دیدبان
عبور مردم از گفتمان های شعاری

دوقطبی کارآمدی و ناکارآمدی در انتخابات 96

دوقطبی کارآمدی و ناکارآمدی در انتخابات 96

به گزارش دیدبان، در هر دوره از انتخابات ریاست جمهوری، معمولا این گفتمان ها هستند که در برابر یکدیگر صف می بندند. زمانی گفتمان سازندگی، زمانی گفتمان اصلاحات، در مقطعی دیگر گفتمان عدالت طلبی و پس از آن گفتمان اعتدال در برابر گفتمان های رقیب قدرتنمایی کرده و توانسته اند در برابر رقبا قرار گیرند.

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96، بار دیگر صحبت از صف آرایی گفتمانهاست. گفتمانهایی که فراتر از اشخاص و نام ها و چهره ها و گروه ها می توانند جهت دهنده به مسیر انتخاب مردم باشند.

رقابت بر سر کارآمدی

با وجود اینکه جناح های سیاسی نام های متفاوتی را هر یک برای خود برگزیده اند، اما واقعیت این است که مردم آنچه در عمل مطالبه می کنند «کارآمدی» است. اصلاح طلبی، عدالت خواهی، اعتدال و یا هر گفتمان دیگری اگر در مرحله عمل نتواند گرهی از مشکلات مردم را باز کند، در همان حد شعار و تعارف و سخنرانی می ماند.

چه بسیار گفتمان هایی که در طول تاریخ آمده و رفته اند و تحولات گاه عظیمی را نیز باعث شده اند اما در عمل نتوانسته اند به آن اهدافی که وعده اش را داده بودند، برسند. نمونه معاصرش، انقلاب های مارکسیستی است که هیجانی عظیم در سطح جهان ایجاد کرد اما وقتی به مرحله عمل رسید، نتوانست به اهداف خود برسد.

در ایران نیز گفتمان های چپ و راست با وجود اینکه هنوز قدرت دوقطبی آفرینی دارند اما در مرحله عمل آزمون درخور توجهی در حوزه کارآمدی پس نداده اند. راست گرایی سیاسی گاه به ورطه چپ گرایی اقتصادی افتاده و چپ های سابق در ایران امروز شعارهای راست گرایانه می دهند.

در چنین شرایطی به نظر می رسد که انتخابات 29 اردیبهشت امسال باید به جای رقابت میان گفتمان های شعاری، بر سر رقابت عملی باشد. رقابتی که بتواند دردی از مردم گشوده و نامزدها در مرحله عمل بتوانند راه حل های خود برای بحران های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را ارائه دهند.

آفتی که سالهاست نظام انتخاباتی با آن روبروست، دوقطبی شدن فضای انتخابات میان دو نامزد و فراموش شدن دغدغه های اصلی مردم است. از دهه هفتاد به این سو همواره انتخابات ریاست جمهوری محل رقابت دو جریان سیاسی بوده که هر یک براساس شعارهایی که در عمل درستی شان اثبات نشده رای آورده و پس از مدتی جز نارضایتی طیفی از مردم دستاوردهای مورد انتظار را نداشته اند.

در چنین شرایطی در سال 96 شاید بتوان این نظم سنتی را برهم زده و فضایی را ایجاد کرد که کشور با عبور از مرحله دوقطبی های شعاری به سمت دوقطبی «کارآمدی» و «ناکارآمدی» حرکت کند. مرحله ای که در آن، نه سخنوری و روکم کنی های سیاسی در مناظره ها، بلکه برنامه های هر نامزد و سابقه اجرایی او ملاکی برای رای آوری باشد.

قالیباف، نامزد قطب کارآمدی

در حال حاضر فضای سیاسی کشور تحت تاثیر هیجانات سیاسی است. از یک سو اصلاح طلبان و اعتدالیون حامی دولت عزم خود را جزم کرده اند تا بار دیگر حسن روحانی به ریاست جمهوری برسد و دولتش ابقا شود. از سوی دیگر منتقدان دولت با اهداف متفاوت نامزدهایی را در عرصه انتخابات مطرح می کنند.

بخشی از منتقدان دولت پشت سر سید ابراهیم رئیسی جمع شده اند. چهره ای کم حاشیه که قدرت بالایی در بسیج آرای عمومی خواهد داشت. با این حال او تاکنون در عرصه اجرایی سابقه ای نداشته و برای رسیدن به بالاترین سمت اجرایی کشور کار سختی پیش رو دارد. بخش دیگر از منتقدان دولت به ویژه در حوره سیاست خارجی، حامی سعید جلیلی هستند. چهره ای که می خواهد نشان دهد ایده هایش درباره مذاکرات هسته ای درست بوده و برجام تجربه ای شکست خورده است. بخش دیگری از منتقدان هم به دنبال چهره های دیگری چون بذرپاش، زاکانی یا میرسلیم هستند که هر یک با ظرفیت هایی می خواهند در فضای انتخابات نقش ایفا کنند.

با این وجود به نظر می رسد که سابقه هر یک از این نامزدها، از حسن روحانی گرفته تا سعید جلیلی، چندان نسبتی با کارآمدی در عرصه مصادیق ندارد. قطعا در این شرایط برخی که کار ریاست جمهوری را با تفریحات روزمره اشتباه گرفته و از ساعت 9 صبح به کار مشغول شده و ظهرها به سونا و جکوزی می روند، نمی توانند نماد کارامدی و مدیریت جهادی باشند. برخی دیگر هم که اصولا حتی یک روز سابقه اجرایی در کارنامه خود ندارند نمی توانند علم کارامدی در دست گیرند.

به این ترتیب به نظر می رسد در میان نامزدهای موجود، تنها محمدباقر قالیباف است که می تواند به پشتوانه دو دهه کار اجرایی موفق و مستمر، داعیه دار دفاع از کارآمدی باشد.

در دفاع از کارآمدی

به این ترتیب رای به کارآمدی در انتخابات 29 اردیبهشت، باید به نوعی رای به برنامه های نامزدها و سابقه اجرایی انها باشد.

محمدباقر قالیباف از سال 84 تاکنون کارنامه قابل دفاعی در مدیریت شهری تهران داشته و پیش از آن در نیروی انتظامی نیز نشان داده که می تواند مدیری کارآمد باشد. قالیباف که یکی از برجسته ترین مدیران جهادی است، نه فقط در عرصه دفاع مقدس توانسته صلاحیت مدیریتی خود را نشان دهد بلکه حتی پس از آن در دوره صلح هم یک مدیر برجسته اجرایی بوده است.

این سوال برای افکارعمومی همواره وجود داشته که چرا در دو دهه گذشته پس از هر انتخابی دچار نوعی سرخوردگی شده و مجبور شده اند در دوره بعد به رقیب نامزدی رای دهند که در دوره پیش حامی اش بوده اند. پاسخ به این سوال اینجاست که تاکنون رای به نامزدها نه رای به برنامه ها و سوابق، بلکه رای به شعارها و سخن پراکنی ها بوده است. امسال فرصت مناسبی است تا این منطق در هم شکسته شود و بی شک رای به قالیباف به خوبی می تواند رای به کارآمدی در برابر گفتمان رقیب باشد؛ گفتمانی که نمی تواند در عرصه اجرایی دردی از مردم دوا کند، نباید با زرق و برق شعارها برای خود رای بالا دست و پا کند.

در این دوره از انتخابات، مردم به کارآمدی رای خواهند داد و جز محمدباقر قالیباف در عمل نامزد برجسته دیگری را نمی توان سراغ گرفت که به کارآمدی شهره باشد. رای به قالیباف البته به شرطی که شهردار پایتخت راضی به نامزدی شود، خواهد توانست یک بار برای همیشه، شعاری شدن فضای انتخابات را تغییر دهد. برای چنین رای هوشمندانه ای باید تلاش کرد. انتخابات امسال بهترین فرصت برای ایجاد نظمی تازه برای انتخابات است؛ نظمی که براساس دوقطبی کارآمدی و ناکارآمدی شکل خواهد گرفت.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن