به گزارش دیدبان؛ «تصمیم گرفتهایم دیگر اعلام خط قرمز نکنیم، بلکه حتی همین سه هزارم را هم از طریق مذاکره و گفتگو با پدیدآورندگان آثار حل کنیم و آنها به اصلاح متونی از آثارشان که خطوط قرمز را رعایت نکردهاند، بپردازند تا همگان با هر فکر و اندیشهای و در آزادی بیان، آثار خود را منتشر کنند.»
این سخنان از لسان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جمهوری اسلامی در حالی در روزهای دهه فجر و در اختتامیه جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایراد شده که باید پرسید مبنای این سخن کجاست؟ اگر برای دعواهای انتخاباتی است که حرفی نیست و جای نگرانی نیست ولی باید به ایشان که ظاهرا سوابق امنیتی نیز دارد یادآوری کرد که در کجا زندگی میکنند.
جناب آقای صالحی امیری وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی شما سخنانی میزنید که خواننده و شنونده آنها شک میکند که این سخنان در کشور انقلابی ایران بیان شده باشد. کسی منکر آزادی بیان نیست و نگارنده نیز از باب سخن شما راحت سخنم را عنوان کردهام زیرا شما فرمودهاید که اجازه دهیم آزادی بیان جریان داشته باشد.
این انقلاب قرار بود انسانیت را به جهان صادر کند و با همین هدف نیز مقابل تمام عالم ایستاده است، اما امروز در سی و هشتمین سالگرد پیروزی این انقلاب مردمی، که متکی به باورهای دینی است از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی! آن میشنویم که میگوید اجازه دهیم همه در بیان اندیشههای خود آزاد باشند، هرچند این سخن بد نیست ولی ای کاش این حرف را قربانی اهداف باندی و جناحی نکنیم. کسی منکر و مخالف آزادی بیان نیست اما در کشوری زندگی میکنیم که قوانینی در نشر بر آن حاکم است و نمیتوان به راحتی حکم به آزادی و زیر پا گذاشتن تمام قوانین داد.
در همه جای جهان انتشار هر مطلبی آزاد نیست و تحت قوانین حاکم بر آن کشور باید مطالب منتشر شود. با یک گشت کوتاه در بحث ممیزی به نمونههای بسیاری میرسیم که در جهان مانع انتشار برخی کتب و اندیشهها شدهاند.
(برای مثال رمان «لولیتا» اثر ولادیمیر ناباکوف در زمان انتشار به زبان اصلی ابتدا در پاریس موهن تشخیص داده و فروش آن ممنوع شد. کمی بعد در انگلیس، آرژانتین، نیوزیلند و آفریقای جنوبی نیز این کتاب اجازه فروش پیدا نکرد، همچنین رمان «خوشههای خشم» در آمریکا ممنوعالانتشار بوده است)
(در همه دنیا مراقبت از محصولات فرهنگی و کتاب و مانند اینها وجود دارد؛ کجای دنیا است که وجود نداشته باشد؟ یکجا را به من نشان بدهید. این خانم ابتکار اینجا حاضر است؛ خود ایشان به من گفت کتابی که ایشان نوشته بود، در آمریکا امکان چاپ پیدا نکرد؛ هیچ ناشری حاضر نشد -نه اینکه آن ناشر آنقدر تعصّب داشته باشد؛ نه، اگر کتاب پرفروشی باشد، هر ناشری میآید این کار را انجام بدهد؛ [بلکه] از ترس و از مراقبت- تا بالاخره در کانادا مثلاً فرض کنید یک ناشری را پیدا میکند و آن ناشر، آن هم به نظرم با ترسولرز [چاپ کرد یا نکرد]؛ چون تفاصیلش را چند سال پیش ایشان میگفت، شاید جزئیّاتش یادم نمانده. اینها را بگویید تا این آقایان بدانند و بفهمند که اینجور نیست که اگر ما جلوی کتاب را گرفتیم، فقط آقای جنّتی است که این کار را میکند؛ نخیر، در آمریکا هم همین کار میشود، در اروپا هم همین کار میشود. راجع به هولوکاست کسی جرأت ندارد حرف بزند؛ خب هولوکاست که یک مسئلهی اعتقادی نیست. / بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای دولت. شهریور 94)
در حالی که شما حرف از آزادی بیان زدهاید و به تعبیری قوانین مصوب جمهوری اسلامی و مجلسی که شما از آن رای اعتماد گرفتهاید را نادیده گرفته و برای خودتان حکم صادر کردهاید.
آقای صالحی امیری! شما با ارائه اعداد بزرگ نشر کشور در اختتامیه جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و قرار دادن آن در کنار رقم سه هزارم آثار نیازمند ممیزی مجدد خواستهاید نشان دهید که حساسیتها بیهوده است و رقم ناچیزی از کتب هستند که نیازمند ممیزی دوباره هستند. پس شما را به گزارشهای متعددی که در ارتباط با وضعیت نشر و ممیزی منتشر شده ارجاع میدهم. گزارشهایی که بارها از محتوای غیر اخلاقی و ضد دینی آثار حکایت داشتند. (برای مشاهده میتوانید به اینجا، اینجا، اینجا، اینجا و اینجا رجوع کنید) اینها تنها چند نمونه از مجوزهایی است که مجموعه تحت امر شما صادر کرده و رسانه به قدر بضاعتش به آنها پرداخته و اگر بیشتر دقت میشد شاید حجم آثار مخالف با اخلاق و آداب ایرانی-اسلامی بیشتر به چشم میآمد.
حتی اگر ادعای شما و آماری که ارائه فرمودید را فرض بر صحت کنیم باز هم نباید فراموش کرد کتبی که مورد نیاز ممیزی مجدد است اغلب در حوزههای عمومی مانند شعر و داستان بوده که طیف گستردهتری از مخاطبان را در برمیگرفته است. اما شما با ناچیز خواندن این میزان خواستهاید رفتار اداره کتاب ارشاد را تطهیر کنید و بر اشتباهات و سهلانگاریهای آنها سرپوش بگذارید.
آقای وزیر مذاکره و گفتوگو با ناشر و پدیدآورنده اتفاق فرخندهای است ولی در خاطر داشته باشید با استناد به گفتوگوی بدون نام یکی از ممیزان با یکی از نشریات (اینجا بخوانید) ابراز داشته شده، ظاهرا برخی آثاری که تاکنون منتشر شده اغلب بدون مذاکره و تنها با دستور شورایی نامحسوس! در ارشاد اجازه انتشار یافته و حتی ممیزان ارشاد اذعان دارند که گاهی نظرات آنها وتو شده است.
عالی رتبه ترین مقام مسئول در وزارتخانه ارشاد؛ اگر ممیزی و اعمال اصلاحات بر کتابها را سختگیری میخوانید و رفع آنها را پایان دوران سختگیری میدانید باید یادآوری کنیم که اینها قوانین مصرح کشور هستند و دور زدن آنها روش صحیحی برای جذب آرای مختلف نیست. این سختگیریها در تمام جهان جاری است و هر کشوری با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم برخاسته از جامعه خود قوانین را پایهگذاری میکند.
برای یادآوری قوانین مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه نشر بخشی از آن را در ادامه عنوان میکنیم تا اگر فراموشی سبب شده این سخنان را عنوان کنید با خواندن آنها پی به اصل موضوع ببرید: در فصل اول ماده سوم بند «ب» آمده: «نشر کتاب همانگونه که ممکن است مظهر و نمودی از آزادیهای اجتماعی و انسانی تلقی گردد، چه بسا که مورد سوء استفاده و اشاعة لاابالیگری فکری و اخلال در حقوق عمومی قرار گیرد. مسئولین دستگاههای ذیصلاح موظفند به منظور مقابله با جوانب منفی، حدود و ضوابط قانونی نشر کتاب را که ذیلاً آمده است مورد توجه قرار دهند و فضای سالم و سازندة طبع و نشر کتاب را حفظ و حراست نمایند.
کتبی که به شرح ذیل مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی باشد شایسته نشر نیست:
الف- تبلیغ و ترویج الحاد و انکار مبانی دین؛
ب- ترویج فحشا و فساد اخلاقی»
متن این قانون جای دوری نیست و در پایگاه اطلاعرسانی وزارت ارشاد که تحت امر حضرتعالی است در دسترس است و برای سهولت در دسترسی کافی است.
در پایان ضروری میدانم یادآوری کنم آن سههزارمی که شخص اول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در امر نشر آن را ناچیز خوانده است در دسترس طیف وسیعی از مخاطبان قرار دارد و نسبت به کتب تخصصی مخاطب بیشتری را به خود متوجه میکند.
جناب آقای صالحی امیری از آنجا که در دیانت و باورمندیتان به اصول اسلامی و همچنین فرهیخته بودن شما، تردیدی نیست بهتر است با خواندن برخی از آثاری که در مجموعه تحت امرتان مجوز انتشار گرفته بازنگری در برخی سخنان و مواضع داشته باشید.
منبع: فارس