دیدبان

نقش اول ایران در سناریوی جدید آنکارا

نقش اول ایران در سناریوی جدید آنکارا
به گزارش گروه رصد تروریسم دیدبان؛ متاسفانه شنیدن اخباری در مورد همکاری نظامی مشترک، از آن دست بازی‌های رسانه‌ای است که فقط از عهده مقامات ترکیه‌ای بر می‌آید. نه سرلشکر باقری فرمانده کم‌تجربه‌ای است و نه تیم مشاورانی که با وی همراه شدند، اصولا افسران ناآشنایی به مسائل راهبردی هستند. تا جایی که تصاویر یاری کرد، تئورسین‌های شناخته و ناشناخته کشور او را در این سفر همراهی کردند. باقری پس از فرماندهی کل قوا، تنها کسی است که اختیار صدور فرمان سلم و جنگ را دارد و در حوزه تصمیمات نظامی دارای اختیارات فراوانی است، هر چند که او از این اختیارات بدون مشورت و عقل جمعی استفاده نخواهد کرد، اما ضرورت دارد در اینگونه سفرها، یک تیم هوشمند خبری او را همراهی کنند. 
 
 
بدون شک در نظر مسوولان ایرانی عملیات مشترک وجود نداشته و ندارد و آنچه با توجه به سوابق گذشته مطرح شده است، عملیات‌های هماهنگ در دو سوی مرزها برای سرکوب عناصر تروریستی پ.ک.ک و پژاک است که در یادداشت های پیشین گفته ذکر آن ها گذشت؛ همان گروه هایی که از تجهیزات اهدایی امریکایی‌ها علیه ارتش ترکیه به وفور استفاده می‌کنند. 
 
 
 
در مورد مساله «ادلب» هم نکاتی وجود دارد که در این فقره به آن باید اشاره کرد. ترک‌ها از یک کشور بزرگ حامی تروریسم (که البته این حمایت همچنان ادامه دارد و کسی نمی‌تواند و نمی‌خواهد آن را کتمان کند) می‌خواهد خود را به صف کشورهای مبارز علیه تروریسم برساند. اولین گام در این زمینه را با ورود به خاک سوریه و نبرد با داعش برداشت، این حمله با توجه به عقب‌نشینی‌های بدون درگیری داعش، عملا بردی برای ترک‌ها نداشت و آنها نتوانستند در این زمینه وجهه‌ای کسب کنند، چرا که در مدت‌زمان گذشته ترک‌ها همچنان از گروه‌های تروریستی در ادلب و حلب حمایت کرده و هزینه‌های ماهیانه آنها را با کمک قطری‌ها پرداخت کردند. ما هنوز اطلاع‌ دقیقی از مسائل پشت پرده نداریم، اما شواهد حاکی از آن است که فرزند خلف اردوغان در ادلب این روزها قرار است به‌نوعی قربانی شود. البته نه آن شکل که کشته شود، بلکه نوعی جابجایی در بدنه ماژولار جبهه‌النصره صورت خواهد گرفت.
 
 
در طول روزهای گذشته چند هیات ترکیه‌ای از سازمان اطلاعات و امنیت این کشور، موسوم به میت، راهی ادلب شده و در این شهر با ریش سفیدها و برخی از سران گروهک‌های تروریستی دیدار کرده‌اند. ترک‌ها در این ملاقات‌ها در مقابل خارج شدن گزینه عملیات نظامی از روی میز، سه پیشنهاد را به این گروه‌ها منتقل کرده‌اند که شامل: 
نخست) تحویل اداره شهر و استان ادلب به گروه‌های مدنی؛ 
دوم) همه افراد مسلح در گروهک‌ها به نیروی پلیس منتقل شوند؛
 سوم) که مهمترین بخش از پیشنهاد است، منحل شدن گروهک تحریرالشام که همان جبهه النصره با پوششی از گروهک‌های دیگر است.
 با هر محاسبه‌ای این پیشنهادها به ضرر ترک‌ها نخواهد شد. هر گروه اداره‌کننده مدنی، باز هم از تروریست‌ها تشکیل شده و منتخب مردم نیست، تروریست‌ها با همان ریش و تفکر به کلانتری‌ها خواهند رفت و در نهایت هم ماژول‌های جبهه‌النصره از هم باز خواهد شد و هیچ‌وقت منهدم نمی‌شود.
 
 
به هر شکل که به این سه پیشنهاد نگاه شود، خواهیم دید که جبهه النصره هیچ ضرری نخواهد کرد. الجولانی درهر حال برنده این مناقصه سیاسی و معامله ترک‌ها خواهد بود. او با این تعهد شهر ادلب را ترک می‌کند که به دست احرار الشام نخواهد افتاد، او تضمین‌های لازم را در مورد اداره برخی از گذرگاه‌ها  را خواهد گرفت، کما اینکه اگر از ادلب خارج شود، ترکیه این تعهد را خواهد داد که شهری که مانند الباب در قیمومیتش قرار گرفته، از نظر مواد غذایی، دارویی و سایر نیازهای شهری دچار مشکل نخواهد شد و گروهک الجولانی هم از این هبه‌های اردوغانی بیشترین بهره را خواهند برد. باوجود مخالفت اولیه اطرافیان الجولانی با این پیشنهادها، اما او نمی‌خواهد در این شرایط خود را با ترک‌ها در انداخته و مشکلات بیشتری را به وجود بیاورد. او با ذهن واقع‌گرای خود می‌داند که اردوغان در مذاکرات آستانه که چند هفته دیگر برگزار می‌شود، نیاز به معامله بر سر ادلب دارد و این معامله را جوش خواهد داد.
 
 
 
با این حال باز هم تاکید می شود که در جمهوری اسلامی ایران باید این هوشیاری وجود داشته باشد که در دام بازی‌های ترک‌ها قرار نگیریم. معامله بر سر ادلب اصلا معامله بزرگی نیست. به محض اینکه النصره از شهر خارج شود، اتفاق خاصی روی نداده است و این گروهک همانگونه که در سایه آتش‌بس به‌شدت خود را در حد یک ارتش حرفه‌ای آماده کرده، به لحاظ جذب نیرو، آموزش و نفوذ عقیدتی در میان شهروندان باقیمانده در ادلب هم پیروز میدان خواهد شد. 
در پایان تاکید می شود که اگر معامله به این شکل باشد، ما از هم‌اکنون بازنده معامله هستیم و پیروز اصلی، محمد الجولانی در وهله اول، اردوغان در وهله دوم و سایر گروهک‌های تروریستی بین‌المللی در وهله سوم هستند. اینکه ما در کجای این معادله و معامله قرار داریم و قرار است از این معامله چه چیزی نصیب محور مقاومت یا نیروهای متحد شود، سوالی است که ذهن پرسشگر و مطالبه‌گر خواننده ایرانی به‌شدت به دنبال آن است.
 
 
با این حال، فارغ از این نگاه بدبینانه ما به دوراندیشی مسوولان کشورمان باور داریم. این دوراندیشی را هم ناشی از یک نکته می‌دانیم و آن ملاحظه رفتارهای ناپسند گذشته ترک‌ها در برابر کشورمان است. اندیشه سیاسی اخوانی در برابر اندیشه سیاسی اسلام شیعی تفاوت‌های عمیقی دارد، اندیشه سیاسی ایرانشهری که بخش عمده‌ای از آن پس از گذشت قرن‌ها هنوز هم در کشور ما جاری و ساری است نیز حوزه دیگر تفاوت رفتارها است. وفای به عهد، جوانمردی و پایمردی پای حرف و تعهد چیزی است که ایران در دستکم در همه تعهدات بین‌المللی و منطقه‌ای خود پای آن ایستاده است. اما در مقابل ترک‌ها چه؟ آنها بارها و بارها در مورد دو شهر مظلوم فوعه و کفریا تعهداتی دادند، آیا توجهی کردند؟ در مورد حلب چه؟ تا زمانی که متحدین با قدرت گلوله تروریست‌ها را ناچار به پذیرش شکست و خروج از شهر کردند، افسران ترکیه‌ای در راشدین هدایت عملیات علیه نیروهای ایرانی را بر عهده داشتند.
 

مرتبط‌ها

جدال مهناز افشار با تروریست‌ها+ تصاویر

به مقصد بیت المقدّس!

آیا حق تحفظ از حقوق ایران محافظت خواهد کرد؟

مرتضوی بهانه و کینه‌‌ورزی نشانه است !

آشنایی با مرکز هدف‌گیری تامین مالی تروریسم (TFTC)

حملات استراتژیک به مواضع سعودی و پایان توهم «اتمام ذخایر موشکی» یمن