دیدبان

خط اسرائیلی در مذاکرات آلماتی به دنبال چه هدفی است؟

خط اسرائیلی در مذاکرات آلماتی به دنبال چه هدفی است؟
ديدبان: در حالیکه کمتر از 4 روز به آغاز دور تازه‌ای از مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین به علاوه آلمان) در آلماتی قزاقستان باقی مانده است، اخبار و تحليل هاي متفاوتي از رسانه ها و كارشناس هاي مسائل هسته اي و بين المللي شاهد هستيم، از سوي ديگر، در سايه مذاكرات هسته‌اي ايران، موضوعاتي از قبيل شكست غرب و آمريكا در بحران سوريه، عقب نشيني نسبي اروپا از تحريم هاي بانكي عليه ايران، تحريم اقتصادي يك طرفه از سوي آمريكا، نگراني مثلث عربستان، انگليس و رژيم صهيونيستي از به نتيجه رسيدن مذاكرات هسته اي ايران، پيشرفت فني ايران در مراحل مختلف هسته اي همچون ساخت سانتريفيوژهاي نسل جديد و انباشت غني سازي و ... از موضوعاتي است كه در نتيجه مذاكرات تأثيرات مسقيم و غير مستقيم خواهند داشت و دو طرف مي بايست بر اساس منطق و در چارچوب NPT   و حقوق هسته اي مردم ايران در پازل مذاكرات حركت كنند.

آنچه در اين نوشتار دنبال مي كنيم، تبيين و معرفي از قطب بندي ها و حواشي است كه ممكن است در مذاكرات ديده شود.



منطق غرب در مذاكرات، حركت در چارچوب ادبيات 3+3 به جاي 1+5

آنچه از سال گذشته و در بيانيه نشست وزاري خارجي گروه جي 8 اتفاق افتاد، استفاده از واژه 3+3 به جاي 1+5 است[1]، كه حاكي از تفكيك بين طرف اروپايي با كشورهاي چين، روسيه و آمريكا دارد و سه كشور غربي، با اين ادبيات به دنبال افزايش وزن محور اروپايي نسبت به سه كشور ديگر هستند، وزني كه در زمان "حسن روحاني" به دست آورده بودند يعني مذاكره ميان ايران و تروئيكاي اروپايي بدون دخالت چين، روسيه و آمريكا.

آنچه از اين تفكيك نسبتا صحيح مي بايست انتظار داشت، ترسيم افق منطقي و حقوقي بر اساس چارچوب هاي NPT است كه طرف اروپايي بايد در قالب پيشنهادات جديد ارائه كند و اگر طرف غربي پيشنهادات سوخته خود مبني بر توقف غني سازي يك طرفه را ارائه كند، نشان مي دهد وزن تروئيكاي اروپايي مقابل آمريكا نه تنها نازل و بي اهميت است بلكه حاكي از رهبري اروپا توسط آمريكا دارد، لذا در مذاكرات آلماتي، سه كشور اروپايي مي بايست با پيشنهادات جديد و منطقي وارد ميدان گفتگو شوند.


نقش انفرادي سه كشور اروپايي

با توجه به سابقه مذاكرات ميان ايران و غرب در موضوع هسته اي ايران، هر سه كشور اروپايي اگرچه برايند مشتركي از خود به نمايش مي گذارند اما هر كشوري به فراخور سياست هاي اعمالي خود، نفش متفاوتي نسبت به دو كشور ديگر ايفا مي كند كه به صورت خلاصه مي توان بيان كرد.

نقش انگليس: انگليس همواره با بازي هاي امنيتي عليه ايران، به دنبال كاهش وزنه پيشنهادات طرف ايراني هستند به بيان ديگر، انگليس به دنبال تاكتيكي كردن موضع ايران در 1+5 است و بعد از قرار دادن ايران در مسائل امنيتي، با راهكارهاي سياسي به دنبال امتياز گيري از ايران است.

از سوي ديگر، بواسطه تشكيل مثلث انگليس - عربستان - اسرائيل براي جلوگيري از به نتيجه رسيدن مسئله هسته اي و حتي مذاكره ايران با آمريكا، تيم انگليسي در وراي پيشنهادات خود و تيم اروپايي، نيم نگاهي به خواسته هاي رژيم صهيونيستي دارد و نفوذ سايه ادبيات اسرائيلي در مذاكرات، قاعدتا بواسطه انگليس رقم مي خورد، از سوي ديگر، با توجه به تاريخچه استعمار ايران توسط بريتانيا، اين كشور همواره نگاه خاصي به ايران دارد و اين نگاه در تمامي مذاكرات ايران و انگليس به خوبي قابل مشاهده است، بنابراين انگليس مي بايست در عين حال سه نقش مجزا را توأمان اجرا كند:

1 - نقش انگليس به عنوان يكي از اعضاي محور اروپايي در مذاكرات و هماهنگي با دوكشور ديگر اروپايي

2- نقش انگليس به عنوان مدافع منافع رژيم صهيونيستي در پروژه شكست ايران در توافق با آژانس و آمريكا در مذاكرات هسته اي

3- نقش انگليس در تعديل بازي آمريكا مقابل ايران به عنوان كشوري كه قبل از آمريكا در ايران منافع داشته است، بنابر اين هرگونه توافق آمريكا با ايران مي بايست از كانال انگليس انجام شود.

نقش فرانسه: فرانسه در كنار دو كشور ديگر، همواره به عنوان نقش ميانجيگر و حقوقي در تبادلات هسته اي نشان مي دهد و همواره سعي مي كند در مسائل فني هسته اي خود را به ايران نزديك كند.

نقش آلمان: با توجه به سابقه ارتباط ميان ايران و المان از قبل از انقلاب تا به حال، آلمان هيچگاه خود را به عنوان طلبكار اصلي معرفي نمي كند و در طول مذاكرات اگرچه به عنوان يك كشور اروپايي خود را نشان مي دهد، لكن در سايه مذاكرات با راهكارهاي سياسي سعي مي كنند خود را به عنوان ناجي آخر معرفي كنند تا نقش خود به عنوان حلقه وصل براي طرف ايران يا طرف اروپايي در مذاكرات نشان دهند.


محور اروپايي به عنوان ابزار ديپلماتيك آمريكايي

آمريكا با توجه به عدم موافقت ايران براي مذاكره مستقيم با اين كشور، همواره سعي مي كند درخواست خود را به عنوان يك پيشنهاد معقول تر و ديپلماتيكي نسبت به طرف اروپايي، چيني و حتي روسي نشان دهد، در واقع آمريكا از پنج كشور ديگر كم و بيش به عنوان ابزاري براي نرم كردن ايران مقابل پيشنهاد خود استفاده مي كند بدين گونه كه كشورهاي ديگر با تهديد همه جانبه و سخت ايران، راه براي پيشنهاد نرم و مخملي گونه آمريكا هموار مي كنند تا طرف ايراني با وجود اجماع بر تهديد سخت پنج كشور ديگر، به پيشنهاد آمريكا روي خوش نشان دهد، لذا در مذاكرات آلماتي تمامي كشور ها مي بايست بر اسا حقوق هسته اي ايران و بدون توجه به خواست آمريكا پاي ميز مذاكره حاضر شوند.


بازي رسانه اي غرب و رژيم صهيونيستي براي تحت تأثير قرار دادن مذاكرات

با توجه به سابقه رسانه هاي اروپايي و صهيونيستي در پرونده هسته اي ايرانف در محور غربي سه رسانه "رويترز"، "فرانس پرس" و "اي پي" در كنار رسانه هاي صهيونيستي نقش اصلي را در بمب باران رسانه ايفا مي كنند، لذا تيم مذاكره كننده هسته اي مي بايست با تمام قواي رسانه اي و تبليغاتي خود در داخل و خارج وارد آلماتي شود تا بتواند روايت ايراني خود را از نتيجه و حواشي مذاكرات مخابراه كند و رسانه هاي داخلي نيز با رصد همه جانبه رسانه هاي غربي و صهيونيستي، بازي رسانه اي را به نفع خود به اتمام برسانند.

آنچه تيم رسانه اي صهيونيستي به دنبال آن است، القاي شكست زود هنگام مذاكرات بر اساس پروژه سه جانبه ميان انگليس - عربستان و اسرائيل مبني بر عدم توافق ميان ايران و آمريكا در مسئله هسته اي است و تمام سعي خود را مي كند تا بتواند مذاكرات را به سمتي هدايت كند كه اين هدف محقق شود.

راهبرد رسانه اي غرب نيز در مذاکره با ایران آن است که هر از چند گاه با مطرح کردن بهانه‌ای تازه، از پیشرفت مذاکرات جلوگیری کرده و در عوض با استفاده از بوق‌های تبلیغاتی - خبری خود این شک را در اذهان جهانیان ایجاد کنند که ایران به دنبال مذاکره برای رسیدن به یک توافق نیست و در مذاکرات به دنبال خریدن وقت است به عنوان مثال تأكيد رسانه اي غرب بر تعليق تحريم طلالي ايران مقابل تعطيلي كامل سايت فردو نه تنها پيش شرط براي مذاكرات محسوب مي شود بلكه پيشنهادي است سوخته از سوي غرب براي تحت تأثير قرار دادن روند مذاكرات.

در كنار پيشنهادات تبليغاتي و رسانه اي غرب، پيشنهاد مذاكره مستقيم آمريكا با ايران براي لغو تحريم ها نيز عمليات رواني آمريكا براي انداختن توپ در زمين ايران به شكلي كه اين كشور همواره قبل از مذاكره اي براي تحت تأثير قرار دادن افكار عمومي پيشنهاد مذاكره مستقيم با ايران را مطرح مي كند اما در روند مذاكره هسته اي، پيشنهادات نامعقول و يك طرفه اي بيان مي كند كه هيچ عقل سيلمي حاضر به پذيرش آن نيست.


نقش چين و روسيه در مذاكرات آلماتي

در كنار نقش كشورهاي اروپايي، چين و روسيه نيز با راهبرد ايراني توانستند وارد ميدان مذاكرات شوند تا مسير مذاكرات از روند يك طرفه اروپايي - آمريكايي خارج شود.

آنچه در آلماتي از چين و روسيه انتظار مي رود، تعديل و پافشاري بر كاهش و تعليق تحريم هاي اروپايي و آمريكايي است و جلوگيري از ارائه پيشنهاد سوخته غرب و آمريكا مبني بر تحريم، فشار و مذاكره است.

نگاه روسیه به شرایط متفاوت از نگاهی است که غرب دنبال می کند؛ اولاً روسیه در شرایط فعلی مواضع خودش را به همراه چین در خصوص نفی سیاست ها و تحریم های یکجانبه یا دو جانبه از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران به صراحت اعلام کرده و معتقد است بهره گیری از تحریم ها و یا فشارهای یکجانبه و دوجانبه، موضوع را حل نمی کند و تنها به پیچیده کردن وضعیت می انجامد.غرب هم تلاش کرده است تا مناسبات ایران با روسیه و چین را مخدوش کند تا بستر و فضای مناسب با منافع خود را بیشتر کند[2].


فرصت مناسب براي نشان دادن حسن نيت آمريكايي

آنچه در آلماتي قزاقستان اتفاق مي افتد، فارغ از هر گفتگويي، فرصت خوبي براي تيم جديد اوباما و ايلات متحده است تا بتواند حسن نيت خود را به ايران نشان دهدف البته اين فرصت به معناي كليد خوردن مذاكرات مستقيم با امريكا تلقي نمي شود لكن آنچه مهم است، رفتار تيم مذاكره كننده آمريكايي است كه بدون در نظر گرفتن سياست هاي احمقانه نتانياهو و لابي صهيونيستي، حسن نيت خود به ايران را در مذاكرات نشان دهد و با برداشتن تحريم هاي يكجانبه پالس مثبتي به طرف ايراني بدهد، از سوي ديگر، آمريكا بايد بدون استفاده از ابزاري از پنج كشور ديگر، پيشنهاد معقول خود را در روند مذاكرات ابراز كند و از مثلث عربستان - انگليس و اسرائيل خود را رها كند تا بتواند در مسئله هسته اي نظر ايران را به خود جلب كند.


استفاده از اثرات تحريم در مذاكرات عليه ايران

به نظر مي رسد طرف غربي و آمريكايي با استفاده از اثرات وضعي و موقت تحريم ها در ايران با توجه به سو مديريت هاي اجرايي و دولتي در كشور، به دنبال تحت فشار قرار دادن هيئت ايران در روند مذاكرات هستند و با استفاده از اين مسئله، سعي در پذيرفتن يكجانبه ايران براي پيشنهادات سوخته خود هستند.


تعويق مذاكرات و بازي دادن هيئت ايراني به علت انتخابات رياست جمهوري

يكي ديگر از حواشي جدي مذاكرات ايران در آلماتي با گروه 1+5، وقت كشي آمريكا و اروپا براي كشاندن مذاكرات به بعد از انتخابات رياست جمهوري در ايران است تا بتوانند از چالش هاي امنيتي و اختلافات حزبي در انتخابات حداكثر استفاده را ببرند اما بايد توجه داشته باشند چه قبل و چه بعد از انتخابات رياست جمهوري در ايران، اصول نظام اسلامي در پرونده هسته اي تغييري نخواهد كرد و مسئله هسته موضوعي فراجناحي و دولتي است كه تنها در اختيار ولي فقيه است، لذا 1+5 مي بايست بر اساس فرمايشات مقام معظم رهبري برنامه ريزي كرده و پيشنهاد بدهد.

نويسنده: ميلاد شايگان


[1]- http://www.state.gov/r/pa/prs/ps/2012/04/187815.htm

[2] - http://www.mashreghnews.ir/fa/news/195877

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن