دیدبان
سریع القلم و سوالاتی که پاسخ نمی دهد؛

کنکاشی بر تناقضات عقل منفصل دولت!

کنکاشی بر تناقضات عقل منفصل دولت!

حالِ اقتصاد کشور زیاد خوب نیست. شاید مهمترین گزاره به کار رفته توسط شخص رئیس جمهور برای حل مشکلات اقتصادی کشور را بتوان همین جمله کوتاه و پرمفهوم تلقی کرد:"تحریم ها باید از بین برود تا مشکل آب خوردن مردم حل شود." امید است که اقتصاد کشور وارد بحران نشود، با این وجود؛ در این زمینه اشاره به چند موضوع ضروری به نظر می رسد.

اول آنکه تاکید بیش از حد بر مسئله رفع تحریم ها برای حل تمامی مشکلات اقتصادی کشور (حتی آب خوردن مردم!) از کجا نشأت می گیرد؟ و دوم آنکه ره آورد حاکمیت این نوع تفکر بر دستگاه اجرایی کشور چه خواهد بود؟ آنگونه که بارها گفته شده است، برای فهم مبانی فکری رویکردهای سیاسی و اقتصادی دولت باید به متن کتابهای محمود سریع القلم رجوع کرد. سریع القلم یگانه راه پیشرفت کشور را قرار گرفتن در مدار توسعه غربی می پندارد و بر این باور است که هر چیزی که مانع پیوستن ما به منظومه اقتصاد جهانی شود، ضدتوسعه و سزاوار طرد شدن است. حتی اگر آن مسئله، مفاهیمی چون "استقلال ملی" و "فرهنگ بومی" باشد! در این نگاه؛ "استقلال" مفهومی منسوج و مربوط به قرون گذشته معرفی شده، هضم در فرهنگ اومانیستی و لیبرال غرب، مسئله ای در راستای رسیدن کشور به توسعه و پیشرفت تلقی می شود.

این گزاره، درواقع ترجمه قرن بیست و یکمی از همان عبارت معروف سیدحسن تقی زاده، روشنفکر غربزده دوران انقلاب مشروطه و حکومت پهلوی است که معتقد بود:" ما باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شویم." تفکری که البته به گواهی تاریخ؛ مردم ایران در برابر آن ایستادند و برای مقابله با غرب، فرهنگ غربی و دنباله روهای آنان در داخل کشور بهای گزافی را در سراسر دوران انقلاب مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت و سپس پیروزی انقلاب اسلامی پرداختند. سریع القلم خواه ناخواه بر طی کردن مسیری پافشاری می کند که در آن نشانی از عزت ملی، استقلال و آزادی نیست! او که خود تحصیل کرده غرب است البته معتقد است که تنها دیدگاه وی عقلانی و منطقی است. سریع القلم در سراسر متن کتاب "عقلانیت و آینده توسعه یافتگی ایران" می خواهد این مسئله را به مخاطب خود القا کند که تاکید بر حراست از مفاهیمی همچون فرهنگ ملی، استقلال ملی و مخالفت با فرهنگ غرب، ویژگی های یک انسان معقول نیست!

وی برای تئوریزه کردن نفی استقلال در فضای کنونی روابط بین الملل اما راه دیگری را برمی گزیند. چنانکه مفهوم استقلال را مسئله ای تاریخ گذشته و مربوط به برهه ای تاریخی معرفی می کند: "ما در دنیا لفظ، مفهوم و تعبیری به نام استقلال اصلاً نداریم. استقلال تعبیری است که در دهه ی 1950 میلادی کشورهای آفریقایی برای دوره ی استعمارزدایی استفاده می کردند. مفهومی بود که مؤثر افتاد و در کسب حاکمیت ملی برای ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی مفید بود، اما امروز لغت استقلال کاربرد ندارد. لغتی که کاربرد دارد، حاکمیت است." از نگاه سریع القلم؛ مبارزه کنونی کشورهای آفریقایی علیه شرکتهای چندملیتی غربی که سرگرم چپاول منابع طبیعی و معادن آن کشورها هستند، مفهومی ندارد. با این وجود؛ سریع القلم آفریقایی نیست، لذا تنها برای توسعه یافتگی ایران نگران است!

با این وجود؛ سریع القلم به عنوان عقل منفصل دولت یازدهم در کنار افرادی همچون اکبر ترکان و دیگر مهره های اقتصادی دولت همچون مسعود نیلی در برابر چند تناقض بزرگ قرار دارند. آنها همواره سعی دارند از بیان صریح انتخاب وابستگی از دوگانه ناگزیر استقلال-وابستگی و انتخاب ذلت از دوگانه ناگزیر عزت-ذلت طفره بروند. نتیجه جهت گیری فکری و عملیاتی آنها اما چیزی غیر از این نیست. تاکیدات مکرر رهبر انقلاب برمسئله استقلال در دو سال اخیر ناظر به وجود همین نگاه انحرافی و ویران کننده در برخی افراد نزدیک به دولت است. آنگونه که در جریان سخنرانی خود در مراسم ارتحال امام(ره) می فرمایند:" استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملّت؛ این معنای استقلال است. اینکه بعضی در زبان یا در شعار دنبال آزادی‌های فردی باشند امّا علیه استقلال کشور حرف بزنند، این یک تناقض است... متأسّفانه کسانی هستند که تئوری‌سازی می کنند برای نفی استقلال کشور، استقلال را گاهی به انزوا معنا میکنند، گاهی به این عنوان که امروز استقلال کشورها یک ارزش به حساب نمی‌آید، قلم‌زنی میکنند و حرف میزنند... این یک غلط بزرگ، یک خطای بسیار مهم و خطرناک است. امام معتقد به استقلال کشور بود... دشمن ما در طول این سالها، بسیاری از فعّالیّتهایی که علیه کشور ما و ملّت ما کرده است برای این بود که خدشه‌ی در استقلال به‌وجود بیاورد؛ چه تحریم، چه تهدید، اینها استقلال را هدف گرفته‌اند."

واقعیت آن است که هر فردی که کمترین آگاهی از مناسبات حاکم بر روابط بین الملل داشته باشد، به خوبی می داند که حرف زدن از نفی استقلال ملت ها چیزی جز توهین به آنها و زمینه سازی استعمار آن کشور نخواهد بود. باید از افراد قائل به این نگاه پرسید که به راستی اگر همین حرف های به ظاهر علمی را به رئیس جمهور آمریکا، چین،  انگلستان و دیگر قدرتهای اقتصادی بزرگ دنیا ارائه دهید، از شما خواهند پذیرفت؟ چگونه است که همین قدرتهای اقتصادی بزرگ که کعبه آمال این افراد به شمار می روند، کوچکترین اهانت به استقلال ملی خود را برنتافته، حاضرند بر سر آن به چالش با نزدیکترین شریکان تجاری خود بپردازند؟ همه اینها سوالات بی پاسخی است که معتقدین به تز توسعه برون زا باید پاسخ دهند، البته اگر پاسخی وجود داشته باشد!

 

* محسن عفتی

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن