دیدبان
امیرحسین یزدان پناه

سودای شکست خورده رقص شمشیر!

سودای شکست خورده رقص شمشیر!

به گزارش دیدبان،تاچندسال پیش بسیاری از سیاستمداران جهان تلاش می کردند تا به نحوی خود را به شاهزاده های سعودی نزدیک کنند و با آن ها رقص شمشیر کنند؛ دلارهای نفتی فراوان، وجود بزرگترین ذخایر نفت،  دارا بودن جایگاه  یکی از اصلی ترین متحدان غرب در منطقه خلیج فارس، مبادلات نظامی چند میلیارددلاری که عربستان را به کشور دارنده چهارمین بودجه نظامی  در دنیا  تبدیل کرده است و … از جمله علت های آن تلاش ها بود.
دوره ای که تحولات منطقه نشان می دهد به پایان رسیده است، یا اگر بخواهم دقیق تر بگویم دارد به پایان می رسد. خیلی از آنچه درسطور بالا به عنوان مزیت های عربستان اشاره شد، اکنون دیگر تبدیل به معادلات پیچیده شده است.گزارش های اقتصادی نشان می دهد که دیگر از آن دلارهای نفتی مثل گذشته خبری نیست. دو روز پیش نیویورک تایمز درگزارشی از شرایط نا به سامان اقتصاد عربستان سخن گفت: «کسری بودجه 100 میلیارد دلاری در سال گذشته، کاهش 25 درصدی ذخایر ارزی عربستان طی 2 سال، افزایش استقراض از بانک‌های خارجی و… ریاض را مجبور کرده تا حقوق و مزایای مردم و کارمندان کشورش را کاهش دهد و…». این همه ماجرا نیست. عربستان دیگر کشوری نیست که غربی ها به راحتی بتوانند با آن قراردادهای نظامی میلیاردی امضا کنند. کشوری که نیویورک تایمز سال گذشته آن را «پدرداعش» و «داعش سفید» توصیف کرده بود، ماه پیش، چند هفته پس از آن که از قرارداد 80 و چند میلیارد دلاری آمریکا برای فروش تسلیحات با عربستان گزارش هایی منتشر شد، جنگنده هایش ،بیمارستانی در یمن را بمباران کردند، اتفاقی که به شهادت 19 بیمار بی گناه منجر شد و حتی عفو بین الملل را وادار به واکنش کرد: «فروش تسلیحات به عربستان باید متوقف شود.» این موضوع همزمان شد با فشارها بر کشورهای اروپایی به خصوص آمریکا و همچنین فشارهای  آمریکا برای توقف قراردادهای تسلیحاتی با عربستان سعودی.

سال گذشته هم پارلمان اروپا قطعنامه‌ای تصویب کرده بود  که طی آن خواستار معرفی تحریم‌های تسلیحاتی علیه عربستان سعودی شده بود.  معادلات پیچیده روابط این کشور با غرب هم از آن دست پرونده هایی است که موضوع اظهارنظر درمحافل خبری و تحلیلی است.

هرچند به نظر می رسد قانون «جاستا» که به شهروندان آمریکایی  که در ماجرای 11 سپتامبرآسیب دیده اند یا کسی را از دست داده اند  اجازه می دهد از عربستان سعودی برای جبران خسارت های خود شکایت کنند، شاید تکلیف غرب را با این کشور تاحدودی روشن کند.
اهمیت این قانون آنجاست که رسما پای «حکومت» عربستان را به ماجرای  11 سپتامبر باز می کند. تاحالا 15 تبعه عربستان متهم انجام عملیات های تروریستی در برج های منهتن و سایر حملات سال 2001 بودند و می شد این طور گفت که پای حکومت عربستان به ماجرا کشیده نشده اما قانون جاستا دراین باره حرف مهم تری زد و حتی اگر هیچ شکایتی نشود بازهم  بر اساس این قانون  عربستان سعودی متهم آن واقعه است و باید خسارت بدهد.
آمریکایی ها شاید امروز حتی بگویند سعودی ها متحد  خوبی نیستند چرا که تحولات این روزهای دریای سرخ و سواحل یمن آمریکا را وادار به واکنش نظامی علیه ارتش مردمی یمن کرده است. این یعنی نوع رفتار عربستان در منطقه به نحوی  است که ممکن است پای واشنگتن را به یک بازی نظامی خطرناک باز کند؛ چیزی که دولتمردان آمریکا در شرایط فعلی  از آن ابا دارند. فقط غرب نیست که معادلاتش با عربستان پیچیده شده؛ اروپایی ها هم همین شرایط را دارند.
ژانویه 2016 لوبلاگ در گزارشی به مقایسه روابط اروپا با ایران پرداخت و نوشت:« مداخله سعودی ها در یمن توسط یک قطعنامه پارلمان اروپا در سال 2015 مورد بررسی قرار گرفته بود. قطعنامه به شدت انتقادی دیگری هم درباره نقش سعودی ها در گسترش وهابیت در سراسر جهان و مقایسه آن با آموزه های داعش است….اما در دوره مشابه، پارلمان اروپا هیچ قطعنامه انتقادی از ایران نداشته است… اروپا به توافق هسته ای ایران به عنوان اقدامی که موجب ایجاد روابط سازنده با ایران می شود، نگاه می کند.» این نگاه در سند راهبردی که کمیته روابط خارجی این اتحادیه هفته گذشته درباره ایران مصوب کرد هم دیده شد؛ سندی که هرچند تعریض های حقوق بشری مداخله جویانه درباره ایران داشت اما به قول «الدار ممدوف» در گزارش 3 روز پیش «لوبلاگ» ،اروپا در سند خود «برخلاف عبارت کلیشه ای “سیاست های مخرب منطقه ای ایران” که همیشه دیده می شد،به تلاش های تهران جهت متوقف کردن داعش در عراق اشاره کرده بود.» اروپا برخلاف عربستان که کشورها را به قطع رابطه با ایران تحریک می کند (تلاشی که موفقیتی درپی نداشته) در سند راهبردی خود تاکید کرده که «به نفع تمامی منطقه است که اقدام به عادی سازی روابطشان با تهران کنند.» سعودی ها در منطقه هم شرایط مناسب گذشته را ندارند و یکی از جدیدترین شکست های آن به پایان رسیدن دوره ماه عسل با مصر است. قاهره که تا چند ماه پیش با عربستان فالوده می خورد حالا در ماجرای سوریه به ایران و روسیه نزدیک شده، رئیس جمهورش از تریبون سازمان ملل مواضعی نزدیک به مواضع مسکو و تهران درباره سوریه مطرح می کند و سامح شکری وزیرخارجه اش به رغم عصبانیت سعودی ها با محمد جواد ظریف دیدار و گفت و گو می کند و در مذاکرات لوزان درباره سوریه نیز با نظر ایران به سوئیس می رود. همه این اتفاقات، نه دریک دهه بلکه طی چند ماه برای عربستان رخ داده است.
آن ها در این چند ماه 1- مغضوب اروپا و افکار عمومی غرب شده اند؛2- اقتصادش رو به زوال می رود؛ 3- تبدیل به یک متحد پر ریسک برای آمریکا شده؛ 4- سنگرهایش در منطقه را  کم کم از دست می دهد.
این تحولات بجز تحولات میدانی سوریه و یمن است؛ تحولاتی که عربستان را به مهره ای بازی خورده که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد بدل کرده است و بر همین اساس برخی تحلیل گران معتقدند این مهره درحال حذف و شاهزاده هایی که روزی خیلی ها می خواستند با آن ها رقص شمشیر کنند، اکنون سودای شکست خورده را کابوس می بینند و چون منطق ندارند ممکن است دست به هر اقدامی بزنند؛ به همین دلیل است که به نظر می رسد کماکان باید با صبر و طمانینه و تامل با رفتارهایش مقابله کرد.

منبع:پایگاه رصد

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن