به گزارش دیدبان،1. شب سال نو میلادی، ترکیه داغدار شد، استانبول شب خونینی را پشت سر گذاشتو همه از این موضوع هراسان شدند. گزارشهای اولیه حاکی از مجروح شدن چندین نفر بود. مهاجمان دو فرد مسلح بودند که وارد باشگاه «رینا» شدند و بهصورت تصادفی(رندمی) شروع به تیراندازی کردند.براساس این گزارش، مهاجمان لباس بابانوئل به تن داشتند و گفته میشود که یکی از آنها داخل ساختمان مخفی شده است و پلیس تلاش میکند با طراحی عملیاتی وارد باشگاه شود. دقت در این واژگان مهم است. «کسانی با لباس بابانوئل به کلوب شبانهای حمله کردند و بهصورت تصادفی 35 جوان را کشتند» و چندین تن را نیز زخمی کردند و از پای درآوردند.
2. کسانی با لباس بابانوئل وارد کلوب شدهاند و به عملیات تروریستی دست زدهاند. این بدین معنی است که در آینده باید شاهد تغییر فرمت و شکل تروریستها، از تروریستهایی با خصوصیات خاص و نشانههایی شبیه داشتن جلیقهی انفجاری به تروریستهایی با نمادهای غربی باشیم. اتفاقی که نقطهی عطف آن کشتار فرانسه با کامیون و زیر گرفتن یکصد و چند نفر و متعاقباً اینبار در استانبول خودنمایی کرده است. این موضوع یعنی تروریستها هر لحظه در حال تغییر چهرهی خود هستند. اینگونه نیست که همیشه قربانیان خود را داخل استخر آب خفه کنند یا با آتش و بنزین آنها را بسوزانند. نمادهای آنها و نحوهی نمایش دادنشان با آنچه پیشتر وجود داشته، متفاوت است.
3. چرا کلوب شبانه؟ این اتفاق میتوانست در جای دیگری بیفتد، اما چرا تروریستها این مکان را انتخاب کردهاند؟ این موضوع دلایل متعددی دارد، اما شاید یکی از مهمترین دلایل آن به پتانسیل سروصدای این محافل برگردد. یکی دیگر از دلایل این موضوع نیز به حساسیت و آسیبپذیری جامعه نسبتبه این محافل برمیگردد.
گفته شده در کلوب شبانه استانبول که مشهور به «رینا» است، نزدیک به ششصد نفر حضور داشتهاند و در حال جشن و شادی شب سال نو بودهاند. جوانانی که در این محافل بودهاند، اکثراً پیرو فرهنگ غربی هستند. بنابراین در رسانههای غربی نیز سروصدای زیادی به پا خواهد کرد.
لذا تروریستها با انتخاب دقیق جامعهی هدف خود تلاش کردند تا بیشترین میزان پروپاگاندا را برای خود بههمراه داشته باشند. موضوعی که در ظهور نسل جدید تروریستهای بینالمللی و سازمانیافته بهوضوح قابل رؤیت است؛ یعنی موضوع رسانهای شدن اقدامات تروریستی و برقراری ارتباط تنگاتنگ با رسانهها که مبدع آن نیز گروه تروریستی داعش بوده است. این گروه بیشترین تلاشش این بوده است که بیش و پیش از هر چیز اعمال خود را ماهیتی رسانهای بخشد تا بدینترتیب هم وحشت عمومی ایجاد کرده و پیشاپیش مردم را از حضور احتمالیاش بترساند و هم بازنمایی از قدرت خود ارائه دهد که معمولاً وجود ندارد یا کمتر از آن میزانی است که بازنمایی میشود.
مسئلهی بازنمایی رسانهای اقدامات تروریستی اخیراً توسط تحلیلگران امور اجتماعی و رسانهای مورد بررسی قرار گرفته است. محور اساسی این تز نیز این است که رسانه مهمترین ابزار برای بسیج افراد و ایجاد تأثیر در ابعاد اجتماعی است. بهطور خاص وقتی در رسانههای غربی کشته شدن جوانان حاضر در کلوب شبانه در شب سال نو میلادی بازنمایی میشود، بدین معنی است که همهی جوانان جامعهی غربی از این موضوع مطلع میشوند، این هم سبب فرستادن پیام برای آنهایی است که مخالف این اقدامات هستند و هم آنهایی که مخالف برگزاری کلوبهای شبانه و ترویج فرهنگ غربی هستند. دستهی اول را با وحشت و ترس مواجه میکند و برای دسته دوم راهنمای عمل تروریستی میفرستد.
چرایی حمله به ترکیه؟
سؤالی که در این بین ممکن است به وجود آید، این است که چرا ترکیه اسیر این موضوع شده است؟ برای یافتن پاسخ، بایستی به اتفاقاتی که در چند هفتهی اخیر افتاده است، نگریست.
1. ترکیه طی روزها و هفتههای گذشته برای آتشبس در سوریه، در کنار روسها در حال رایزنی بوده است؛ آتشبسی که همهی گروههای سیاسی بهجز نصرهی سابق و داعش را دربرمیگیرد. برای سوریه که نیمدهه است اسیر نزاعهای خونین و خیابانی بوده است، اینیک امتیاز است که یکی از بزرگترین حامیان تروریستها گروههای معارض را تشویق به آتشبس میکند.
چرا گرایش ترکیه بهسمت آتشبس اهمیت دارد؟
الف)ترکیه از داعش نفت میخرید و طبق گفتهی رسانهها و مقامات روس، این کشور کانتینرهای نفت را که در صفهای بسیار طولانی راهی ترکیه شدهاند را خریداری کرده و بدینصورت از تروریستها حمایت کرده است.
برای مثال، در دورهای که ترکها و روسها بر سر سرنگونی جت روسی باهم اختلاف داشتند، روسها بارها از این موضوع پرده برداشتند. ولادیمیر ایسایف، کارشناس انستیتو کشورهای آسیا و آفریقای دانشگاه دولتی مسکو، اعلام کرده بود:«آمریکا و غرب در مورد فروش نفت بهوسیلهی تروریستهای داعش به ترکیه چشمپوشی میکند. ترکیه که کشور عضو ناتو است، در سه سال اخیر بهطور منظم از گروه تروریستی داعش نفت خریداری کرده و نفت خام با تانکرهای نفتکش به این کشور حمل میشود.آمریکا و غرب از این تجارت غیرقانونی اطلاع دارند، اما هواپیماهای آمریکایی به کاروانهای کامیونهای نفتکش حامل نفت داعش به ترکیه حمله نمیکنند.» کارشناس روس گفته بود:«این واقعیت نشان میدهد که آمریکا خواهان نابودی داعش نیست و میخواهد این گروه تروریستی منابع مالی برای تأمین فعالیتهای خود به دست آورد.»
موضوعی که کاخ سفید در اظهاراتی مضحک با رد آن، بیان داشته بود که بزرگترین مصرفکنندهی نفت داعش دولت سوریه است. آمریکاییها با مخالفت با این موضوع، دائم بیان میکردند که «بزرگترین مصرفکنندهی نفتی که داعش اقدام به فروش آن میکند، دولت سوریه است.» اما برای همه مشخص بود که ترکیه خریدار اصلی نفت داعش است.
از دیگر سو، آنها با قاچاق انسان و اعضای بدن انسان کسب درآمد میکنند. برکات قارس، کارشناس ترکیهای، در اینباره گفته که فعالیت باندهای قاچاق بدن انسان چیز جدیدی در ترکیه نیست و سالهاست که باندهای صهیونیستی درحال تجارت کلیه و کبد هستند، ولی پس از تحولات سوریه این فعالیت تشدید شده است.بنابراین گزارش، برخی از پزشکان با تابعیتهای مختلف در درمانگاههایی که توسط باندها قاچاق اعضای بدن در مناطق مرزی سوریه با ترکیه ایجاد شدهاند، فعالیت میکنند.
برکات قارس تأکید کرد که خودش سه سوری را که برای درمان از جسر الشغور به ترکیه آمده بودند، در بیمارستانی دیده که بدون کلیه هستند و بدنشان بهشدت عفونت کرده است.یک زن سوری در حلب در اینباره گفته است که یکی از نزدیکانشان که تحت فشار وادار به جدا شدن از ارتش سوریه و پیوستن به نیروهای ارتش آزاد شد،پس از زخمی شدن در یکی از درگیریها در منطقهی «الهلک» با آمبولانس برای درمان به ترکیه رفت و پس از چند روز کشته شد. زمانی که جسد وی را تحویل گرفتیم، پی بردیم که او کلیه ندارد.[1]
ب) از سوی دیگر، با قاچاق میراث فرهنگی سوریه درآمد چشمگیری را به جیب زده است. وزیر فرهنگ سوریه در دیدار با هیئتی رسانهای از مصر در دمشق گفته بود: «کشورهای منطقهای و غربی به قطعنامهی 2199 شورای امنیت درخصوص حمایت از میراث فرهنگی سوریه عمل نمیکنند، طوری که دستگاه اطلاعات ترکیه با داعش در سرقت آثار باستانی ما و قاچاق آن همکاری میکند.»[2]
ج) نهایتاً با آشوبزا کردن سوریه، تمام توریستها را بهسمت کشور خود روانه کرده است. سوریه یکی از کشورهای توریستپذیر بود. وجود آثار باستانی و شهرهای بسیار قدیمی شبیه به پالمیرا، سبب جذابیت توریستی این کشور شده بود و این موضوع برای ترکها که کشور خود را تنها پذیرای توریستهای سایر کشورها میدیدند، چندان خوشایند نبود.
2. بدون تردید ترکیهیکی از صحنهگردانان اصلی منازعات خیابانی و کشتار نزدیک به نیممیلیون نفر در سوریه بوده است. این را تاریخ ثبت خواهد کرد. ترکیه با اعلام حمایت از نیروهای همپیمان خود تا میتوانست بر ناآرامی و تشدید اوضاع در سوریه افزود. حمایتهای ترکیه از این گروهها، که نهتنها میانهرو نبودهاند، بلکه با نگاهی به کارنامهی برخی از آنها مثل مصلح کردن کودکی سیزدهساله نشاندهندهی اوج حماقت ترکها نیز بوده است. حمایت چشمبسته از گروههای وحشی،در این نزدیک به شش سال، سبب شده است تا رسیدن به یک راهحل بادوام در سوریه دشوار باشد.
این آشوبها برای ترکیهی اردوغان چه پیامی دارد؟
1. بریده شدن دستهی چاقو
ترکیهی اردوغان باید بداند حاصل حمایت کورکورانه از عدهای وحشی، چیزی جز بریده شدن دستهی چاقو نخواهد بود. اساساً گروههای افراطی خالقانشان را زود فراموش میکنند. ترکیه نمیتواند خود را از این وحشیها جدا کند. اینک این وحشیها بخشی از ترکیه هستند، بخش لاینفک. بخشی از ترکیه که بهواسطهی اقدامات اشتباه اردوغان ایجاد شده است.
2. اردوغان و لزوم درمان مازوخیسم
ترکیه نیاز دارد تا رهبرانش پختگی بیشتری داشته باشند. مثلاً همین چند روز پیش بود که اردوغان دوباره مواضعش را تغییر داد و بیان داشت شواهدییافته است که نشان میدهد آمریکا و ائتلاف تحت امر او به گروههای تروریستی از جمله داعش و کردها کمک میکند. اولاً بیش از هزار بار سیاستمداران و تحلیلگران از وجود این شواهد، سخن گفتهاند؛ آنهم نه سخن، بلکه ارائه دادهاند و این کشف بزرگ اردوغان نیست. ثانیاً و بهراستی باید دید که اردوغان از چه بیماریای رنج میبرد که مدام مواضع خود را تغییر میدهد. از خاطر نبردیم که همینیک سال پیش بود که سوخو 24 روسی را متلاشی کرد و پا در یک کفش کرد که همهی کسانی که میگویند ترکیه در سوریه مداخله میکند، اشتباه میکنند.
باز به خاطر داریم که بعد از تحریم روسیه، شروع به فرستادن پیامهایی به روسها و عذرخواهی کرد. سپس با وقوع کودتا از آمریکاییها شاکی شد، مجدداً به آنها نزدیک شد و گفت اگر به اتحادیهی اروپا نیاید، درهای اروپا را بهسمت مهاجران میگشاید. حالا که غرب رسوای میدان سوریه شده، ادعا میکند شواهدی از کمک این همپیمانان قدیمی و وثیق دارد. بهراستی این جاهطلب قدرت را چه میشود که به این راحتی تغییر موضع میدهد؟ تو گوییهیچوقت سخنان قبلی را بر زبان نیاورده است.البته مهمتر اینکه ترکیهی اردوغان اسیر تناقضها شده است و البته فقدان یک رهبری منسجم و صادق در آن به چشم میخورد.
3. فهم دقیق از دوستی و دشمنی
غربیها با ترکیه بهقدری بازی کردند که اردوغان را در شناسایی دوستی و دشمنی دچار اشتباه محاسباتی کردند. ترکها گمان کردند که سوریه، ایران، عراق و روسیه دشمنانشان هستند و غرب دوستی وثیق برای آنها بهشمار میرود. ترکها باید بدانند همپیمانان غربیشان ثبات این کشور را نمیخواهند. امید که اردوغان که از مازوخیسم رنجر میبرد نیز این موضوع را بفهمد، وگرنه کشورش را به پاکستان دوم تبدیل خواهد کرد.
فرجام سخن
اتفاقات شب سال نو میلادی در استانبول، که منجر به کشته شدن 35 نفر از جوانان ترک در یک کلوب شبانه شد، یک تلنگر در کنار چندین و چند تلنگری است که به اردوغان زده شده است. در این یادداشت تلاش شد به چیستی انجام این اقدامات توسط تروریستها بهعنوان یک موضوع جذاب رسانهای در دورهای که بهشدت دچار شکست شدهاند، اشاره شود. همچنین به چرایی و علل انجام این اقدامات در این برههی زمانی اشاره و بیان شد که آتشبس سوریه میتواند یکی از این علل باشد. ترکیه در هفتههای اخیر با روسیه وارد مذاکراتی برای ایجاد آتشبس در سوریه شده است و این برای تروریستها که ترکیه نقش پدرخواندهشان را داشته است، چندان خوشایند نیست و این اتفاق میتواند در قالب انتقام از ترکیه بررسی شود.
نهایتاً به پیامهای این اتفاق برای ترکیه اشاره شد. بیان شد که ترکیه در فهم الگوی دوستی و دشمنی خود دچار اشتباه شده و ضروری است که اردوغان نسبتبه این موضوع علم پیدا کند که غرب و همپیمانان غربی او چندان هم بهدنبال ترکیهی باثبات نیستند.
منبع: برهان