دیدبان
«دیدبان» گزارش می دهد؛

الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ راهبردی ترین پادزهر نفوذ!

الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ راهبردی ترین پادزهر نفوذ!

به گزارش دیدبان، تبیین و تدوین "الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" به عنوان یکی از مهمترین دغدغه های دلسوزان انقلاب اسلامی در طی سالهای اخیر مطرح بوده است. مسئله ای که برای اولین بار با تولید ادبیات بدیع و گفتمان ساز رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در تاریخ 25 اردیبهشت 1386 به دایره واژگان محافل علمی-رسانه ای جامعه ایران اضافه شد. لب مطلب رهبر انقلاب اسلامی در این زمینه؛ وجود تفاوت های ماهوی الگوی پیشرفت مورد نیاز یک جامعه اسلامی با الگوهای توسعه اقتصادی وارداتی، غیربومی و غربی بود. ما در این گزارش بر آنیم تا شرحی کوتاه از منظومه فکری رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در باب مدل های مختلف توسعه  ارائه کنیم. اول آنکه بر اساس منظومه فکری رهبر انقلاب؛ فرایند تحقق اهداف انقلاب اسلامی در پنج مرحله مختلف قابل حصول خواهد بود. مرحله اول، «انقلاب اسلامی» و مرحله دوم نیز «تشکیل نظام اسلامی» است. لذا انقلاب اسلامی، هم اکنون از این دو مرحله عبور کرده ­است. ایشان مرحله سوم تحقق اهداف انقلاب را «تشکیل دولت اسلامی» می­دانند که انقلاب اسلامی هم ­اینک در این گام قرار دارد. معظم له، مراحل چهارم و پنجم را «تشکیل کشور اسلامی» و «شکیل دنیای اسلامی» می دانند.

رهبر انقلاب اسلامی با نفی دنباله روی محض از کشورهای شرقی و غربی در مقوله پیشرفت، معتقدند مسائل مربوط به جوامع انسانی همچون قوانین علوم پایه و محض نیستند که در هر کشور و جامعه ای جواب واحد و مشخصی را در پی داشته باشند. ایشان معتقدند: "پیشرفت برای همه‏ی کشورها و همه‏ی جوامع عالم، یک الگوی واحد ندارد. پیشرفت یک معنای مطلق ندارد؛ شرایط گوناگون -شرایط تاریخی، شرائط جغرافیائی، شرایط جغرافیای سیاسی، شرایط طبیعی، شرایط انسانی و شرایط زمانی و مکانی- در ایجاد مدل­های پیشرفت، اثر میگذارد. ممکن است یک مدل پیشرفت برای فلان کشور یک مدل مطلوب باشد؛ عیناً همان مدل برای یک کشور دیگر نامطلوب باشد. بنابراین یک مدل واحدی برای پیشرفت وجود ندارد که ما آن را پیدا کنیم، سراغ آن برویم و همه‏ی اجزاء آن الگو را در خودمان ایجاد کنیم و در کشورمان پیاده کنیم؛ چنین چیزی نیست."(2)

این دیدگاه؛ درواقع نقطه مقابل دیدگاهی است که با نگاه تک بعدی و پوزیتویستی به مسائل انسانی معتقد است برطبق اصول توسعه که امروز به صورت قانونی خدشه­ناپذیر درآمده است، نیل به توسعه­یافتگی تنها و تنها از رهگذر پیوستن به منظومة اقتصاد و سیاست جهانی محقق خواهد شد! نتیجه ی طبیعی حاکمیت این نوع نگاه تقلیدی چیزی جز هضم و از بین رفتن استقلال فرهنگی و سیاسی کشور نخواهد بود. نگاهی انحرافی که معتقد است ائتلاف با هیچ مجموعة جایگزینی مانند کشورهای شرقی یا جهان اسلام هم نمی­تواند جایگزین رابطه با غرب شود. لذا عادی­سازی رابطه با غرب تنها گزینة پیش­روی کشور برای نیل به توسعه است! محمود سریع القلم از مهمترین طرفداران این نوع نگاه توسعه ای وابسته و استعماری به حساب می آید. نگاهی که البته ترجمه ای مدرن و امروزی از نظام مستشاری دوران قاجار و پهلوی است.

با این وجود؛ یکی از مهمترین وظایف تعریف شده در مرحله تشکیل دولت اسلامی، تبیین و تعیین الگوی صحیح برای پیشرفت کشور در ابعاد مختلف خواهد بود. رهبر فرزانه انقلاب از آن روی که معتقدند "کارهای بزرگ از ایده‌پردازی آغاز می شود."(2)، کلید ایده پردازی در زمینه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را شخصاً در سال 1386 در جمع دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد زدند. ایشان در تبیین لزوم تدوین الگوی بومی برای پیشرفت کشور می فرمایند: "ما باید پیشرفت را با الگوی اسلامی - ایرانی پیدا کنیم. این برای ما حیاتی است. چرا میگوئیم اسلامی و چرا می گوییم ایرانی؟ اسلامی به خاطر اینکه بر مبانی نظری و فلسفی اسلام و مبانی انسان‌شناختی اسلام استوار است. چرا می گوییم ایرانی؟ چون فکر و ابتکار ایرانی، این را به دست آورده؛ اسلام در اختیار ملت­های دیگر هم بود. این ملت ما بوده است که توانسته است یا می­تواند این الگو را تهیه و فراهم کند. پس الگوی اسلامی ایرانی است. البته کشورهای دیگر هم از آن، بدون تردید استفاده خواهند کرد؛ همچنانی که تا امروز هم ملت ما و کشور ما برای بسیاری از کشورها در بسیاری از چیزها الگو قرار گرفته، اینجا هم یقیناً این الگو مورد تقلید و متابعت بسیاری از ملتها واقع خواهد شد."(3)

آیت الله خامنه ای با درک برنامه غرب برای تحمیل الگوهای توسعه ای مورد نظر خود به کشورهای اسلامی و همچنین سعی در الگوسازی از اسلام سکولار! و معرفی آن به کشورهای منطقه و جهان، مسئله تدوین الگوی بومی پیشرفت را مطرح نموده اند. رهبر انقلاب در تبیین چرایی مخالفت با الگوهای توسعه غربی می فرمایند:" آنچه که موجب میشود ما الگوی غربی را برای پیشرفت جامعه‌ی خودمان ناکافی بدانیم، در درجه‌ی اول این است که نگاه جامعه‌ی غربی و فلسفه‌های غربی به انسان - البته فلسفه‌های غربی مختلفند؛ اما برآیند همه‌ی آنها این است - با نگاه اسلام به انسان، بکلی متفاوت است؛ یک تفاوت بنیانی و ریشه‌ای دارد. لذا پیشرفت که برای انسان و به وسیله‌ی انسان است، در منطق فلسفه‌ی غرب معنای دیگری پیدا می­کند، تا در منطق اسلام. پیشرفت از نظر غرب، پیشرفت مادی است؛ محور، سود مادی است؛ هرچه سود مادی بیشتر شد، پیشرفت بیشتر شده است؛ افزایش ثروت و قدرت. این، معنای پیشرفتی است که غرب به دنبال اوست؛ منطق غربی و مدل غربی به دنبال اوست و همین را به همه توصیه می­کنند. پیشرفت وقتی مادی شد، معنایش این است که اخلاق و معنویت را می­شود در راه چنین پیشرفتی قربانی کرد. یک ملت به پیشرفت دست پیدا کند؛ ولی اخلاق و معنویت در او وجود نداشته باشد. اما از نظر اسلام، پیشرفت این نیست. البته پیشرفت مادی مطلوب است، اما به عنوان وسیله. هدف، رشد و تعالی انسان است."(4)

بعد دیگر منظومه فکری رهبر انقلاب در زمینه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اما به تجربیات تاریخی پیروی کشورهای دیگر جهان از الگوهای توسعه غربی بازمی گردد. تجربیات تاریخی در این زمینه نشان می دهد که پیروی کشورهای دیگر از نسخه های توسعه غربی باعث تزلزل اقتصادی آنها در اثر به وجود آمدن کمترین بحران اقتصادی در غرب، هضم فرهنگ بومی و ملی آنها در فرهنگ غربی و تغییرات وسیع در سبک زندگی مردم آن کشورها گردیده است. به صورتی که کشورهای حوزه جنوب شرق آسیا که با پیروی از نسخه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، مدل توسعه اقتصادی غربی را در پیش گرفته اند، به علت رشد بادکنکی اقتصادی و ناپایداری اقتصاد آنها به ببرهای کاغذی معروف شده اند. افزایش حجم سرمایه خارجی در کشورهایی که از مدل توسعه غربی پیروی می کنند؛ به عنوان یکی از مهمترین شاخص های ناپایداری اقتصادی آنان شناخته می شود. ماهاتیر محمد نخست وزیر وقت کشور مالزی و معمار الگوی توسعه اقتصادی و سیاسی این کشور جمله ی معروفی در این زمینه دارد. وی در جریان بحران اقتصادی ایجاد شده در اقتصادهای حوزه جنوب شرق آسیا ضمن حمله و اعتراض شدید به کشورهای غربی (که تا قبل از این واقعه متحد وی بوده و با کمک آنها الگوی توسعه مالزی انتخاب و اجرا گردید) اعلام کرد که "چگونه ممکن است یک ملت شب ثروتمند بخوابد و صبح فقیر از خواب برخیزد!؟ "

آنچه ماهاتیر محمد سعی داشت به آن اشاره کند؛ خطرات مهیب وابستگی اقتصادی مالزی به شرکای غربی اش بود.  رهبر انقلاب اسلامی اما نوع تعامل آمریکا و غرب با همین کشورها را نیز غیرصادقانه و فارغ از اهداف انسان دوستانه می داند. آیت الله خامنه ای معتقد است:" غربی‌ها این تبلیغات را کرده‌اند و ملاک و معیار توسعه‌یافتگی را الگوهای خودشان قرار داده‌اند؛ اما حقیقتاً در مقام عمل، به آن کشورهائی که میخواستند غربی بشوند، کمک درستی هم نکرده‌اند؛ یعنی همین‌جا هم صداقت بخرج ندادند. من به شما عرض بکنم: غربی‌ها هیچ مایل نبودند و نیستند که غیر غربی وارد باشگاه علمی غرب شود. این کشورهای آسیائی که الان پیشرفت کرده‌اند - مثل ژاپن، مثل چین، مثل تا حدودی هند - غرب به هیچ کدام از اینها کمکی نکرد. چین در کشمکش‌های شدید شرق و غرب - کمونیسم و دنیای سرمایه‌داری - از طرف شورویِ آن روز سخاوتمندانه مورد حمایت قرار گرفت؛ حتّی انرژی هسته‌ای‌اش را روس‌ها دادند. چین هیچ چیز نداشت؛ شوروی‌ها چون می‌خواستند یک جبهه‌ی آسیائی بزرگی در مقابل امریکا و اروپا تشکیل بدهند، چین را تجهیز کردند؛ چون چین کمونیستی بود، تجهیزش کردند. هند هم در درجه‌ی بعد همین‌طور؛ یعنی در جبهه‌بندی‌های شرق و غرب، هند گرایش به چپ داشت، شوروی‌ها - چپ‌ها - کمکش کردند. ژاپن، پیشرفت علمی خودش را به کمک امریکا و غرب به دست نیاورد؛ ژاپنی‌ها توانستند نفوذ علمی کنند - شاید تعبیر سرقت، تعبیر خوبی نباشد - و توانستند علم را به شکلی که طرف راضی نیست، از او بقاپند؛ منتها ملت سختکوشی بودند و خودشان را پیش بردند؛ غرب به آنها کمکی نکرد."(5)

رهبر انقلاب اسلامی از طرفی؛ مسئولیت اصلی طراحی و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را بر عهده دولت می داند. آنچنان که در جریان دیدار خود با اعضای هیئت دولت وقت در تاریخ 16 شهریور 1388 می فرمایند:" طراحی و تدوین الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی، به نظر من در هیچ جائی جز دولت وجود ندارد. هر چه انسان فکر میکند که کجا این کار را میشود انجام داد، به نظر میرسد تنها جائی که میتواند این را انجام بدهد، همین دستگاه‌‌‌‌‌‌های دولتی است. واقعاً از افراد متفکر هم استفاده بشود و بنشینند الگوی پیشرفت را طراحی کنند. چون این دهه، دهه‌‌‌‌‌‌ی پیشرفت و عدالت است."(6) تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت آنچنان در نظر رهبر انقلاب حیاتی بود که ایشان در تاریخ دوم خرداد سال 1390 در حکمی، مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را تشکیل داده و رئیس و اعضای شورای عالی آن را منصوب کردند. برگزاری سلسله نشست های اندیشه های راهبردی در طول سالهای گذشته نیز در بستر رسیدن به همین هدف متعالی قابل تعریف و تحلیل می باشد. درواقع؛ نشست های مذکور بر آن است تا با هم اندیشی نخبگان مطرح کشور راهکارهایی برای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را ارائه نماید.

تدوین و اجرایی شدن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را می توان به عنوان مهمترین و راهبردی ترین پاذزهر نفوذ دشمن در کشور به حساب آورد. چه اینکه دنیای غرب در مقطع پس از جنگ جهانی دوم با تغییر رویکرد استعماری خود؛ نفوذ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی از راه ارائه الگوهای توسعه مدنظر خود به کشورهای ثالث را به عنوان مهمترین راهبرد استعماری خود برگزیده است. الگوهای توسعه غربی درواقع بستر و زمینه لازم برای هضم فرهنگ های بومی کشورهای مختلف در فرهنگ غربی را فراهم کرده؛ زمینه وابستگی اقتصادی و سیاسی کامل آنها به آمریکا را مهیا می کنند. سوال این است که دولت جدید تا چه اندازه در راه عملیاتی کردن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت گام برداشته است؟ صاحبنظران مسائل سیاسی، محمود سریع القلم را عقل منفصل دولت یازدهم خوانده اند. مسئله ای که می تواند نشان دهنده عمق اعتقاد دولت به پیروی از الگوی بومی و اسلامی ایرانی پیشرفت باشد!

پی نوشت ها:

1- بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، 25/02/86

2- بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان‌، 27/02/88

3- بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، 25/02/86

4-همان.

5-همان.

6- بیانات در دیدار اعضای هیئت دولت، 16/6/88

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟