زارش دیدبان،به گردرخواست آمریکا برای تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت برای موضوع ایران، خبری بود که رسانه ها را طی روزهای اخیر به خود مشغول کرد. آمریکایی ها تلاش داشتند تا با استفاده از «بحرانی سازی شرایط ایران» اجماع جهانی علیه تهران به وجود آورده و ایران را کشوری منزوی جلوه دهد. پیش از آن نیز دونالد ترامپ و سایر مقامات آمریکایی از هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه تلاش کردند تا با استفاده از ابزارها و امپراطوری رسانه ای خود این خبر را به دنیا مخابره کنند که «شرایط ایران شرایط عادی نیست»، «ایران در حال سرکوب معترضان است»، «آمریکا حامی معترضان است»، «مردم ایران گرسنه هستند» و ... . در حالی که اغتشاشات در ایران به معدودی از شهرها ختم شد، آمریکایی ها تلاش می کردند تا آن را «سراسری» جلوه کرده و حمایت جامعه جهانی را برای آن به وجود آورند. در حالی که چه در مرحله مقدمه چینی و چه پس از این اغتشاشات به طرز ناشیانه ای با آن برخورد کردند و صرفا عامل وحدت ملت ایران و «مقابله سایر کشورها با آمریکا» در خصوص ایران شدند. بجز معدودی از کشورها از جمله فرانسه و انگلیس آن هم به صورت محتاطانه، دیگر بازیگر خاصی با سیاست آمریکایی ها همدلی نکرد.
هدف آمریکا از بلوا علیه ایران
به نظر می رسد هدف آمریکا از بلوا علیه ایران «توجه دنیا به سمت ایران» و «انحراف از مسئله قدس» بود. بعد از بیانیه ترامپ در خصوص قدس، دنیا در مقابل آمریکا قرار گرفت و آمریکایی ها شدیدا به دنبال ایجاد مفری برای خود و فرار از تنگنا و انزوای بین المللی بودند. طبیعی هم بود که آمریکا در شرایطی قرار دارد که نیازمند دشمن سازی های جدید برای ایجاد ائتلاف های بین المللی و منطقه ای برای انباشت ثروت حاصل از فروش تسلیحات باشد. تمرکز بر روی ایران با این نیت صورت گرفته است. اینکه دونالد ترامپ از همان هفته اولی که به کاخ سفید رفت تلاش کرد تا پروژه دشمن سازی با ایران را تقویت کند در همین پازل قرار می گیرد.
سیاست فروش سلاح آمریکایی ها یکی از مهمترین ابزارهای بسط قدرت آن ها در مناطق دنیا محسوب شده است، به گونه ای که هم بازار هدف را در وابستگی به خود نگه داشته و هم با انباشت سلاح ها در دست نخبگان جنگ طلب سبب افزایش آشوب و متعاقبا توجیه حضور فیزیکی آمریکا در آن مناطق می شود. به گزارش موسسه بین المللی پژوهش‌های صلح استکهلم در سوئد آمریکا در فاصله سال‌های 2011 تا 2015 نزدیک به 33 در صد سهام بازار جهانی سلاح را به خود اختصاص داد.
کشورهای حاشیه خلیج فارس و غرب آسیا از جمله اهداف بسیار مهم آمریکا در فروش سلاح محسوب می شوند. در دوره ترامپ این مقوله بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، به گونه ای که در اوج انتقادات رسانه ها و نخبگان آمریکایی، ترامپ اولین سفر خارجی خود را به عربستان سعودی انجام داد. در همین خصوص آمریکایی ها تلاش داشته اند تا با القای این موضوع که ایران بازیگری نابهنجار در سطح بین المللی است، تهران را «بزرگنمایی» کرده و توجه افکار عمومی بین المللی و کشورهای دنیا را به سمت ایران جلب کنند. اینکه نماینده دائم آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل ماکت موشکی که از ناحیه یمن به سمت ریاض شلیک شد، را جلوی دوربین ها آورد تا اعلام کند که این موشک ایرانی است، دقیقا با همین هدف یکی بوده است.
بعد از اتفاقاتی که در برخی شهرهای ایران افتاد، آمریکا که مترصد چنین وضعیتی بود، سریعا تمام ابزارهای خود را برای بزرگنمایی از این وضعیت به کار برد، شرایط اطلاع رسانی آمریکایی ها به نحوی بود که هر چند ساعت یک بار توئیتی از سوی رئیس جمهور این کشور علیه ایران منتشر می شد. بنابراین هدف آمریکا از این بزرگنمایی «جلب توجه افکار بین المللی به سمت ایران» بود. درخواست جلسه شورای امنیت سازمان ملل نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. آمریکایی ها نمی خواستند از کنار این اتفاق به راحتی عبور کرده و فضا را خالی کنند، تا جایی که می توانستند، از این آب گل آلود ماهی گرفتند. جلب توجه افکار بین المللی به سمت ایران دقیقا همان چیزی بود که نیکی هیلی در جلسه شورای امنیت آن را اینگونه بیان کرد «آنچه در هفته گذشته در ایران اتفاق افتاد، چیزی است که دنیا باید به آن توجه کند. دنیا باید شجاعت کسانی که علیه حکومتشان تظاهرات کرده‌اند را تحسین کند. تظاهرات کنندگان ایران خواستار آن شده اند که حکومت این کشور حمایت از تروریسم را متوقف کند. دولت آمریکا در کنار تظاهرات‌کنندگان ایران است. ما ساکت نخواهیم بود. مردم ایران حقیقت را می‌دانند، ما هم حقیقت را می دانیم.» پیش از این نیز مقامات آمریکایی از این گونه سخنان را بارها بر زبان آورده اند تا افکار عمومی بین المللی را علیه ایران بسیج کنند.
انزوای دوباره آمریکا
تلاش آمریکا برای هدایت افکار بین المللی به سمت ایران و ایجاد اجماع علیه ایران در حالی انجام شد که حتی متحدان صمیمی آمریکا نیز با آن یکدستی نکردند. برای مثال فرانسوا دلاتره نماینده دائم فرانسه در شورای امنیت با بیان اینکه «این حوادث به خودی خود، تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌الملل نیستند»، تلویحا شورای امنیت را برای بررسی موضوع درخواستی آمریکا فاقد صلاحیت دانست. در این نشست نمایندگان سایر کشورها نیز سخنانی مطرح کردند که بررسی هر یک نشان دهنده مخالفت آن ها با نظر آمریکایی ها بود. نماینده هلند هم در اظهارات خود تأکید کرد که اوضاع در ایران اکنون آرام شده است، در همین خصوص نماینده گینه استوایی با توجه به اینکه اوضاع ایران به صلح و امنیت منطقه مربوط نمی‌شود و وضعیت حقوق بشر این کشور در صلاحیت شورای امنیت سازمان ملل نیست و نماینده چین هم با درخواست احترام به تمامیت ارضی و حق حاکمیت کشورها گفت شورای امنیت نباید درباره مسائل داخلی کشورهای دیگر گفت‌وگو کند و نهایتا نماینده روسیه با بیان اینکه «برای همه مشخص است برنامه‌ای که امروز در دستور کار شورای امنیت قرار گرفته، ارتباطی با وظایف این شورا ندارد و آمریکا نباید این شورا را تضعیف کند»، منجر به انزوای دوباره آمریکا شدند.
انزوای آمریکا دقیقا موضوعی بود که می توان آن را از نتیجه جلسه ای که در شورای امنیت علیه ایران تشکیل شده بود به آن رسید. اشتباه محاسباتی آمریکایی ها تا حدی بوده است که نماینده روسیه در خصوص آن بیان داشت «در کمال تأسف امروز شاهد آن هستیم که ایالات متحده چطور از صحن شورای امنیت استفاده نادرست می‌کند. چرا ایالات متحده، به عنوان یکی از اعضای دائمی شورای امنیت و یکی از مولفان منشور سازمان ملل، صلاحیت این شورا به عنوان اصلی‌ترین نهاد مسئول حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را تضعیف می‌کند؟ برای همگان روشن است که کل موضوع این بحث ارتباطی با وظایف شورای امنیت ندارد. شما به جای اینکه انرژی شورای امنیت را صرف مسائل افغانستان، سوریه ولیبی کنید، آن را برای مسائل داخلی کشورها صرف می‌کنید. چرا آمریکا امروز که اوضاع داخلی ایران نرمال شده بایستی این جلسه را برگزار کند. نماینده روسیه در ادامه تأکید کرد طبق منطق امریکا شورای امنیت بایستی بعد از حوادث داخلی آمریکا هم تشکیل جلسه می‌داد «طبق این منطق، ما بایستی بعد از حوادث فرگوسن، میسوری یا بعد از تظاهرات‌های وال‌استریت، درخواست برگزاری نشست شورای امنیت می‌دادیم.»
آمریکا و هدیه ای دوباره به ایران
اشتباه محاسباتی درخواست تشکیل جلسه شورای امنیت علیه ایران در ادامه همان اشتباهات سنتی دولت آمریکا مبنی بر «منع ورود شهروندان ایرانی به آمریکا» و «عنوان «تروریست» به ملت ایران بود. به واقع آمریکا در حالی اشتباهات مکرر راهبردی خود در قبال ایران را مرتکب می شود که نتیجه اشتباهات آمریکا همانطور که نماینده دائم روسیه در شورای امنیت بیان می کند «وحدت مردم ایران حول احساسات ضد آمریکایی است»، وی در این خصوص بیان کرد «البته ما باید از آمریکا تشکر هم بکنیم چون پیام‌هایی که این کشور برای ایرانی‌ها ارسال کرد باعث همبستگی مردم این کشور شد و آنها حول محور احساسات ضد آمریکایی متحد شدند.»
دلیل اشتباهات محاسباتی آمریکا نسبت به ایران
افزایش میزان اشتباهات آمریکا نسبت به ایران نیز از یک دلیل عمده نشات می گیرد و آن بسط نفوذ انقلاب اسلامی و تفکر انقلابی ایران در سطح منطقه ای است. همانطور که «طلال سلمان»، نویسنده عرب و سردبیر روزنامه «السفیر» لبنان در مطلبی برای روزنامه فرامنطقه‌ای «رای الیوم» می گوید: «سرنگونی انقلاب اسلامی در ایران از بزرگ‌ترین آرزوهای اردوی صهیونیسم بوده که متاسفانه کشورهای عربی متعددی هم به آن ملحق شدند که در بین آنها کشوری که خاستگاه دین اسلام بوده بیش از بقیه حرمت شکنی کرده است.» وی در ادامه با اذعان به عدم موفقیت این اردوگاه بیان می دارد «اما همین اردوگاه صهیونیستی به ایران خدمت کرد به گونه‌ای که انقلاب اسلامی مرجع اول و آخر مسلمانان فارس، عرب، افغانستانی، پاکستانی، ترکیه‌ای، کُرد و غیره شده است.»