دیدبان

جریان های اندیشه ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران1

جریان های اندیشه ای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران1

جريان هاي انديشه اي در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران


(قسمت اول امتناع انديشه سياست خارجي قبل از انقلاب اسلامي)


روح اله اسلامي


کشورهاي جهان سوم اغلب به علت هايي چون استبدادي بودن حکومت، نبود ارتباط ميان نهادهاي علمي و سياسي، وابستگي دولت به خارج و نداشتن قدرت چانه زني در محيط بين الملل داراي انديشمندان و مکاتب فکري در سياست خارجي نيستند. براي مثال کشور ايران از زمان صفويه به بعد داراي دولت واحد، دين سراسري و قلمروي سرزميني مشخص گرديد و با کشورهايي چون پرتقال، انگليس، روسيه، عثماني و .... رابطه برقرار کرد. سياست خارجي ايران از زمان صفويه تا مشروطه تنها بر اساس وقايع بين الملل و سلسله اقدامات تدافعي يا تهاجمي سلسله هاي قبيله اي دنبال ميگرديد. ايران داراي انديشه اي مشخص در سياست خارجي نبود و تنها برخي از پادشاهان زيرک و قدرتمند مثل شاه عباس، نادرشاه يا آقا محمد خان مي توانستند از تحولاتي که به دنبال نابودي ايران در محيط بين الملل بود جلوگيري کنند و با استفاده از توانايي هاي نظامي و قبيله اي و افراد خبره و متخصص جلوي تجزيه ايران و يا بسته شدن قراردادهايي بر ضد ايران را بگيرند. در واقع سياست خارجي ايران تا زمان مشروطه مبتني بر اصول انديشه اي خاصي نبود بلکه اغلب تحت تاثير وقايع منطقه اي و جهاني در جهت حفظ منافع ملي و تماميت ارضي شاهان با راهنمايي وزيران دست به اقداماتي ميزدند. ايران اغلب وابسته و بسيار عقب افتاده و ضعيف بود. با بوجود آمدن مدرسه علوم سياسي اولين جريان هاي بررسي علمي و انتقادي سياست خارجي ايجاد گرديد. اغلب رويه هاي متفکراني چون فروغي، حکمت، بهار، تقي زاده در بحث سياست خارجي ايران بيرون امدن از نفوذ سياسي، اقتصادي و نظامي انگليس و روسيه و نزديک شدن به کشورهايي چون آلمان يا آمريکا بود تا در پرتو اتحاد و ائتلاف با قطب جديد بتوانند منافع ملي ايران را بهتر تامين نمايند. مشروطه ناکام ماند و ميراث آباداني و توسعه ايران با روايت ملي گرايي باستان گرا با کنار زدن روايت هاي اسلامي و آزادي خواهانه توسط پهلوي ها دنبال گرديد. متفکران علوم سياسي که تحصيلات آکادميک داخلي و خارجي داشتند با اتخاذ رويه اي محافظه کارانه به ساختار قدرت سلطنتي پهلوي نزديک مي شدند و اغلب در نهادهاي بروکراتيک سياست خارجي ايران جذب مي شدند. در عهد پهلوي نيز به علت تداوم ساختار اقتدارگراي سلطنت و ادعاي همه چيز داني پدر و پسر در شکل پاتريمونياليسم پهلوي عملا راهي براي ورود انديشه هاي متفکران سياست خارجي باز نبود.
حتي در دوران مصدق نيز رويه هاي انديشه اي براي سياست خارجي ايران ايجاد نشد بجز چند مقاله ژورناليستي در روزنامه ها که طيف هاي محافظه کار، ملي گرا يا مارکسيست برعليه هم و به طرفداري از کشورهاي حامي خود مي نوشتند. شاه در ابتدا با انداختن مصدق به سمت آمريکا کشيده شد و آمريکا جايگزيني براي انگليس بود که سابقه کودتا، جنگ، جدا کردن خاک ايران و هزاران تحقير را در ذهن ايرانيان به جاي گذاشته بود. با ورود به دهه هفتاد ايران کمي مستقل تر شد و به سمت اعراب و شوروي نيز گرايش پيدا کرد و تلاش داشت تا سياست خارجي استقلال ملي را به نمايش بگذارد. در اين دوران نيز با وجود تحصيل کردگان و متخصصان در سياست خارجي اما از انديشه هاي علمي تحليل گر در سياست خارجي خبري نبود. تداوم استبداد شاهنشاهي، بروکرات بودن نخبگان آکادميک ايران از يکسو که آنها را اجرايي و گوش به فرمان مي کرد و روشنفکر بودن نخبگان خارج از قدرت که آنها را آرمان گرا مي ساخت دو عامل بسيار مهم در نوشته نشدن و بي نقد ماندن سياست خارجي ايران گرديد. هيچ گونه مکتب فکري، انديشمند و طرح انتقادي راجع به سياست خارجي نوشته نمي شد و خلاء فکري بزرگي دستگاه سياست خارجي ايران را هدايت مي کرد که منجر به پيشي گرفتن تحولات و رخدادهاي بين الملل بر رخدادهاي سياست خارجي ايران بود، يعني طرحي از پيش تعيين شده، مورد نقد و بررسي قرار گرفته که مورد اجماع فکري نخبگان سياست خارجي باشد اجرا نمي گرديد. شاه دوست داشت که ايران قدرت پنجم نظامي و اقتصادي دنيا شود  و بازگشت به امپراطوري ايران باستاني که خودش جانشين کورش باشد جاي هيچ گونه طرح و برنامه واقع گرايي را نمي داد. نخبگان سياست خارجي خود را به صورت کارمندان و انسان هاي ابزاري اي مي ديدند که مي بايست دستورات صادر شده از بالا را بي کم و کاست دنبال کنند. شاه خود را پدر ايران مي ديد و رفتارهاي غيرقابل پيش بيني بسيار زيادي از خود نشان مي داد. به عنوان مثال در حالي که به صورت غيررسمي اسرائيل را به رسميت شناخته بود و با اين کشور روابط اطلاعاتي، اقتصادي بسيار بالايي برقرار کرده بود از سوي ديگر به سمت اعراب رفت و در کنفرانس کشورهاي اسلامي طرح ايستادن در برابر غرب و يا کم کردن توليد نفت و بالا بردن قيمت نفت را مطرح مي کرد. با آنکه متحد استراتژيک آمريکا بود و هميشه در تقسيم بندي هاي جنگ سرد به بلوک سرمايه داري تعلق داشت اما در دهه هفتاد به سمت چين و شوروي نيز گرايش پيدا کرد و روابط فرهنگي و اقتصادي بالايي با آنها برقرار کرد. سياست خارجي ايران متکي به اهداف و ارزوهاي يک شخص گرديد و جايگاه انديشه هاي انتقادي و آکادميک در اين عرصه خالي بود. سه اتفاق با به وجود آمدن انقلاب اسلامي افتاد، که باعث شد انديشه هاي زيادي راجع به سياست خارجي ايران نوشته شود.     


1-استقلال سياست خارجي:
وابستگي سياست خارجي ايران و قرار گرفتن ايران در بلوک سرمايه داري باعث شده بود که ايران تابعي از متغيرهاي هژمونيک يک قطب باشد. اتحادها، ائتلاف ها، جنگ ها و پيمان هاي ايران از بيرون به قصد توازن قواي بين الملل بسته مي شد و اصلي ترين شاخصه اي که هدايت سياست خارجي ايران را بر عهده داشت جلوگيري از نفوذ کمونيسم در ايران بود. در اين ميان تنها کارگزاران و مجريان توانمند مي توانستند وارد عمل شوند و فضاي انديشه اي به خصوص رويکردهاي انتقادي و علمي جايي در سياست خارجي نداشتند. با شکل گيري انقلاب اسلامي و شعارهايي چون نفي ظلم پذيري، قاعده نفي سبيل، نه شرقي نه غربي ايران وابستگي به بلوک دوگانه را کنار گذاشت و با هويت اسلامي و هدف استقلال به عنوان بازيگر اثرگذار منطقه و جهان تبديل شد. در اين زمان بود که ايران مقابل اسرائيل، امريکا و غرب ايستاد به نحوي استقلال خواهي را با حمايت از جنبش ها، کشورها و حتي کنشگران اثرگذار مقاومت آغاز کرد. در اين زمان اغلب نوشته ها در مورد سياست خارجي ايران به خصوص در خارج کشور نوشته شد که سياست خارجي جديد ايران چيست؟ بر چه مولفه هايي استوار شده است؟ راه هاي ارتقا و نقد آن چيست؟ نويسندگان بسياري از زاويه انتقادي يا همدلانه سياست خارجي ايران را در قالب علمي بررسي کرده اند، به نحوي که نحوه روي کارآمدن و اتخاذ سياست خارجي متفاوت برايشان جذاب بود.


2- تغيير خاستگاه نخبگان سياست خارجي:
به اعتقاد بسياري از متفکران فلسفه علم، ساختار اجتماعي مردمي توانايي توليد علم دارد . در دوران پهلوي هنوز طبقه حاکمه سياسي و نخبگان فکري و عملي سياست خارجي از طبقات بالا بودند. شاهزادگان و زمينداران و اشراف بزرگ به صورت روابط قوم و خويشي اجازه ورود به عرصه سياست خارجي را پيدا مي کردند. اين مورد به خصوص براي سياست خارجي که ماهيتا اشرافي است بسيار تشديد مي گرديد. طبقات بالا بسياري از امور تشريفات و فنون و اداب ديپلماسي را بديهي مي دانستند و هيچ گاه رويه اي انتقادي و علمي به سياست خارجي ايران نداشتند. در واقع سياست خارجي ايران برايشان از طريق روابط خوني و نژادي به دست مي آمد و با آن رابطه اي ناخودآگاهي داشتند. در حالي که بعد انقلاب خاستگاه طبقاتي نخبگان به هم ريخت و آموزش وجهي دموکراتيک و مردمي پيدا کرد. بسياري از شهروندان ايراني از طبقات متوسط و پايين به خصوص از شهرستان ها جذب دستگاه آکادميک علم سياست و روابط بين الملل شدند و طبيعي بود که به سياست خارجي نگاهي انتقادي داشته باشند. بنابراين جمهوري اسلامي با توجه به شورشي که بر عليه اشرافيت انجام داد علم سياست و به خصوص رويکرد انديشه اي به سياست خارجي را تغيير داد.


3- به متن چسبيدن سياست خارجي ايران:
بعد از انقلاب سياست خارجي ايران به عرف و اعتقادات مذهبي مردم ايران نزديک تر شد. بعد از مشروطه ساختار آگاهي ملي گرا و مدرن توانست همه روايت هاي اسلامي و مدرني را که دغدغه برابري، آزادي و اسلامي داشتند به کنار بزند. سياست خارجي ايران در دوران پهلوي از ملي گرايي و توسعه ناموزون اقتدارگرا تنها وجه استبدادي و فردگرايي را پياده مي کرد. هيچ گونه انديشه سياسي در مورد سياست خارجي وجود نداشت جز دستورات شاه و دربار که با توجه به محوريت جهان سرمايه داري به قصد جلوگيري از نفوذ کمونيسم پياده مي گرديد. بعد از انقلاب با توجه به اهداف بومي گرايي و بازگشت به خويشتن، سياست خارجي ايران ماهيتي مذهبي پيدا کرد. حمايت از کشورها و جنبش هاي اسلامي، تکليف محوري در سياست خارجي و ايجاد محور مقاومت در روابط بين الملل با استفاده از آموزه هاي اسلامي و شيعي باعث گرديد که زبان سياست خارجي ايران به زبان مردم نزديک باشد. بر اين اساس با توجه به نزديک شدن سياست خارجي ايران به متن زندگي مردم و مذهبي شدن آن نقدها، طرفداري ها و ارائه الگوهاي متفاوت بسيار زياد گرديد. بعد از انقلاب ماهيت انديشه اي، محتوايي و تکنيک هاي اجرايي سياست خارجي اسلامي از زاويه ديد طرفدارانه و انتقادي مورد تاکيد قرار گرفت امري که باعث پيدايش متون انديشه اي در مورد سياست خارجي گرديد.
در مقالات بعدي به جريان هاي سياست خارجي در جمهوري اسلامي پرداخته مي شود.                                                                                  

 

مرتبط‌ها

حضور 3 میلیون افغان در ایران

همسر دلخواه خود را دانلود کنید

دوئل مرگبار دو اراذل محله فلاح برای قدرت نمایی

تصاویر/ شاسی‌ بلند جدید آمریکایی

تصاویر/کاپیتان پرسپولیس باید اخراج می شد

آغاز برخورد با بدپوششی و کشف حجاب در تهران