به گزارش دیدبان، «تکرار»؛ این خلاصهای از همه آن چیزی است که در نشست خبری اخیر حسن روحانی گذشت. سوالات تکراری و جوابهای تکراری، نشان از آن دارد که در چهار سال گذشته با وجود شعارهای داده شده، فضا آنقدرها گشوده نشده تا خبرنگاران سوالات متفاوتی در نشست خبری با رئیسجمهور مطرح کرده و پاسخهای جذاب و متفاوتی بگیرند؛ چه بسا در نشست خبری اخیر رئیس جمهور اصلا به رسانه های منتقد اجازه پرسش داده نشد.
اگر نگاهی به محتوای سوالات مطرح شده در نشست رئیسجمهور در سه سال و اندی گذشته از عمر دولت یازدهم داشته باشیم، روشن است که محور همه سوالات در طول این سالها شبیه به هم بوده است. برجام (یا مذاکرات هستهای)، بحران سوریه و مسائل منطقهای، رابطه با آمریکا، مواجهه تهران و ریاض، مسائل اقتصادی و بحثهایی از این دست، پای ثابت پرسشهای خبرنگاران از رئیسجمهور بوده و حسن روحانی نیز هر بار بدون آنکه بخواهد اطلاعات جدیدی به پرسشدهندگان دهد، به سوالات جواب داده و نشست خود را به پایان رسانده است.
افکار عمومی و انتظاری که برآورده نشد
بهنظر میرسد که اگر فرصت طرح پرسش به رسانههایی که امکان طرح دیدگاههای انتقادی از رئیس جمهور را داشته باشند، داده شود، آنگاه وضعیت سوالات خبرنگاران از تکرار فعلی خارج شود، با این وجود، تیم رسانهای دولت، شاید نگران از پیامدهای طرح پرسش از سوی منتقدان، کوشش میکند نشستهای خبری رئیسجمهور را بهگونهای مدیریت کند که کوچکترین حاشیه را داشته باشد.
با وجود اینکه ممکن است کم حاشیه بودن نشستهای خبری رئیسجمهور برای تیم رسانهای دولت قابل پذیرش باشد، اما اظهارات تکراری در برابر پرسشهای راحتالطرح، نمیتواند افکارعمومی را راضی کند و این امر به فاصله بیشتر دولت و افکارعمومی منتهی میشود. افکارعمومی میخواهد عالیترین مقام اجرایی کشور توضیح دهد که برای کنترل نرخ ارز چه برنامهای دارد و چرا باید در هفتههای اخیر، موجی از گرانی دلار به وجود آید؟ افکار عمومی میخواهد بداند برنامه دولت برای پرداخت یارانهها چیست؟ جمع کثیری که هر ماه از شمول دریافت یارانه خارج میشوند، بر چه اساسی انتخاب میشوند و ذخیره پول آنها کجا میرود؟ آیا دولت نمیخواهد یارانه نیازمندان را به نسبت قطع یارانه خانوارهای برخوردار، افزایش دهد؟ افکارعمومی میخواهد بداند سرنوشت مسکن مهر چه شد؟ نتیجه برخورد با حادثه ریلی در ایستگاه سمنان به کجا رسید؟ ماجرای حقوقهای نجومی چه شد؟ سرمایهگذاری خارجی که قرار بود بعد از برجام به نتیجه برسد، به چه سرنوشتی دچار شد و چرا هنوز اعتبار پاسپورت ایرانی که حسن روحانی وعدهاش را داده بود، افزایش نیافته است؟
در نشست خبری رئیسجمهور سخنی از این مسائل در میان نبود و بهجای آن به صحبتهای رسمی و ادبیات دیپلماتیک بسنده شد. این درحالیست که طرح مسائل تکراری و آن هم با ادبیاتی خشک و نخبهگرا که برای افکارعمومی چندان جذاب نیست، جز افزایش فاصله مردم و دولت، چه ثمری خواهد داشت؟
وقتی حرفی از پرسشهای اصلی نیست
بهنظر میرسد که دولت حسن روحانی باید در مدت باقیمانده تا انتخابات دوازدهم، فکری جدی به حال شکاف موجود دولت و ملت کند. مسائل واقعی مردم با دغدغههای ذهنی آقای رئیسجمهور و کابینهاش فاصله زیادی دارد. طبیعی است که اگر جلوی طرح نگاههای انتقادی گرفته شود و سخنرانی منتقدان در دانشگاهها لغو شده و به رسانههای منتقد هم اجازه طرح پرسش داده نشود، مهمترین پیامد این انسداد سیاسی، بیاعتباری دولت در میان افکارعمومی و دور ماندن دولتیها از واقعیتهای جامعه است.
در نشست خبری اخیر رئیسجمهور، جز یک روزنامه منتقد، هیچ رسانهای که مطالبات اقشاری که همراهی کمتری با دولت دارند را مطرح نکرد. هیچ رسانهای فرصت پیدا نکرد از وضعیت وامدهی بانکها بپرسد. هیچ رسانهای از وضع بورس یا اوضاع موسسات مالی ورشکسته و کارخانه ها و کارگاه های تولیدی تعطیل شده چیزی نپرسید. هیچ رسانهای صدای تولیدکنندگانی نشد که میخواهند بدانند رونق غیرآماری و واقعی چه زمانی به اقتصاد بازمیگردد؟ طبیعی است وقتی این مطالبات مطرح نشود، نمیتوان انتظار داشت نشست خبری رئیسجمهور نکات جذابی برای افکارعمومی داشته باشد.
فرصتی که روحانی راحت از دست داد
با این همه، حسن روحانی تا کمی بیش از 100 روز دیگر، باید به همه این سوالات پاسخ داده و زمانی که کمپین تبلیغاتی خود را راه بیندازد، میبایست، همه شبهات موجود را پاسخ دهد. روحانی باید بداند که دیگر نمیتواند با ادبیاتی انتقادی، همه مشکلات را به گردن دولت قبل انداخته و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.
اگر رئیسجمهور از فرصت نشستهای خبری و نطقهای تلویزیونی استفاده میکرد و کمی به انتقادات مطرح درباره عملکرد دولتش پاسخ میداد، کاری سادهتر در انتخابات در پیش داشت، اما در حال حاضر بهنظر نمیرسد که روحانی زمینه را برای پاسخگویی به انتقادات آماده کرده باشد و معلوم نیست بتواند در چند هفته مانده تا انتخابات 96 به همه پرسشهای واقعی مردم پاسخ دهد. در حوزه سیاست خارجی، اقتصاد، سیاست داخلی، ورزش، آسیبهای اجتماعی و... سوالاتی جدی وجود دارد که تیم رسانهای دولت باید اجازه بدهد این پرسشها با رئیس دولت در میان گذاشته شود، چراکه در نبود توضیحات کافی رئیسجمهور، افکارعمومی ممکن است احساس کند، مسائل اصلی زندگی آنها برای رئیسجمهور دغدغه نیست.
تیم رسانهای دولت باید به حسن روحانی یادآوری میکرد که فرصتهایی مانند نشست خبری با حضور رسانهها و پخش مستقیم از شبکههای مختلف تلویزیونی، فرصتی است که رقبای انتخاباتی سال آینده وی در اختیار ندارند. بنابراین او میتوانست از این فرصت استفاده کرده و با طرح موضوعات انتقادی و پذیرش برخی اشکالات، زمینه را برای تخلیه انتقادات و کاهش حساسیتهای عمومی نسبت به کارنامه دولت فراهم میکرد. با این وجود روحانی از این فرصت بهره نگرفته و در این نشست تنها به یک رسانه منتقد اجازه طرح پرسش داد و در عوض مانند نشستهای قبلی، منتقدان را به تمسخر گرفت و بهجای پاسخ کارشناسی به انتقادات، سعی کرد از کنار موضوعات انتقادی بهسادگی عبور کند. رفتاری که بیتردید کار او در جریان رقابتهای انتخاباتی را سخت میکند و حتی ممکن است افکارعمومی را به واکنش منفی واداشته و نتیجه رقابتهای 96 را بهگونه ای تغییر دهد که خوشایند رئیسجمهور و استراتژیستهای رسانهای نزدیک به وی نباشد.
*علی رضائی