دیدبان
سال 2017، سال متفاوتی برای پایتخت فرهنگی جهان اسلام خواهد بود؟

ظرفیت های مشهد؛ از گردشگری زیارت تا مقابله با تروریسم

ظرفیت های مشهد؛ از گردشگری زیارت تا مقابله با تروریسم

به گزارش دیدبان، با آغاز سال 2017 میلادی، مشهد رسما عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام را یدک می کشد. عنوانی جهانی برای شهری که پایتخت معنوی ایران محسوب می شود. اما چنین عنوان هایی تا چه اندازه می تواند به ظرفیت سازی جهانی شهر مشهد کمک کند؟

در نگاه اول، نفس انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام، عنوانی برازنده برای شهری است که مهد تشیع به شمار می رود. مشهد از دیرباز شهر مهمی در مکتب شیعه بوده و از آنجا که مدفن تنها امام معصوم شیعیان در ایران است، مورد توجه ایرانیان و شیعیان جهان به شمار می رود. بنابراین بدیهی است که انتخاب این شهر می تواند فرصت مناسبی برای توسعه فرهنگ رضوی مبتنی بر آموزه های اهل بیت (ع) باشد.

با این همه، سوال اینجاست که آیا آنطور که باید، برای استفاده از ظرفیت های این نامگذاری تلاش شده و توجه جهانیان به مشهد، به عنوان یک مرکز فرهنگی در تمدن اسلامی، جلب شده است؟

برای پاسخ به این سوال می توان در چهار سطح، موضوع انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام را مورد توجه قرار داد:

1) در سطح شهروندان مشهدی: در لایه اول، ابتدا باید شهروندان مشهدی اهمیت این عنوان را دریافته و احساس کنند که این نامگذاری بر سرنوشت آنها به طور مستقیم و یا غیرمستقیم اثر گذاشته است. تجربه جهانی نشان می دهد که معمولا کلانشهری هایی که از این دست عناوین بهره مند می شوند، با جذب بودجه و امکانات بیشتر، فرصت میزبانی جشنواره ها و میتینگ های جذاب کشوری، منطقه ای و یا جهانی را می یابند که این خود به کاهش مشکلات آن شهر کمک می کند. با این وجود سوال اینجاست که سیاستگذاران ملی، چه برنامه ریزی خاصی برای تخصیص بودجه و یا امکانات به مشهدی ها داشته و می خواهند چگونه شهروندان پایتخت فرهنگی جهان اسلام را نسبت به مواهب این نامگذاری آشنا کنند؟ آیا در سال 2017 مثلا قرار است اقدامات فرهنگی ویژه ای در این شهر صورت گیرد؟ قرار است پروژه های زیربنایی خاصی به ثمر برسد و یا دست کم قرار است گردشگری مذهبی رونق بگیرد؟ اینها سوالاتی است که در سطح ملی و یا استانی باید به آن پاسخ داده شود تا انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام، محدود به یک اسم بی مسمی نشود.

2) در سطح ملی: انتظار این است که در سطح ملی، افکارعمومی نسبت به ظرفیت های فرهنگی شهر مشهد حساس شده و این مطالبه از مسئولان صورت گیرد تا توجه بیشتری به این ظرفیت ها شود. مدتهاست که مشهد از مشکلاتی چون حاشیه نشینی، آلودگی هوا، ترافیک، فقدان زیرساخت های مناسب شهری و مسائلی از این دست رنج می برد. این مشکلات برازنده شهری نیست که می تواند پایتخت فرهنگی جهان اسلام باشد. مشهد به عنوان یک شهر زیارتی، در رقابت با شهرهای بزرگ دیگر جهان اسلام به این موقعیت دست یافته و بنابراین باید عزمی ملی به وجود آید تا با کاستن از مشکلات این شهر، مشهد به جایگاه مناسب ملی خود دست یابد. معرفی رسانه ای ظرفیت های مشهد برای سرمایه گذاری، برنامه ریزی برای توسعه نقش مشهد در دیپلماسی فرهنگی کشور، کمک ویژه دولت و مجلس برای تخصیص ردیف بودجه مستقل شهر مشهد برای پاسخ به نیاز زائران و نیز باور به ملی بودن شهر مشهد، ازجمله ضرورت های سیاستگذاری فرهنگی سال 2017 در سطح ملی است.

3) اهمیت مشهد در جهان اسلام: در سطح منطقه ای نیز انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام حائز اهمیت است. مشهد، مهد فرهنگ رضوی و فرهنگ رضوی، نماد فرهنگ شیعی است. فرهنگی مبتنی بر عقلانیت و معنویت که از هرگونه افراطی گری مبراست. این فرهنگ، بهترین وسیله برای مبارزه فرهنگی با تندروی در جهان اسلام است. بنابراین همه دولت های اسلامی که نگران رسوخ تفکر تروریستی در کشور خود هستند، می توانند با تکیه بر فرهنگ رضوی، اسلام ناب که مرزبندی آشکاری با اسلام تروریستی دارد را ترویج کرده و مشهد را شهری بدانند که می تواند به آن ها برای مبارزه با افراطی گری و خشونت دینی، کمک کند. در زمانه ای که داعش، نماد فرهنگ اسلامی معرفی می شود و اقدامات تحریک آمیز این گروه در نابودی میراث تاریخی و سوزاندن کتاب ها و اعدام نخبگان، به نام اسلام نوشته می شود، معرفی مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام، آبرو بخشیدن به سرزمین های اسلامی و فرصتی برای معرفی اسلام واقعی است که جهان اسلام نباید آن از آن غفلت کند.

4) مشهد، شهری بین المللی: در نهایت، در سطح جهانی هم مشهد می تواند به عنوان یک نماد و نشان فرهنگ اصیل شیعی، معرفی شود. برنامه ریزی برای جذب گردشگر از سرتاسر جهان و تکیه رایزن های فرهنگی ایران در کشورها مختلف بر اهمیت شهر مشهد، می تواند از مشهد فرصتی برای ارتقای دیپلماسی عمومی ایران ساخته و نشان دهد که شهرهای ایران، پررونق و جذاب، نشانی از سرزندگی دینی دارند و این موضوعی است که در جهان خالی از معنویت امروز، می تواند الهام بخش باشد.

بنابراین انتخاب شهر مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام، یکبار دیگر نشان می دهد که اگر سیاستگذاران، نگاه های تمرکزگرایانه خود را کنار گذاشته و به ظرفیت های همه شهرهای ایران توجه کنند، آنگاه می توانند ضمن کاهش بار موجود بر دوش تهران، توان کشور را متناسب با ویژگی هر شهر کشور، توزیع کرده و به این ترتیب زمینه توزیع مناسب جمعیت را فراهم آورند.

چه اشکالی دارد که اگر در سال 2017 که سال معرفی فرهنگ مشهد به همه جهان است، زمینه برای برگزاری جشنواره های مهم فرهنگی مانند جسنواره فیلم فجر در مشهد مهیا شود؟ چه مانعی وجود دارد اگر به طور نمادین، در این سال تصمیمات مهم فرهنگی در سطح وزارت ارشاد یا شورای عالی انقلاب فرهنگی در مشهد گرفته شود؟ چه می شود اگر رسانه ها در این سال، صفحات ویژه ای را به معرفی مشهد و کمک به رفع مشکلات این شهر بزرگ اختصاص دهند؟ چرا نباید در سال 2017 میلادی، تسهیلات ویژه ای برای سفر به مشهد تخصیص یابد؟

مشهد، شهری ملی و متعلق به همه ایرانیان است. اگر همین یک گزاره، در سال 2017 به یک باور عمومی تبدیل شود، آن وقت می شود امیدوار بود که انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام، توانسته نقش مهمی در کاهش چالش های پیش روی پایتخت معنوی ایران ایفا کند.

نویسنده:مصطفی انتظاری هروی

پایگاه رصد

مرتبط‌ها

آتش به اختیار با خشاب بصیرت انقلابی

خورشید‌ بی‌غروب امام خمینی(ره)

اختیارات پیامبر و امامان معصوم (ع)

عزاداری حسینی؛ امتداد سیاست خارجی جمهوری اسلامی

نهادینه‌سازی آموزه‌ مهدویت برای کودکان

رابطه سختی و آسانی در قرآن/ ما به چه کسانی بدهکاریم؟