دیدبان

کتابی که مورد اعتماد مولفان شیعه بود

کتابی که مورد اعتماد مولفان شیعه بود

چکیده
«کتاب الاوصیاء» یکی از تألیفات مهم شلمغانی (م 322 ق) است که موضوع اصلی آن، امامت و استمرار سنت وصایت از انبیا تا اوصیا بوده است. عنایت مؤلفان شیعه به این کتاب در طول تاریخ، در عین انحرافی که بعد از یک دوره خدمات علمی، مؤلف آن بدان دچار گردید؛ گویای اهمیت این کتاب است. هر چند تا کنون در خصوص این کتاب تحقیق‌هایی انجام یافته؛ منابع مورد استفاده شلمغانی در تألیف این کتاب تا کنون مورد تحقیق قرار نگرفته، از‌این رو، این سوال باقی است که شلمغانی در تألیف آن از چه منابعی بهره برده است؟ استخراج روایات کتاب الاوصیاء از منابع روایی موجود و مطالعه و تحلیل اسناد آن، می‌تواند منابع آن را تاحدی روشن کند.

در این تحقیق که بر روی 23 روایت برجای مانده از کتاب الاوصیاء انجام یافته، روشن گردید که وی از منابعی همچون الدلائل عبدالله بن جعفر حمیری (7 روایت و بیش‌ترین فراوانی)، المحاسن احمد بن محمد بن خالد برقی (3 روایت)، برخی تألیفات سعد بن عبدالله اشعری (2 روایت) و احتمالا آثاری همچون مسائل الرضا(ع)، ابو محمد حسن بن علی بن زیاد الوشاء (1 روایت)، الفضائل، یا النوادر، جابر بن یزید جعفی (1 روایت)، الممدوحین و المذمومین، محمد بن عبدالله بن مهران (1 روایت) و الواحده، حسن بن محمد بن جمهور (1 روایت) بهره برده است.
واژگان کلیدی: شلمغانی، کتاب الاوصیاء، دلائل الامامه، اثبات الوصیه، مأخذ شناسی.
مقدمه
ابو جعفر، محمد بن علی شلمغانی، مقتول به سال 322 قمری (ازدی، 1427، ج 2: 241)؛ یکی از شخصیت‌های جریان ساز عصر غیبت صغرا (329 ـ 260 ق) است. وی همزمان با دوران وکالت حسین بن روح (326 ـ 305 ق) سومین سرپرست وکلای امام دوازدهم در دوران غیبت صغرا مورد توجه وی قرار گرفت. ابن روح به دلیل جایگاه علمی شلمغانی، به وی عنایت داشت. از همین رو شلمغانی توانست در میان امامیه جایگاهی والا بیابد. (طوسی، 1411: 403). دیری نپایید که دوران انحراف او آغاز شد. وی ادعاهای مختلفی را برای پیروان خویش مطرح می‌ساخت که یکی از مهم‌ترین آن‌ها نیابت او از امام دوازدهم و مأموریتش از جانب امام برای اظهار علمش بوده است (همان: 307).

این ادعاهای شلمغانی، عکس العمل حسین بن روح و دیگر وکلا را در پی داشت و حوادث بسیاری را رقم زد که در منابع به تفصیل گزارش شده است (ازدی، 1427، ج2: 241 و ابن اثیر، 1385، ج 8: 289). سرانجام این حوادث به دستگیری و قتل شلمغانی توسط خلیفه عباسی وقت، یعنی الراضی بالله (322ـ 329ق) انجامید (ازدی، 1427، ج2: 241 و ابن اثیر، 1385، ج 8: 289). قابل توجه آن که به‌رغم این که او خود به یکی از دل‌مشغولی‌های وکلا و علمای شیعه در این دوره و نیز دوره غیبت کبرا تبدیل شد؛ کتاب الاوصیای وی برای مقابله با برخی درگیری‌های اعتقادی مورد توجه و مراجعه مولفان شیعه قرار گرفت. توضیح این‌که جریان ولادت امام دوازدهم، از زمان حیات امام عسکری(ع)به دلایل امنیتی از عموم مردم پوشیده نگاه داشته می‌شد (صدوق، 1395، ج1: 41ـ 42 و طوسی، 1411: 131ـ 132).

از همین رو، یکی از مهم‌ترین درگیری‌های اعتقادی شیعه که وکلای امام دوازدهم و مولفان شیعه از دوره‌ غیبت صغرا به بعد به آن پرداخته‌اند، اثبات ولادت امام دوزادهم بوده است (رحمتی، 1385، ش 25: 35ـ 82). در این میان، شیخ طوسی در کتاب الغیبه در فصل «الکلام فی ولاده صاحب الزمان و اثباتها بالدلیل و الاخبار» که به جمع آوری اخبار مربوط به ولادت امام زمان (عج) عنایت دارد، به عنوان شاهد و دلیل به دو روایت از کتاب الاوصیای شلمغانی استناد می‌کند. (طوسی، 1411: 245ـ 246).

 استناد شیخ الطائفه به این کتاب برای اثبات موضوعی کلیدی، آن هم در دوره‌ای که بسیاری از منابع حدیثی دیگر در دسترس وی بوده؛ گویای جایگاه ویژه این کتاب نزد وی و تأثیر آن بر اعتقادات شیعه است. از این رو، شایسته است در مورد این کتاب، محتوای آن و مصادر مورد استفاده شلمغانی در آن، مطالعات دقیق‌تری صورت دهیم. گفتنی است تحقیق در خصوص این کتاب، در دوران حاضر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از تحقیق‌های قابل ذکر در این مورد، مقاله ای است با نام ««از کتاب الاوصیای شلمغانی تا اثبات الوصیه مسعودی»، نوشته حسن انصاری. نویسنده در این مقاله به «حل معمای چند کتاب» پرداخته و ضمن آن که به ارتباط کتاب الاوصیای شلمغانی با کتاب معروف «اثبات‌الوصیه» منسوب به مسعودی و نیز چند کتاب دیگر پرداخته است؛ سعی بر آن داشته تا در مورد کتاب اثبات الوصیه و مولف آن به داوری بپردازد.

 هر چند این مقاله به عنوان پیشینه تحقیق حاضر حائز اهمیت است؛ تفاوت این تحقیق با مقاله مذکور در آن است که در این تحقیق مأخذ شناسی و باز شناسی کتاب الاوصیای شلمغانی مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق تلاش شده با مطالعه بقایای این کتاب در منابع موجود، با محتوای آن آشنایی بیش‌تری حاصل کرده و منابع مورد استفاده شلمغانی در تألیف کتاب را، اعم از منابع مکتوب و غیر مکتوب، در حدی که داده‌های تاریخی یاری می‌کند؛‌ بازشناسیم. در این تحقیق به این پرسش‌ها پاسخ داده می‌شود که محتوای کتاب الاوصیای شلمغانی چیست؟ این کتاب در بین مولفان شیعه چه جایگاهی داشته است؟ طریق دست یابی شلمغانی به روایات کتاب الاوصیاء و منابع مورد استفاده وی چه بوده است؟ این کتاب چگونه از شلمغانی به دیگران انتقال یافته است؟
کتاب الاوصیاء
در منابع، از این کتاب با نام‌های مختلفی همچون «الاوصیاء» (نجاشی، 1365: 378) و «الوصیه» (ابن طاووس، بی تا: 130و حرعاملی، 1409، ج 25: 31) یاد شده است. نام دیگری نیز برای این کتاب به کار برده شده که در تشخیص محتوای آن مفید است. در کتاب «فرج المهموم» سید بن طاووس (م 664 ق) از کتابی به نام «الانبیاء و الاوصیاء من آدم الی المهدی» روایتی را نقل کرده و مولف کتاب را محمد بن علی نامیده (ابن طاووس، 1368: 111) که برخی از محققان معاصر احتمال می‌دهند این کتاب همان کتاب الاوصیای شلمغانی و عبارت مذکور، نام کامل این کتاب باشد (کلبرگ، 1371: 187).

قابل توجه آن که روایتی که ابن طاووس نقل کرده، در کتاب «دلائل الامامه» طبری (منسوب به طبری، 210:1413) از شلمغانی نقل شده است. بنابراین، مشخص می‌گردد که احتمال کلبرگ صحیح بوده و مراد از محمد بن علی در عبارت سید بن طاووس، همان شلمغانی است. با این اوصاف، روشن می‌گردد که موضوع کتاب الاوصیای شلمغانی استمرار سنت وصایت، از آدم تا پیامبر خاتم(ص) و از پیامبر تا حضرت مهدی (عج)است (شبیری محمد جواد، تابستان 1381، ش 4: 201ـ 228).
این کتاب، حتی پس از آن‌که شلمغانی راه انحراف در پیش گرفت، مورد اعتماد مولفان شیعه بوده است. محمد جعفر بن محمد طاهر خراسانی (م 1175 ق)، صاحب کتاب «اکلیل المنهج فی تحقیق المطلب»، که شرحی است بر «منهج المقال فی تحقیق احوال الرجال» میرزا محمد استرآبادی (م 1028 ق) ؛ هنگام بحث از شلمغانی و کتاب الاوصیای وی، از محمد بن عبدالفتاح السراب تنکابنی (م 1124 ق) چنین نقل می‌کند:
«این کتاب الآن نزد من است و دارای فواید بسیاری است و مشتمل است بر اخبار انبیا و اوصیا. مؤلف در اول کتاب ذکر کرده که غیر از احادیث مشهور و ثابت در این کتاب نیاورده است و روات آن نیز ذکر کرده‌اند که شلمغانی در حال استقامت، این کتاب را تألیف کرده است (کرباسی، 1425: 459).
افزون بر آن می‌توان گفت در کتاب‌هایی چون: «اثبات الوصیه» (منسوب به مسعودی، 1384: 160، 165، 173، 175، 189، 191، 197، 201، 260 و….) (دلائل الامامه منسوب به طبری، 1413: 174، 189، 209، 210، 296، 305، 307، 326، 327، 348 و…).
«عیون المعجزات»، حسین بن عبد الوهاب (حسین بن عبدالوهاب، بی تا: 68، 72، 98، 106)؛ «فرج المهموم»، سید علی بن طاووس (ابن طاووس، 1368: 111)، «فرحه الغری»، سید عبدالکریم بن طاووس (عبدالکریم بن طاووس، بی تا: 130)، «مختصر بصائر الدرجات»، حسن بن سلیمان حلی (حلی، 1421: 400)؛ «جواهر السنیه»، حر عاملی (حر عاملی، 1384: 331)، و کتاب‌های «مدینه المعاجز» (بحرانی، 1413، ج6: 226 و 225؛ ج 7: 81 و 259) و «حلیه الابرار»، سید هاشم بحرانی، (بحرانی، 1411، ج 4: 201)؛ نیز نقل‌هایی مستقیم از کتاب الاوصیای شلمغانی آمده است.

جالب توجه این که حر عاملی در کتاب جواهر السنیه، ضمن اشاره به یکی از روایات شلمغانی می‌گوید: «روایت مذکور را محمد بن علی الشلمغانی العزاقری در کتاب الوصیه که در زمان استقامت تألیف کرده؛ روایت کرده است (حر عاملی، 1384: 331). هم چنین او در کتاب «وسائل الشیعه» در مورد کتاب الاوصیاء می‌گوید:
نسخه‌ای از کتاب الوصیه شلمغانی که آن را در حال استقامت تألیف کرده، نزد من بوده است و بر روی آن نوشته‌هایی بود از جماعتی از فضلا که بر این سخن ]یعنی تألیف در حال استقامت[تأکید کرده بودند (حر عاملی، 1409، ج 25: 31).
از آن چه تا کنون ذکر شد، این نکته به دست می‌آید که هر چند منابع فهرست نگاری متقدم در خصوص زمان تألیف این کتاب توسط شلمغانی ساکت مانده‌اند؛ اقوال مذکور این مسئله را روشن می‌سازند که شلمغانی این کتاب را قبل از انحراف تألیف کرده است.

لذا با توجه به مضامین روایات شلمغانی در این کتاب، برای پذیرش این مسئله مانعی به نظر نمی‌رسد. مطلب دیگر این که توجه به کتاب‌هایی که از این کتاب شلمغانی بهره برده‌اند؛ این مسئله را روشن می‌سازد که این کتاب شلمغانی مورد عنایت مولفانی قرار گرفته است که عموماً مشترکاتی چون حدیث گرایی، اخباری مسلک بودن و مناقب نویسی دارند؛ خصوصا در کتاب‌هایی چون: اثبات الوصیه، دلائل الامامه، عیون المعجزات، مختصر البصائر، مدینه المعاجز این رویکرد کاملا مشهود است.
در خصوص کتاب الاوصیای شلمغانی، این مطلب شایان ذکر است که بین این کتاب و کتاب اثبات الوصیه، منسوب به مسعودی ارتباط و پیوندی وثیق وجود دارد (شبیری محمد جواد، تابستان 1381، ش 4: 201ـ 228 و انصاری، 1390: 875ـ 917). این پیوند به حدی است که اساسا برخی معتقدند متنی که امروزه با نام اثبات الوصیه مشهور است، در واقع متنی متشکل از چندین دفتر حدیثی مولفان شیعه بوده که قسمت‌های قابل توجهی از آن، بخش‌هایی از کتاب الاوصیاء شلمغانی بوده است.

 همچنین معتقدند در بخش نخست کتاب اثبات الوصیه، مطالب عامی درباره انبیا و اوصیای آنان آمده که ظاهرا بخش اصلی کتاب الاوصیاء شلمغانی را تشکیل می‌داده است و احتمالا عینا به متن ترکیبی که اثبات الوصیه نامیده می‌شود؛ اضافه شده است (انصاری، 1390: 916). شایان ذکر است که افزون بر یافته‌های محققان در باب ارتباط این دو کتاب، به نکاتی دست یافته‌ایم که این پیوند را نمایان‌تر می‌سازد؛ از جمله این که در متن اثبات الوصیه، گاه مطالبی چون باور به وجود «ولی» و «ضد او» در هر زمانی، از باور‌های مسلم و محوری تلقی شده است؛ به گونه‌ای که مولف در صدد مشخص کردن ولی و ضد او در همه زمان‌هاست (منسوب به مسعودی، 1384: 21ـ 26).

 نیز در کتاب اثبات الوصیه در مورد مسائلی چون اعتقاد به تناسخ، در قالب نقل روایت با این گونه مضامین، اشاره‌هایی صورت گرفته است (همان: 32). این امور جزء باورهایی است که در منابع مختلف به شلمغانی نسبت داده می‌شود (ازدی، 1427، ج 2: 241ـ 242). به هر ترتیب، می‌توان بین اثبات الوصیه و روایات کتاب الاوصیاء، یا باورهای شلمغانی تشابهات بسیاری یافت (به نحوی که این مسئله را که متن اولیه کتاب اثبات الوصیه همان کتاب الاوصیاء شلمغانی باشد، به ذهن نزدیک می‌سازد) که پرداختن به آن‌ها مستلزم مبحثی گسترده و خارج از موضوع این تحقیق است.
در آمدی روش شناختی
قبل از پرداختن به روایات کتاب الاوصیاء و بررسی منابع آن، ذکر چند مسئله مهم ضروری است:
نخست آن که در منابع مختلف، خصوصا در کتاب اثبات الوصیه، چنان‌که برخی محققان متذکر گردیده‌اند (انصاری، 1390: 875ـ917)؛ روایات متعددی را می‌توان بر اساس حدس و گمان منسوب به شلمغانی دانست. اما در این تحقیق تنها روایاتی مورد بررسی قرار می‌گیرد که قطعا از شلمغانی است. به این ترتیب ابتدا می‌بایست روشن شود که روایات متعلق به شلمغانی کدام است و انتساب آن‌ها به او چگونه اثبات می‌گردد؛ چه این که در اسناد برخی از این روایات، به نام شلمغانی تصریح نشده و عناوینی مشترک میان او و دیگران، همچون محمد بن علی یا ابوجعفر محمد بن علی، به کار رفته است.
دیگر آن‌که پس از اثبات قطعی انتساب این روایات به شلمغانی، باید مشخص گردد که این روایات به کتاب الاوصیاء شلمغانی متعلق است و از کتاب‌های دیگر او أخذ نشده است؛ چه این‌که در بسیاری از این روایات، که در منابع مختلف پراکنده‌اند، نسبت به این که از کدام اثر شلمغانی گرفته شده است، تصریحی وجود ندارد. بر این اساس، با بررسی‌های انجام شده، در میان منابع موجود به 23 روایت دست یافتیم که به طور قطع به شلمغانی و کتاب الاوصیاء وی تعلق دارد. 3 روایت از این تعداد را طوسی با ذکر نام شلمغانی و تصریح بر این که متعلق به کتاب الاوصیاء اوست ذکر کرده است (طوسی، 1411: 245، 246 و 343).

عبد الکریم بن احمد بن طاووس (ابن طاووس، بی تا: 130ـ 131) و حر عاملی (حر عاملی، 1384: 331). نیز هر کدام، یکی از روایات شلمغانی را با تصریح بر نام وی و کتاب الاوصیاء آورده‌اند. یکی دیگر از این روایات را حسن بن سلیمان حلی ذکر کرده که در آن به نام شلمغانی تصریح می‌کند؛ اما نسبت به این که به کدام یک از کتاب‌های اومتعلق است، سخنی نمی‌گوید (حلی، 1421: 400). با این حال، به نظر می‌رسد از آن جا که این روایت در کتاب اثبات الوصیه ذکر گردیده (منسوب به مسعودی، 1384: 249) و این کتاب با الاوصیاء شلمغانی پیوند وثیقی دارد، به کتاب الاوصیاء متعلق باشد.

 مهم‌تر از این‌ها، آن که در کتاب دلائل الامامه، منسوب به طبری، 17 روایت از شلمغانی ذکر شده که در پنج روایت از این تعداد، به نام شلمغانی با عبارت «ابو جعفر محمد بن علی الشلمغانی» تصریح شده است (منسوب به طبری، 1413: 189، 296، 307، 326، 401)؛ اما مابقی روایات لفظ «شلمغانی» را ندارد؛ بلکه تنها با عنوان «ابو جعفر محمد بن علی» آمده است (ادامه مقاله). با این وصف، تردیدی نداریم که روایات مورد نظر نیز به شلمغانی متعلق است؛ زیرا طریق مؤلف دلائل الامامه به تمام 17 روایت مورد نظر چنین است: «حدثنی ابوالمفضل محمد بن عبدالله الشیبانی قال حدثنی ابو النجم بدر بن عمار الطبرستانی قال حدثنی ابو جعفر محمد بن علی (الشلمغانی)».

البته در 12 روایت از این تعداد، لفظ «الشلمغانی» در سند وجود ندارد؛ ولی به قرینه 5 روایت دیگر کشف می‌شود که مراد از ابوجعفر، محمد بن علی، همان شلمغانی است. عدم ذکر لفظ شلمغانی در این 12 روایت، باعث شده که برخی منابع متأخر، همچون بحار الانوار (مجلسی، 1403، ج 100: 271) و به تبعیت از وی، منابع دیگر (نوری، 1408، ج14: 312؛ ج 15: 63 و بروجردی، 1399، ج 25: 292)؛ در مقام نقل بعضی از این روایات، از کتاب مذکور، به جهت تشابه اسمی که میان شلمغانی و شیخ صدوق وجود دارد، عبارت «ابو جعفر محمد بن علی» را از سند روایت حذف کرده و، عبارت «الصدوق» را جایگزین کنند.

 از دیگر قرائنی که نشان می‌دهد مرحوم مجلسی و دیگران به خطا رفته‌اند، آن است که ابوالمفضل شیبانی، متوفای 387 هجری و صدوق متوفای 381 هجری است. بنابراین، آنان در یک طبقه قرار دارند و روایت یک راوی از هم طبقه خود با واسطه یک راوی دیگر، امری است که کم‌تر اتفاق افتاده است.
مطلب سوم در خصوص ابو النجم بدر بن عمار الطبرستانی است. او در تمام این روایات 17 گانه، واسطه بین ابو المفضل شیبانی و شلمغانی است. این، در حالی است که چنان که نجاشی می‌گوید: ابو المفضل خود نقل کرده است که در «معلثایا» و زمانی که شلمغانی در خفا به سر می‌برد؛ نزد او رفته و روایات وی را از خودش دریافت داشته است (نجاشی، 1365: 379).

 افزون بر آن، نام ابوالنجم بدر بن عمار طبرستانی تنها در این روایات 17 گانه دیده می‌شود و در غیر از این روایات، هیچ نام و نشانی از او در هیچ منبعی، اعم از منابع حدیثی، رجالی و شرح حال نویسی یافت نشد. با این اوصاف، به نظر می‌رسد ذکر شخصی با این نام، به عنوان واسطه بین ابوالمفضل و شلمغانی ترفندی از سوی ابوالمفضل شیبانی بوده است که به منظور پرهیز از نقل مستقیم از شلمغانی به دلیل انحراف و بد نامی او انجام شده است.
تذکر این نکته لازم است: از آن‌جا که این 17 روایت در کتاب اثبات الوصیه ذکر گردیده و چنان‌که گفته شد، میان اثبات الوصیه با کتاب الاوصیاء شلمغانی پیوندی وثیق برقرار است؛ آن‌ها را برگرفته از الاوصیاء شلمغانی تلقی می‌کنیم.
قرینه دیگر این مدعا آن‌ است که یکی از این روایات را سید بن طاووس، در فرج المهموم از کتاب الاوصیاء شلمغانی نقل می‌کند (ابن طاووس، 1368: 187 مقایسه کنید با: منسوب به طبری، 1413: 210).

منابع
قرآن کریم.
1٫ ابن اثیر، عز الدین علی (1385 ق). الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر.
2٫ ابن بابویه، علی بن‌حسین (1404 ق). الامامه و التبصره من الحیره، قم، مدرسه الامام المهدی.
3٫ ابن شهر آشوب، مازندرانی، (1379ق). مناقب آل ابی‌طالب، قم، علامه،.
4٫ ابن طاووس، سید علی (1386ق). فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، قم، دار الذخائر.
5٫ ابن طاووس، سید عبد الکریم طاووس، (بی تا). فرحه الغری فی تعیین قبر امیر المؤمنین علی بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، منشورات الرضی.
6٫ ابن غضائری، احمد بن حسین واسطی بغدادی (1364). الرجال، اول، قم، دار الحدیث.
7٫ ابن قولویه، جعفر بن محمد (1356). کامل الزیارات، مصحح: امینی، عبدالحسین، نجف اشرف، دار المرتضویه.
8٫ اربلی، علی بن‌عیسی (1381). کشف الغمه فی معرفه الائمه، مصحح: رسولی محلاتی، سیدهاشم، تبریز، بنی هاشمی.
9٫ اَزدی، یزید بن‌محمد (1427ق). تاریخ الموصل، تحقیق: محمد احمد عبدالله، بیروت، دار الکتب العلمیه.
10٫ انصاری، حسن (1390). «از کتاب الأوصیای شلمغانی تا اثبات الوصیه مسعودی»، تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی.
11٫ بحرانی، سید هاشم (1374). البرهان فی تفسیر القرآن، قسم الدراسات الاسلامیه موسسه البعثه، قم، موسسه بعثه.
12٫ ـــــــــــــــــ (1411ق). حلیه الابرار فی احوال محمد و آله الابرار، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه.
13٫ ـــــــــــــــــ (1413ق). مدینه معاجز الأئمه الإثنی عشر، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه.
14٫ برقی، احمد بن‌محمد بن‌خالد، (1371ق). المحاسن، تحقیق محدث جلال الدین، قم، دار الکتب الاسلامیه.
15٫ بروجردی، آقا حسین (1399ق). جامع احادیث الشیعه، قم، المطبعه العلمیه.
16٫ حر عاملی. محمد بن‌حسن (1409ق). وسائل الشیعه، تحقیق: موسسه آل البیت: قم، موسسه آل البیت:
17٫ ـــــــــــــــــ (1384). الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه، نجف اشرف، محمد جواد کتبی کاظمی.
18٫ ـــــــــــــــــ (1425ق). اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، بیروت، اعلمی.
19٫ حسین بن عبد الوهاب (بی تا) عیون المعجزات، قم، مکتبه الداوری.
20٫ حلی، حسن بن‌سلیمان (1421ق). مختصر البصائر، ترجمه مشتاق مظفر، قم، موسسه النشر الاسلامی.
21٫ خصیبی، حسین بن حمدان (1419ق). الهدایه الکبری، بیروت، البلاغ.
22٫ خویی، سید ابو القاسم (1413ق). معجم رجال الحدیث، بی جا، مرکز نشر الثقافه الاسلامیه.
23٫ راوندی، قطب الدین (1409ق). الخرائج و الجرائح، موسسه امام المهدی(عج) قم، موسسه امام المهدی(عج)
24٫ رحمتی، محمد کاظم بهار (1385). غیبت صغری و نخستین بحران‌های امامیه، تاریخ اسلام، دانشگاه باقر العلوم(ع)، شماره 25٫
25٫ شبیری، سید محمد جواد (1381). «اثبات الوصیه و مسعودی صاحب مروج الذهب»، نشریه انتظار موعود سال دوم شماره چهارم.
26٫ ــــــــــــــــــــــ (تابستان 1369). «شیخ مفید و کتاب اختصاص»، نشریه نور علم، شماره 38٫
27٫ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، (1367). الامالی، تهران، کتابچی.
28٫ ــــــــــــــــــــــ (1362). الخصال ترجمه غفاری علی اکبر، قم، جامعه مدرسین.
29٫ ــــــــــــــــــــــ (1378ق). عیون اخبار الرضا(ع)، ترجمه لاجوردی مهدی، تهران، نشر جهان.
30٫ ــــــــــــــــــــــ (1385). علل الشرایع، قم، داوری.
31٫ ــــــــــــــــــــــ (1395). کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه غفاری علی اکبر، تهران، اسلامیه.
32٫ صفار، محمد بن‌حسن (1404ق). بصائر الدرجات، تحقیق کوچه باغی محمد، قم، مکتبه آیت الله المرعشی النجفی.
33٫ صفری، فروشانی نعمت الله (زمستان 1385). «حسین بن‌عبدالوهاب و عیون المعجزات»، علوم حدیث شماره 4٫
34٫ ــــــــــــــــــــــ (پاییز و زمستان1384). «محمد بن جریر طبری آملی و دلائل الامامه»، علوم حدیث، ش 37 و 38٫
35٫ طبرسی، احمد بن علی (1403ق). الاحتجاج علی اهل اللجاج، خرسان محمد باقر، مشهد، نشر مرتضی.
36٫ طبرسی، فضل بن‌حسن (1390ق). اعلام الوری باعلام الهدی، تهران، اسلامیه.
37٫ طبری آملی، عماد الدین ابی جعفر محمد بن ابی القاسم (1383ق). بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، نجف، المکتبه الحیدریه.
38٫ طوسی، محمد بن‌حسن (1409ق). اختیار معرفه الرجال، ترجمه مصطفوی حسن، مشهد، موسسه نشر دانشگاه مشهد.
39٫ ــــــــــــــــــ (1373). الرجال، ترجمه، قیومی اصفهانی جواد، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه.
40٫ ــــــــــــــــــ (1420ق). فهرست کتب الشیعه و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول ، تحقیق طباطبایی عبد العزیز، قم، مکتبه المحقق الطباطبایی.
41٫ ــــــــــــــــــ (1411ق). کتاب الغیبه، قم، دار المعارف الاسلامیه.
42٫ فتال نیشابوری، محمد بن احمد (1375). روضه الواعظین و بصیره المتعظین، قم، انتشارات رضی.
43٫ قربانی، زین العابدین (1416ق). علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان.
44٫ کرباسی، محمد جعفر بن‌محمد طاهر الخراسانی (1425ق). اکلیل المنهج فی تحقیق المطلب، تحقیق: حسینی سید جعفر، قم، دار الحدیث.
45٫ کلبرگ، اتان (1371) کتابخانه ابن‌طاووس، ترجمه قرائی، سید علی، جعفریان، رسول، قم، کتابخانه عمومی آیت الله العظمى مرعشی نجفی.
46٫ کلینی، محمد بن‌یعقوب (1407ق). الکافی، ترجمه غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
47٫ مجلسی، محمد باقر (1403ق). بحار الانوار، جمعی از محققان، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
48٫ مفید، محمد بن‌محمد (1413ق). الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید.
49٫ ـــــــــــــــــــ (1413ق). الفصول المختاره، میر شریفی علی، قم، کنگره شیخ مفید.
50٫ منسوب به طبری، محمد بن‌جریر بن‌رستم صغیر (1413ق)، دلائل الامامه، قم، بعثت.
51٫ منسوب به مسعودی، علی بن‌حسین (1384). اثبات الوصیه، قم، انصاریان.
52٫ منسوب به مفید، محمد بن محمد (1413ق). الاختصاص، ترجمه غفاری، علی اکبر و محرمی زرندی، محمود، قم، الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید.
53٫ نجاشی، احمد بن‌علی (1365). رجال النجاشی، بی جا، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه .
54٫ نوری طبرسی، میرزا حسین (1408ق). مستدرک الوسائل، تحقیق: مؤسسه آل البیت :لإحیاء التراث، بیروت، مؤسسه آل البیت: لإحیاء التراث.
55٫ یاقوت، حموی (1955م). معجم البلدان، بیروت،دار صادر.
56٫ یوسف بن حاتم شامی، ق (1420). الدر النظیم فی مناقب الائمه اللهامیم قم، جامعه مدرسین.
57٫ مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)، نرم افزار درایه النور، نسخه 2/1، قسمت اسناد.

نویسندگان:

محمد غفوری نژاد ـ محمد تقی ذاکری

مجله انتظار موعود شماره 50

مرتبط‌ها

آتش به اختیار با خشاب بصیرت انقلابی

خورشید‌ بی‌غروب امام خمینی(ره)

اختیارات پیامبر و امامان معصوم (ع)

عزاداری حسینی؛ امتداد سیاست خارجی جمهوری اسلامی

نهادینه‌سازی آموزه‌ مهدویت برای کودکان

رابطه سختی و آسانی در قرآن/ ما به چه کسانی بدهکاریم؟