دیدبان
کاظم انبارلویی؛

اختلاف، تنازع و تنافس

اختلاف، تنازع و تنافس

به گزارش دیدبان، محمدکاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: رجوع به آراء عمومی برای تعیین مختصات حکومت در همه زمینه‌ها از ویژگی‌های "حکومت خوب" است. مردم باید در سرنوشت خود تشریک مساعی کنند و مسئولیت‌های ناشی از تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در سطح ملی را بپذیرند. مردم‌سالاری دینی با تئوری ولایت فقیه امروز رقیب اصلی دموکراسی‌های لیبرال و دموکراسی‌های سوسیال است. چرا که ویژگی‌های خوب آنها را دارد و از ویژگی‌های سوء آنها مبراست. مردم سالاری دینی بر دو پایه عدل و علم استوار است. کشف حکم الله در مناسبات فردی، اجتماعی، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی با مکانیزم‌های مردم‌سالارانه ویژگی خاص جمهوری اسلامی است و لذا نظام ما را از دیگر نظام‌های مردم‌سالارانه متمایز و متفاوت می‌کند.انتخاب رهبری توسط مردم صورت می‌گیرد، رئیس اجرا در کشور را که همان رئیس جمهور باشد، مردم تعیین می‌کنند. نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای تدبیر اداره کشور و نظارت بر مجریان را مردم تعیین می‌کنند.

اعضای شوراهای اسلامی شهرها و روستاها برای تدبیر امور خرد و جزئی زندگی را خود مردم تعیین می‌کنند. 

رویکرد مردم در هر انتخابات خارج از سه مقوله نیست؛

1- یا در انتخابات شرکت نمی‌کنند و به آنچه که اقلیت و اکثریت در پای صندوق‌های رای راضی می‌شوند آنها هم رضایت می‌دهند.

2- یا در انتخابات شرکت می‌کنند و چون اقلیت هستند، حفظ حقوق اکثریت را محترم می‌شمارند.

3- یا اکثریت هستند و در مسند اجرا ،تقنین و ... می‌نشینند.

در هر سه حالت منتخبین، نمایندگان ملت هستند نه نماینده اقلیت و نه نماینده کسانی که پای صندوق‌های رای نیامدند و نه نماینده اکثریت. 

معمولا در هر انتخابات عده ای از مردم طرفدار فکر یا نظریه‌ای در مورد اداره کشور می‌شوند و عده‌ای هم طرفدار فکر و نظریه‌ای دیگر. در اینجا اختلاف نظر مطرح است. اختلاف را از طریق گفتگو با رعایت ادب و‌ آداب گفتگو، می‌شود حل کرد و اگر هم حل نشد آن را می‌شود وارد کوره رای ملت کرد و هرچه ملت به آن رضایت داد همه هم به آن رضایت خواهند داد. ملت هر که را به عنوان اکثریت به رسمیت شناخت او رسما اداره مملکت را با مکانیزم‌های قانونی و نهادهای مرتبط با این مسئله به عهده می‌گیرد. اقلیت فقط در مقام شفقت و دلسوزی می‌تواند نقد کند و هر جا هم خلاف قانون عمل شد اعتراض نماید. اما حق نزاع و درگیری و چوب لای چرخ گذاشتن ندارد. حالت دوم آن است که اختلافات از طریق گفتگو حل نشود، شعله‌های نزاع زبانه ‌کشد، حتی صندوق رای هم نمی‌تواند جلوی این نزاع را بگیرد. طرفی که اراده نزاع دارد اگر پیروز هم شد به نزاع با اقلیت ادامه می‌دهد، اگر هم رای نیاورد و شکست خورد می‌گوید تقلب شده است و قشون‌کشی خیابانی راه می‌اندازد. جنس فتنه 88  از همین حالت دوم بود که شکست خوردگان به هیچ وجه زیر بار هیچ منطقی جز  ادامه تنازع و درگیری نرفتند تا اینکه سرشان به سنگ قیام تاریخی مردم در 9 دی خورد و مجبور شدند قدری عقب بنشینند و سکوت کنند. البته مردمی هم که آنها را همراهی می‌کردند متوجه شدند ادامه همراهی با آنها یعنی پای در میدان محاربه با نظام گذاشتن. لذا پشت آنها را خالی کردند و نام آنها را به عنوان فتنه‌گر در تاریخ ایران ثبت کردند.

غیر مقوله تنازع و اختلاف، مقوله سومی هم به نام مقوله "تنافس" مطرح است. "تنافس"به معنی سعی و تلاش دو انسان یا دو گروه انسانی که هرکدام می خواهد شیء نفیسی که برای دیگری است در اختیار او باشد.

خداوند در سوره مطففین آیه 25 و 26  اندر اوصاف بهشتیان می فرماید: "یسقون من رحیق مختوم ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون - از باده‌ای مهر شده نوشانده شوند، باده‌ای که مهر آن مشک است و در این نعمت ها مشتاقان بر یکدیگر پیشی گیرند." علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلام در وصف نعیم بهشت است و معنایش این است که اهل بهشت بر سر همه نعمت‌های بهشتی به ویژه بر سر رحیق مختوم مسابقه بگذارند.جمهوری اسلامی برای تطهیر مردم‌سالاری باید برای همیشه جلوی تنازع را در ایام انتخابات بگیرد. دشمنان نظام می‌خواهند انتخابات را در شکل تنازع، مدیریت کنند. آن وقت آمریکا و رژیم صهیونیستی و همه ضد انقلاب یک طرف این تنازع بایستند و امنیت و مصالح ملی را به خطر بیندازند.شورای نگهبان نقش مهمی در جلوگیری از این تنازع دارد. از دل یک تنازع یک انتخاب خوب برای حکومت خوب در نمی‌آید.اگر می‌خواهیم یک حکومت خوب با استانداردهای الهی داشته باشیم باید تنازع را به سمت اختلاف و اختلاف را به سوی تنافس هدایت کنیم. در این صورت است که می‌توانیم به کارآمدی نظام، رفاه مردم و مقابله درست و منطقی با دشمن  و با قاطعیت انقلابی در دنیای پرآشوب کنونی به پیشرفت های کشور  امیدوار باشیم.در فضای "تنافس" می‌توان علاقه به قدرت داشت اما عاشق قدرت نبود. علاقه و عشق به قدرت برای حل مشکلات مردم، برای مبارزه با ظلم و تباهی، برای حفظ استقلال و عزت ملی و برای ایستادن در برابر ابرقدرت‌ها لازم است. اما عاشق قدرت بودن منشأ همه مفاسد و ضد مصالح و منافع ملی است. چشم عاشق قدرت، به حقایق عالم کور می‌شود. کسی که عاشق قدرت شود نمی‌تواند عشق خود را در دست دیگری ببیند ولو اینکه رای ملت پشت آن باشد، طغیان می‌کند. اما علاقه به قدرت، عشق به زیبایی هاست و قدرت، زیباست به ویژه آنکه در دفاع از مظلوم و برپایی حکومت عدل الهی به کار می‌رود. این جمله شهید مظلوم بهشتی یک جمله تاریخی در تاریخ مردم‌سالاری دینی جاودانه است؛ "ما شیفتگان خدمت هستیم نه تشنگان قدرت". شیفته خدمت، قدرت را برای خدمت به خلق خدا می‌خواهد. تشنه و عاشق قدرت، قدرت را برای ارضای حس دیکتاتوری و قدرت طلبی خود می‌خواهد. ولایت فقیه یک میزان است، ولایت فقیه قدرت را در خدمت به مردم و حفظ مصالح و منابع مردم هدایت می‌کند. ولایت فقیه بزرگترین سد در برابر ظهور دیکتاتوری در نظام جمهوری اسلامی است. دیکتاتور‌ها می‌خواهند نظام مقدس جمهوری اسلامی را از تنافس به اختلاف و از اختلاف به تنازع ببرند. این نه تنها پایان مردم‌سالاری دینی بلکه پایان مردم‌سالاری است.آمریکایی‌ها تا سال 2025 بر اساس یک برنامه زمان‌بندی شده می‌خواهند ایران را به سمت پایان مردم‌سالاری دینی ببرند. آنها این راهبرد را از طریق تنازع در رقابت‌های سیاسی درون نظام، عملیاتی می‌کنند. تمامی گروه‌ها،‌ احزاب و اشخاص و رجال سیاسی باید هوشمندانه از همگرایی با این راهبرد، با پرهیز از تنازع و حرکت به سمت تنافس، فاصله بگیرند و الاّ نام آنها به عنوان خائنین به ملت و یاران دشمنان ملت ثبت خواهد شد.نخبگانی که معتقدند ؛ "نمی‌توان مردم را به زور به بهشت برد"، باید در فضای گفتمانی رقابت‌های سیاسی طوری عمل نکنند که مردم را در تنور "اختلاف" نظرها به جهنم "تنازع" ببرند و از این رهگذر امنیت و مصالح ملی و نیز رفاه مردم را در معرض تاراج و غارت دشمنان اسلام و ایران قرار دهند.

منبع: روزنامه رسالت

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن