دیدبان/ محمد نادرپور؛ حزب روسیه واحد در تاریخ دومای دولتی فدراسیون روسیه رکورد زد و 343 کرسی از 450 کرسی آن را بهدست آورد. 203 کرسی از 225 کرسی اختصاص داده شده به نمایندگان انفرادی به حزب تعلق گرفت. این انتخابات باعث احیای مجدد احزاب سیاسی روسی شد. بهرغم اینکه فقط 47/8 درصد از کل افراد دارای حق رأی در انتخابات دومای دولتی روسیه شرکت کردند و افرادی که رأی دادند 4 میلیون نفر کمتر از انتخابات گذشته بود، اما آمار شرکتکنندهها در معیار آمار اروپاییها بود.
ولادیمیر پوتین پس از اعلان نتایج انتخابات در 19 سپتامبر در جلسه هیئت دولت روسیه گفت: «نتایج انتخابات دوما گویای این است که مردم به دولت و حزب روسیه واحد اعتماد دارند و علاوه بر آن این نتایج واکنش نسبت به فشارهای وارده از خارج و تلاش برای برهم زدن اوضاع در داخل کشور است. در سختترین شرایط، موارد زیاد نامعین و خطرات، بیتردید مردم ثبات را انتخاب میکنند و به نیروهای پیشرو سیاسی و دولت که به روسیه واحد در مجلس اتکا دارند، اعتماد دارند.»
گریگوری گولوسوف، پروفسور دانشگاه اروپایی سنت پترزبورگ معتقد است: «انتخابات اخیر یک بنبست یا چالش برای سامانه حزبی روسیه نبود و کار جدیدی را نمایان نکرد. ثبات نظام حفظ شده است. بازیگران سابق سر جای خود ماندهاند، چون مثل هر نظام اقتدارگرا، حکومت روسیه هم سعی دارد سامانه حزبی مناسب برای خود را حفظ کند. حضور اکثریت حزب روسیه واحد در دوما به آن اجازه میدهد قانون اساسی را در هر جهت تغییر دهد و اگر پوتین یا قوه مجریه به امری نیاز داشته باشند، این قانون تغییر داده میشود.» آلکسی ماکارکین، کارشناس سیاسی نیز میگوید: «جامعه امروز احساس میکند کشور در موقعیت دژ محاصره شده قرار دارد، رئیسجمهور حاکم نظامی آن و حزب حاکم روسیه واحد نماینده اجرایی امور حکومت است. پیرامون ما دشمنانی قرار دارند که اوکراین دوست را تصرف کرده و خود روسیه را با ترتیب دادن انقلاب و... تهدید میکنند. در این شرایط فقط میشود به رئیسجمهور امید بست و لذا جای تعجب ندارد که شعار اصلی حزب روسیه واحد این بود که خودش حزب پوتین است. فقط خود پوتین میداند کشور را به کجا خواهد برد. امروز هم لیبرالهای درون سامانه سیاسی و هم طراحان احیای امپراتوری به وی امید بستهاند.»
حزب حاکم بیش از نصف آرای خود را در 13 منطقه کسب کرد که اکثر آنها جمهوریهای قومی ملیگرای مسلمان (باشقیرستان، داغستان، اینگوشتیا، کاباردینا بالکاریا، قرهچای چرکس، اوستیای شمالی، تاتارستان، تووا و چچن) بودند. در این مناطق سطح شرکت در انتخابات بالای 70/4 درصد و میانگین شرکت مردم در این مناطق 81/4 درصد بود. در این مناطق حزب روسیه واحد بهطور متوسط 77 درصد آرا را کسب کرده است. در حالی که درصد آرای آن در کشور 54 درصد بود.
محبوبیت حزب رئیسجمهور روسیه به گسترش اینترنت و ارتباط موبایل بستگی نداشت و معلوم شد انتشار آزادانه اطلاعات تقریباً هیچ تغییری در این کشور ایجاد نکرد. شیوه رفتار سنتی جامعه روسیه به کندی تغییر میکند و لذا تغییرات تکنولوژیک باعث تحول اجتماعی نشد. انتخابات دوما به سؤال مربوط به سال 2018(شرکت مجدد پوتین) پاسخ داد. بهرغم انتقاد اپوزیسیون لیبرال از پوتین باید اذعان داشت که او با موفقیت فوقالعاده اقدام کرده است. روسیه در سیاست خارجی اقدامهایی کرد که بهطور جدی غرب را عصبانی میکند. اقتصاد روسیه که خیلیها قبلاً از مرگ آن سخن رانده بودند هنوز از بین نرفته است. مردم به تحول نیاز ندارند و کسی خواهان رهبر ملی جدید نیست، ضمن اینکه هیچ کدام از «بازیهای ژئوپلتیک بزرگ»پوتین هنوز به پایان نرسیده، لذا حزب حاکم علاوه بر انتخابات 2018 به اموری چون انتخابات آینده در سالهای 2021 (دومای دولتی) و 2024 (ریاست جمهوری) توجه مینماید و برای آن دوران نیاز به رهبر جدید و جوان بهطور نهایی شکل خواهد گرفت. ویاچسلاو والودین، معاون اول دفتر ریاست جمهوری این سامانه سیاسی(پیروزی قاطع حزب حاکم) را شکل داد. او یار وفادار پوتین بوده و لذا روانه دوما میشود. خیلیها معتقدند والودین حتی فهرست کاندیداهای احزابی را تعیین کرده بود که شانس ورود آنها به دوما برابر با صفر تلقی میشد. والودین همیشه با نمایندگان انفرادی سروکار است.
احتمالاً او ریاست پارلمانی را به عهده خواهد گرفت که خودش آن را انتخاب کرده است. در برخی محافل نیز از هماکنون از والودین به عنوان رهبر روسیه پس از پوتین نام برده میشود. در این شرایط والودین حتماً در مورد روسیه سال 2024 فکر میکند. در مجموع باید گفت پیروزی قاطعانه حزب روسیه واحد که به حزب پوتین مشهور است در کنار ورود سه حزب دیگر روسی به دومای دولتی که دیدگاههای مشترکی با ولادیمیر پوتین در حوزه سیاست خارجی و دفاع از منافع ملی روسیه دارند و از سوی دیگر عدم راهیابی و شکست احزاب لیبرال که در اذهان مردم روسیه به سمبل ستون پنجم غرب در روسیه تبدیل شدهاند حاکی از آن است که مردم روسیه بهرغم تحریمهای غرب و مشکلات اقتصادی سالهای اخیر و نارضایتی از برخی سیاستهای حوزه داخلی دولت خود، یک واکنش ملی از جنس میهنپرستی روسی به فشارهای گسترده غرب علیه روسیه از خود به نمایش گذاشتند و حمایت قاطعانهای را از راهبردهای ولادیمیر پوتین به عنوان سمبل مقاومت روسی در برابر غرب بهعمل آوردند.
روزنامه جوان