دیدبان
دیدبان گزارش می دهد؛

بازگشت به دکترین دیپلماسی انقلابی، تنها راه عبور از چالش ایران هراسی

بازگشت به دکترین دیپلماسی انقلابی، تنها راه عبور از چالش ایران هراسی

علی رضائی// به گزارش دیدبان، دولت حسن روحانی که مهمترین تخصص خود را در سیاست خارجی می دید و رئیس جمهور از سوی هواداران «شیخ دیپلمات» خوانده می شد، حالا نه فقط نتوانسته بهبودی ملموس در روابط با جهان ایجاد کند، بلکه در بحران روابط با کشورهای همسایه گرفتار آمده است. بحرانی که به نظر می رسد برای برون رفت از آن، به جای شعار، نیاز به عمل دارد.

واقعیت این است که دولت حسن روحانی بیش از نیمی از عمر خود را صرف مذاکرات هسته ای کرد. مذاکراتی که آنقدر به درازا کشید که در نهایت به توافقی نیم بند منتهی شد. این توافق، با وجود اینکه مشروط به اجرای تعهدات از سوی تهران می شد، در عمل، تضمینی به اجرای تعهدات طرف مقابل نمی داد. با این همه، پیام این برنامه جامع مشترک برای رقبای منطقه ای ایران، دردآور بود.

برجام هراسی در منطقه

اسرائیل، عربستان و ترکیه که اخیرا در نشست امنیتی مونیخ، پیوند خود علیه کشورمان را به نمایش گذاشتند، از ترس توافق هسته ای، گام هایی جدی علیه ایران برداشته و از فردای امضای برجام، بر طبل ایران هراسی کوفتند.

برخی منتقدان دولت در زمان انجام مذاکرات هسته ای هشدار داده بودند که دستگاه دیپلماسی کشورمان نباید به بهانه مذاکره با غربی ها، از همسایگان غفلت کند. با این وجود تیم دیپلماسی ایران چنان درگیر جزئیات پیچیده توافق هسته ای بود که فرصتی برای مذاکره با کشورهای منطقه نداشت. این درحالی بود که وزیر امور خارجه آمریکا حتی در زمان سنگین ترین دوره از مذاکرات، از گفتگو با همتای سعودی خود غفلت نکرد و در فرودگاه، با وزیر خارجه وقت عربستان به گفتگو نشست.

در همان زمان که هنوز سطح روابط به تیرگی اکنون نبود و شاهزادگان بی تجربه سعودی به قدرت نرسیده بودند، ایران می توانست در گفتگو با عربستان، ترکیه، قطر، کویت و برخی دیگر از کشورها، به آنها اطمینان دهد که مذاکرات هسته ای، نافی منافع مشترک منطقه ای و همکاری همسایگان نیست. با این وجود، تهران شاید به خیال کاهش بهانه جویی های منطقه ای به دنبال جلب حمایت غرب، از بازیگران منطقه ای چشم پوشید و اما حالا دوباره آنها هستند که سعی می کنند بر آتش رو به خاموشی ایران هراسی بدمند.

نزدیکی به غرب، به چه قیمتی؟

دستاورد دیپلماسی دولت حسن روحانی، اکنون پیش روی ماست. نه فقط برجام به کمک اقتصاد نیامده، که باعث شده دشمنی های تازه ای در منطقه شکل بگیرد. نکته ای که روحانی و دستگاه دیپلماسی دولتش، آن را دست کم گرفته بودند.

اینکه کشورهای اسلامی علیه ایران به رژیم صهیونیستی نزدیک شوند، قطعا یک شکست برای سیاست خارجی دولت به شمار می رود. با وجود اینکه اخیرا حسن روحانی در سفر به عمان و کویت تلاش کرد تا آب رفته را به جوی بازگرداند، اما اتفاقات پس از این سفر به ویژه در جریان برگزاری نشست امنیتی مونیخ نشان داد که کشورهای منطقه تحت تاثیر لابی صهیونیستی و نیز به پشتوانه مواضع ضدایرانی دونالد ترامپ، بیش از آنچه که باید، به ایران بی اعتماد شده اند. در واقع دیوار بی اعتمادی که دولت حسن روحانی می خواست آن را میان ایران و آمریکا کوتاه کند، حالا میان کشورمان و برخی کشورهای اسلامی بلندتر از همیشه شده است.

شاید اگر در اوج مذاکرات هسته ای، محمدجواد ظریف از همان لبخندهای دیپلماتیک مشهورش، به دولت های عربی نیز می زد و با روی باز با آنها به گفتگو می نشست، نیازی به آن پیدا نمی شد که رئیس جمهور در پیام نوروزی اش، از «برجام منطقه ای» پس از برجام هسته ای سخن گفته و تاکید کند که می توان به برجام های دوم و سوم اندیشید.

لزوم تغییر نگاه دیپلماتیک دولت

به نظر می رسد بسیاری از مشکلات اقتصادی و سیاسی و حتی امنیتی امروز ایران ناشی از اختلافات با برخی کشورهای عربی منطقه و همراهی آنها با ترکیه و اسرائیل است. این درحالیست که گفتگوهای هدفمند با این کشورها خواهد توانست نقش موثری در کاهش بی اعتمادی موجود ایفا کند.

واقعیت این است که دولتمردان عرب منطقه به دلیل نقشی که تیم دیپلماتیک ایران در دولت یازدهم در به ثمر رسیدن توافق هسته ای داشتند، اعتماد زیادی به آنها نداشته و بر این عقیده است که این چهره ها بیش از آنکه دغدغه همکاری های منطقه ای را داشته باشند، درگیر حل مسائل تاریخی با جهان غرب هستند. چنین است که برای جلب اعتماد رقبای منطقه ای، نیاز به تغییر ترکیب تیم دیپلماسی احساس می شود و باید دولتی تازه با راهبردهای دقیق سیاست خارجی، کنترل دستگاه دیپلماسی کشور را در دست گیرد تا مانع از آن شود که ادامه بی اعتمادی برخی کشورهای منطقه به تهران، جبهه ای ضدایرانی را در غرب آسیا شکل دهد.

بازسازی روابط ایران با همسایگان، نیاز به راهبردی دقیق دارد که در آن، می بایست نگاه به غرب جای خود را به نگاه منطقه ای دهد. تا زمانی که دیپلمات هایی فرمان سیاست خارجی کشور را در دست داشته باشند که گمان کنند برای صلح در منطقه، باید به سراغ کدخدا رفت و به بازیگران فرامنطقه ای نزدیک شد، مشکلات همان طور که بوده است، خواهد ماند و یا به سبب دورویی بازیگران غیرمنطقه ای، حتی تشدید خواهد شد. اما اگر دستگاه دیپلماسی در اختیار دیپلماتهایی قرار گیرد که به معنای واقعی کلمه به شعار «نه شرقی، نه غربی» باور داشته باشند، آنگاه فرصتی دست خواهد داد تا جلوی نفوذ لابی صهیونیستی در منطقه گرفته شده و مقامات اسرائیلی نتوانند ایران هراسی را جایگزین نفرت عمومی جهان اسلام از صهیونیست ها کنند.
 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن