دیدبان
حاشیه ای بر نسبت ایران و توسعه به روش غرب

واقعیتی که حامیان "توسعه برونزا" را به چالش می طلبد!

واقعیتی که حامیان "توسعه برونزا" را به چالش می طلبد!

به گزارش دیدبان، "ارتباط برای توسعه"؛ این گزاره کوتاه و مختصر را می توان به مثابه ی کانون اصلی تفکرات جریان سیاسی-رسانه ای ای دانست که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم در سطح محافل علمی-دانشگاهی و مطبوعات کشور فعال شده است. جریانی که در سایه گره زدن حل بیشتر مشکلات اقتصادی کشور به رفع تحریم ها توسط دولت یازدهم توانسته است برای خود در سطح افکار عمومی کشور نیز جایگاهی دست و پا کند. با این وجود؛ جریان فکری مذکور در مسیر اثبات مدعای خود با مشکلات عدیده ای روبرو است. علاوه بر بی مایه بودن مبانی تئوریک این جریان به علت احاطه نگاه پوزیتیویستی حاد بر مبانی فکری آنها؛ نقیض های قابل توجهی برای رد تفکرات آنها در دنیای خارج وجود دارد.

چه اینکه در دوره هایی از دوران جدید غرب به خصوص از اواسط قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم، انگاره های پوزیتیویسم-که سرآغاز مهم آن را می توان در اندیشه های آگوست کنت پیداکردشاخص "علمی" و "غیر علمی"  بودن دانش محسوب می شدند. اما در چارچوب آن چه که "کوهن" در کتاب "ساختار انقلاب های علمی" می گوید دچار "بحران " شد و نتوانست در برابر مسائل طرح شده پاسخگو باشد و شیفت پارادایمی از پوزیتیویسم به پارادایم های"فراپوزیتیویستی")ابطال پذیری و تجربه گرایی منفی پوپر(، "تفسیری و تفهمی"، "انتقادی"، " پست مدرن"  و "هنجاری ها و نوهنجاری ها" شکل گرفت و معادله در علوم انسانی برای علمی بودن و غیر علمی بودن برعکس شد و نزدیکی به چارچوب های پوزیتیویستی به مصداق غیرعلمی شدن مبدل گردید.

وجود نقیض های واقعی برای این نوع نگاه اما چالش دیگر پیش روی این رویکرد توسعه ای به حساب می آید. مفروض اصلی این رویکرد توسعه ای(توسعه برونزا) بر این مبنا قرار گرفته است که افزایش ارتباط یک کشور با کشورهای توسعه یافته(غربی یا غربی شده) با رسیدن آن کشور به سطح مطلوب رفاه اقتصادی رابطه مستقیم دارد. با این وجود افراد حامی این رویکرد برای وضع نامطلوب اقتصادی-اجتماعی کشورهای همچون مصر، تونس و لیبی که در طی سه دهه اخیر بیشترین ارتباطات ممکن را با غرب(کشورهای توسعه یافته) داشته اند؛ توضیحی ندارند. کشورهای مذکور در اثر رابطه همه جانبه با کشورهای غربی طی سه دهه اخیر نه تنها به رشد اقتصادی نائل نشده اند که هنوز هم در ابتدایی ترین سطح رفاه اقتصادی دست و پا می زنند. چه اینکه در سالهای اخیر درگیر مشکلات امنیتی مداوم، گروه های تروریستی و بی ثباتی سیاسی دائمی نیز قرار داشته اند. با این وجود؛ برای نقد و به چالش کشیدن این تفکر در دنیای واقعی، بیش از بررسی وضعیت تونس، لیبی یا مصر و دیگر کشورها، بررسی وضعیت ایران در طی سه دهه اخیر مناسب خواهد بود.

بر طبق مفروضات پوزیتیویستی این دیدگاه توسعه ای؛ ایران به عنوان کشوری که طی بیش از 36 سال تحت شدیدترین تحریم های اقتصادی غرب و البته شرق! بوده است، اکنون نه تنها باید اثری از آن بر روی زمین باقی نمانده باشد که روز به ورز در ابعاد مختلف توسعه علمی، صنعتی و اقتصادی به سوی قهقرا سیر کرده باشد. این در حالی است که واقعیات موجود در ایران، روایت دیگری را بازگو می کنند. در مقایسه ای که دکتر پرویز امینی از شاخص های توسعه یافتگی مصر و ایران بر طبق آمار اعلامی سایت "برنامه توسعه ی سازمان ملل متحد"(UNDP) ارائه کرده است؛  ایران با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 742/0، رتبه 76 ام (بالاتر از اوکراین، عمان، ترکیه و چین) و مصر با داشتن شاخص توسعه انسانی برابر 622/0، رتبۀ 112 ام (پایین تر از جامائیکا، فیجی و مالدیو) را در بین 186 کشور در سال2012 دارا می باشد.

در همین گزارش نشان داده شده است که ایران و مصر در فاصلۀ سالهای 1980 تا 2012 در این شاخص، دائماً سیر صعودی داشته اند، با این تفاوت که سرعت ایران در رشد این شاخص به مراتب، بیشتر از مصر بوده است. در سال 1980 این شاخص برای ایران 434/0 و برای مصر 407/0 بوده است. یعنی ایران در سال 1980 تنها 027/0 از مصر پیشی داشته، لیکن فاصلۀ ایران از مصر در سال 2012، به 120/0 افزایش یافته و ایران با فاصلۀ زیادی از مصر پیشی گرفته است. به عبارت دیگر ایران، طی سالهای 1980 تا 2012، فاصلۀ اندک خود با مصر در سال 1980 را به 4/4 برابر (از 027 /0 به 120/.) بیشتردر سال 2012 افزایش داده است. در بعد علمی نیز وضعیت به همین صورت بوده است. به صورتی که در بین 30 کشور نخست در نظام استنادی آی اِس آی، به جز ایران و ترکیه، نه فقط نامی از مصر نیست بلکه نام هیچ کشوری از کشورهای اسلامی نیز مشاهده نمی شود.

این گزارش بیانگر فاصله چشمگیر پیشرفت های علمی ایران از مصر است. تفکر تک بعدی و ساده اندیشانه "توسعه برونزا" اما نیازی به پاسخ دادن به این تناقضات آشکار نمی بیند. در غیرعلمی بودن این تلقی پوزیتیویستی از مفهوم "توسعه" همین بس است که طرفداران این نوع نگاه؛ با آنکه به پیچیدگی مسائل موجود در متن اجتماعات انسانی اشراف دارند؛ بدون هیچ توجهی به ویژگی های طبیعی، قومیتی، فرهنگی و اجتماعی ایران و هر کشور دیگری؛ همه را محکوم به پیروی از یک الگوی واحد برای رسیدن به رفاه اقتصادی می دانند! آیا این مسئله را می توان جز قلم به مزد بودن و غیرعلمی حرف زدن دانست؟!

سطح پیشرفت های علمی جمهوری اسلامی تحت شدیدترین تحریم های ممکن از سوی غرب اما جای تاملی بیشتر از این خواهد داشت. پیشرفت های شگرف علمی-صنعتی ایران در طی دو دهه اخیر به صورتی بوده است که همان کشورهای توسعه یافته و آرمان شهر طرفداران تز "توسعه برونزا" را نیز به تعجب واداشته است. در همین زمینه؛ مجله معتبر "نیوساینتیست"  (Newscientist) در دومین ماه سال ۲۰۱۰ میلادی  می نویسد:"شاید سال ۲۰۱۰ برای چینی‌ها سال ببر باشد، اما به نظر می‌رسد که از لحاظ علمی، سال ۲۰۱۰ سال ایران خواهد بود!" این نشریه با اشاره به یافته‌های یک گزارش در مورد روند علمی در جهان نوشته است:"تولید علم در ایران، یازده برابر میانگین جهان و سریعتر از هر کشور دیگری است."  استناد نیوساینتیست به گزارش موسسه‌ی کانادایی "ساینس متریکس"  (science-metrix) است که در آن خبر از "تغییر ژئوپولتیکی در تولید علم جهان" داده شده است. در خلاصه این گزارش آمده است: "ایران در دو دهه‌ی گذشته، زیرساخت‌های علمی را به سرعت فراهم آورده و امروز با استفاده از آن به جایگاه فعلی در تولید علم دنیا رسیده است"

 "ساینتس متریکس" در بخش دیگری از گزارش خود با اشاره به هشت سال دفاع مقدس افزود: "اوج‌گیری رشد علمی در ایران از از سال ۱۹۹۰ آغاز شده است و این، روندی غیرعادی برای کشوری است که به تازگی جنگ را پشت سر گذاشته است." به نوشته این گزارش، "در واقع رشد علمی ایران از کشورهای روسیه، هند، برزیل و چین (موسوم به پنج قدرت در حال ظهور در جهان) نیز سریع‌تر بوده است." بنا بر یافته‌های گزارش ساینتس متریکس، درصد رشد پیشرفت‌های علمی ایران در حوزه‌های استراتژیک مانند فیزیک و شیمی هسته‌ای بوده است. همچنین، شاخص‌های علمی در بهداشت عمومی و حوزه‌هایی همچون روان‌شناسی، پزشکی اطفال و زنان، بیولوژی و دیگر بخش‌های پزشکی نیز رشد کرده است. این گزارش تاکید می‌کند که در صورت استفاده‌ی مناسب و سازنده از این تولیدات علمی، کیفیت زندگی ایرانیان افزایش پیدا خواهد کرد. این گزارش در فروردین ماه سال 1390 در سطح رسانه های داخلی بازتاب داشته است. اسفندماه سال 1391 اما پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) در گزارشی به بررسی وضعیت رشد تولید علم در ایران پرداخته است.

در متن این گزارش آمده است: "ایران در سال 1998 -پانزده سال پیش- در رتبه‌ی 52 تولید علم جهان قرار داشت. در پانزده سال گذشته اما شاهد افزایش چشمگیر تعداد مقالات دانشمندان ایرانی در مجلات معتبر بین‌المللی بوده‌ایم. در همین فاصله، تولید علم ایران به رتبه‌ی 19 ارتقا یافته است. این یعنی رتبه‌ی ایران در پانزده سال گذشته 33 رتبه بهتر شده است... تولیدات علمی ایران در 15 سال گذشته روندی رو به رشد داشته و میزان تولید علم در بازه‌ی زمانی 2010-2012  نسبت به دوره‌ی نخست (1998-2000)، رشدی 1600 درصدی را تجربه کرده است." دکتر محمد صادقی مدیر کل کمیسیون انجمن های علمی کشور در جریان گزارشی که چندی پیش از وضعیت علمی ایران ارائه کرده است می گوید:" بر اساس گزارش های منتشره از پایگاه استنادی اسکوپوس، جایگاه بین المللی تولید علم ایران در سال 2000 با یک هزار و 730 مقاله، رتبه چهل و هشتم بود که خوشبختانه با شتاب زیادی رشد کرده و در سال 2014 با 40 هزار و 313 مقاله به رتبه شانزدهم رسیده است و سهم ایران از تولیدات علمی جهان از 14 صدم درصد در سال 2000 به 1.66 در سال 2015 ارتقا یافته است. درحالیکه تا سال 2012 هیچ دانشگاهی از کشورمان در رتبه بندی جهانی لایدن در بین یک درصد دانشگاه های برتر نبوده است ولی در سال 2014، 12 دانشگاه و در ماههای نخست سال 2015، تعداد 13 دانشگاه جمهوری اسلامی ایران در بین یک درصد دانشگاه های برتر تأثیرگذار قرار گرفته اند."

وی در بخش دیگری از همین گزارش با اشاره به توسعه قابل توجه زیرساخت های پژوهشی کشور در سالهای اخیر می گوید: "زیرساخت های پژوهشی وابسته به وزارت علوم در فاصله زمانی سالهای 1389 تا 1394 توسعه کمی و کیفی بالایی داشته است که برای نمونه، تعداد نشریات علمی پژوهشی و ترویجی از 591 به یک هزار و 109 و آمار قطب های علمی از 113 به 154 افزایش یافته است... در زمینه شاخص های فناوری کشور در شش سال اخیر رشد قابل قبولی صورت گرفته به گونه ای که تعداد پارک های علم و فناوری در این مدت از 28 به 36 و آمار مراکز رشد علم و فناوری نیز از 98 به 156 رسیده است. تعداد واحدهای فناور مستقر در پارک ها و مراکز رشد علم و فناوری در این مدت از دو هزار و 169 به چهار هزار و 400 و تعداد شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک ها و مراکز رشد علم و فناوری نیز از صفر به 586 رسیده است."

سوال این است که طرفداران تز توسعه برونزا؛ این حد از پیشرفت و ترقی علمی و صنعتی جمهوری اسلامی ایران در مقطع پس از جنگ تحمیلی را چگونه تحلیل و تفسیر می کنند؟ آیا زمان آن نرسیده است که این اندیشمندان! اندکی در فروض لایتغیر و بی اساس خود تجدید نظر کنند؟ چگونه است که ایران تحت شدیدترین تحریم های اقتصادی بدون گام گذاشتن در مسیر توسعه غربی و با ایستادگی بر سر آرمان های انسانی و اخلاقی خود به این سطح از توسعه علمی-صنعتی می رسد؟ آیا همه اینها گواه باطل بودن مدعای قائلین به رویکرد توسعه برونزا و گره زدن همه مشکلات کشور به رفع تحریم ها نیست؟ راست گفته اند فردی که خواب است را می توان بیدار کرد ولی فردی که خود را به خواب زده است هرگز! و چه خوب گفت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی که: "و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی ما را بیدار کند و افراد ملت ما را بیدار کند. آنهایی که در خواب هستند، آنهایی که باز هم خواب می‏بینند، آنهایی که خواب امریکا را می‏بینند خدا بیدارشان کند ...شما می‏گویید که ما با یک کسی که خرد کرده است مسلمین را و به اسلام هیچ اعتقاد ندارد و هر روز زورش برسد اسلام را زیرپا می‏مالد و منهدم می‏کند، ما با او بنشینیم و دست دوستی بدهیم و بعد هم بگوییم که «سَلَّمَکُمُ اللّه‏»! این چه منطقی است؟ منطق اسلام این است؟! شما اسلامش ناسها این را منطق اسلام می‏دانید؟! خداوند اصلاحتان کند ان‏شاءاللّه‏. من امیدوارم"

 

منابع و مآخذ:

1-مبانی نظری دولت یازدهم؛ دکتر پرویز امینی.

2-گزارش "بررسی رشد تولید علم ایران در ۲۰۱۸"، منتشر شده در اسفندماه 1391، تحت سرپرستی دکتر جعفر مهراد

3-صحیفه امام(ره)
science-metrix.com-4
newscientist.com-5

 

مرتبط‌ها

ضربه تصمیمات غیرکارشناسی به بازار مسکن

درباره مناقشه گازی با ترکیه

دولت بهانه‌ای ندارد/ راهکارهای فعال سازی بخش صنعت

راهکار حل و فصل بحران کاسپین چیست؟

درآمدها در اقتصاد خانواده

بایدهای خروج صنعت خودرو از رکود