دیدبان
دکتر موسی نجفی:

نظریه امام(ره) در نظام سیاسی جمع مشروطه و مشروعه است

نظریه امام(ره) در نظام سیاسی جمع مشروطه و مشروعه است

به گزارش دیدبان به نقل از پنجره، دکتر نجفی در سال 1370 پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود را با عنوان «اندیشه سیاسی در عصر مشروطیت» در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دفاع کرد و در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در رشته علوم سیاسی با گرایش اندیشه سیاسی موفق به دریافت درجه دکترا شد. وی معتقد است این سخن که اندیشه شیخ فضلالله نوری تا جمهوری اسلامی امتداد پیدا کرد، سخن درستی است؛ البته تنها متفکرانی که تفکر آنان در مقام اندیشه به ذات و هویت جامعه برمیگردد، قابلیت امتداد در جامعه خود را دارند

آیا تفکر شیخ فضلالله نوری با طرح «مشروطه مشروعه» در جمهوری اسلامی ایران امتداد پیدا کرد؟ 
این سخن که اندیشه شیخ فضلالله نوری تا جمهوری اسلامی امتداد پیدا کرد، سخن درستی است؛ البته تنها متفکرانی که تفکر آنان در مقام اندیشه به ذات و هویت جامعه برمیگردد قابلیت امتداد در جامعه خود را دارند. به همین دلیل نیز اندیشه شیخ فضلالله نوری امتداد پیدا کرد. اما اینکه ما به‌ازای تفکر شیخ چه میتواند باشد بهنظر من جای بحث دارد
در زمان شیخ فضلالله نهضت مشروطه شروع و نظامی تشکیل شد. البته نهضت مشروطه به نظام مشروطه تغییر وضعیت پیدا کرد. شیخ باور داشت تشکیل نظام باید براساس مبانی و قوانین دینی باشد
اما اینکه گمان کنیم با تشکیل جمهوری اسلامی نظام دینی ایجاد شده است - و در پی این باشیم که در درون نظام، شیخ فضلاللهسازی کنیم - به مختصات تاریخی عصر مشروطه نمیخورد، نظام اسلامی امتداد تاریخی شیخ است
آیا میشود گفت که امام خمینی(ره) با استفاده از تجربه مشروطه، با تفاوت نظر آخوند و شیخ فضلالله، طرح تازهای درانداخت و نظریه ولایت فقیه را مطرح کرد؟ 
نظریه امام خمینی (ره) در نظام سیاسی جمع مشروطه و مشروعه است. ایشان جریان شیخ فضلالله و مشروطهخواهان را زمانی مطرح کرد که بحث جبهه ملی و فضای انحرافی و غرب‌زدگی در انقلاب بروز کرد
جریان مشروطه جریان بیداری اسلامی است. این جریان از این جنبه به جریان بیداری اسلامی امروز بسیار شبیه است. اصلا یکی از امواج بزرگ جریان بیداری اسلامی جهان اسلام، مشروطه است. گام اول را هم ایران برداشت. بهخاطر همین هم این کشور جلوتر از باقی کشورهاست. در دورهای ایران بهجامعه مدنی توجه کرد زیرا تا جامعه مدنی تشکیل و ابعادش مشخص نمیشد، ممکن نبود ایران بهجامعه دینی تبدیل شود. این ناممکن است که جامعهای استبدادی یکباره بهجامعه دینی تبدیل شود، باید نخست جامعه مدنی برقرار شود و استبداد و ظلم و… از بین رود، بعد جامعه دینی ایجاد شود. امام خمینی (ره) از طریق تجربه شکست مشروطه بود که نظریه خودش را ارائه داد. ما بعد از نهضت ملی شدن صنعت نفت از مشروطه خارج شدیم. امام خمینی (ره) بعد از سال 1341 برای اینکه اذهان مردم را آماده کند، هنوز از مشروطه صحبت میکرد
اندیشه شیخ فضلالله نوری در تقابل آشکار با جریان روشنفکری قرار داشت، چیستی این تقابل چیست؟ 
جواب این پرسش را باید از عملکرد شیخ در جریان نهضت مشروطه پیگیری کنیم. شیخ در مقاطع مختلف نسبت به نهضت مشروطه سه موضع گرفته است
موضع نخست شیخ شهید، قبل از پیروزی نهضت مشروطه است. قبل از پیروزی نهضت مشروطه تقابل مشروطه و استبداد وجود داشت که در این تقابل شیخ نظر مثبتی نسبت به مشروطه داشت. در این مرحله شیخ در مهاجرت عظمای علما شرکت کرد
طرفداری شیخ از نهضت مشروطه قبل از پیروزی مشروطه به این معنی است که شیخ بین دو رویکرد که حکومت با اراده پادشاه و رویکرد استبدادی اداره شود یا اینکه حکومت بهوسیله قانون اداره شود، رویکرد قانونی را پسندید
مرحله دوم زمانی است که نهضت مشروطه پیروز شده بود و نظام مشروطه نیز تشکیل شد. شیخ فضلالله نوری در این مرحله بر این اعتقاد بود که قانون مشروطه باید براساس قوانین اسلامی نوشته شود نه براساس قوانین غربی. به نوعی «مشروطه مشروعه» را مطرح کرد، هنوز امید داشت مشروطه با مشروعه اصلاح شود
مرحله سوم نیز زمانی بود که مشروطهخواهان افراطی بر نهضت مشروطیت تسلط پیدا کردند و حاضر نشدند دیدگاه اصلاحی شیخ فضلالله نوری را بپذیرند؛ بنابراین شیخ قبل از شهادتش گفت مشروطه حرام است
شما بهعنوان مورخ میتوانید چیستی اندیشه شیخ فضلاله نوری را بیشتر تبیین کنید؟ 
در مورد اندیشه سیاسی چند رساله از شیخ به نام «حرمت مشروطه»، «تذکره الغافل و ارشاد الجاهل» و «میثاقیه» باقی مانده است که نشاندهنده نوع اندیشه سیاسی شیخ فضلالله است. در زمینه عمل سیاسی، سابقه سیاسی شیخ فضلالله نوری از سایر علمای تهران بیشتر بوده است
برخی‎‎ها در مخالفت با استبداد در نهضت مشروطه متوقف میشوند. شیخ فضلالله در مرحله نهضت متوقف نشده است و در نظامسازی هم آن‌قدر ابتکار داشته است که تئوری و مدل شورای نگهبان را ارائه داده است که همان نظارت فقهای خمسه است، هرچند در آن عصر نتوانسته است همه افکار خود را اجرا کند
نقطه اشتراک شیخ فضلالله نوری و آخوند خراسانی در چیست؟ و آیا مبنای تفاوت آنان در رجالشناسی بود؟ 
شیخ فضلالله نوری و مرحوم آخوند خراسانی هم اختلاف داشتند و هم اشتراک. اشتراک این دو بزرگوار این بود که هر دو قائل بودند که مبنای قانونگذاری باید اسلام باشد و این دین اسلام است که باید حرف نخست را بزند
اما در نحوه اجرای دین اسلام اختلاف‌نظر داشتند. آخوند خراسانی قائل به مشروطه بود و شیخ به مشروعه، آخوند معتقد بود همین نظامی که بهصورت نیم‌بند درست شده است باید حفظ شود. اما شیخ فضل‌الله نوری معتقد بود نظام نیم‌بند از طرف دیگر به چاه میافتد.  آخوند به سرنوشت مشروطه خوشبین و شیخ بدبین بود. اما بهنظر من اختلاف این دو آن‌قدر نبود که روشنفکران قصد داشته باشند با مشروطه‌خواهان مذهبی ائتلاف کنند.

مرتبط‌ها

آتش به اختیار با خشاب بصیرت انقلابی

خورشید‌ بی‌غروب امام خمینی(ره)

اختیارات پیامبر و امامان معصوم (ع)

عزاداری حسینی؛ امتداد سیاست خارجی جمهوری اسلامی

نهادینه‌سازی آموزه‌ مهدویت برای کودکان

رابطه سختی و آسانی در قرآن/ ما به چه کسانی بدهکاریم؟