دیدبان
دیدبان گزارش می دهد؛

نگاهی به نقش باور به تمدن نوین اسلامی در پیروزی های محور مقاومت

نگاهی به نقش باور به تمدن نوین اسلامی در پیروزی های محور مقاومت

علی رضایی // دنیای جدید ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد. آنطور که در کتب تاریخ سیاسی آمده، در گذشته قدرت به چهار عنصر جمعیت، جغرافیا، حاکمیت، دولت محدود بود اما امروز وقتی سخن از قدرت به میان می آید، عناصری تازه نیز افزون بر معیارهای سنتی، خود را پدیدار می کنند: ایدئولوژی، استراتژی، رهبری و قدرت الهام بخشی و الگودهی.

در ادبیات سیاسی به ترکیب عناصر سنتی و مدرن قدرت، «قدرت هوشمند» می گویند. قدرتی که در مواقعی که درگیر نزاع های کلاسیک است، بر ابعاد قدرت سخت مانند نیروی نظامی و جغرافیای سیاسی تاکید می کند و اما وقتی دچار مسائل نرم شد، از آرمان و رهبری و استراتژی های حاکمیتی برای حل مساله بهره می جوید.

با وجود اینکه قریب به سه دهه است که معادلاتی تازه در عرصه قدرت پدید آمده و حتی در منطقه نیز این واقعیات خود را به منصه ظهور رسانده و میشل فوکو، در توصیف انقلاب اسلامی ایران از همین ویژگی های پست مدرن استفاده کرده است، اما بسیاری از کشورها در غرب آسیا هنوز با نادیده گرفتن قدرت نرم، از ابزارهای سنتی قدرت برای رقابت با رقبای منطقه ای خود استفاده می کنند.

نه فقط بازیگران منطقه ای که حتی در روزهای اخیر حمله موشکی ایالات متحده به سوریه نیز نشان می دهد که سیاستمداران در غرب هم چندان به قدرت نرم باور نداشته و بیشتر به فکر توسعه قدرت سخت خود هستند.

جنگ و نزاع در غرب آسیا، محصول سنت گرایی سیاسی

بسیاری از جنگ ها در غرب آسیا را باید محصول همین رویکرد سنتی به بقای سیاسی دانست.

جنگ یمن، یکی از بارزترین نمونه های استفاده از قدرت سخت برای مقابله با یک انقلاب مردمی است؛ انقلابی که بر پایه ایمان و آرمان و ایدئولوژی که متکی بر عناصر قدرت نرم است به وجود آمده است. عربستان سعودی با وجود اینکه تجربه تجاوز صدام حسین به ایران را در پیش روی خود دارد و می داند که با یک انقلاب نمی توان از طریق جنگ نظامی به مقابله برخاست و این تجربه ای شکست خورده است، اما باز هم همین تجربه شکست خورده را تکرار کردده و با وجود دو سال هجمه همه جانبه به مردم یمن، چیزی به جز رسوایی حقوق بشری و افول محبوبیت در جهان عرب به دست نیاورده است.

جنگ سوریه که با هدف به انحراف کشاندن انقلاب های عربی صورت گرفت نیز نمونه ای از همین واقعیت است که برخی دولتها بدون آنکه ایدئولوژی قابل گسترشی در کشورهای دیگر در اختیار داشته باشند از طریق یارگیری های تروریستی با دولت سوریه درگیر شدند اما برنده این بازی طرفی بود که از باور و آرمان قدرتمندتری برای ایستادگی استفاده می کرد؛ یعنی محور مقاومت.

همین واقعیت است که امروز حتی حمله نظامی آمریکا به سوریه را ناکام گذاشته و شلیک موشک های آمریکایی تغییری در معادلات صحنه نبرد در این کشور نداده است.

تروریسم، ایدئولوژی شکسکت خورده

با وجود اینکه بسیاری از گروه های تروریستی براساس اعتقادات وهابی گرایانه می کوشند تا ابزارهای سخت نزاع نظامی را با قدرت ایدئولوژی در هم بیامیزند، اما واقعیت این است که توطئه استفاده از قدرت نرم با کمک ایدئولوژی های تروریستی یک توطئه نخ نماست.

سه دهه قبل، گروه تروریستی منافقین با همین حربه سعی داشت باورهای مارکسیستی را با روش های چریکی در هم آمیخته و علیه یک انقلاب باشکوه تاریخ ساز دست به قیام بزند که این حرکت خیلی زود با مقاومت مردم ایران از بین رفت. امروز همان مسیر از سوی گروه های دیگری چون القاعده، داعش و جبهه النصره مورد استفاده قرار می گیرد اما وضع امروز تروریست ها در سوریه و عراق نشان می دهد که پیوند تروریسم و ایدئولوژی هیچگاه نمی تواند برای این گروه ها منفعتی داشته باشد و دوران سلاح به دست گرفتن به بهانه دفاع از آرمانها، به سر رسیده است.

حتی حمایت همه جانبه غربی ها و رژیم صدام از منافقین، چنانکه حمایت امروز غربی ها و دولت های مرتجع عرب از داعش و گروه های تروریستی دیگر هیچ گاه نتوانست از تروریست ها گروه هایی بسازد که از قدرت نرم و توان الهام بخشی برخوردارند و هرچند این گروه ها گاه در کوتاه مدت می توانند موفقیت هایی در جذب افراد بی هویت کسب کنند اما هرگز در بلندمدت قادر نیستند نقشی موثر در یارگیری های منطقه ای ایفا کنند.

ایدئولوژی برتر، باور به تمدن نوین اسلامی

اما در مقابل ایدئولوژی های شکست خورده ای در منطقه چون غرب گرایی، تروریسم، وهابی گری و ارتجاع دینی، آنچه امروز توانسته قدرت خود را به رخ رقبا بکشد، گفتمان مقاومت محور انقلاب اسلامی است. گفتمانی که با رهبری امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز بدون حضور نظامی کشورمان توانسته در عراق، سوریه، لبنان، یمن، بحرین، پاکستان، افعغانستان و حتی کشورهای شمال آفریقا کانون های مقاومت تشکیل داده و ملت ها را به بیداری برساند.

نمونه قدرت الهام بخشی این ایدئولوژی، نهضت بیداری اسلامی است که به سقوط دیکتاتورهای وابسته به غرب منتهی شد و این روند همچنان ادامه دارد.

چرایی قدرت بالای این آرمان در بسیج مردم مسلمان منطقه را باید در اصالت، گام به گام بودن این ایدئولوژی و رهبری مقاوم معظم رهبری جست. موضوعی که دیگر ایدئولوژی های وارداتی در منطقه از آن برخوردار نیستند. رهبر معظم انقلاب برای کشورهای اسلامی این واقعیت را ترسیم کرده اند که تمدن نوین اسلامی برپایه یک انقلاب اسلامی، سپس تشکیل نظام اسلامی و پس از آن دولت و جامعه اسلامی شکل می گیرد و بنابراین جهان اسلام باید برای احیای تمدن باشکوه اسلامی، با از بین بردن موانع، زمینه تشکیل چنین تمدنی را فراهم کند.

تحت تاثیر همین باور است که امروز کشورهای مختلف با عبور از ایدئولوژی های غربی یا تروریستی تلاش می کنند تا در مسیر گام به گام احیای تمدن اسلامی حرکت کنند. این قدرت موثر و اثرگذار، قدرت برنده امروز در منطقه است. یک ایدئولوژی با قدرت الهام بخشی که در کنار سایر عناصر قدرت مانند جمعیت و جغرافیا و نیروی نظامی و رهبری و اقتصاد و... می تواند نظم تازه ای را برای غرب آسیا رقم بزند.

طبیعی است که در برابر این گفتمان مقاومت، مبتنی بر تفکری تمدن ساز، شیطنت هایی از سوی کشورهای غربی و ارتجاع عرب و باورهای صهیونیستی صورت خواهد گرفت اما همانطور که در چهار دهه قبل شاهد بوده ایم، این توطئه ها قادر نخواهد بود ایدئولوژی تمدن نوین اسلامی را متوقف کند و هر روز شاهد همراهی بیشتری با این باور اثرگذار در سطح منطقه و حتی فراتر از آن هستیم.

خروج گام به گام آمریکا از منطقه که به دلیل ناکامی های این کشور صورت گرفته – و پیش بینی می شود دخالت نظامی این کشور در سوریه این روند را تسریع کند - نیز روند توسعه گفتمان انقلاب اسلامی و تقویت محور مقاومت را شتاب خواهد بخشید و این واقعیتی غیرقابل انکار در هندسه جدید قدرت منطقه است.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن