به گزارش دیدبان؛ در ماههای پایانی دولت یازدهم زمزمههایی مبنی بر برنامهریزی اصلاحطلبان برای سهمخواهی بیشتر از روحانی در انتخابات 96 شنیده شد، استارت این طرح با یادداشت رسول منتجب نیا در روزنامه اعتماد آغاز شد: «دولت منهای اصلاحطلبان تشکیلشده و اگر افرادی در کابینه قرار گرفتند با صبغه اصلاحطلبی نبودند... کسانی که عامل پیروزی یک فرد هستند باید سهمی در اداره امور داشته باشند.«
اصلاحطلبان در ماههای پایانی دولت یازدهم با زبانی صریحتر از وی انتقاد کرده و به عدم برآورده شدن خواستههایشان و همچنین به سهم اندکشان در دولت انتقاد کردند.
اصلاحطلبانی که حضور و حمایتشان از آقای روحانی را دلیل پیروزی او در سال 92 دانسته و به دولت وی بهعنوان یک رحم اجارهای برای بازگشت به عرصه حاکمیت کشور نگاه میکردند با توجه به ضعف عملکرد دولت روحانی در زمینهٔ اقتصادی و بدعهدی امریکا در مسئله برجام و شکست دولت یازدهم در عرصه بینالمللی و همچنین افزایش نارضایتی مردم از دولت، شرایط رحم اجارهای خود برای بازگشت به حاکمیت را درخطر دیده و تصمیم به یک زایمان زودرس گرفتند.
اصلاحطلبان در ادامه با تحمیل اسحاق جهانگیری توسط ریاست دولت هشتم به روحانی تحت عنوان کاندیدای پوششی، پروژه سهمخواهی و در صورت لزوم گذار از روحانی را کلید زده و وارد فاز عملیاتی کردند.
آنها با خارج کردن تخممرغهای خود از سبد روحانی و معرفی جهانگیری در کنار وی میتوانند با یک تیر دو نشان زده و در ادامه به اهداف زیر برسند:
1.در صورت پیروزی روحانی در انتخابات وی بیش از گذشته مدیون و وامدار اصلاحطلبان و معاون اول خود خواهد بود و آنها میتوانند بیشازپیش در دولت دوازدهم از وی سهمخواهی کنند.
2.در صورت عملکرد ضعیف روحانی در مناظرات و افزایش روند ریزش رأی او، جهانگیری در نقش جایگزین او میتواند وارد عمل شده و پروژه گذار از اعتدال را کلید بزند.
رفتار و عملکرد جهانگیری در ادامه و پس از ثبتنام خود تأییدی بود بر اجرایی شدن این پروژه توسط اصلاحطلبان، وی که تا قبل از تأیید صلاحیتها از خود بهعنوان یار کمکی آقای روحانی نام میبرد پس از تأیید صلاحیتها و در گفتگو با خبرنگاران گفت:«تا حالا در زندگیام انصراف ندادهام و از رقابتهای ریاست جمهوری هم انصراف نمیدهم. «
جهانگیری حتی در پاسخ به سؤال خبرنگاری که پرسید آیا شما در کابینه بعدی خواهید بود یا نه، گفت: «بنده آمدهام رئیسجمهور شوم«.
این نوع پاسخ از سوی جهانگیری را میتوان از دو زاویه موردبررسی قرارداد؛ در اولین نگاه و با تحلیل حداقلی این پاسخ را میتوان دروغی برای فرار از انتقاداتی دانست که با غیرمنصفانه و ناعادلانه خواندن حضور او تحت عنوان یار کمکی روحانی، این عمل را تقلب و دوپینگ در مناظرات میدانستند، تا با این پاسخ از حجم انتقادات نسبت به این مسئله کاسته و سپس در روزهای پایانی و در شرایطی مساعد به نفع حسن روحانی کنارهگیری کند.
اما از سوی دیگر و با توجه به مناظره اول و حضور پررنگ جهانگیری میتوان گفت که زاویه دوم محتملتر به نظر میرسد، از این نظرگاه جهانگیری با این پاسخ و همچنین حضور پرقدرت خود در مناظرات این پالس را به روحانی و همچنین اعتدالیون میفرستد که اصلاحطلبان در صورت لزوم و احساس خطر آماده عبور از آنها خواهند بود.
شرایط مناظره اول و خودنمایی شاخص جهانگیری در آن خود تأییدی بر تحلیل دوم است، جهانگیری که قرار بود در جایگاه پاسور به روحانی کمک کند، با در دست گرفتن ابتکار عمل در جایگاه حمله قرارگرفته و همچنین با معرفی خود بهعنوان کاندید اصلاحطلبان تا حدی سهم خود را از اعتدالیون و روحانی جدا میکند:«من بهعنوان کاندیدای جریان اصلاحطلب آمدهام تا از تمام فرصتها استفاده کنم.» درحالیکه ایشان در جایگاه معاون اول دولت اعتدال وارد این کارزار انتخاباتی شده بودند.
سخن حسین مرعشی پس از مناظرات نیز گواهی بر این مدعاست که پروژه گذار از روحانی یک گزینه جدی در میان اصلاحطلبان است:« من خیلی خوشحالم که آقای جهانگیری با صراحت خود را سخنگوی جبهه اصلاحات دانست، جهانگیری نماینده جبههای است که رئیسجمهورساز است.»
اصلاحطلبان از ابتدا دارای اختلافات عدیدهای با حسن روحانی بوده و ایام انتخابات فرصت عقدهگشایی و تصفیهحساب با وی را فراهم ساخته، این جریان هیچوقت بهعنوان یک اصلاحطلب به ایشان نگاه نکرده و خود اعتراف میکنند که شرایط سیاسی، اجتماعی آنها را ناگزیر به حمایت از وی در سال 92 نموده است .
حال اصلاحطلبانی که به دنبال ورود به حاکمیت و همچنین بازسازی بدنه اجتماعی خود هستند در حال آزمودن پروژه گذار از روحانی بوده که مناظره اول آغازی بود بر آن، جهانگیری که بنا بود کاندید در سایه باشد با تحتالشعاع قرار دادن رئیس دولت اعتدال در مناظرات و با حضور پررنگ خود تحت عنوان تنها کاندید اصلاحطلبان، وی را در سایه خود قرار داده و بهجای آنکه به آرای سبد رأی روحانی بیفزاید، سبب ریزش آرای سبد او شده است.
درحالیکه تا پیش از مناظره اول سخن از تشکیل ستاد مشترک حسن روحانی و جهانگیری بود، شنیدهها حاکی است حلقههای تصمیم گیر اصلاحطلبان پس از حضور ضعیف روحانی در اولین مناظره در جلسات خود به این تصمیم رسیدهاند که ستادهای اسحاق جهانگیری بهصورت مستقل فعال شوند.
پس بدون شک دو مناظره آینده نقش حیاتی در ادامه راه حسن روحانی خواهند داشت.
اگر روحانی بتواند با حضور قوی و فعال در دو مناظره آتی از سایه معاونش خارج شود، با کسب حمایت اصلاحطلبان میتواند کورسوی امیدی برای پیروزی در انتخابات برای خود متصور باشد و اگر در این راه چون مناظره اول ضعیف ظاهرشده و شکست بخورد اصلاحطلبان با جهانگیری آماده عبور از او خواهند بود، که در هر دو صورت بازنده اصلی رئیسجمهور حداقلی و شبه گفتمان اعتدالی اوست.*
منبع:برهان