به گزارش دیدبان، محمد صفری طی یادداشتی در روزنامه سیاست روز نوشت: عربستان سعودی دست از دشمنیهای خود علیه جمهوری اسلامی ایران برنداشته بلکه به این خصومتهای دیوانه وار افزوده است.
شاید در عرصه رسانهای و لفاظیها و یاوهگوییهای سران و مسئولین سعودی سکوت دیده میشود و از سخنان سخیف و بیارزش فردی مانند عادلالجبیر وزیر خارجه رژیم سعودی مدتی است خبری نیست و شایعه برکناری او به خاطر شکست رد سیاستهای این وزیر در قبال جمهوری اسلامی ایران داغ است، اما در عرصه عمل آنها در تلاش هستند تا بتوانند روزنهای بیابند و اندکی از شکستهای خود را بکاهند. علیرغم این که رژیم آلسعود پس از اتفاق حمله مشکوک به سفارت خود در تهران روابط سیاسی با ایران را قطع کرد و به تبع آن روابط اقتصادی و سفر حج نیز لغو شد، اما کشورهای حوزه خلیجفارس مانند امارات، قطر، کویت و عمان همچنان روابط سیاسی خود را با ایران قطع نکردهاند هر چند برخی از آنها سطح روابط را تا کاردار کاهش دادند، اما آن چیزی که توقع پادشاهی رژیم سعودی بود، همراهی کامل کشورهای عربی منطقه در قطع رابطه با ایران بود.
شورای همکاری خلیجفارس گرچه در نشستهای خود سعی داشته است به گونهای ایران را در بیانیههای خود محکوم کند، اما هیچگاه جرأت نداشته که یک تصمیم عملیاتی در حوزه سیاسی علیه ایران بگیرد و دست به قطع روابط دیپلماتیک بزند.
یکی از دلایلی که عربستان سعودی طعم افول روزهای نفوذ و تأثیر خود در میان کشورهای عربی را میچشد، قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران و سیاست خیرخواهانه و مردمداری او در منطقه است.
در شرایطی که هماکنون چهار کشور عربی منطقه با دخالتهای آلسعود درگیر جنگی سنگین هستند، ایران در کنار مردم این کشورها ایستاده و با حمایتهای مادی و معنوی خود توانسته کمکهای بزرگی را به آنها ارائه دهد تا جایی که از سقوط این کشورها به دست گروههای «تروریستی - تکفیری - وهابی» جلوگیری کند.
سوریه و عراق نماد مقاومت اسلامی مقابل هجمهای است که رژیمهایی همچون آلسعود، ترکیه و برخی دیگر از سران مرتجع عربی منطقه طرح فروپاشی و براندازی، نابودی و اشغال آنها را به دست تکفیریهای وهابی در سر داشتند، اما این رؤیا محقق نشد، بلکه با مقاومت مردم و ارتش این دو کشور، شکستهای مرگبار تروریستها، آل سعود را هم با شکست روبهرو ساخته است.
سران سعودی که اکنون روابط پنهان خود را با رژیم اسرائیل آشکار کردهاند و دیگر ابایی از آشکار شدن آن ندارند، در راهی گام نهادهاند که دستورات آن از سوی آمریکا، انگلیس و اسرائیل دیکته شده است.
سفر نخستوزیر انگلیس به منطقه و سخنرانی او در جمع سران مرتجع عربی در حمایت از آنها و علیه جمهوری اسلامی ایران هم نمیتواند نقطه قوتی برای برخی سران کشورهای عربی باشد.
حتی سخن اشتون کارتر وزیر دفاع آمریکا که گفته است به حمایت از کشورهای عربی منطقه با هدف مقابله با ایران ادامه میدهیم، نمیتواند آنها را برای ایجاد یک اتحاد علیه کشورمان بسیج کند.
اگر همه کشورهای حوزه خلیجفارس هم جمع شوند و یک شورای همکاری ضد ایران تشکیل دهند و همه نیروهای مسلح آنها با هم یک ارتش ائتلافی ایجاد کنند، باز هم توان آنها در مقابل قدرت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران که از حمایت مردمی برخوردار است، توان ایستادگی نخواهد داشت.
قابلیت ارتش عربستان و ائتلافی که علیه مردم مظلوم یمن به راه انداخته است به خوبی نمایان شد. آنها حتی توان جنگ با یک کشور کوچک، فقیر اما سلحشور و دلاور را ندارند، حملات کور و جنایتکارانه آلسعود به مردم یمن تنها به قصد کشتار و خونریزی انجام میشود، چرا که وحشت و بزدلی در وجود سربازان سعودی این اجازه را به آنها نمیدهد تا در جنگ رو در رو حاضر شوند.
سوریه و عراق اراده کردهاند تا آخرین نفرات سربازان تفکر وهابیت را به هلاکت برسانند. دست و پا زدنهای ملک سلمان در سفر به کشورهای عربی منطقه برای همراه کردن آنها در جلوگیری از شکست در سوریه، عراق و یمن است.
حلب و موصل در آستانه آزادی از چنگ تروریستهای تکفیری قرار دارد و این اتفاق بسیار برای آلسعود و رژیم صهیونیستی ناگوار و تلخ است. این تلخکامی در روزهای آینده بیشتر هم خواهد شد. آنگاه کشورهای اقماری عربی منطقه با درک واقعی از قدرت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران، آلسعود را تنها خواهند گذاشت و اضمحلال این رژیم سفاک سرعت خواهد گرفت.
جبهه بزرگ مقاومت اسلامی و ارتش اسلام در منطقه شکل گرفته است و هیچ راه گریزی هم از دست انتفام عدالت آن برای رژیمهایی چون سعودی و صهیونیست وجود ندارد. اندیشه و تفکر انقلاب اسلامی بدون زور، تأثیر خود را گذاشته است و روبه فزونی است.
منبع: سیاست روز