دیدبان
مسروره مختاری، امیرحسین آریان

بازتاب اندیشه هستی شناختی ابن عربی در گلشن راز شیخ محمود شبستری

بازتاب اندیشه هستی شناختی ابن عربی در گلشن راز شیخ محمود شبستری

به گزارش دیدبان،چکیده

شکل‌گیری مکتب ابن‌عربی در قرن هفتم تحوّل عظیمی در مبانی عرفان نظری ایجاد کرد. جهان­بینی هستی­شناسانة ابن عربی بر دو پایة: «خداوند» و «انسان» استوار است. شارحان نظریه ­های ابن عربی نقش مهمّی در گسترش اندیشه­ های وی داشته ­اند. بزرگانی چون «شیخ محمود شبستری» به موازات عرفان عملی، در گسترش نظریه‌های ابن عربی همت گماشته­اند. جستار حاضر بازتابِ جهان­بینیِ هستی ­شناسانة ابن عربی را در مثنوی گلشن راز با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی، حول سه محور اساسی: «خداشناسی»، «انسان­شناسی»، و «وحدت شخصی وجود»، مطالعه کرده­است. حاصل پژوهش نشان می­دهد که در اندیشة شبستری تجلّی نقش مهمّی در انبساط و تفصیل وجود بر عهده دارد. رابطة خدا و هستی، رابطة ظاهر و مظهر است. «انسان کامل» در میان مظاهر کونین، آیینة تمام معانی اسماء و صفات حقّ، نسخة کامل کائنات و «کلمة فاصلة جامعه» است. شیخ محمود مانند ابن عربی حقیقت محمّدی را اوّلین حقیقت ظاهر، مبدأ ظهور عالم و صورت اعظم و جامع الة، نقطة پایان ولایت و مظهر انسان کامل می­داند که با ظهور او جمیع اسرار و حقایق الة آشکار می­شود. به اعتقاد وی شناخت انسان کامل،  نیل به مراتب دیگر از معرفت را تسةل­می­کند، و معرفت هستی با تکیه بر اندیشة وحدت­ وجود، و با استمداد از نیروی کشف و شهود، نیل به معرفت خداوند را امکان پذیر­­می­سازد؛ اما تقدّم و تأخّر ذاتی بین ذات خداوند و تجلّیّات و تفرّدات او، و مطلقیّتِ خداوند و محدودیّتِ تفرّدات، مانع از شناخت ذات احدیّت است.

کلیدواژه ها: ابن عربی؛ گلشن راز؛ شیخ محمود شبستری؛ خدا؛ انسان؛ جهان

نویسندگان:

مسروره مختاری: استادیار دانشگاه محقق اردبیلی، گروه زبان و ادبیات فارسی

 امیرحسین آریان: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران

نشریه پژوهش های هستی شناختی - دوره 6، شماره 12، پاییز و زمستان 1396.

برای مشاهده کامل مقاله روی فایل مقابل کلیک کنید.   

 

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟