به گزارش دیدبان، سال جاری نیز سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامگذاری گردید و مقاومسازی اقتصاد به موضوعی برای تحلیلها، گفتگوها و نشستها تبدیل شد اما با وجود آمادگی کشور از نظر تئوری و مطالبه عمومی، هنوز اقتصاد کشور به استانداردهای مطلوب برای در امان ماندن از تکانههای خارجی دست نیافته است. اقتصاد مقاومتی به زبان ساده به معنای استفاده از توانمندیهای داخلی در راستای رشد کشور است و یکی از مهمترین اصول این نوع اقتصاد نیز حمایت از تولید داخلی است.
نکته قابل توجه اینکه اصول مربوط به اقتصاد مقاومتی در کشورهای مختلف جهان نیز به اجرا گذاشته میشود و اینگونه نیست که این نوع اقتصاد و اصول مربوط به آن مختص جمهوری اسلامی باشد.
«اقتصاد مقاومتی یک اندیشه تجربهشده در دنیا است و فقط اختصاص به ما ندارد و این موضوع، کشور را در برابر تکانههای گوناگون جهانی حفظ خواهد کرد... دلیل پیشرفتهای علمی و صنعتی آمریکا در 150 سال اخیر، بهکارگیری اقتصاد مقاومتی است.» (دیدار رهبر انقلاب با دانشجویان بسیجی و مدالآور دانشگاه شریف / دیماه 95) بر این اساس، هر کشوری فارغ از دیدگاههای ایدئولوژیک خود، ایجاد استحکام و مقاومسازی بافتها و ساختارهای اقتصادی بر مبنای حمایت از تولید ملی را در اولویت قرار داده و رمز پیشتازی کشورهای پیشرفته نیز در همین اصل نهفته است.
اهمیت حمایت از تولیدات داخلی تا جایی است که شخصیتهای تراز اول کشورهای مختلف درباره این موضوع به شهروندان خودشان توصیههایی کردهاند.
بهعنوان مثال، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی مراسم تحلیف خود خطاب به مردم کشورش از آنها خواست که فقط محصولات آمریکایی بخرند و نیروی آمریکایی استخدام کنند یا باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا در ارتباط با لزوم حمایت از تولیدات داخلی گفته بود «مردم آمریکا میخواهند تویوتا برانند، سپس از این شکایت میکنند که چرا وضعیت اقتصاد ما خوب نیست؟ مشکل اصلی همین حمایت نکردن از تولیدات داخلی است؛ ما نیاز به این داریم که ماشینهای ساخت آمریکا را بخریم و به اقتصاد خودمان کمک کنیم، در غیر این صورت اقتصاد آمریکا هرگز بهبود نخواهد یافت».
به نظر میرسد در کنار تأکیدات درباره لزوم حمایت از تولید داخلی و مصرف آنها، «فرهنگسازی» در این زمینه نقش حیاتی دارد و ضعفهای فرهنگی در این خصوص به طور حتم، یکی از موانع جدی بر سر راه اجرای اقتصاد مقاومتی به شمار میآید. از آنجا که فرهنگ، زیربنای تمام تحولات در همه بخشهای کشور است و اقتصاد نیز از این امر مستثنی نیست، پس نباید فرهنگسازی به نحوی که مصرفکننده ایرانی با افتخار کالای ایرانی مصرف کند را از نظر دور داشت. البته در اینکه بسترهای حمایت از تولید داخلی توسط نهادها و سازمانهای ذیربط باید فراهم شوند، جای هیچ بحثی نیست اما اگر نگاهی به فرهنگ جامعه داشته باشیم، معضل مصرفزدگی و تفاخر به برندهای خارجی در میان بخشی از اقشار جامعه به خوبی قابل مشاهده است و در نتیجه نباید از نقش آحاد جامعه در حمایت از تولیدات ملی غفلت کرد.
شاید گفته شود که بیکیفیت بودن کالاهای داخلی، مردم را به سمت خرید کالاهای باکیفیت خارجی سوق داده که بدون شک، بخشی از عدم اقبال مردم را نیز باید در همین دلیل جستجو کرد اما کم نیستند تولیدکنندگان و شرکتهایی که با مشتریمداری، محصولاتی به مراتب بهتر و باکیفیتتر از کالاهای نامرغوب خارجی تولید میکنند و اینجاست که مسئله فرهنگسازی پیش میآید. به عبارت دیگر، خریدار ایرانی با تبلیغات مؤثر و مبتکرانه باید به اهمیت حمایت از محصولات با کیفیت داخلی واقف شده و در سبد کالای خود، برندهای ایرانی را به مارکهای خارجی ترجیح دهد.
نکته دیگر اینکه جامعه ما یک جامعه انقلابی است و تأکید بر این مسئله که استفاده از کالای غیر داخلی مساوی است با بیکار شدن یک کارگر ایرانی و اشتغال یک کارگر خارجی بسیار حائز اهمیت است ضمن اینکه، راه سلطه بیگانگان به کشور را نیز هموار میکند.
از این رو، بنمایه سیاستهای اقتصاد مقاومتی مقابله با سیاستهای توسعهطلبانه غرب از مسیر اقتصاد است که شاهبیت آن، حمایت و مصرف افتخارآمیز تولیدات داخلی است.
برخی گزارشها از فرانسه نشان میدهد که 50 درصد مردم این کشور بر اثر فرهنگسازی حاضرند حدود 10 درصد کالاهای داخل فرانسه را گرانتر از مشابه خارجی تهیه کنند چراکه میدانند برای حفظ اشتغال در کشورشان باید از تولیدات داخلی و ملی خود حمایت کنند و مصرفکننده آنها باشند.
خب، وقتی آمارهایی از این دست به گوش مصرفکننده ایرانی برسد و چشمانداز آینده شکوفای کشور بر پایه اتکا به توان داخلی ترسیم شود، بطور قطع و یقین، روح همبستگی در مصرف کالای ایرانی روزبهروز تقویت خواهد شد؛ کما اینکه در حادثه تأسفبار ساختمان پلاسکو، پویش مصرف محصولات داخلی برای حمایت از کارگران و کسبه این ساختمان شکل گرفت و نشان داد که زمینههای تحکیم بنیانهای اقتصاد در کشور، بیش از هر زمان دیگری فراهم است.
جامعه باید در بینش و نگرش به این باور برسد که توانایی آن را دارد که همه نیازهای اقتصادی خود را پاسخگو باشد و هرگونه فشار دشمنان را نیز دفع کند.
در حوزه مهندسی فرهنگ اقتصاد مقاومتی دو اصل اساسی «توانستن» و «عدم سلطه پذیری» مستلزم شکلگیری اقتصاد مقاومتی است و اگر جامعه به این باور نرسد که میتواند در حوزه اقتصادی به استقلال و خودکفایی برسد و یا اینکه وجود دشمنان و سلطه گران مستکبر و متجاوز را توهم بشمارد، هرگز اقتصاد مقاومتی شکل نخواهد گرفت. بنابراین، برای دستیابی به تمام فواید اقتصاد مقاومتی، ضروری است کشور در مسیری قرار گیرد که تمام افراد جامعه با فرهنگ اعتقاد به توان داخلی برآمده از تفکر انقلابی، به «اقدام و عمل» در تمام سطوح و لایهها متعهد باشند و رونق اقتصادی را در حمایت همهجانبه از محصولات مردان و زنان این مرز و بوم بدانند.
منبع: تسنیم