به گزارش دیدبان، مراسم تحلیف دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در حالی با حضور سران سیاسی و مردم این کشور در واشنگتن و مقابل ساختمان کنگره برگزار شد که وی در این مراسم طبق سنت همیشگی رؤسای جمهور پیشین سخنرانی کرد و به تشریح و تأکید خطمشی خودپرداخت. چهل و پنجمین رئیسجمهور آمریکا در نطق خود به محورهایی همچون سروسامان دادن به اقتصاد، مشارکت مردم در حاکمیت، مواجهه با واقعیات تلخ امنیتی - اقتصادی و مبارزه با تروریسم اشاره کرد که بهنوعی نقشه راه آتی این کشور را ترسیم کرده است. یادداشت پیش رو به بررسی چهار محور عمده سخنرانی ترامپ در اولین روز کاری او بهعنوان رئیسجمهور آمریکا پرداخته است.
1. ترامپ در بخش بازسازی اقتصاد ویرانشده آمریکا، ایده «آمریکایی بخرید و تنها آمریکایی استخدام کنید» را به این امید مطرح نمود تا مسیری برای خروج از شرایط بغرنج فعلی ترسیم کرده باشد ولی شواهد و قرائن نشان میدهد که بنای اقتصاد آمریکا، ویرانتر از آن است که وی قادر به ترمیم آن باشد. بدهی فعلی دولت فدرال آمریکا حدود 20 هزار میلیارد دلار که هرسال 2 هزار میلیارد دلار نیز به آن افزوده میشود. این شرایط، بسیار دشوارتر از آن است که بنا به گفته ترامپ، بتواند طی دو دوره ریاست جمهوری آن را حل کند لذا یکی از بزرگترین چالشهای دولتهای جمهوریخواه و دموکرات در سالهای پیشرو که اساس این کشور را بهشدت تهدید میکند، معضلات شدید و لاینحل اقتصادی آمریکا است.
2. درباره شعار مبارزه با «تروریسم بنیادگرای اسلامی» که ترامپ بارها آن را در دوران تبلیغات انتخاباتی نیز تکرار و در مراسم تحلیف، تأکید ویژهای بر آن داشت، این نکته حائز اهمیت است که تروریسم، اساساً ساختهوپرداخته خود آمریکاست و هیلاری کلینتون نیز در کتاب خاطرات خود به آن اشارهکرده است. البته مخالفت آمریکا با اصل تروریسم به این دلیل نیست که آنها با این پدیده خودساخته مخالفت داشته و به لحاظ رعایت موازین انسانی درصدد مقابله با آن هستند، بلکه بهاینعلت است که بومرنگ تروریسم اکنون به خاک آمریکا بازگشته و مقامات کاخ سفید را دچار مشکلات اساسی کرده است که نزدیکترین نمونه آن، تهدیدات گروه تروریستی داعش برای تبدیل کردن مراسم تحلیف ترامپ به «جمعه خونین» بود و باعث شد که این مراسم با حضور 100 هزار نیروی امنیتی و پلیس برگزار شود.
رفتار سیاستمداران آمریکایی اینگونه است که تا زمانی که تروریسم و تروریستها به نفع آمریکا و به ضرر ملتهای دیگر عمل میکنند، مورد تائید و زیر چتر حمایتی آنها قرار دارند و علت ایجاد داعش توسط اوباما و هیلاری کلینتون نیز تأمین منافع آمریکا بوده اما بر اساس حدیث نبوی به این مضمون که وقتی کسی شمشیر ظالمی را تیز کند، سرانجام خود گرفتار آن شمشیر خواهد شد، حامیان غربی تروریسم، اکنون در چنبره تروریستها گرفتار آمدهاند. هرچند ترامپ اعلام کرده که قصد مبارزه جدی با تروریستها را دارد ولی منظور وی الزاماً نابودی آنها نیست، بلکه قصد کنترل آنها را دارد چراکه وی فردی سرمایهدار است و تمام امور را از زاویه سود و زیان میبیند.
ترامپ شعار توانمندی بنیه دفاعی در کنار پرهیز از مداخله نظامی را سر داده و درعینحال بهخوبی بر این موضوع واقف است که برداشته شدن کامل سایه تهدید تروریسم از سر ملتهای منطقه، کسبوکار صنایع اسلحهسازی آمریکا را کساد میکند و این بهترین دلیل برای تداوم سیاست کنترل تروریستها و پیروی ترامپ از سیاست «تروریسم خوب» و «تروریسم بد» است !
3. وی در مراسم آغاز به کار، نسبت به حضور مردم در حاکمیت و نقشآفرینی قشر کارگر حساسیت زیادی نشان داد و تأکید کرد که «هر تصمیمی در مورد تجارت، مالیات، روابط خارجی به نفع کارگران آمریکایی و خانوادههای آنان اتخاذ خواهد شد.» مفهوم سخنان ترامپ این است که قشر متوسط و ضعیف جامعه آمریکایی که شاکله 99 درصد مردم این کشور را تشکیل میدهند، باید از این حق برخوردار باشند که بر 1 درصد متمول و ثروتمند این کشور حاکم بوده و منافع آنان در اولویت قرار گیرد. ادامه روندی که دولت دموکرات اوباما در پیشگرفته بود، به بدتر شدن جایگاه مردم در هرم قدرت آمریکا منتهی میشد و یکی از علل پیروزی ترامپ در انتخابات، وعده احیای این حق ضایعشده مردم بود اما مرور وقایعی که از 17 سپتامبر 2011 آغاز شد و تا پنج ماه بعد (24 مارس 2012) ادامه داشت و به «جنبش والاستریت» معروف شد، نشان میدهد که ترامپ درواقع، روی این موج سوار شده و تلاش میکند که در این مسیر، خود را حامی سرسخت منافع اکثریت در برابر اقلیت معرفی کند.
این در حالی است که اولاً وی از گروه اقلیت یکدرصدی به شمار میآید و ثانیاً در جریان خیزش این جنبش، هیچ موضعی دال بر حمایت از معترضین اتخاذ نکرد. آنچه مسلم است اینکه دم زدن از حق حاکمیت مردم در آمریکا درحالیکه این کشور حقوق اقلیتهای نژادی و قومی را بهسادگی زیرپا میگذارد و شخص ترامپ نیز حامی برخورد و اخراج با مهاجران و مسلمانان است، یک ادعای کذب و غیرواقع است. حتی اگر فرض را بر صداقت ترامپ بگذاریم، نباید از این نکته غفلت کرد که بنابر اذعان اوباما، نژادپرستی و تبعیض حقوق طبقه متوسط به پدیدهای سیستماتیک در آمریکا تبدیلشده و درنتیجه تبدیلشدن آن به واقعیت، امری محال و نشدنی است.
4. ترامپ در سخنرانی مراسم تحلیف به بحث امنیت و اینکه آمریکا در سایه حراست «نیروهای نظامی و انتظامی» قرار دارد اشاره کرد اما توضیح نداد چرا پس از انتخاب او بهجای امنیت، سایه ناامنی در سراسر این کشور گستردهتر شده و اعتراضات فراوانی که به زدوخورد و تیراندازی رسیده، شکلگرفته است. او همچنین در مورد متحدشدن ملت آمریکا بر اساس دستورات کتاب مقدس تصریح کرده اما درعینحال، نسبت به سرکوب صدای مخالفان توسط نیروهای امنیتی بیاعتناست.
و بالاخره باید گفت ممکن است دیدگاه مبتنی بر سود و زیان ترامپ، سیاستهای وی را بهگونهای رقم بزند که حتی در دولت اوباما و دیگر دولتهای گذشته نظیر آن دیده نشده و بر این اساس، تمام کشورها از هماکنون خود را برای مقابله با تمام احتمالات آماده کردهاند. تجربه تاریخی نشان داده است کلیدداران کاخ سفید، چه دموکرات و چه جمهوریخواه تنها به منافع خود و سوءاستفاده از شرایط جهانی برآمدهاند و جز رویکردهای تاکتیکی، در سیاستهای کلان این کشور ازجمله برتریطلبی، گسترش هژمونی جهانی و تلاش برای تغییر حکومتهای مستقل و انقلابی تغییری ایجاد نخواهد شد.
منبع: تسنیم