دیدبان

کارآمدی، کارآمدی و باز هم کارآمدی

کارآمدی، کارآمدی و باز هم کارآمدی

به گزارش دیدبان، «امیر استکی» در روزنامه «وطن‌امروز» نوشت:

اگر اشتباه نکنم در کتاب «صیاد دل‌ها» که در آن به خاطرات شهید والامقام صیاد شیرازی پرداخته شده است از زبان خود ایشان خاطره‌ای نقل می‌شود از یک عملیات در روزهای آغازین ناامنی‌های کردستان، خاطره‌ای که در آن گروهی که شهید صیاد شیرازی نیز در آن بوده است به نوعی در محاصره قرار می‌گیرند. چنانکه شهید می‌گوید در آن وضعیت اکثریت جمع از جمله خود ایشان اعتماد به نفس خود را از دست داده و مستاصل شده بودند ولی توکل به خداوند باعث خروج از آن وضعیت روحی برای شهید صیاد شیرازی می‌شود. شهید می‌گوید به خود که آمدم در ذهنم به سرعت همه آموزش‌هایی را که برای این شرایط دیده بودم مرور کردم و بدون اینکه رسما سمت فرماندهی آن جمع را بر عهده داشته باشم، به واسطه مسلط شدن بر خودم و داشتن طرحی برای مقابله با آن وضعیت، خواه ناخواه فرمانده شدم و با گرفتن آرایش نظامی مناسب بعد از چندین ساعت بدون تلفات توانستیم از محاصره خارج شویم. این توکل به خداوند و بازیابی خویشتن و اتکا به توان خود برای مقابله با شرایطی که بر آدمی عارض شده است، صیاد شیرازی را به جایگاهی رساند که در جنگ از تعیین‌کننده‌ترین فرماندهان ارشد نظامی کشور و برای دشمنان ایران یکی از رعب‌آفرین‌ترین چهره‌های نظامی ایرانی شد. شهید صیاد در آن دوران درجه نظامی سروانی داشت و بر اساس سلسله مراتب آن روزهای ارتش و در شرایط معمولی حداقل باید 8 سال دیگر برای فرماندهی یک گردان و 16 سال برای فرماندهی یک هنگ صبر می‌کرد ولی در شرایطی که اعتماد به نفس بسیاری تحت تاثیر شوک دشمن به محاق رفته بود، این امثال شهید صیاد بودند که با شایستگی کشور را از آن وضعیت خارج کرده و ماجرا را از یک بحران به یک مساله تبدیل کردند. درود خدا بر روح پر فتوح او و دیگر شهدای گرانقدر باد!
این خاطره برای فراهم شدن محمل بحثی درباره شرایط کنونی کشور نقل شد اما قبل از آن در تکمله قسمت قبلی باید اشاره کرد در همان روزها و در ایام جنگ امام خمینی(ره) یک لحظه هم از صحبت کردن درباره ضرورت اتکای به خداوند و باور کردن خویشتن در سایه آن و حل مشکلات با اتکای به توان خویشتن، دست بر نداشتند و تاریخ به ما نشان داد آنجا که این اصول از باور درونی به شعارهای تو خالی تبدیل شده‌اند، نتیجه شکست و بی‌حاصلی بوده است. رهبر حکیم انقلاب امسال در سخنان‌شان در جمع زائران حرم رضوی بیش از هر چیز با پیش فرض قرار دادن این مساله سخن گفته‌اند. مساله‌ای که به هیچ‌وجه شعار نیست و در همه جای دنیا هیچگاه کسی از بیرون برای آبادانی یک کشور تلاش نکرده است. هرچه کشورها کرده‌اند، خود کرده‌اند و از میان آنها آن دسته‌ای که مزیت‌های نسبی منحصربه‌فردتری را برای خود آفریده‌اند در وضعیتی با ثبات‌تر و قوی‌تر ایستاده‌اند. رهبر انقلاب چنین می‌گویند: «در طول انقلاب اسلامی، هرگاه مدیریت انقلابی، فعال و پرتحرک داشتیم، کارها پیش رفته است و هرجا مدیریت‌های ضعیف، بی‌حال، ناامید، غیرانقلابی و بی‌تحرک داشتیم، کارها متوقف یا منحرف شده است، بنابراین باید مدیران، افرادی باانگیزه‌تر و کارآمدتر باشند و تلاش بیشتری انجام دهند و به‌حول‌ و قوه‌ الهی اینگونه نیز خواهد شد». حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای تأکید کردند: «مشکل غیرقابل‌حلی در کشور وجود ندارد و اگر مدیریت در بخش‌های مختلف «متدین، انقلابی و کارآمد» باشد، همه‌ مشکلات حل خواهد شد».
صدالبته این به آن معنا نیست که با شعار صرف کاری از پیش خواهد رفت، بلکه بیش از این به معنای حس کردن ضرورت حرکت و معطل نماندن برای فراهم شدن شرایط آرمانی است. شرایطی که این روزها در پوشش نظریات علمی- اقتصادی(که در جای خود بسیار قابل اعتنا و مهم هستند) به یک حصار ذهنی برای نخبگان سیاسی کشور تبدیل شده است. نخبگانی که «نزده مرده‌اند» و از ترس عواقب احتمالی خروج از وضعیت کنونی عافیت‌طلبانه همه چیز را به فردا و فردا و فردا حواله می‌دهند. کاش دوران ریاست‌جمهوری 8 ساله بود تا برندگان هر دور کمتر به فکر وجهه خود برای انتخابات آتی می‌بودند و درست‌تر عمل می‌کردند. نخبگان سیاسی که اسیر چارچوب نظری اقتصاددانان اتریشی‌مسلک هستند و هنوز نمی‌خواهند ناممکنی شرایطی را که از برجام انتظار داشتند باور کنند. شرایطی که قرار بود سیل سرمایه خارجی را به کشور روانه کند و در کنار افزایش درآمدهای نفتی، ماه‌عسل مفصلی را برای دولت تدبیر و امید رقم بزند ولی اشتباهات فاحش پیوست اقتصادی برجام و بدعهدی قابل پیش‌بینی آمریکا شرایطی ایجاد کرده است که جگردارترین سرمایه‌گذاران خارجی را برای آمدن به ایران به لرزه می‌اندازد و از طرف دیگر کانال ارزی پسابرجام را به محملی تبدیل کرده است که بیش از هر چیز به کار واردات کالای مصرفی می‌خورد.
البته که ما 4 سال است می‌گوییم و حالا نیز به تجربه برای همه ثابت شده است حتی اگر بهترین توافق و بهترین تعهد به توافق هم صورت گرفته بود باز یک جای کار می‌لنگید و آنجا دقیقا همین دولتی است که باید کار را در دست داشته باشد، برنامه داشته باشد و کارآمدی لازم را برای پیشبرد شرایط داشته باشد، حالا که در واقع نه توافق خوبی شده، نه از طرف مقابل تعهدی عملی شده و باز در نقطه پایان نه دولت کارآمد و انقلابی‌ای وجود دارد که کار را جلو ببرد (!) دولت تدبیر و امید به نوعی هنوز در دام هزینه انجام شده قرار دارد و هنوز و به هر قیمتی به دنبال راه انداختن آن سازوکار رویایی است. پیوستن به اف‌ای‌تی‌اف و ارائه تضمین‌هایی بر محور درآمدهای نفتی برای سرمایه‌گذاری‌های مستقیم(رجوع شود به شرایط وام یک میلیارد یورویی وزارت نفت) از این دست موارد هستند. در این شرایط تقریبا اکثریت قریب به اتفاق اقتصاددانان از وجود بحران اقتصادی(خاصه در نظام پولی و بانکی) خبر می‌دهند، شرایطی که به واقع چیزی کمتر از آن بهت و شوک و ترسی که برای شهید صیاد و همراهانش به‌وجود آمد نیست، فقط می‌ماند این مهم که نخبگان سیاسی کشور چه زمانی خود را جمع و جور خواهند کرد و از حصار ترس‌های موهوم و حقیر سیاسی خارج شده و ضرورت تغییر را احساس خواهند کرد. تغییری که نه در آرمان‌ها و ارزش‌ها بلکه در عزم و اراده باید اتفاق بیفتد. تکلیف مشخص است و صدالبته هر آنکه را تردید دارد باید گذاشت و گذشت.
«اِنَّ الله لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم».

منبع: وطن امروز

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن