دیدبان

نشست سه جانبه مسکو با حضور وزیران خارجه ایران روسیه و ترکیه

 نشست سه جانبه مسکو با حضور وزیران خارجه ایران روسیه و ترکیه

حزب عدالت و توسعه از سال 2002 در ترکیه به قدرت رسید و موضوع قابل تامل اظهار نظر های برخی کارشناسان در خصوص سیاست ها و اهدافی است که این حزب بعد از پیروزی در دستور کار خود قرار داده است .

با نگاهی گذرا به رفتار حزب عدالت و توسعه میتوان حرکت به سمت سیاست های نو عثمانی گری را مهمترین ویژگی آنها دانست که در میان سیاست های مختلف آنکارا خود نمایی می‌کند.

ترکیه همواره خواستار مطرح کردن خود به عنوان بازیگری چند وجهی و منبع قدرتی موثر در منطقه بوده است و حالا بسیاری از کارشناسان معتقدند که ترکها حتی با حمایت از شکل‌گیری گروه های تروریستی مانند داعش و النصره به دنبال بازیگردانی در این بحران و ایفای نقش چند وجهی خود در منطقه بوده اند.

حالا اما بعد از گذشت پنج سال از بحران تروریستی در سوریه که بعدها آتش آن عراق را نیز در بر گرفت  ترکیه به عنوان یکی از اعضای نشست سه جانبه در مسکو حضور یافته است. حضوری که مطمئنا نه به عنوان یکی از اضلاع قدرت برای حل بحران بلکه به عنوان یک کشور بحران‌زده و نماینده برخی از آتش‌افروزان دیروز و استمداد‌طلبان امروز در سوریه انجام شده است. این نشست که بعد از پیروزی حلب و اطمینان آنکارا از فتح این استان مهم سوریه به دست ارتش و نیروهای مقاومت با همراهی روس ها برگزار شد این بار ترک ها را بر خلاف موارد گذشته نه تنها با استیصال به این جلسه سوق داد بلکه حامل پیام مهمی چون فاصله آنکارا از داعش و القاعده و نزدیکی آنها به ایران و روسیه و در نهایت سوریه بود.

در شرایطی که هنوز درک و اطلاع درستی از توافقات و متن این جلسه در دسترس رسانه‌ها نیست اما برخی کارشناسان مسائل بین الملل حضور ترکیه را در این نشست عبور اردوغان از داعش و تمایل آنکارا به سمت طرف های متحد دولت قانونی سوریه و این سوی جبهه درگیری تحلیل می‌کنند.

مطمئنا سوالی که در اینجا مطرح میشود به چگونگی ارتباط اردوغان و داعش و اثبات این مسئله بر میگردد که میتواند ذهن مخاطب را به خود مشغول کند. چگونه وقتی ارتباط اردوغان با آنها به اثبات نرسیده است سخن از جدایی و اینگونه تحلیل ها به میان آمده است؟

برای بررسی این مسئله باید به کمی قبل برگشت. بعد از آنکه جنگنده روسیه از سوی ترک ها مورد هدف قرار گرفت و در زمانی که رابطه مسکو و آنکارا دچار چالش و تنشی جدی شد، اسنادی در خصوص ارتباط خانواده اردوغان با گروه تروریستی داعش و معاملات نفتی و اقتصادی میان آنها منتشر شد.

از سوی دیگر ناظران مسائل بین الملل معتقدند که آنکارا همواره به عنوان بستری مطمئن و امن برای برگزاری جلسات و تجمع سران حزب بعث عراق به رهبری طارق الهاشمی معاون فراری و اسبق رییس جمهور عراق مطرح بوده است. جلساتی که به دنبال آن مناطق مختلفی در عراق و سوریه از سوی گروهی تکفیری داعش اشغال و بحران گسترده سوریه ، عراق را در برگرفت که ترکش های آن امنیت اروپا را نیز به چالش کشید.

اما وصول اهدافی که ترکیه و حزب عدالت و توسعه به عنوان یکی از اضلاع موثر و مهم در شکل گیری داعش و حمایت از القاعده دنبال می‌کرد از توان آنها خارج و مطمئنا آنکارا نمی‌توانست همه خواسته های این گروه ها را با این حجم عظیم برآورده سازد. به همین خاطر چیزی نگذشت که عربستان سعودی به همراه قطر و امارات به عنوان پشتوانه اقتصادی و بستر ایدئولوژیک عناصر مسلح تروریست، رژیم صهیونیستی به عنوان حامی آموزشی و میدانی و ایالات متحده به عنوان بازیگردان و حامی بین المللی این طرح جایگاه خود را پیدا و شروع به نقش آفرینی کردند.

از مهمترین اهدافی که آنکارا در پروژه تروریسم تکفیری در غرب آسیا دنبال می‌کرد ایجاد بحران وجنگ و ناامنی در مناطق مختلف عراق و سوریه که در نهایت با این بهانه  به حضور فیزیکی ارتش ترکیه منجر شود بود. ترکیه با بهانه وجود تهدیدات امنیتی و وجود تروریست های مسلح به دنبال حضور در مناطق شمالی عراق و سوریه و استفاده از منابع نفتی و در واقع اشغال غیر قانونی و الحاق مناطق شمالی این دو کشور با شکل قانونی بود.

این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که ترک ها معتقد بودند اگر امکان الحاق و اشغال مناطق توسط خودشان میسر نشود خللی در پروژه و منافع آنکارا ایجاد نمی‌کند. این بحران میتواند زمینه ساز خلافت داعش و سیطره تکفیری‌ها بر این مناطق باشد. پروژه ای که به دنبال آن مناطق مذکور با یک دولت تروریستی و پایتختی معین به همراه جمعیتی سنی مذهب بیش از هر کشوری به ترک ها تمایل دارد و میتواند بهترین بستر برای فعالیت و نفوذ اقتصادی اردوغان باشد.

از سوی دیگر ترک ها می توانند با ایجاد چنین شکافی ارتباط ایران و عراق و سوریه و در نهایت حزب الله را دچار یک چالش کرده و از گسترش ایدئولوژی اسلام انقلابی ایران جلوگیری کنند.

چشم انداز اجرای این پروژه در کنار افزایش نفوذ ترکیه در منطقه میتواند محصولات دیگری چون بهره برداری از اهرمی موثر و مهم برای سرکوب کردها و مدیریت چالش های امنیتی نشات گرفته از بحران کردی در ترکیه را فراهم آورد.

برخی کارشناسان مسائل بین الملل معتقدند در نظر ترکیه ارتباط با داعش بازی برد برد تلقی میشد. در صورت حمایت اردوغان از داعش و تثبیت موضع اشغالی از سوی این گروه تروریستی میتواند مسیر خط لوله گاز ترکیه را کوتاه و از امتیاز دهی آنکارا به کشورهای اردن و سوریه نیز جلوگیری کرد. در تعریف جدید خط لوله گاز ترکیه از عربستان به سرزمین های داعش و در نهایت ترکیه میرسد که برای ترک ها امتیاز قابل توجهی است.

در این بازیگری چند وجهی ترک ها علاوه بر تامین نیاز های خود نیاز های غرب و آمریکا و از همه مهمتر تامین امنیت رژیم صهیونیستی نیز در نظر گرفته شده بود که علاوه بر تامین منافع آنها سطح توقعات و امتیازگیری اردوغان را نیز افزایش داده و توان حزب عدالت و توسعه را در راستای اجرای سیاست های نوعثمانی گرایی تقویت میکرد.

اما حالا حضور ترکیه در نشست سه جانبه و ارئه تحلیل های مختلف در خصوص تمایل ترک ها به متحدان دولت قانونی سوریه و جدایی از داعش ریشه در علل مختلفی دارد که هرکدام نفسیری طولانی و تحلیلی جدا می‌طلبد.

اما در کل  بعد از مسئله کوبانی و شکست داعش در منبج توان رزمی این گروه تروریستی در برآورده ساختن خواسته های حامیان خود با تزلزل رو به رو شد. این در حالی است که پیروزی در حلب و فتح این استان به مثابه تیر خلاصی بر پیکره گروه های تروریستی به شمار میرود و فرماندهان میدانی که در نبرد با تکفیری ها کارنامه مثبتی از خود به جای گذاشته اند بر این باور هستند که یکی از دلایل حضور ترک ها در نشست مسکو، شکست داعش و گروه های مورد حمایت آنکارا در تامین اهداف از پیش تعیین شده آن‌ها  است. موضوعی که علاوه بر جدایی ترک ها از داعش، حتی به صورت موقت بیانگر این مسئله است که مذاکرات دیپلماتیک تنها زمانی موفق است که با تحولات و پیروزی میدانی همراه باشد.

یکی دیگر از دلایل جدایی ترک ها از داعش پیوستن هزاران شهروند ترکیه به تکفیری ها و سرایت تهدید به داخل خاک این کشور است. عملیات های متعدد تروریستی تاییدی بر مدعاست.

از دیگر اهداف جدایی ترک ها از داعش عدم سرکوب کردها و مدیریت بحران کردی در جنوب ترکیه است. با شدت گرفتن بحرات تروریستی تکفیری در عراق و سوریه نه تنها کردها تضعیف و نابود نشدند بلکه با حمایت سرویس های غربی و کشورهای اروپایی توانستند توان خود را ارتقاء دهند و به جایی برسند که رودر روی ترک ها بایستند.

کردها توانستند با حمایت آمریکا که خود برای کنترل آنکارا از سوی واشنگتن طراحی شده بود به بهانه مقابله با داعش و تروریست های تکفیری به سواحل غربی رود فرات ورود پیدا کنند که بار امنیتی شدیدی را برای ترکیه به همراه داشت.

ترکیه و حزب عدالت و توسعه با مشاهده این مسائل و شکست پروژه گروه های تکفیری از یک سو و همچنین غرق شدن در باتلاق تجاوز رسمی به خاک سوریه از سوی دیگر بر آن شد تا با فاصله گرفتن از داعش تمایل بیشتری به حل بحران سوریه بر سر میز سه جانبه مسکو نشان دهند که این موضوع خود به تنهایی بیانگر توان جمهوری اسلامی ایران و روسیه را به عنوان اثرگذارترین بازیگران غرب آسیا و شکست پروژه نو عثمانی ترک ها است.

گروه سیاسی نسیم آنلاین

 

 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن