دیدبان

ترور شخصیتی مدیران داخلی و واردات مدیر از خارج!؟

ترور شخصیتی مدیران داخلی و واردات مدیر از خارج!؟

به گزارش دیدبان،نزدیک شدن به موعد انتخابات ریاست جمهوری برای هر یک از کاندیداها می تواند معنای متفاوتی داشته باشد. با این حال گویا برای دولت و حامیان رسانه ای اش یک معنی بیشتر نداشته و آن، به صدا آمدنِ زنگ خطر بوده است! به صدا درآمدن زنگ خطر برای دولت البته منحصر به خود دولتی ها و حامیان داخلی شان نمانده است. دوستان آمریکایی دولت نیز وضعیت مشابهی در این زمینه دارند. به صورتی که چند روز پیش از این، اندیشکده «آمریکن اینتر پرایز» در تحلیلی پیرامون انتخاب مجدد «حسن روحانی» برای دوره دوم انتخابات می نویسد:«مردم ایران به طور محتمل اهمیت بیشتری  به «دستاوردهای اقتصادی توافق هسته‌ای» که روحانی در سال 2013 در رقابت‌های انتخاباتی وعده داده بود، می‌دهند. 75درصد ایرانی‌ها در جریان یک نظرسنجی گفتند که توافق هسته‌ای تغییری در اوضاع زندگیشان نداده است.» چند روز پس از گزارش امریکن اینترپرایز نیز، فارین افرز در برآوردی مشابه، زنگ خطر را برای آینده حسن روحانی به صدا درآورده است.

فارین افرز می نویسد:« حسن روحانی دوران سختی را می‌گذراند، در حالی که کمتر از 2 ماه تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران زمان باقی مانده است، مانع‌های بزرگی در برابر روحانی رئیس‌جمهور کنونی ظاهر شده است. روحانی که همه اعتبار سیاسی خود را در توافق هسته‌ای با غرب سرمایه‌گذاری کرده، احتمالاً خود قربانی برجام خواهد شد!» دولت خود نیز با کاندیدا کردن عجیب اسحاق جهانگیری، عیناً احساس خطر خود را به افکار عمومی منتقل کرده است. همه اینها در حالی ست که ظهور و بروز رسانه ای رئیس جمهور طی روزهای اخیر، نقش قابل توجهی در کاهش محبوبیت وی داشته است. روحانی علناً بخشی از مهم ترین وعده های خود را در مقابل دوربین های خبری انکار کرده است. گویا دولت انکار را بهترین راه دفاع از وعده هایی چون وعده 100 روزه می داند.

در این شرایط سوال این است که با این وضعیت، ابرپروژه دولت برای مدیریت فضای انتخابات چه خواهد بود؟ تاکید بر دوگانه جنگ و صلح و کشاندن میدان مناظره به بحث های سیاسی-فرهنگی، از جمله حدس های کارشناسان سیاسی در این زمینه بوده است. در اینکه دولت برای رسیدن به این هدف تلاش می کند البته شکی نیست. با این حال، به نظر می رسد نمی توان به حدسیات یادشده، لقب ابرپروژه داد. رصد فعالیت های حامیان رسانه ای دولت نشان می دهد ابرپروژه دولت در این زمینه از ماه ها پیش شروع شده، هم اکنون نیز با قوت هر چه تمام تر در جریان بوده و تا پایان نیز ادامه خواهد یافت. دولت ترجیح می دهد به جای ریسک کردن بر سر توانایی خود در عوض کردن میدان بازی، انتخاباتی بدون رقیب را برگزار کند! رصد فعالیت های حسام الدین آشنا به عنوان مهم ترین چهره خط دهنده به حامیان رسانه ای روحانی، به سادگی این ادعا را اثبات خواهد کرد.

در واقع آنچه آشنا در توییتر انجام می دهد، ویترینی از سناریوی اصلی در بدنه رسانه ای حامی دولت است. تخریب رقبا پیش از آمدن روی تشک، همان واقعیتی است که بیش از هر مسئله دیگری می تواند عمق ترس از یک دوره ای شدن دولت باسوادان! را نشان دهد. در این زمینه، یکی از هدف های ثابت این موج تخریبی طی ماه های گذشته، شخص شهردار تهران بوده است. قالیباف با آنکه طی سالهای گذشته، کمترین تقابل رسانه ای را با سیاست های دولت داشته، طی ماه های اخیر به مهم ترین سیبل حامیان رسانه ای آن بدل شده است. دلیل این هجوم گسترده و بی در و پیکر اما چیست؟ مشخص است که مهم ترین تبلیغ انتخاباتی برای دولت مستقر، کار کردن است! مشکل اما اینجاست که دولت، دولت حرف است و سعی دارد با همین دست فرمان، در انتخابات هم پیروز شود. جالب اینکه با گذشت چهار سال از عمر دولت، اسحاق جهانگیری هنوز هم تنها هدف خود در مناظرات را تخریب دولت قبل اعلام کرده است.

مسئله اما درباره قالیباف فرق می کند. دولتی ها در عین بی کارنامگی خود، به خوبی از کارنامه قالیباف آگاه هستند. شناخت مردم از عملکرد قالیباف نیز، خظر وی را دوچندان می کند. لذا تخریب همه جانبه وی طی ماه های گذشته، باید هم در اولویت اول قرار می گرفته است. حسن روحانی اخیراً طی نشست خبری خود سخنان تاریخی ای بر زبان آورده است. وی می گوید:« اولاً‌ بنده نگفته‌ام کلید همه مشکلات کشور حل موضوع هسته‌ای است، کلید حل مشکلات کشور عقل، تدبیر، تلاش و کوشش همگانی است و همه باید دست به دست هم دهیم تا مشکلات را حل کنیم.» نظر روحانی درباره وعده 100 روزه نیز قابل توجه است. حالا این واقعیات تلخ را بگذارید در کنار وعده های سراسر عملی شده قالیباف طی سالهای خدمتش در نهادهای مختلف و البته رویکرد مشاور رسانه ای رئیس جمهور! نتیجه بیش از آنکه فکر می کنیم، جالب است. و به راستی وقتی یک عضو اصلاح طلب شورای شهر نیز به دلیل کارآمدی قالیباف، هزینه اخراج از حزب متبوعش را با رای دادن به قالیباف طاق می زند، چرا نباید از قالیباف ترسید؟

حالا اما در سطح عمومی نیز همان اتفاق پیرامون الهه راستگو رخ داده است. چرا که نظرسنجی ها نشان می دهد با اثبات ناکارآمدی دولت، رای منفی روحانی روز به روز در حال رشد است. اصلاح طلبان اما در حالی طی ماه های گذشته، بیشترین انرژی خود را صرف تاختن بر قالیباف کرده اند که همزمان مدعی حل مشکلات کشور نیز هستند! نتایج نظرسنجی ها اما نشان می دهد مردم بدون توجه به جوسازی های رسانه ای، راه خود را می روند. شرط انصاف و صداقت آن است که حامیان رسانه ای رئیس جمهور نیز همچون چهره هایی چون پیروز مجتهدزاده به اشتباه خود در حمایت از آفتاب و ابر برجام اعتراف کنند. از چند ماه پیش تا کنون اما دقیقاً سناریوی عکس این مسئله در حال اجراست. اصلاح طلبان همزمان با بستن چشمان خود بر ناکارامدی دولت در حل معضلات معیشتی و اقتصادی مردم، به هر قیمتی قصد دارند از تسری مدیریت جهادی حاکم در شهرداری تهران به سراسر کشور جلوگیری کنند.

همه اینها در حالی است که همگان بر این مسئله معترف اند که حل معضلات پیچیده اقتصاد کشور در این مقطع زمانی، محتاج مدیری قوی و پرقدرت است نه سخنرانی که در طول هر سال، چند بار از رکود رد شده، مجدداً به آن بازمی گردد! دولت و حامیان او اما بر ادامه خط تخریب قالیباف اصرار دارند. طبیعتاً این شرایط، تنها چیزی که می تواند همه چیز را دگرگون کرده، وضعیت رکود سنگین حاکم بر اقتصاد را تغییر دهد، چیزی جز رای مردم نخواهد بود. و سخن آخر آنکه علیرغم فعالیت های تخریبی لشکر رسانه ای دولت، مردم به خوبی تفاوت حرف و عمل را می فهمند. دولت در حالی دوست دارد از خارج مدیر وارد کند که حامیان رسانه ای اش طی چند ماه گذشته، یکی از قدرتمندترین مدیران داخلی را تا سرحد حذف همیشگی از صحنه سیاسی کشور، ترور شخصیتی کرده اند. روی هم رفته به نظر می رسد تمایل دولت به دوستی با غربی ها و کوبیدن همزمان عناصر دلسوز داخلی پایانی نخواهد داشت. نقطه پایانی این روند معیوب، تنها انتخابات 29 اردیبهشت خواهد بود.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن