به گزارش دیدبان، آنها که در سالهای اخیر بر طبل همکاری با آمریکا و نزدیکی به کاخ سفید می کوبیدند و دولت قبل را متهم می کردند که روابطمان با واشنگتن را تیره کرده، حالا ببینند که آمریکا چطور در دوره دولتی که تمام تلاشش را برای نزدیک شدن به ایالات متحده و متحدانش کرده و با وزیر خارجه این کشور هم قدم شده و تلفنی با رئیس جمهورش صحبت کرده، با ایرانیان اینگونه رفتار کرده و آنها را در فرودگاه گروگان می گیرد، به اتهام حمایت از تروریسم!

این چهره همان آمریکای واقعی است که شش دهه قبل در کودتایی نظامی، دیکتاتوری را برای ایران به ارمغان آورد، چهار دهه قبل به ایران حمله نظامی کرد که در طوفان شن ناکام ماند، سه دهه قبل با ناو جنگی خود به هواپیمای مسافری ایران شلیک کرد و در سال های گذشته شدیدترین تحریم ها را علیه ایرانیان وضع کرد اما فرجام همه این فشارها، فقط مقاومت بیشتر ایران بود و تحقیر واشنگتن به سبب ناکارآمدی سیاست های ضدایرانی.

حالا با وجود این سابقه تاریخی، دونالد ترامپ به عنوان یکی از بی تجربه ترین روسای جمهور ایالات متحده آمده تا همان تجارب شکست خورده تاریخی را تکرار کند. اول، موضوع منع ورود ایرانیان به خاک آمریکا را مطرح می کند. بعد نسبت به توانمندی دفاعی ایران واکنش نشان می دهد. سپس تندروهای حامی او در کنگره، از طرح حمله پیشدستانه به ایران دفاع می کنند و البته این فقط آغاز راه است.

ترامپ چه می خواهد؟

وقتی ترامپ در اولین روزهای کاری اش چنین برعلیه کشورمان می تازد، فرجام کارش چه خواهد بود؟ این سوالی است که بسیاری از تحلیلگران مطرح می کنند. آنها می خواهند بدانند که آیا هدف دونالد ترامپ از فشار شدید به ایران و تبدیل کردن کشورمان به موضوع اول رسانه ها، پیش رفتن به سوی یک جنگ دیگر است یا صرفا فرافکنی برای غلبه بر تنش های داخلی است؟ آیا رئیس جمهور تاجر مسلک آمریکا پشت این فشارها نقشه ای در سر دارد؟

نگاهی به دیدگاه های سیاسی دونالد ترامپ نشان می دهد که او بیش از آنکه به مسائل امنیتی و نظامی توجه نشان دهد، دغدغه های اقتصادی دارد. همین مشی اقتصادی حکایت از آن دارد که ترامپ می خواهد از طریق فشارهای شدید و ناگهانی به تهران، آستانه تحمل جمهوری اسلامی را بسنجد و ببیند که آیا قادر خواهد بود امتیازهای بیشتری از تهران بگیرد؟ او احتمالا در روزهای بعد به فشارهای خود ادامه خواهد داد تا هم افکارعمومی داخل آمریکا را از وضع آشفته کنونی منحرف کرده و متوجه مسائل ببین المللی و آنچه «تهدید ایران» می خواند، کند و هم متحدان عربی و اسرائیلی را متقاعد کند که باید برای تهدید ایران هزینه های بیشتری به آمریکا پرداخت کنند.

بنابراین هدف اصلی ترامپ از تهدید تهران، اقتصادی است و اگر ترامپ بتواند با ترساندن دولت، تیم دیپلماسی کشورمان را متقاعد کند بار دیگر سر میز مذاکره نشسته و به برجام های 2، 3 و... تن دهد، آنگاه او به هدف اصلی خود که رسیدن به «یک توافق خوب با ایران» است، دست پیدا خواهد کرد.

چرا ترامپ برجام را پاره نکرد؟

در این میان سوال مهم اینجاست که چرا دونالد ترامپ که وعده داده بود در روز نخست کار خود برجام را پاره می کند، این توافق را زیر پا نگذاشت؟ اگر هدف اصلی ترامپ جنگ با ایران بود، با نقض برجام به بهترین شکل می توانست فضا را رادیکالیزه کرده و تهران را هدف تبلیغات بیشتر قرار دهد.

او برجام را پاره نکرد چون می داند این توافق برای آمریکا منافع بسیاری دارد. بنابراین او می خواهد برجام را ادامه داده و حتی آن را به بخش های موشکی و مسائل حقوق بشری تعمیم دهد. نقض استقلال قوه قضائیه و محدود کردن نیروهای نظامی ایران از اولویت های آمریکاست که ترامپ می خواهد درست مانند سناریوی هسته ای از طریق فشار بیشتر به ایران، آن را پی بگیرد. بنابراین او با افزایش فشار بر تهران، درست مانند یک معامله گر، به دنبال امتیازگیری بیشتر است و در این میان بر روی وادادگی برخی نیروهای داخلی ایران حساب کرده که معمولا با کمترین فشاری، حاضرند تن به مصالحه و امتیازدهی دهند.

پیام ایران: پاره کن تا آتش بزنیم

با این همه، دونالد ترامپ، پیام مهم رهبر معظم انقلاب را به خوبی شنیده است که خطاب به او فرمودند، اگر برجام را پاره کند، ایران آن را به آتش خواهد کشید. پیامی که مبتنی بر دکترین مقاومت است و روشن است که دونالد ترامپ باید متوجه این واقعیت باشد که تهران دیگر حاضر نیست تحت هر عنوانی با ایالات متحده وارد مذاکره شود.

تجربه بدعهدی واشنگتن در برجام نشان داد که هر سیاستی معطوف به معامله با شیطان با شکست روبرو می شود و بنابراین پیام ایران واضح است که ترامپ نباید با افزایش فشار، آستانه تحمل کشورمان را بسنجد. دونالد ترامپ باید بداند که فرجام تهدیدهای قبلی ایالات متحده مثلا در دوره بوش پسر که رسما تهران در کنار عراق و کره شمالی، در محور شرارت قرار گرفت، چیزی به جز پیروزی های منطقه ای تهران نبوده و اگر ترامپ به راستی یک معامله گر موفق است، باید با درک قدرت ایران راهبرد خود را از فشار به عقب نشینی تدریجی تغییر دهد و به فکر تکرار تجربه اوباما نباشد چراکه ایران درسهای زیادی از تجربه گفتگو در دوره او گرفته است.

دونالد ترامپ در تصمیمات شتابزده ضدایرانی خود در چند روز اخیر به خوبی نشان داده که فشارهایش نتیجه ای به جز همبستگی بیشتر ایرانی ها نداشته و بنابراین باید برای یک شکست دیگر خود را آماده کند. او که نتوانست به وعده خود برای پاره کردن برجام عمل کند، باید بداند که قادر به امتیازگیری بیشتر از تهران نیست و تلاشش برای احیای سناریوی ایران هراسی، نتیجه ای به جز محبوبیت بیشتر ایرانیان در سطح جهان دربر نخواهد داشت.