به گزارش دیدبان، ✳️ جنگ نرم مقدمه نفوذ
واژه جنگ نرم (Soft War) در برابر جنگ سخت (Hard War) کاربرد دارد البته گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت استفاده می شود ولی در نهایت معمولا به یک مفهوم ختم می شود. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است. دراین باره منسجم ترین کتابی که با عنوان Soft Power- قدرت نرم- انتشار یافته به جوزف نای تعلق دارد. وی معتقد است مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر «اجبار» و مبنای قدرت نرم بر «اقناع» است .
جنگ نرم و عملیات روانی،گستره مفهوم وسیعی را شامل می شود که طی آن، ابزارهای فرهنگی، ادبی ، هنری، تبلیغی، زبانی و ارتباطی گوناگون در خدمت تامین مقاصد اعتقادی، سیاسی و اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و نظایر آن قرار می گیرد .
امروزه انسانها شاهد فراگیری بیسابقه رسانهها و وسایل ارتباطات جمعی مدرن و نوین هستند. بالطبع آنها در معرض شدیدترین امواج رسانهها قرار دارند. گرچه رسانهها ذاتاً کارکردی دوطرفه و دو سویه دارند، اما بیشترین حجم بهرهگیری از آن در دست نظام سلطه قرار دارد؛ چنانچه میتوان با جرأت گفت حفظ و گسترش قدرت استکباری نظام سلطه به حضور و ظهور رسانهها وابسته است.
رسانهها پل ارتباطی و بلکه وسیلهی تسلط بر افکار، اراده و احساسات بشر دوران معاصر به شمار میآیند. مراکز رسانههای استکبار که به مدرنترین فناوری جهانی مجهزند، از یک سو ابزاری برای اجرای "عملیات روانی" قدرتها علیه ملتها و دولتهای مستقل هستند و از سوی دیگر وسیلهای برای کنترل، تضعیف، جهتدهی و هدایت جوانان در سراسر جهان محسوب میشوند.
مارک پالمر از استراتژیستهای معروف آمریکایی است که از او به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجی ایالات متحده نام میبرند.او در دولتهای نیکسون، کارتر، ریگان و بوش در وزارت خارجه مشغول بوده و اکنون علاوه بر اینکه مدیر دپارتمان تحقیقاتی مرکز سیاست خارجی سابان در مؤسسهی "بروکینگز" میباشد،عضو کمیتهی خطر جاری است که در پی تحولات پیش آمده پس از یازده سپتامبر 2001 گزارشی تحت عنوان "ایران- آمریکا، رهیافت جدید" را به نگارش درآورد. کمیتهی خطر جاری در اوج جنگ سرد و در دهه 1970 میلادی و با مشارکت اساتید برجستهی علوم سیاسی و مدیران سابقهدار سازمان سیا و پنتاگون تأسیس شد و یکی از موفقیتآمیزترین اقدامات در جریان رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب، طراحی و اجرای مراحل مختلف سناریوی فروپاشی ابرقدرت شرق از طریق "جنگ نرم" (Soft War) در سالهای پایانی دههی 1980 بود.
مارک پالمر نویسندهی گزارش ایران- آمریکا، رهیافت جدید در استدلال خود، صراحتاً با ایدهی تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده و اعلام نموده ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقهی خاورمیانه و نظام بینالملل به قدرتی کممانند تبدیل شده که دیگر نمیتوان با یورش نظامی و جنگ سخت آن را سرنگون کرد. تنها راه مبارزه با نظام جمهوری اسلامی، پیگیری مکانیسمهای جنگ نرم و استفاده از تکنیکهای عملیات روانی تبلیغاتی با استفاده از سه تاکتیک دکترین "مهار"، "نبرد رسانهای" و "ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی" است.
سرمایهگذاری هنگفت غرب در زمینهی اطلاعات، بستر لازم برای راهاندازی جنگ مجازی (سایبر) علیه هر کشوری که در مغایرت با سیاستها و منافع آن باشد را فراهم کرده است. جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعهی هدف است تا حلقههای فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی، در نظام سیاسی- اجتماعی حاکم تزلزل و بیثباتی تزریق کند.
پروژهی ناتوی فرهنگی که به دفعات رهبر انقلاب آن را مورد تأکید و توجه قرار دادند، مشتمل بر خط تهاجمی دشمن و تلاش معاندان نظام برای ورود از عرصههای فرهنگی، هنری و رسانهای است تا به سیاهنمایی علیه ایران بپردازند. رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی، جنگ نرم و هدف اصلی آن فروپاشی پیوندهای همگرایانه ملتی است که حدود چهار دهه با تمام فشارها و کاستیها، صبر و مدارا پیشه کرده و راه پیشرفت و مقاومت در برابر زورگویی و انحصارطلبی دشمنان را برگزیده است.
آمریکا و جریان صهیونیسم بینالملل برای عملیاتی ساختن جنگ نرم و ناتوی فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران، طی سالهای گذشته راهکارهای مختلفی آزمایش کردهاند. سرمایهگذاری درشبکه های اجتماعی، رسانههای دیداری و شنیداری، آژانسهای تبلیغاتی و خبری و کمپانیهای فیلمسازی برای ارایهی تصویری سیاه و خطرناک از جمهوری اسلامی ایران برای افکار عمومی جهان از جمله آنهاست .
جامعه شناسان معتقدند برای تغیر یک رژیم سیاسی ابتدا این باورها و ارزشها هستند که دستخوش تغییر شده و سپس نوبت به نهادهای اجتماعی همچون خانواده و دین میرسد و آنگاه در نهایت رژیم سیاسی سقوط می کند و جنگ نرم طرحی نو برای این تغییرات در کشورهای پیرامون است که توسط هرژمونی غرب پی ریزی شده است.
واژگان اصلی در فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با اقشار مختلف مردم عبارتند از جنگ نرم، تغییر باورها و نگرشها و استحاله جمهوری اسلامی.
معظم له ضمن تبیین جنگ نرم، اصلیترین هدف بیگانگان را انحلال درونی و استحاله جمهوری اسلامی میداند. وی ضمن دعوت از دلسوزان انقلاب برای مطالعه و بررسی جنگ نرم آن را پیچیدهتر از جنگ سخت دانسته و برخلاف جنگ سخت که سبب اتحاد ملی است، جنگ نرم را باعث اختلاف میداند.
تغییر باورها ونهادهای اجتماعی در حوزههای : دین، خانواده ، مسئله زن و مرد، مسئله فرهنگ ، مردم سالاری دینی بیگانه ستیزی و استقلال جامعه اتفاق میافتد.
جنگ نرم چگونه در کارزار تغییر باورها پیروز گشته و به سمت هدف اصلی پیش میرود؟ این سوال مهمی است که رهبر فرزانه انقلاب این سوال را اینچنین پاسخ میدهد.
• خوش بینی به غرب
• تغییر باورها به گذشته و تطهیر آن
• بدبینی به حال و ناامیدی از آینده
• سست کردن اذهان مردم به ویژه جوانان
معظم له سپس روی اصلیترین بخش طراحی دشمن از جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی دست گذاشته و از آن با عنوان استحاله جمهوری اسلامی نام میبرد که دشمن با پذیرفتن صورت و ظاهر آن در پی تخریب سیرت و باطن انقلابی آن است.در بیان رهبری دشمن در پروژه انحلال درونی و استحاله جمهوری اسلامی در پی این اتفاقات است.
• شعارها تغییر مییابد
• انگیزهها کاهش پیدا میکند.
• معارف انقلاب اسلامی فراموش میشود.
• اهداف بزرگ پیگیری نمیشود.
که نهایتاً ایران تبدیل به تأمین کننده اصلی شبکه قدرت و سلطه غرب میشود.
حضرت آقا نخبگان و عناصر فعال و مردم را مخاطبین جنگ نرم میشمرد و از نقشه بیگانگان در دوره اخیر برای نخبگان پرده برمیدارد و در مقابل به عقبه نرم افزاری قوی و تأثیرگذار و امکانات سخت افزاری و نرم افزاری دشمن پرداخته و آنها را چنین عنوان می دارد.
• فن آوری روز و پیشرفتهای محیط مجازی و سایبری
• لشگر عظیم نخبگان فکری و فعالان برجسته ارتباطات و رشتههای هنری و ادبی
• کار و تلاش منسجم و جدیت در برنامهریزی
• پیچیدگی در طراحی و اقدام
امام خامنهای پس از یادآوری ظرفیتهای دشمن در تأثیرگذاری بر فضای داخلی به صراحت اعلام نمودند که ما عقب هستیم و باید شتاب کنیم. ایشان هدف دیگر و پنهان بیگانگان را ترویج دین حداقلی و سکولار برشمردند.
رهبر انقلاب اسلامی مهمترین کار برای تحقق مشهود اهداف ملی در قبال جنگ نرم دشمنان را دستیابی به تحلیل مبنائی، صحیح و واقع بینانه از شرایط داخلی، منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی خوانده و افزودند: این تحلیل، ذهنها و جهتگیریهای سطوح مختلف مدیریتی و بدنه نظام را منسجم میکند و پایه همه فعالیتها قرار میگیرد.ایشان مسیر نیل به تحلیل مبنائی و چگونگی دست یابی به آن را در عناوین زیر دسته بندی کرده اند.
1- پرهیز از اغراق در توانائیها
2- توجه به مشکلات و موانع
3- تأثیرناپذیری از تبلیغات گمراه کننده بیگانگان
4- پرهیز از سطحی نگری
5- توجه به ظرفیتهای بالفعل و بالقوه
6- تردید نداشتن در عزم ملی
7- مقایسه صحیح موقعیت کشور با دوران متناظر پس از انقلابهای مهم جهان
8- توجه به سیاه نمائی دشمن از داخل و تصویرسازی ایده آل از غرب
با توجه به مقدمه این یادداشت و اثبات عینی بودن طراحی دشمن واقعی در قالب جنگ نرم و پروژه نفوذ علیه کیان نظام جمهوری اسلامی ، متاسفانه هستند کسانی که آن را توهم توطئه می خوانند.اما امام جامعه به عنوان دیده بان امت اسلامی همواره تلاش کرده تاتوجه افکار عمومی جامعه و نخبگان را به طرح نفوذ دشمن جلب کند. آنچه که در میدان و صحنه عمل در حال رخ دادن است ، نقشه های تو در توی رقیب برای فاصله انداختن نسل جوان از آرمان های اصیل انقلاب است . ناامیدی مردم از وضع موجود و یاس از آینده نیز در طراحی دشمن مهم است و البته امید شیطان به مدیران و کارگزارن خسته و بریده از جبهه مقاومت ملت ایران هست تا توسط ایشان به آرامی جهت انقلاب را تغییر دهد .
بصیرت و هوشیاری سلاح نیروهای انقلابی در این برهه حساس کشور است . جریانات و گروههای سیاسی وفادار و همچنین رسانه های حزب اللهی نیز نباید به مسایل فرعی پرداخته و دچار حاشیه شوند . امروز ، روز جنگ اراده هاست .
منبع: فارس