تلاش برای حذف شعارهای استکباری یکی از توطئه های دشمن به منظور عملیاتی کردن پروژه نفوذ است، در این میان برخی نیز با ساده انگاری گمان می کنند که دیگر دوره مخالفت و دشمنی با قدرت های جهان همچون آمریکا تمام شده است، حال آنکه به اعتقاد «حجت الاسلام دکتر احمد رهدار» که رئیس موسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی فتوح اندیشه است، این مبارزه هیچ گاه تمام نمی شود. وی در ادامه به سوالات خبرنگار دیدبان در این ارتباط پاسخ گفته است.
* تاکنون نفوذ دشمن در عرصه های فرهنگی نظام اسلامی به چه شکلی بوده است؟
باید ماجرای نفوذ دشمن را در ذیل مفهوم جنگ نرم تلقی کرد، این جنگ نرم اگرچه طی دهه های اخیر در ادبیات ما تولید و وارد شده اما کارکرد آن در طول منازعات قومی و قبیله ای وجود داشته و تا به امروز ادامه دارد ولی به صورت مصداقی در تجربه نظام اسلامی باید منافذ بروز و ظهور آن را در ذیل مفهوم تهاجم فرهنگی دید و مصادیق بارز این نفوذ امروز همین تهاجم فرهنگی است. نفوذ دنیای غرب و آمریکا تنها به حوزه فرهنگ اختصاص ندارد بلکه تمرکز دشمن بر روی تمامی بخش هاست ولی بدون تردید بخش فرهنگ بیش از سایر حوزه ها شاهد این نفوذ و تهاجم دشمن بوده است در واقع تمامی نفوذهایی که دشمن در بخش های مختلف انجام می دهد، جنبه فرهنگی نیز دارد. گاهی بیگانگان به واسطه تاسیس شرکت ها و بنگاه های اقتصادی در ایران جریان نفوذ را دنبال می کنند یعنی در عین اینکه ظاهر بیرونی این شرکت ها مثل تمامی شرکت های دیگر است اما در داخل آن کارهای دیگر صورت می گیرد، در بخش امنیتی و نظامی نیز نفوذهای مختلفی از سوی دشمن صورت می گیرد و نزدیک شدن زنان رئوسای سایر کشورها به همسران خانواده های مسئولان داخل کشور یکی دیگر از راه های نفوذ است که به شکل امنیتی و نظامی بروز پیدا می کند اما ماهیت فرهنگی نیز دارد. از طرف دیگر پروژه نفوذ علم نیز جدی است و تقریبا خطرناکترین و پایدارترین نفوذ است، در این زمینه استادان دانشگاه مباحثی را تدریس می کنند که بر مبنای مبانی غربی طراحی شده است، جالب تر اینکه این مباحث را به گونه ای تدریس می کنند که انگار نفع تمامی دانشجویان در یادگیری این مباحث است. متاسفانه دانشگاه های ما کمتر در خدمت انقلاب بودند به همین علت بیشتر در معرض نفوذ بیگانگان قرار دارند، نفوذ در حوزه علم، فرهنگ ما را نیز تحت تاثیر قرار می دهد زیرا آنچه در قالب باورها و علوم دینی به دانشجویان ما تدریس می شود، ایدئولوژی و مسیر فکری و ذائقه آنان را تغییر می دهد.
*در حال حاضر و در شرایط فعلی چه خطرات فرهنگی انقلاب اسلامی را تهدید می کند؟
ببینید همه ما می دانیم که آمریکایی از اول انقلاب دشمن ما بوده اند، در همین ارتباط در ماجرای پسا برجام، رهبری تاکید کردند که باید مسئله نفوذ را جدی گرفت زیرا امروز نفوذ و خطرات فرهنگی زیادی انقلاب ما را تهدید می کند و آن نفوذ اندیشه هاى بیگانه است، این اندیشه ها گاه از سوی دشمنان ما تبلیغ می شود و گاهی نیز از ناحیه دوستان و عناصر داخلی بروز و ظهور پیدا کرده و به منصه ظهور می رسد. این اندیشه خطرناک است لذا اینکه مقام معظم رهبری بر موضوع نفوذ تاکید می کنند از همین جا نشات می گیرد، همه ما می دانیم دولت و ملت ایران و آمریکا دشمنی یکدیگر را در خودآگاه خود دارند آنگاه در چنین شرایطی بعضی از روزنامه ها و افراد سیاسی موضوع برجام را به گونه ای در سطح مطبوعات تحلیل می کنند که انگار برجام آغاز دوره ای جدید است برای اینکه شعارهای استکباری و مرگ بر آمریکا حذف شود. متاسفانه برخی ها تصور می کنند که تعامل با آمریکا یعنی دوستی با این کشور در حالی که این واژه به معنای دوستی نیست، به طور مثال ما با روسیه و انگلیس ارتباط داریم و رابطه خود را حفظ کرده ایم اما این کشورها دوست ما نیستند بنابراین نباید به محض به کار بردن واژه تعامل، آمریکا را دوست خود تلقی کنیم. متاسفانه در قضیه برجام سیاست این گونه پیش رفت در حالی که این مسئله غلط است، اینکه برخی افراد به ویژه بعضی رسانه ها با تصور و اندیشه غلط، زمینه نفوذ غرب و آمریکا را در داخل کشور فراهم کنند، سبب می شود در یک مقیاس وسیعی، بدنه اجتماعی ماچنین بپندارد که مخالفت و ستیزه نظام اسلامی با دشمن تمام شده و دوره دوستی فرارسیده در صورتی که این امر اشتباه است و بیش از همه به نفوذ غرب کمک می کند.
*آیا ارزش دوستی با امریکا بیشتر از استقلال و آزادی و عزت اسلامی است؟
خیر هرگز این مسئله یعنی دوستی با آمریکا بیشتر از استقلال، آزادی و عزت اسلامی ارزش ندارد، ضمن اینکه به هیچ وجه نباید آمریکا را دوست خود تلقی کنیم، آنهایی هم که در این مسیر حرکت کرده و تلاش می کنند با فضاسازی و بوجود آوردن یک جو روانی، این کشور را دوست ملت ما نشان دهند، خیانت بزرگی مرتکب شده اند زیرا هیچ گاه مخالفت ما با قدرت های بزرگ تمام نمی شود. اینکه شهردار تهران بیلبوردهای مرگ بر آمریکا را در سرتاسر شهر نصب کرده و بعد یک عده مطبوعات اصلاح طلب بیایند و بگویند چرا این بیلبوردها نصب شده با ایدئولوژی و آرمان های ما در تضاد است، این حماقت و ساده اندیشی است اگر بخواهیم به افراد برگزار کننده مراسم روز قدس و 22 بهمن فشار بیاوریم که پلاکاردهای مرگ بر آمریکا را نیاورند، این گونه اقدامات به معنای اتخاذ سیاست های سطحی و بداندیشانه است، نمی توان آن دشمنی را که در مقیاس بنیان های فرهنگی با دنیای استکبار پیدا کرده ایم را از طریق یک قرارداد مدل برجام برای همیشه تمام کنیم. به عنوان مثال مگر می شود، جمعیت ایران خیانت آمریکایی ها و کودتای 28 مرداد و نوژه را فراموش کنند؟ بله امکان دارد که در یک مقطعی چشم ها بسته شوند و قلم ها شکسته شوند اما این گونه نیست که ذهن ها بسته شود، بالاخره کسانی که مجبور به سکوت بوده اند، لب از لب بازخواهند کرد و حقایق را مطرح می کنند.
*چرا غرب و آمریکا همواره تلاش کردند تا از دریچه فرهنگ به کشور ما نفوذ کنند؟
چون فرهنگ مهمترین مسئله در نظام اسلامی است، انقلاب ما انقلابی فرهنگی بوده و دشمن از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال رخنه در این حوزه بوده است. وقتی دشمن به فرهنگ یک کشور حمله کند یعنی می خواهد ساختار و ایدئولوژی آن کشور را نرم نرمک از طریق بکارگیری ابزارهای متعدد تغییر دهد.
چقدر ناآگاهی و بی اطلاعی مردم و خواص در نفوذ دشمن نقش دارد؟
نقش زیادی دارد متأسفانه برخی مردم و خواص از شرایط امر اطلاع و آگاهی دقیقی ندارند این در حالی است که همواره یکی از اشتباهات این دولت این بود که مردم را از شنیدن و دانستن برخی امور محروم کرد، بی تردید دولتمردان ما باید شرایطی را فراهم می کردند که مردم بتوانند به صورت روزانه از مراکز هسته ای بازدید داشته باشند تا وقتی گفته می شود، فلان مرکز هسته ای را تعطیل می کنیم، بی خیال نباشند، مردم ما باید بدانند که سالهاست فرزندان این آب و خاک خون دل خوردند تا به فناوری هسته ای دست پیدا کردیم قطعا اگر میزان این آگاهی ها در جامعه افزایش پیدا می کرد، امروز همین آگاهی و درک بالای مردم می توانست پشتوانه و سرمایه ای حمایتی برای تیم مذاکره کننده ما محسوب شود اما این اتفاق نیفتاد.
با ابراز تاسف باید عنوان کنم که امروز علیرغم تمام شعارهایی که داده می شود، با حاشیه روی و دروغ روبرو هستیم و گاهی برخی پروژه ها با چنین رویکردهایی پیش می رود، همین رویکردها زمینه نفوذ را برای دشمن فراهم می کند و این ها باعث می شود، حساسیت ما بیشتر شود وگرنه اگر در یک فضا، سیاست تعامل صادقانه را پی می گرفتیم و همزمان آمریکایی ها را دشمن خود می دانستیم، وضعیت متفاوت بود اما امروز تمام دنیا به ما فشار آورده اند که این دشمنی را از بین ببرند که در این قضیه تعمدی در کار است و برخی دست های پنهان تلاش دارند تا آگاهی بخشی ما را مسدود کنند، در این وضعیت صد البته که ما مشکوک می شویم، در این میان رهبری هم عنوان می کنند که نگران نفوذ هستند لذا باید به شکل حداکثری نسبت به قضیه دوستی با آمریکا حساسیت ایجاد کرد. پذیرفته شدن برجام یک مسئله است اما اینکه در فضای پسابرجام اجازه ندهیم دشمن ما را بیشتر تحقیر کند، مسئله دیگری است، در متن برجام آمده که در قلب راکتور اراک باید بتن ریخته شود، آیا راه تعطیل کردن و بستن بتن ریختن است؟ ما از همه متخصصان سوال کرده ایم و آنها عنوان کرده اند که تعطیلی راکتور اراک با انجام عملیات فنی قابل انجام است و نیازی به بتن ریختن نیست بنابراین این موضوع را غربی ها و آمریکایی ها مطرح کرده اند تا نظام و ملت ما را مسخره کنند و این مسائل ما را نگران می کند، نگرانی از این بابت که نکند مسئولان ما نسبت به نفوذ فرهنگی نیز همین قدر بی تفاوت باشند. اکنون مسئولان ما به آمریکایی ها خوش بین هستند و در حرف ها و سخنرانی هایشان، بوی دشمنی با آمریکا احساس نمی شود و بدون شک باید از این مسائل ترسید.