دیدبان
سرنوشت ساواکی‌ها؛

مروری بر داستان تلخ شکنجه‌گران و مأموران امنیتی رژیم پهلوی

مروری بر داستان تلخ شکنجه‌گران و مأموران امنیتی رژیم پهلوی

به گزارش دیدبان، هرچند طی روزهای پایانی عمر رژیم پهلوی مجلس رو به زوال شورای ملی دوره بیست و چهارم، طرح دولت بختیار مبنی بر انحلال ساواک را تصویب کرد، اما هنوز عناصری از ساواک در تهران و سایر شهرها در برابر انقلاب مقاومت‌هایی می‌کردند. به همین دلیل در واپسین روزهای عمر رژیم، حملات انقلابیون به مراکز، ساختمان‌ها و مقرهای ساواک شدت گرفت. در این میان سقوط مقر اصلی ساواک در منطقه سلطنت‌آباد تهران و نیز تصرف کمیته مشترک ضدخرابکاری در حوالی میدان توپخانه تهران که سال‌ها مرکز شکنجه‌های ساواک بود، بیش از سایر مراکز در افکار عمومی مردم و رسانه‌ها انعکاس یافت.

مراکز و مقرهای ساواک پس از درگیری‌های خونین به تسخیر انقلابیون درمی‌آمد و برخی اعضا و عوامل ساواک دستگیر می‌شدند و اعلام خبر تصرف این مراکز با شادی توأم می‌شد؛ بویژه اینکه سالیانی طولانی نام ساواک با شکنجه، قتل و مسائلی از این دست مرادف بود. از جمله روزنامه کیهان خبر تصرف کمیته مشترک ضدخرابکاری به دست انقلابیون را به شرح زیر به اطلاع عموم رسانید:

ساختمان کمیته [مشترک ضدخرابکاری] مرکز عملیاتی مأموران ساواک که طی سال‌های اخیر بزرگ‌ترین شکنجه‌گاه جوانان ایران بوده است، دیروز [22 بهمن 1357] به دنبال یک نبرد 4 ساعته به تصرف مردم درآمد و گروهی از کارکنان آن دستگیر شدند... نیروهای انقلابی در یورش خود به کمیته مشترک شهربانی و ساواک حمله کردند و در سلول‌های نمور و اتاق‌های وحشتناک کمیته مقدار زیادی عکس از جنازه زندانیان سیاسی که در زیر شکنجه شهید شده بودند... پیدا کردند. تعداد زیادی از ابزارهای شکنجه هم در این حمله به دست نیروهای انقلابی افتاد... .
به دنبال اعلام تصرف کمیته مشترک ضدخرابکاری، بسیاری از مردم برای بازدید از این شکنجه‌گاه مخوف هجوم بردند.


اخبار و گزارش‌های موجود نشان می‌داد تعدادی از عوامل و اعضای ساواک در تهران و سایر شهرها در واپسین روزهای حکومت پهلوی در درگیری با انقلابیون به قتل رسیده و یا دستگیر و راهی زندان شدند.

انقلابیون و رهبران جمهوری اسلامی ایران علاقه‌مند به شناسایی، دستگیری و پاکسازی عناصر وابسته به ساواک از ارکان حاکمیت و دولت بودند و از خطراتی که ساواکی‌ها می‌توانستند با هماهنگی سایر گروه‌های ضدانقلاب برای نظام اسلامی به وجود بیاورند، آگاه بودند، اما در این میان احزاب و گروه‌هایی نظیر سازمان مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی خلق، کمونیست‌ها و عناصری از وابستگان به حزب توده خود را به افشای نام و مشخصات اعضا و عناصر وابسته به ساواک و نیز آشکار شدن اسناد و مدارک محرمانه و سری ساواک مشتاق‌تر نشان می‌دادند. برخی چنین تحلیل می‌کردند که تلاش گروه‌های چپ و کمونیستی برای افشای سریع نام اعضا و همکاران ساواک طرحی از پیش تعیین شده از سوی «کاگ‌ب» و سفارت شوروی در تهران برای دستیابی سریع و آسان به مراکز، منابع اطلاعاتی و اقدامات ساواک در سالیان گذشته ضد شوروی و «کاگ‌ب» در ایران و سایر مناطق جهان است.

گفته می‌شد کاگ‌ب و محافل وابسته به شوروی قصد داشتند با شناسایی سریع ارتباطات و اقدامات و طرح‌های ساواک، بر مجموعه منابع اطلاعاتی، امنیتی و ضدجاسوسی در ایران اطلاع یابند. در این میان دی 58 گروهی موسوم به اتحادیه کمونیست‌های ایران کتابی حاوی فهرست نام و مشخصات حدود 8000 نفر را منتشر کرد که آنها را به عضویت در ساواک یا همکاری با آن منتسب کرده بود.

در شرایطی که به مقتضای وضعیت انقلابی، احزاب و گروه‌های مختلفی با ارائه راه‌حل‌هایی خواستار رسیدگی به وضعیت ساواک و ساواکی‌ها بودند، تا مدت‌ها مردم به دنبال شناسایی و دستگیری اعضا و عناصر وابسته به ساواک بوده و در این میان دادگاه‌های انقلاب اعضای درشت ساواک را محاکمه و به تناسب جرائم‌شان مجازات‌هایی تعیین می‌‌کردند. طی چند ماه اول پیروزی انقلاب اسلامی تعدادی از اعضای برجسته ساواک دستگیر، محاکمه و به جوخه اعدام سپرده شدند.

در این میان هر از گاه افرادی که از سوی برخی محافل، گروه‌ها و افراد به عضویت یا همکاری با ساواک متهم می‌شدند، طی اعلامیه‌ها و یادداشت‌هایی در نشریات و روزنامه‌ها، از وابستگی، همکاری و عضویت خود در ساواک تبری می‌جستند. همچنین مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب، افرادی از مستخدمین و اعضای ساواک در تجمعی در مقابل ساختمان نخست‌وزیری، ضمن تبری جستن از جنایات و اقدامات غیرانسانی‌ ساواک خواستار روشن شدن وضعیت استخدامی و آینده کاری و شغلی خود شدند.

پاکسازی

از همان نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش‌هایی برای پاکسازی و تصفیه وزارتخانه‌ها، دوایر دولتی و حکومتی، دانشگاه‌ها، مؤسسات، کارخانجات تولیدی، رادیو و تلویزیون و سایر مراکز از عناصر و عوامل وابسته به ضدانقلاب و بویژه ساواک آغاز شد. در بسیاری از دوایر دولتی و حکومتی و وزارتخانه‌‌‌ها و مؤسسات، افراد وابسته یا عضو ساواک عمدتاً توسط کارکنان و کارمندان شناخته شده و پیشاپیش تعیین تکلیف شده بودند. البته میان دولت موقت بازرگان که عمدتاً در برخورد با مشکلات و مسائل پیش‌ رو، سیاست میانه‌رویی دنبال می‌‌‌کرد، با سایر بخش‌های حاکمیت و مردم که خواستار برخورد قاطع‌تری با ضدانقلابیون و عوامل رژیم سابق و ساواکیان بودند، اختلاف‌نظرهایی وجود داشت.

با این حال حتی گروه‌های میانه‌رو نیز نمی‌توانستند خواست مردم را نادیده بگیرند و به همین دلیل موضوع پاکسازی مجموعه حاکمیت را از عناصر و عوامل وابسته و عضو ساواک امری ضروری دانسته و در اجرای‌ آن تردیدی نشان نمی‌دادند. از مهم‌ترین مراکزی که موضوع ضرورت پاکسازی و تصفیه عناصر و عوامل ساواک را به سرعت مورد توجه قرار داد، رادیو و تلویزیون بود.

در حالی که مهم‌ترین چهره‌های وابسته به ساواک در رادیو و تلویزیون پیشاپیش این سازمان را ترک کرده یا از کشور گریخته بودند و تعداد قابل توجهی نیز از سوی کارکنان این سازمان شناسایی و معرفی شده بودند، مدیریت جدید رادیو و تلویزیون در اعلامیه‌‌های مکرری به کارکنان و کارمندان وابسته به ساواک که هنوز در این سازمان مشغول به کار بودند، هشدار می‌داد در نخستین فرصت خود را به مراجع مسؤول معرفی کنند.

در آستانه سقوط رژیم پهلوی بسیاری از شعب و نمایندگی‌های ساواک در داخل و خارج کشور اسناد محرمانه و حساس را معدوم کرده و از میان بردند. با این حال چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انقلابیون به دفترچه‌های رمزی دست یافتند و کشف رمز کردند که حاوی اسامی و مشخصات نفوذی‌ها، خبرچینان، جاسوسان و عوامل ساواک در پوشش‌های مختلف در دوایر و وزارتخانه‌ها بود.

در همین حال اخبار و گزارش‌های موجود نشان می‌داد از همان روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش‌های بسیاری برای ربودن اسناد بر جای مانده از ساواک صورت می‌گرفت. از جمله مهم‌ترین مراکز ساواک که بخش قابل‌توجهی از پرونده‌های محرمانه آن ربوده شده و دیگر اثری از آن به دست نیامد، شعبه ساواک در تبریز و آذربایجان بود.

بدین ترتیب تا مدت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل فقدان دولتی کارآمد، افراد و گروه‌هایی در پوشش‌های مختلف اسناد و مدارک بسیار حساس و قابل استنادی را که می‌‌توانست ضد برخی گروه‌های به‌ظاهر انقلابی به کار گرفته شود، ربودند یا معدوم کردند.

مهندس بازرگان بعدها در کتاب «انقلاب ایران در 2 حرکت» این گروه‌ها را انقلابیونی متظاهر ارزیابی می‌‌کند که جز برای رسیدن به قدرت و حکومت اندیشه دیگری در سر نداشتند و همانان بودند که در سرآغاز پیروزی انقلاب اسلامی به غارت پادگان‌ها و مقرهای ساواک و... پرداخته و اسناد و مدارک و غنایم بسیاری به یغما بردند.

بسیاری از چهره‌های شکنجه‌گر و شناخته شده ساواک که از همان نخستین روزهای پس از انقلاب در گوشه و کنار کشور زندگی مخفیانه‌ای داشتند، تحت تعقیب دادگاه‌های انقلاب،‌کمیته‌ها و سایر مراجع مسؤول قرار گرفتند. هر از گاه اسامی و مشخصاتی در روزنامه‌ها و نشریات منتشر شده و از مردم می‌خواستند چنانچه از این افراد اطلاعاتی در دست دارند، در اختیار دادگاه‌ها و دادسراهای مربوط قرار دهند.

از جمله روزنامه کیهان 2 خرداد 58 در این باره به نقل از دادستان انقلاب استان مرکزی چنین آورد: «دادستان انقلاب اسلامی مرکزی صورت اسامی 14 نفر از متهمین دادسرای انقلاب اسلامی را انتشار داد تا چنانکه کسانی اطلاعاتی و یا شکایاتی علیه آنها دارند با مدارک کافی به دفتر این دادسرا ارسال دارند: 1- سرهنگ هوشنگ سلیمی‌تهرانی، رئیس ساواک اهواز، اردبیل، استان آذربایجان و بوشهر 2- روح‌الله معبر، بازجوی ساواک اهواز بویژه دانشجویان دادگاه بندر شاپور 3- فریدون سلیمی‌تهرانی، بازجو 4- صمد امیرصمصام‌پور، معاون ساواک رشت و آبادان
5- سرهنگ پرنیانی، رئیس ساواک کرج 6- علی‌اصغر صادقی‌یگانه، بازجوی متخصص 7- عبدالله ذوالفقاری، عضو اکیپ کمکی کمیته مشترک به‌اصطلاح خرابکاری 8- احمد اظهری، بازجوی ساواک رضائیه 9- سرهنگ احمدی، رئیس ساواک اراک 10- هوشنگ امیرافشارنیا، رئیس زندان‌های اوین و قزل‌قلعه 11- کریم باصرنیا، رئیس ساواک قم، بازجو و شکنجه‌گر و دستگیرکننده 12- ولی‌الله غیاثی، جزو تیم گشتی اوین 13- پرویز حاجی‌فرجی، جزو تیم گشتی و دستگیری اوین 14- محسن نادریان، معروف به محسن سگ‌سبیل».

15 اردیبهشت 58 روزنامه کیهان فهرست 86 نفره‌ای منتشر کرد که در پوشش‌های مختلف سیاسی، دیپلماتیک، دانشجویی و... برای ساواک در خارج از کشور کار می‌کردند و بانک مرکزی همه ماهه حقوق و دستمزد آنان را از حساب ویژه ساواک ارسال می‌کرد. اخبار و گزارشات موجود حاکی از آن بود که مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم خشمگین در شهرهای مختلف اعضای برجسته و در عین حال بدنام و جنایتکار ساواک را دستگیر و گاه به طرز فجیعی به قتل می‌رسانیدند.

همچنان که روزنامه کیهان در روز 23 بهمن 1357 از قتل فجیع 6 ساواکی و نیز رئیس ساواک رشت توسط مردم خشمگین این شهر خبر داد. برخی از مهم‌ترین چهره‌های ساواک نیز قبل از دستگیری، خودکشی کردند. از مشهورترین و در عین حال جنایتکارترین ساواکیانی که قبل از دستگیری خودکشی کرد، محمدعلی شعبانی معروف به حسینی بازجوی کمیته مشترک ضدخرابکاری بود. او تا حدود 50 روز پس از آنکه با اسلحه کمری خودکشی کرد، زنده بود و در نهایت روز جمعه 14 اردیبهشت 58 مرد. تعداد قابل توجهی از ساواکیان و وابستگان آن سازمان نیز که شناسایی، دستگیر و در زندان به سر می‌بردند، از زندان‌ها و از دست مأ‌موران فرار کرده و بعضاً پس از مدتی از کشور گریختند.

 همکاری با سیا

در دوره انقلاب، سفارت آمریکا در تهران و نیز مأموران سیا در ایران تحولات سیاسی و اجتماعی کشور را با دقت دنبال می‌‌کردند. در واپسین ماه‌های حکومت پهلوی آشکار شده بود امید چندانی به نجات شاه نیست، به همین دلیل، سفارت و مأموران سیا، برای حفظ منافع خود در نظام سیاسی جدیدی که پیش‌بینی می‌شد در آینده‌ای نه چندان دور قدرت را در دست گیرد، با برخی افراد میانه‌رو وارد مذاکره شدند. با انتصاب بازرگان به سمت نخست‌وزیر موقت انقلاب، آمریکا برای کنار آمدن با حکومت اسلامی امیدوار شد و به دنبال آن تماس‌هایی در سطح نمایندگان دولت و افرادی از سفارت آمریکا در تهران ادامه یافت.

در همان حال سفارت آمریکا و نیز مأموران سیا در ایران به‌رغم انتقاداتی که از سوی انقلابیون متوجه آنان بود، با افراد و گروه‌هایی از ضدانقلاب و اعضا و وابستگان ساواک در ارتباط بودند و تلاش می‌کردند قبل از آنکه دادگاه‌ها و محاکم انقلابی، ساواکیان و عناصر وابسته به رژیم سابق را محاکمه و به مجازات برسانند، به آنان پناه داده و با جعل اسناد و تهیه گذرنامه‌های مستعار موجبات فرار آنان را از کشور فراهم آورند.

سفارت آمریکا در ایران، ضمن حمایت از مخالفان داخلی نظام جمهوری اسلامی و حرکت خزنده‌ برای نفوذ در انقلاب و گسترش رابطه با دولت موقت، برای تضعیف دستاوردهای انقلاب فعالیت می‌کرد. سفارت آمریکا در تهران کانونی برای فعالیت و آمدوشد جاسوسان، خبرچینان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی شده بود و ناآرامی‌ها را در گوشه و کنار کشور و تحرکات ساواکی‌های سابق و ضدانقلاب را هماهنگ می‌کرد.

بسیاری از اعضای برجسته ساواک که از کشور گریخته بودند با مقامات آمریکا و نیز سیا ارتباط داشتند و درباره اقداماتی که می‌توانست ضد نظام جمهوری اسلامی صورت گیرد، رایزنی می‌کردند. همچنین برخی رؤسا و رهبران بلندپایه و میانی ساواک که پس از پیروزی انقلاب در کشور مانده بودند، با مقامات سفارت آمریکا و نیز سیا در ایران رابطه داشتند. قراین موجود نشان می‌دهد اعضا و عناصر وابسته به ساواک بویژه در خارج از ایران با مأموران موساد نیز ارتباط داشتند. سیا همچنین برخی از مهم‌ترین و کارآمدترین جاسوسان و خبرچینان ساواک را در داخل و خارج کشور که هنوز هویت‌شان برای نظام اسلامی آشکار نشده بود، به خدمت گرفت.

این افراد که در پوشش‌های مختلف در داخل و خارج کشور فعالیت می‌کردند، می‌توانستند آزادانه به ایران مسافرت کنند و بیش از هر نیروی دیگری در خدمت اهداف اطلاعاتی- جاسوسی آمریکا و سیا قرار گیرند. در همان حال برخی چهره‌‌های ناشناخته اما مهم ساواک در داخل و خارج کشور، فعالیت‌هایی ضد نظام جمهوری اسلامی سازمان می‌دادند و امیدوار بودند از طریق سفارت آمریکا و نیز مأموران سیا در ایران اقدامات خود را به سرانجام رسانند.

گفته می‌شد تحرکاتی از این دست به منظور تقویت موقعیت میانه‌روها در مقابل دشمنان و مخالفان سازش ناپذیر آمریکا، به رهبری امام خمینی(ره) صورت می‌گیرد. قراینی هم وجود داشت که نشان می‌داد این محافل با هماهنگی سفارت آمریکا با برخی گروه‌های افراطی نظیر گروه تروریستی فرقان که طرح ترور رهبران اصلی انقلاب را داشتند، همکاری می‌کنند. در نخستین ماه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برخی مراکز و مناطق کشور اغتشاشات و درگیری‌هایی وجود داشت که مقامات حکومت اسلامی بر این باور بودند که مأموران سیا و عناصر وابسته به ساواک در این آشوب‌ها دخالت دارند.

برخی قراین نیز حاکی از تلاش مشترک سیا و اعضای پیشین ساواک برای نفوذ در سیستم امنیتی و اطلاعاتی نظام نوپای اسلامی از همان ماه‌های نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. هر چند در آغاز امر دستگاه اطلاعاتی- امنیتی منسجم و یکپارچه‌ای در ایران وجود نداشت و هر یک از نهادهای جدیدالتأسیس و نیز دولت، دادستانی و... گروه‌هایی برای امور اطلاعاتی و امنیتی خود به کار گرفته بودند اما به نظر می‌رسید عواملی از جاسوسان و عناصر وابسته و مرتبط با سیا و نیز ساواکی‌ها تلاش می‌کردند به انحای گوناگون به درون نظام اطلاعاتی- امنیتی رژیم انقلابی نفوذ کنند. بدون دلیل نبود که بخش اعظمی از مردم و نیز رهبران انقلاب از همان نخستین روزهای پس از پیروزی به جد نگران دخالت‌های پیدا و پنهان سیا و آمریکا در ایران بوده و دولت موقت را به دلیل مدارا با آمریکا شماتت کرده و خواستار پایان دادن هرچه سریع‌تر به رابطه با آن بودند.

گفته می‌شد طرح نهایی مشترک سیا، ساواک، سفارت آمریکا و نیز میانه‌روهایی نظیر شریعتمداری، جلوگیری از تسلط انقلابیون سازش‌ناپذیر به رهبری امام خمینی(ره) بر ارکان حاکمیت نظام جدید و سپردن حکومت به گروه‌های میانه‌رو نظیر شریعتمداری و نیز برخی گروه‌ها و احزاب مانند جبهه ملی و نهضت آزادی ایران بود که مشی آشتی‌جویانه‌ای‌ در قبال منافع و خواست‌های آمریکا در ایران دنبال می‌‌کردند. نیز به نظر می‌رسید عوامل سیا و ساواک امید بسیاری به موفقیت‌های میانه‌روها و از جمله آیت‌الله شریعتمداری و نیز حزب خلق مسلمان داشتند.


سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم روز پس از شکست طرح آمریکا برای آزادی گروگان‌ها، در بیانیه‌ای- 28 اردیبهشت 59- با اشاره به طرح‌های آمریکا و عوامل داخلی آنها برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی، تصریح کرد بسیاری از ساواکی‌های سابق همراه با گروهی از ضدانقلابیون در داخل و خارج کشور، آمریکا و سیا را در عملی ساختن این طرح شکست‌خورده حمایت می‌کردند. تعداد قابل‌توجهی از اعضا و وابستگان ساواک نیز همزمان با انجام عملیات موسوم به «نیروی دلتا» در بغداد و مرزهای غربی ایران آماده انجام اقدامات خرابکارانه و تخریبی ضد نظام جمهوری اسلامی بودند. ضمن اینکه در داخل کشور نیز همزمان با این حمله، اقدامات خرابکارانه‌ دیگری به وقوع پیوست که عوامل ساواک و ضدانقلابیون در آن نقش برجسته‌ای داشتند.

منصور رفیع‌زاده، نماینده پیشین ساواک در آمریکا نیز در خاطراتش تصریح می‌کند مأموران سیا در آستانه حمله به ایران با او در آمریکا تماس گرفته و گفته‌اند در این عملیات از کمک‌های برخی عوامل و عناصر وابسته به ساواک و از جمله منوچهر قربانی‌فر برخوردارند.  هنگامی که حمله به ایران برای آزاد کردن گروگان‌ها با شکست مواجه شد، آمریکا دست به کار طرح‌های دیگری شد و در حالی که شبکه‌ گسترده‌ای از اعضای ساواک و وابستگان به رژیم سابق با همدستی برخی گروه‌های سیاسی مخالف نظام به نا‌آرامی‌ها و آشوب‌های قومی، سیاسی و... دامن می‌زدند، سازمان سیا با همکاری موساد، ساواک و سایر ضدانقلابیون و نیز برخی گروه‌ها و افراد مخالف نظیر شاپور بختیار در حال آماده کردن یک طرح کودتای نظامی در ایران بودند که به «کودتای نوژه» مشهور شد.


با شکست کودتای نوژه، آمریکا توطئه دیگری برای به سقوط کشاندن نظام اسلامی آغاز کرد و با اشاره ایالات متحده، رژیم بعثی عراق 31 شهریور 59 به ایران حمله کرد. در این جنگ تحمیلی که حدود 8 سال به طول انجامید، برخی اعضا و عناصر وابسته به ساواک و ضدانقلاب همکاری تنگاتنگی با رژیم بعث عراق داشتند. عراق در کسب خبر و اطلاعات و اخبار محرمانه و مهم درباره مراکز حساس نظامی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و... در ایران به عوامل ساواک و رژیم سابق در داخل و خارج کشور اتکا داشت.


از جمله اقداماتی که در طول دوران یک‌ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عناصر و عوامل وابسته به ساواک در سازماندهی، هدایت و اجرای آن مشارکت داشتند، چنین است:
1- ایجاد آشوب و کشتار مستمر در همه مناطق کردستان مانند مهاباد، سنندج، سقز، سردشت، بانه، پاوه، کامیاران، اورامانات، سلماس، نقده و...
2- ایجاد اغتشاش و هرج و مرج و قتل در گنبد، تبریز، تهران، زاهدان، بندر لنگه، قم و...
3- ترور شخصیت‌های اسلامی و افراد مبارز
4- قتل و ترور مداوم پاسداران در هر نقطه از کشور
5- آتش زدن متناوب جنگل‌ها و مراتع
6- آتش زدن صندوق‌های رأی
7- آتش زدن خرمن‌ها و تخریب زمین‌های زراعتی و باغستان‌ها
8- مسموم کردن آب رودخانه‌ها برای از بین بردن ماهی‌ها
9- تخریب و آتش زدن مغازه‌‌ها و خانه‌های مردم
10- سرقت اموال مردم
11- اشغال مراکز دولتی به نام تحصن و...
12- کارشکنی در جریان کار مراکز تولیدی و کارخانه‌‌ها
13- راهزنی و سرقت اموال و گوسفندان مردم
14- کشتار بی‌رویه گاوها و گوسفندان شیرده یا حامله بره‌های شیری و صید حیوانات و پرندگان وحشی
15- پخش شدید سلاح
16- خارج کردن پول، طلا، اجناس قیمتی و اسناد سیاسی
17- جعل اسکناس، گذرنامه و مهر به نام کمیته امداد امام و نظایر آن
18- انفجار در مراکز عمومی و خصوصی از جمله راه‌آهن، لوله‌های نفت، دکل‌های مخابراتی و... مثلا در دی‌ماه 58 طبق نوشته روزنامه‌ها 30 مورد انفجار به وقوع پیوسته یا ماده انفجاری کشف و از کار افتاده است.
19- ایجاد بی‌نظمی در روستاها و تشدید اختلافات خانوادگی و قبیله‌ای در میان روستاییان
20- سرقت بانک‌ها، از باب نمونه از تاریخ 20/8/58 تا 4/11/58 - 21 فقره موجودی بانک‌ها یا قلم‌هایی از قبیل 10 میلیون تومان به سرقت رفته است.
21- طرح شعارها و کانال‌های انحرافی، جو کاذب درست کردن، بالا بردن توقعات غیرعملی در مردم و دامن زدن به اختلافات قشرها و گروه‌های گوناگون
22- شایعه‌پراکنی، تهمت و ایجاد جو بدبینی نسبت به انقلاب اسلامی و شخصیت‌های اسلامی یا ملی
23- روییدن احزاب و گروه‌های قارچ‌گونه که بیشتر آنها مقاصد توطئه‌آمیز داشته و تعداد آنها به حدود 100 گروه رسیده است و... .
عوامل ساواک با پاسداران و نیروهای وفادار به نظام جمهوری اسلامی درگیر می‌شدند که معمولاً تلفات جانی نیز به همراه داشت.

بسیاری از انقلابیون در شهرهای مختلف طی نخستین ماه‌های پس از پیروزی انقلاب، توسط ساواکیان تهدید به مرگ می‌شدند. در همان حال برخی مسؤولان و وفاداران به انقلاب نیز در درگیری‌های نظامی یا طی عملیات تروریستی که توسط عوامل ساواک طراحی و اجرا می‌شد، به شهادت می‌رسیدند. در برخی مناطق کشور، ساواکی‌های سابق در دسته‌های چندین‌نفری به گروه‌های گشت و مقر و محل استقرار نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و کمیته‌های انقلاب اسلامی حمله می‌کردند که طی آن تلفاتی به طرفین وارد می‌شد.

در همان حال ساختمان‌ها و دوایر دولتی و حکومتی نیز از حملات تروریستی و بمب‌گذاری‌ها و دیگر اقدامات تخریبی عوامل ساواک و ضدانقلاب مصون نبود. برخی بر این باورند ترور افرادی نظیر آیت‌الله «مرتضی مطهری» و سرلشکر «محمدولی قرنی» با هدایت و برنامه‌ریزی‌های عوامل ساواک صورت گرفته و گروه‌هایی نظیر گروه فرقان آلت دست ساواکی‌های سابق و عوامل وابسته به رژیم گذشته شده‌اند.

بسیاری از وابستگان ساواک همگام با سایر ضدانقلابیون طرفدار سلطنت، مدت‌ها با وعده نبرد با نظام جمهوری اسلامی از کمک‌های مالی خاندان سلطنت برخوردار بودند و شمار قابل‌توجهی از آنان با هدف متشکل کردن ضدانقلابیون طرفدار رژیم سابق، در کشورهای مختلف اروپایی، آمریکا و خاورمیانه در آمد و شد بودند.

در این میان عراق پذیرای اکثر عناصر و عوامل وابسته به ساواک و رژیم سابق بود. سفارت آمریکا در تهران تا واپسین هنگام فعالیت رسمی در ایران با بسیاری از افراد و گروه‌های سیاسی مخالف نظام جمهوری اسلامی در داخل و خارج تماس داشت. در گزارشات سفارت از مذاکرات، گفت‌وگوها و نشست‌های متعددی سخن به میان آمده که بین چهره‌های مشهور ساواک و وابستگان رژیم سابق در کشورهای اروپایی، برای یافتن راه‌های مقابله با نظام نوپای جمهوری اسلامی در جریان بود.

در همان نخستین ماه‌های پس از سقوط رژیم پهلوی، برخی نشریات خارجی شمار ساواکی‌هایی را که در گروه‌هایی متشکل و با کمک آمریکا به قاهره وارد شده بودند تا ضد نظام اسلامی وارد عمل شوند، 9000 نفر برآورد می‌کردند. گفته می‌شد این افراد قصد دارند با هدایت شاه و شاپور بختیار و نیز حمایت‌های سیا و موساد و احیاناً حکومت وقت مصر، فعالیت‌هایی ضد نظام جمهوری اسلامی سازماندهی کنند. پاریس از مهم‌ترین مناطق اروپا به شمار می‌رفت که پذیرای شمار زیادی از اعضا و عوامل وابسته به ساواک و گروه‌های مختلف ضدانقلاب طرفدار سلطنت بود.

همزمان با آغاز تحرکات ساواکی‌های سابق در خارج کشور، هر از گاه اخبار و شایعاتی هم درباره وجود هماهنگی بین آنان با همکاران سابق‌شان در شهرهای مختلف ایران و طرح‌های مختلفی که برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی در دست اقدام داشتند، در بین افکار عمومی منتشر می‌شد. از جمله گفته می‌شد اعضا و عوامل ساواک درصدد راه‌اندازی برخی ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی در نقاطی از داخل و خارج ایران و پخش برنامه‌هایی ضد نظام اسلامی هستند.

هرچه زمان می‌گذشت ساواکی‌ها و سایر عوامل ضدانقلاب مأیوس از هر اقدام نظامی و رودررو، عمدتاً به برنامه‌ها و طرح‌های تبلیغاتی، رسانه‌ای و نظایر آن گرایش یافتند؛ این روند هنوز نیز ادامه دارد. اعضا و عوامل وابسته به ساواک، علاوه بر همکاری با ایرانیان معارض و مخالف نظام اسلامی، با برخی کشورها و سرویس‌های اطلاعاتی-‌ امنیتی و جاسوسی بیگانه نیز ضد ایران متحد شده و در یک صف قرار گرفتند.

در طول دوران 8 ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز اعضا و عوامل ساواک به حمایت از رژیم متجاوز عراق برخاستند. به دنبال تحکیم و تثبیت موقعیت و جایگاه نظام جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف داخلی و بین‌المللی، اعضا و عوامل ساواک نیز در داخل و خارج کشور به تدریج از تأثیرگذاری در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی جامعه ایران ناامید شده، منزوی و حذف شدند و به تاریخ پیوستند.

منبع: وطن امروز

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن