دیدبان
ضربه گیر پوششی؛

سایه جهانگیری در مناظره

سایه جهانگیری در مناظره

به گزارش دیدبان،حضور یا عدم حضور کاندیدا پوششی بعلت ضعف روحانی در دفاع از عملکرد دولتش از مهم ترین مسائل مطرح شده اردوگاه دولت و حامیان اصلاح طلبش در ماه های منتهی به انتخابات بوده است.حضوری که منوط به تایید روحانی شد و پس از مدتی اطلاع داده شد که روحانی با این حضور مخالفت کرده اما در ایام ثبت نام کاندیداها برای انتخابات ریاست جمهوری به ناگاه با ثبت نام "اسحاق جهانگیری" معاون اول حسن روحانی فرضیه ضعف روحانی و نیاز به همکار برای دفاع و توجیه از عملکردش تبدیل به یقین شد.


آمدن جهانگیری موجبات شکل گیری چند دسته تحلیل را فراهم آورد:
1-عده ای این حضور را صرفا یک تاکتیک برای بدست آوردن زمانی مضاعف در برنامه های تلویزیونی جهت دفاع از عملکرد یازدهم تفسیر کردند و مدعی شدند این ثبت نام تنها باعث دوبرابر شدن حجم صحبت های روحانی در تریبون های رسمی خواهد شد.
2-گروهی دیگر با تایید ضمنی تحلیل قبلی آمدن جهانگیری را علاوه بر افزایش امکان کمی دولت از جهت کیفی نیز مورد توجه قرار دادند و با این پیش فرض که رییس جمهور بعلت رابطه محدود با دولتمردان چندان در جریان عملکرد و آمار و ارقام نیست جهانگیری را سخنگویی برای بیان آمار و ارقام دولت در کنار روحانی مورد تحلیل قرار دادند.
3-نظر دیگری که پیرامون حضور جهانگیری در میان تحلیل ها موجود بود ایجاد بستری برای امکان عبور از روحانی در دقیقه90 انتخابات بود.گزاره هایی همچون اعلام جهانگیری بر عدم انصراف،معرفی کردن خود بعنوان تنها نماینده اصلاحات در مناظره ای که روحانی نیز حضور داشت و برخی از گفته های اصلاح طلبان این تحلیل را در فضای پس از مناظره بیش از سایر تحلیل ها قوت بخشیده است.


فارغ از تحقق هرکدام از این سه تحلیل حضور جهانگیری به عنوان کاندیدا پوششی،ضربه گیر و... رییس جمهور مستقر در فضای سیاسی کشور یک "بدعت" محسوب میشود که در دوره دوم انتخابات هیچکدام از روسای جمهور سابق مسبوق به سابقه نبوده.
حال با توجه به فضای مناظره اول و نقش پررنگ جهانگیری و واکنش های مختلفی که در روزهای پس از این مناظره در فضای نخبگانی و عمومی شکل گرفته است این بدعت را چگونه می توان تحلیل کرد؟


شاید بر سر هیچ برداشتی از مناظره اول انتخاباتی به اندازه این برداشت که جهانگیری،روحانی را در سایه خود قرار داد نتوان اتفاق نظر یافت و همین در سایه قرار گرفتن روحانی توسط کاندیدایی که به ناگاه خود را تنها کاندیدا اصلاح طلبان معرفی کرد مهم ترین محرک تحلیل گران برای در پیش گرفتن این تحلیل دانست که جهانگیری استارت عبور از روحانی را در پیش گرفته است.
اما آنچه با توجه به فضای پس از مناظرات به خوبی میتوان در نظر داشت این است که جهانگیری با تعریف هویتی جدا از سخنگویی دولت و تبدیل کردن خود به یک سوی دعوای مناظرات در برابر یکی از کاندیداها،روحانی را از محدوده مناقشات بیرون کشید تا فضا رقابت از فضای وضع موجود(روحانی) و منتقدان وضع موجود(رقبای روحانی) تبدیل به یک دوقطبی کاذب حول محور دعوای شخصی و مدیریتی دو کاندیدا شود؛پس می توان تا به اینجا نقش ضربه گیری جهانگیری را در دور کردن ضربات به نحوه عملکرد دولت یازدهم و وضع غیرقابل دفاع موجود نقشی موفق تفسیر کرد.
حال با چنین زمینه ای میتوان حکم به مردود بودن پروژه عبور از روحانیِ جهانگیری داد(یادآوری فضای چهارسال پیش و قسم عارف مبنی بر عدم انصراف و نهایتا انصرافش به نفع روحانی خود تا حد زیادی موید آن خواهد که نمی توان سخن جهانگیری مبنی بر عدم انصراف از انتخابات را چندان جدی گرفت)اما چگونه می توان این پروژه را ناکام گذاشت؟


قطعا تعمیق یافتن شکافی که در یکسو جهانگیری با هویتی نسبتا متفاوت از سخنگویی دولت باشد و در سوی دیگر کاندیداهای منتقد دولت،فضا را بیش از هر زمان دیگری به نفع روحانی برای امتداد دولت مهیا خواهد کرد.در این شرایط سعی بر جایگزین کردن روحانی(بعنوان نماینده اصلی وضع موجود و دولت یازدهم)با جهانگیری(بعنوان نماینده ای که دستش برای طرح کردن مسائل فرعی و به دوش نگرفتن وضع موجود باز است)می تواند مانع از شکل گیری دوقطبی جعلی در انتخابات پیشرو شود،در غیر این صورت ادامه این شکاف کاذب بجای شکل گیری فضایی برای پاسخگویی دولت نسبت به مطالبات تحقق نیافته مردم بستر شکل گیری دوباره دعوای چپ و راست که هیچ موضوعیتی در این انتخابات و نسبت به دولتی که "رحم اجاره ای" خطاب شده ندارد را فراهم می کند.

 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن