اگر در مذاکرات سوچی هم حاضر شوند، گامی جز کارشکنی و سنگ اندازی در مسیر گفتگوها و رایزنی های سیاسی برنخواهند داشت.

بی مسئولیتی سازمان ملل

علاوه بر کارشکنی معارضان و حامیان بین المللی آنها در مسیر مذاکرات سوچی پیش از آغاز آن، سازمان ملل متحد نیز با ابراز تردید در خصوص مشارکت در این نشست، بی مسئولیتی جدیدی را از خود به نمایش گذاشته است. درحالی که نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد ابراز امیدواری کرده بود که سازمان ملل متحد در نشست صلح سوریه در شهر سوچی حضور پیدا کند، مقامات این سازمان اعلام کرده اند که در حال حاضر برنامه ای برای مشارکت در این نشست ندارند و تصمیمی در این خصوص اتخاذ نکرده اند. اینگونه استنباط می شود که ایالات متحده آمریکا علاوه بر معارضان، از نفوذ مالی و سیاسی خود در سازمان ملل نیز برای وادار ساختن مقامات این سازمان به زدن دست رد بر سینه روسیه، بهره برداری کرده اند. بدون شک عدم حضور سازمان ملل در مذاکرات سوچی، جایگاه این سازمان در معادلات بین المللی را بیش از هر زمان دیگری زیر سؤال خواهد برد، چراکه وظیفه ذاتی سازمان ملل، استفاده از تمامی ظرفیت ها و امکانات برای حل و فصل بحران های کشورهاست؛ به ویژه بحران های مربوط به گسترش پدیده تروریسم که تهدیدکننده صلح و ثبات جهانی نیز هستند. اگر سازمان ملل متحد متأثر از فشارهای و اعمال نفوذهای ایالات متحده حاضر به مشارکت در نشست سوچی نشود، بدون شک مقامات این سازمان باید منتظر پیامدهای منفی این اقدام خود که در تغییر ریشه ای نوع نگاه افکار عمومی به سازمان ملل نهفته است، باشند.

درهمین ارتباط، «فیصل مقداد» معاون وزیر خارجه سوریه می گوید: « استفان دی ‌میستورا، نماینده سازمان ملل در امور سوریه برای حل بحران این کشور به شکلی شفاف و جدی عمل نکرده زیرا او طرفدار و حامی منافع کسانی است که در کشورهای غربی و حوزه خلیج‌ فارس سیاست ‌ها را به او دیکته می ‌کنند. ابراز تردید سازمان ملل درخصوص مشارکت در نشست سوچی برای دمشق غافلگیرکننده نبود زیرا دی‌ میستورا و کسانی که از او حمایت می ‌کنند در زمینه دستیابی به راه حلی سیاسی که به نفع مردم سوریه باشد جدی نیستند. این اقدام سازمان ملل، غیرمسئولانه و در تعارض با وظایف و مسئولیت های این سازمان است».

گفتگوهای سیاسی تحت الشعاع تحرکات مشکوک ترکیه

ترکیه نیز که گمان می رفت پس از تن دادن به توافق ایجاد «مناطق کاهش تنش» در سوریه از مواضع گذشته خود در این کشور دست کشیده و به دنبال حل و فصل سیاسی بحران سوریه است، اکنون سخن از آغاز تحرکاتی در شمال سوریه به میان می آورد که کاملا مشکوک هستند. درهمین ارتباط، «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه در سخنانی اعلام کرده که آنکارا قصد دارد عملیات «سپر فرات» در شمال سوریه و به طور مشخص در عفرین و منبج را از سر بگیرد. مقامات آنکارا مدعی هستند که این عملیات با هدف مبارزه با تروریسم صورت می گیرد. اما مسئله اینجاست که حضور نظامی ترکیه در خاک سوریه بدون مجوز دولت دمشق بوده و به همین دلیل با قوانین بین المللی و منشور سازمان ملل متحد در تعارض است.

از سوی دیگر، هدف اعلامی آنکارا از دخالت نظامی مستقیم در سوریه با سیاست اعمالی آن کاملا متفاوت است، چراکه ترکیه به دنبال مبارزه با تروریسم در شمال سوریه نبوده و اهداف دیگری را در محور شمالی در سر می پروراند. مهم‌ترین هدف ترکیه از عملیات نظامی در عفرین را می ‌توان ایجاد حلقه ارتباطی میان نیروهای مسلح تحت امر آنکارا در سوریه دانست. در حال حاضر، معارضان مسلح سوری در استان ادلب و بخشی از شمال استان حلب مستقر هستند. این نیروها عملاً هیچ راه ارتباطی مستقیمی با یکدیگر ندارند. ترکیه برای ایجاد این حلقه ارتباطی راهی جز تسلط کامل بر مناطق شرقی و جنوبی عفرین ندارد.

دیگر هدف ترکیه از حمله به عملیات عفرین را می ‌توان در ارتباط با تضعیف مواضع کردهای سوریه دانست. واقعیت آن است که از آغاز بحران در سوریه در سال 2011 تاکنون، اردوغان هرگونه تسلط و کنترل کردها بر مناطق شمالی سوریه را که همجوار با مرزهای ترکیه است، تهدیدی امنیتی و جدی برای خود قلمداد می‌ کند. درهمین راستا اردوغان پیشتر نیز صراحتا تأکید کرده است که اجازه تشکیل دولت فدرال کردی در شمال سوریه را نمی دهد. اکنون نیز تحرکات ترکیه در شمال سوریه نه برای مبارزه با تروریسم که برای مقابله با کردها صورت می پذیرد. این تحرکات مشکوک و غیرقانونی، مذاکرات و رایزنی های سیاسی در سوریه را تحت الشعاع قرار داده و بیم آن می رود که شانس موفقیت گفتگوهای سیاسی آینده به ویژه در شهر سوچی را به حداقل برساند.

 

مرتبط‌ها

احمد دستمالچیان، کاردار پیشین ایران در عربستان

فادی جونی فعال فضای مجازی درباره آمار متبلایان به کرونا

آیا حملات اخیر آمریکا به عراق، غیر عادی و غیرقابل پیش‌بینی بود؟

دلیل اصلی کاهش مشارکت در  انتخابات مشکلات معیشتی بود نه کرونا

کاهش قیمت نفت بیشتر از همه ضرر عربستان و روسیه است نه ایران

توسعه‌طلبی‌های «اِسپارت خلیج فارس»