وقتی سرباز فرهنگی لیبرال سرمایه داری از وجود گورخوابها احساس شرمساری می کند، واژه «شرمساری» دچار بحرانمعنا شده و شرمسار می شود! آقای اصغر فرهادی بعد از سال ها فیلم سازی متناسب با ذائقه دشمنان انقلاب اسلامی و دشمنان مستضعفین عالم که مسببین اصلی وضعیت کنونی ظلم، نابرابری و بی عدالتی در جهان هستند، ناگهان از دیدن تصاویر گورخواب ها برآشفته، دست به قلم برده و احساس شرمساری کرده است!
چقدر این احساس شرمساری، انسان را یاد نگرانی های کدخدایان جنایتکار از نقض حقوق بشر در جهان می اندازد! نمی دانم انگیزه آقای فرهادی از این نامه نگاری چیست ولی باید به وی یادآوری کرد که اینگونه احساس شرمساری، شما را از جاده صاف کنی نفوذ تفکر ضدبشریِ لیبرال سرمایه داری، مُنزّه نمی کند و از جایگاه متهم مبرّا نمی سازد!
هنوز نسل انقلابی ها در ایران ریشه کن نشده که امثال آقای فرهادی داعیه دار حمایت از مستضعفین و محرومین باشند. هر جا گشایش و رفاهی برای مردم ایجاد شده و مشکلی از مستضعفی برطرف شده نتیجه تفکر و مدیریت انقلابی بوده است. همانقدر که مسئولین غربزده و اشرافی در ایران مسبب وضعیت نابرابر فعلی هستند، همانقدر هم سربازان فرهنگی غرب در جایگاه متهم قرار دارند.
مسئولیت وضعیت کنونی فقر و نابرابری در ایران بر عهده کسانی است که از انقلاب دور شده و خود را در جایگاه مزدوران سیاسی و فرهنگیِ غرب قرار داده اند و نیز بر عهده اربابان و کدخدایان همین افراد است که سال هاست از همه ابزارهایشان برای ضربه زدن به مردم ایران استفاده کرده اند!
آقای فرهادی شما به مأموریت خود در تولید فیلم های ضدفرهنگی و مورد پسند اربابان غربی ادامه دهید و به فکر اسکار باشید، گور خواب ها و کارتن خواب ها نیاز به دلسوزی امثال شما ندارند! اگر قرار بر احساس شرمساری کردن در مواردی این چنینی در میان اهل هنر باشد این احساس، شایسته و برازنده کسانی همچون ابوالقاسم طالبی است که از بزرگترین کشتار بشری در جهان و نقش اربابان اسکار در آن خالصانه احساس شرمساری کرد و با ساخت فیلم یتیمخانه ایران، آن را فریاد زد، تا مردم مظلوم ایران، آگاه و مراقب باشند که ایران دوباره با نقش آفرینی سربازانِ وطنیِ کدخدا، یتیمخانه نشود!
*حمید رضا شاه نظری