دیدبان
دکتر محمدحسین جمشیدی بررسی کرد:

نگاهی به نفوذ دشمن در مراکز دانشگاهی

نگاهی به نفوذ دشمن در مراکز دانشگاهی

نفوذ دشمن در ساختار داخلی نظام اسلامی سالهاست که به شکل های مختلف و در حوزه های گوناگون اتفاق افتاده است، در این میان مراکز علمی و دانشگاهی ما بیشتر با این پدیده روبرو بوده اند.

در همین ارتباط دکتر «محمدحسین جمشیدی» از اساتید تربیت مدرس به سوالات دیئدبان پیرامون پروژه نفوذ دشمن از دریچه محیط های علمی پاسخ گفته است. این گفتگو در ادامه آمده است.

* دشمن چگونه و از چه راهی می خواهد به دانشگاه ها و فضای علمی و آکادمیک ما نفوذ کند؟

ابتدا برای پاسخ به این سوال باید به تعریف واژه نفوذ بپردازیم، این واژه در لغت به معنای کنش یا قدرت است و بر این اساس یک کشور بدون اعمال زور فرمان یا خواسته طرف مقابل را می پذیرد بنابراین این واژه اصطلاحا به معنای یک نوع اعمال قدرت است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم انجام می شود به همین جهت به عنوان ابزاری برای اعمال قدرت و سلطه مورد استفاده قرار می گیرد. 

تاکتیک های اعمال نفوذ متعدد است اما مهمترین آن شامل متوسل شدن به برخی مقامات و مدیریت ها، ایجاد رابطه دوستانه و ابراز حسن نیت، مذاکره و چانه زنی و داد و ستد وتشویق است و در این میان بیشتر وقت ها نگاهی استدلالی به پدیده تهدید و تحریم صورت می گیرد، البته در برخی موارد نیز به شکل ائتلافی، نفوذ انجام می شود.

در جامعه ما مسئله نفوذ غرب چه در محافل علمی و دانشگاهی و چه محافل سیاسی از حدود 150 سال پیش شکل گرفت اما اگر کمی به عقب تر بازگردیم، این پدیده به صورت رسمی از ماجرای جنگ های ایران و روسیه و روی کارآمدن قاجارها شروع شد و در همین راستا کشورهای غربی سعی کردند نفوذ خود را در جهت سلطه و بهره برداری از منافع موردنظر اعمال کنند.

غربی ها به دنبال نفوذ بر کشورهای مختلف به ویژه ایران هستند چون تصور می کنند، خودشان به علت پیشرفت و توسعه؛ لیاقت و شایستگی این را دارند تا بر همه جوامع و منابع جهان مسلط شوند، البته آنان در این مسیر بیشتر تمایل دارند تا در جوامع شرقی و جهان سومی نفوذ کنند به جهت اینکه خود را آقای عالم می دانند. نفوذ طبعا در تمامی بخش ها صورت می گیرد اما امروز آنچه نگران کننده است، نفوذ دشمن در محافل علمی و دانشگاهی است. شکل اقداماتی که در این مسیر انجام می شود، متفاوت است اما مسیرهایی که تاکنون به عنوان نفوذ بیگانگان در فضاهای علمی شناسایی شده شامل بکارگیری اساتید وابسته، دادن بورسیه، تربیت دانشجویان در غرب بر مبنای مبانی غربی و بزرگ جلوه دادن فرهنگ غرب است، البته کتاب های درسی و مطالبی که در داخل کشور و دانشگاه ها نیز تدریس می شود یکی دیگر از راه های نفوذ است چرا که در قالب این کتب باورهای غربی و تفکرات آنها به دانشجو القاء می شود.

*در حال حاضر چه خطر یا خطراتی دانشگاه ها و فضای علمی ما را تهدید می کند؟

به طورکلی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خطراتی که فضای علمی را تهدید می کند بسیار گسترده تر از پیش از انقلاب است و به همان نسبت شکل این نفوذ نیز با گذشته متفاوت شده است چرا که غرب با وقوع انقلاب اسلامی 3 مانع بر سر راه خود مشاهده کرد، یکی تحقق حاکمیت ارزشی و دینی انقلاب اسلامی، دومی بوجود آمدن یک نظام سیاسی مبتنی بر دنیا با محوریت ولایت فقیه که در پی استقلال و رهایی از غرب است و دیگری پشتوانه مردمی و تکیه مردم بر انقلاب اسلامی است، بی تردید این ها سه مانع اصلی بر سر راه تحقق اهداف غربی هاست؛ در حقیقت به خاطر این عوامل شیوه نفوذ غرب شکل جدیدتری به خود گرفته و آنها تلاش دارند تا در محیط های علمی و دانشگاهی پروژه استحاله ارزش ها و اهداف انقلابی ما را از طریق بکارگیری اساتید وابسته دنبال کنند. کار چنین اساتیدی این است که توی سر داشته های خودمان بکوبند و فرهنگمان را کوچک بشمارند و در مقابل فرهنگ غرب را بزرگ قلمداد کنند، آنان در این مسیر تلاش دارند تا اهداف مشخصی را دنبال کرده و با ارزش های انقلابی مقابله کنند، این اقدامات در راستای نفوذ در باورها و اعتقادات قشر دانشگاهی صورت می گیرد و زمینه جداسازی تدریجی بین مردم و نظام اسلامی فراهم می شود، به عبارت دیگر این امر باعث تضعیف روحیه حماسی و شهادت طلبی در جامعه می شود و فرهنگ مصرف گرایی، مقام پرستی و مادی گرایی و دنیاگرایی به عنوان ارزش در همه جامعه به ویژه در محیط های علمی فرهنگسازی می شود. در مجموع سالهاست که قدرت های جهان به ویژه دشمنان ما می خواهند میان دانشجویان با اصول و آرمان های انقلاب اسلامی شکاف و فاصله معناداری ایجاد کنند در حقیقت این مسئله مهمترین خطری است که فضاهای علمی ما را تهدید می کند و نباید از آن غافل شد.

*نفوذ دشمن به عرصه علم چه تبعاتی می تواند برای انقلاب اسلامی به دنبال داشته باشد؟

بی تردید نفوذ گسترده دشمن به عرصه علم و دانش می تواند تبعات سنگین و جبران ناپذیری را برای انقلاب اسلامی به دنبال داشته باشد به همین خاطر است که دشمن مدام از این دریچه به دنبال ضربه زدن به ماست چرا که یکی از مهمترین اهداف دشمن برای تحقق این امر، بی اعتماد کردن جامعه نسبت به جمهوری اسلامی و زیر سوال بردن کارآیی این نظام است، دشمن در مراکز علمی این سیاست را پیگیری می کند تا دانشجو را دلسرد سازد. مدتهاست که در دانشگاه ها از طریق یک سری ابزارها این نفوذ عملی شده است. وقتی که متون درسی ما به ویژه در بخش علوم انسانی همان متون غربی است، چگونه می توان انتظار داشت که زمینه نفوذ به محیط های علمی برای دشمن فراهم نشود؟ از سوی دیگر همه ما به خوبی می دانیم و قبول داریم که برخی از اساتید ما در دانشگاه ها به شدت وابسته به غرب هستند و در کلاس های درس به شکل تمام قد از فرهنگ غرب دفاع می کنند و به این ترتیب ذهن دانشجو را به سمت غرب زدگی سوق می دهند و رفته رفته او را از باورها و هویت اصلی خویش دور می سازند. این اساتید فقط می خواهند در محیط های علمی خواسته های غربی ها را عملی کنند. امروزه یکی از مسائلی که در دانشگاه ها ما مطرح می شود این است که نباید بر موضوع معنویت و دین تکیه کرد زیرا اساتید وابسته معتقدند که دین مداری و تکیه بر معنویت، ارتجاع است در مقابل این اساتید وقتی هم صحبت از تمدن سازی به میان می آید، انگشت روی این مسئله می گذارند که از طریق علم و دانش می توانیم به تمدن و فرهنگ و معنویت برسیم، حرفی که 20 سال پیش غربی ها مطرح کرده و گفتند، ما با علم به هرچه بخواهیم می توانیم برسیم در حالی که ما اعتقاد داریم ما نمی توانیم تنها با علم به هرچه که بخواهیم برسیم بلکه باید معنویت و اخلاق را درنظر داشته باشیم اما متاسفانه این تفکر در دانشگاه های ما حاکم شده است. در یکی از دانشگاه های ایران بین 80 تا 90 درصد اساتید و دانشجویان آن به به غرب می روند و در همان جا نیز ماندگار می شوند، این افراد طبعا در فرهنگ غرب غرق شده و به عناصر غرب تبدیل می شوند و هنگامی که برای سفری کوتاه به ایران می آیند از فرهنگ غرب تبلیغ می کنند، این مسئله زنگ خطر است در حقیقت نباید گذاشت که جاذبه فرهنگ غرب در جامعه ما ترویج شده و جوانان ما را هوایی کند.

*به اعتقاد شما امروز چقدر ذهن جوانان دانشگاهی ما آماده است آیا آنها به خوبی توانسته اند هجمه های دشمن و توطئه هایش را لمس کنند یا خیر؟

ببینید غرب زمانی که از نفوذ مستقیم شکست خورد، تلاش کرد از طریق مجامع علمی و دانشگاهی ورود پیدا کند، متاسفانه تا حدود زیادی هم غربی ها در این مسئله موفق عمل کردند و واقعیت این است که مسئله نفوذ وجود دارد و جوانان دانشگاهی ما نیز در بسیاری مواقع ذهن آماده ای برای لمس و درک این مسئله ندارند.

*برای ثبات گفتمان استقلال، آزادی و عزت چه راهکارهایی وجود دارد؟ در این زمینه سهم دانشگاه و تشکل های دانشجویی چیست؟

امام راحل(ره) بارها اشاره کردند که استقلال یک کشور و رسیدن به پیشرفت و توسعه در وهله اول از دانشگاه ها شروع می شود، از سوی دیگر وابستگی و زیرسلطه دشمن رفتن نیز از دل دانشگاه ها شکل می گیرد بنابراین این مسئله نشان می دهد که ما برای ثبات گفتمان استقلال و آزادی باید از ظرفیت دانشگاه ها به درستی استفاده کنیم. در زمان رژیم پهلوی بیشترین اقشار وابسته به غرب که زمینه نفوذ غربی ها را فراهم کردند، همین استادان و افراد دانشگاهی بودند، در زمان قاجار هم اقشار تحصیل کرده و روشنفکر زمینه نفوذ و سلطه را فراهم کردند لذا دانشگاه نقش اساسی در ثبات گفتمان استقلال، آزادی و عزت جمهوری اسلامی دارد.

بدون تردید در وهله اول سهم مراکز علمی در ثبات این گفتمان خودکفایی در متون علمی و آموزشی و درسی دانشگاه هاست بنابراین تا زمانی که اساتید ما حرف های غربی را حفظ می کنند، کاری نمی توانیم در این خصوص انجام دهیم پس زمانی می توانیم به سمت استقلال برویم که متون درسی مستقل و فرهنگ و نظریه های مستقل داشته باشیم. در وهله دوم باید به تربیت اساتید مجرب، کارآزموده و وطن دوست و متعهد پرداخت تا استقلال مملکت و نظام ما حفظ شود.

در وهله سوم، ایجاد حرکت های فرهنگی در دانشگاه ها و مراکز علمی از طریق تبلیغات، سخنرانی و برگزاری همایش ها می تواند در این زمینه اثرگذار باشد چرا که به این وسیله می توانیم ذهن و فکر دانشجویان و اساتید را متوجه مسائل خود کنیم.

آشنایی دانشجویان و افراد دانشگاهی با تاریخ و تمدن ایرانی و بزرگان، فلاسفه و متکلمان برجسته ایرانی در وهله چهارم دارای اهمیت است، متاسفانه امروزه اغلب افراد دانشگاهی ما آن طور که باید و شاید تمدن و بزرگان خود را نمی شناسند چون علومی که در دانشگاه تدریس می شود عمدتا غربی است و آنان با اندیشه های غرب آشنا می شوند در حالی که یکصدم فارابی، شیخ مفید و شیخ بهایی و ابوعلی سینا را نمی شناسند لذا باید هویت و داشته های خود را به خوبی بشناسیم و بر آنها تکیه کرده و از آن استفاده کنیم. همچنین ضرورت دارد تا به این مسئله هم اشاره کنم که یکی دیگر از راهکارهای ثبات گفتمان استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی این است که اتفاقا فرهنگ غرب را به خوبی بشناسیم، هرچند که باید راه های نفوذ را هم بشناسیم اما نه برای اینکه تحت سلطه قرار بگیرم برای اینکه عناصر غربی را از فرهنگ خود حذف کنیم.

بهتر است در زمینه فرهنگ غرب به صورت گزینشی عمل کنیم یعنی اینکه ببینیم چه چیزی به درد ما می خورد و چه چیزی در فرهنگ آنان به درد ما نمی خورد، در این صورت می توانیم از اهداف سلطه طلبانه آنان آگاهی یافته و راه را برای نفوذ آنان سد کنیم.

 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن