دیدبان
دیدبان بررسی می کند

رقابت هند و پاکستان، فرصتی برای توسعه سواحل مکران

رقابت هند و پاکستان، فرصتی برای توسعه سواحل مکران

نویسنده: وحید صالحی

دیدبان: مکران در طول تاریخ به سرزمین های ساحلی جنوب شرقی ایران اطلاق شده است که  در خط شمالی دریای عمان واقع و تا مرز جنوب غربی پاکستان امتداد یافته است؛ این منطقه همواره از اهمیت تجاری، نظامی و استراتژیک برخوردار بوده است.

 با وجود اینکه در سال های اخیر اهمیت سواحل مکران دو چندان شده است اما عدم ورود سرمایه و توسعه نیافتگی منطقه، عاملی برای محرومیت کشور به خصوص بومیان منطقه از پتانسیل های آن شده است. اهمیت سواحلی که از اهمیت خاصی تجاری، نظامی و استراتژیک برخوردارند در دیدگاه های ژئوپلتیک بهتر مشخص می شود و  یکی از نظریه های ژئوپلتیک که به خوبی می تواند اهمیت سواحل مکران را تبیین کند؛ نظریه قدرت دریایی آلفرد ماهان است. وی معتقد است دریاهای جهان بیش از آنکه سرزمین ها را از هم جدا کند آنها را به هم متصل می کند؛ از آنجایی که سواحل مناسب، اشراف به دریا را تسهیل می کند بنابراین وجود این سواحل استراتژیک نقش موثری در پیشبرد برنامه های توسعه گرایانه کشورها چه در زمینه های اقتصادی و چه نظامی دارد. ماهان استدلال می کند که یک کشور در ارتباط با دریا باید از شش شاخصه بارز برخوردار باشد تا بتواند به یک قدرت تبدیل شود:

اولین عامل موقعیت جغرافیایی مرتبط با دریاست؛ این موقعیت دریایی باید مشرف بر  تنگه، آبراه بین المللی و یا گذرگاهی باشد که ممکن است دشمن از آن برای تهدید و یا محاصره کشور استفاده کند. دومین و سومین شاخصه و ویژگی کمیت و کیفیت خط ساحلی است که کشور را به دریا پیوند می دهد؛ این ساحل باید هم وسیع باشد و هم به صورتی شکل گرفته باشد تا امکان ایجاد بندرگاه، لنگرگاه و تاسیسات و استحکامات نظامی در آن امکان پذیر باشد. چهارمین شاخصه جمعیت کشور و جمعیت ساکن در منطقه می باشد؛ از آنجایی که انسان عامل توسعه است؛ برخورداری از جمعیت زیاد و با کیفیت در پیشبرد برنامه های توسعه ای یک کشور تاثیر غیر قابل انکاری دارد از همین رو فقط برخی از کشورها می توانند در ارتباط با این نظریه به یک قدرت شاخص تبدیل شوند و آن کشورهایی هستند که از جمعیت بالا و با کیفیتی برخوردارند.

ویژگی و روحیات ملی پنجمین شاخصه ای است که ماهان در نظریه قدرت دریایی خود یاد می کند؛ ویژگی های ملی در این نظریه به علاقه مردم کشور به دریانوردی، بازرگانی دریایی و مراودات تجاری با دیگر ملل اطلاق می شود. آخرین و البته یکی از مهمترین شاخصه هایی که در نظریه قدرت دریایی ماهان مطرح می شود؛ خط مشی حکومت و رهبران کشور در قبال توسعه مناطق ساحلی و بهره برداری از امکانات بالقوه آن منطقه بازمی گردد.

با بررسی ویژگی های مکران و تطبیق آن با شش مشخصه مطرح شده در نظریه ژئوپلتیک آلفرد ماهان، مشخص می شود که این منطقه می تواند در کنار سواحل خلیج فارس، تسلط بر تنگه هرمز و برد فرامنطقه ای نیروی دریایی، به یکی از کانون های قدرت اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود.

مکران با اشراف کامل بر دریای عمان و اقیانوس هند و واقع شدن در مسیر تنگه بسیار مهم و استراتژیک هرمز، اولین مشخصه مطرح شده در نظریه ماهان را در خود دارد؛ اشرافی که استفاده سلبی دشمنان بالقوه از این تنگه و آبراه بین المللی مهم را دشوار می کند.

اگرچه عقبه نامناسب منطقه، از جمله وجود ارتفاعات مکران، چاله‌های جازموریان و منطقه دلگان در استان سیستان و بلوچستان، باعث شده است تا حدی بر کیفیت سواحل مکران تاثیر منفی بگذارد اما وجود 637 کیلومتر خط ساحلی را می توان پوششی بر این شرایط نامناسب دانست تا مکران شاخصه های دوم و سوم نظریه ماهان را در دل خود جای دهد.

در مورد چهارمین شاخصه نظریه ماهان نیز می توان چنین استدلال کرد که اگرچه پراکندگی و تراکم پایین جمعیت تاثیر نامناسبی در منطقه داشته است اما این پراکندگی و تراکم پایین معلول عدم توسعه یافتگی و ناامنی موجود در منطقه است؛ عاملی که با توجه به جمعیت بالای کشور و وجود نیروی متخصص با کیفیت با اولین اقدامات متناظر به توسعه به سهولت قابل رفع بوده و امکان استقرار جمعیت در مناطق مکران را به وجود خواهد آورد.

روحیه دریانوردی و تمایل مبادلات دریایی با دیگر ملل اگرچه در قرن 21 آنچنان مطرح نیست چرا که ارتباطات جهانی وجود این ویژگی را در هر ملتی اجتناب ناپذیر کرده است اما مردمان مکران نشین از دیرباز با این مشخصه غریبه نبوده اند.

ششمین شاخصه نظریه ژئوپلتیک آلفرد ماهان در قاموس مباحث توسعه مکران به خوبی مشخص است؛ تاکید رهبران سیاسی جمهوری اسلامی ایران بر لزوم توسعه قدرت دریایی کشور سابقه ای 32 ساله دارد؛ نخستین بار رهبر انقلاب در سال 63 با حضور در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) این دغدغه را اعلام کردند. ایشان در سال 91 در دیدار با فرماندهان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی، ضمن تاکید بر احیای نام اصیل مکران، ضرورت توسعه ظرفیت های مغفول مانده سواحل شمال دریای عمان را مطرح کردند.

در آذر ماه سال ۹۳ نیز، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار جمعی از فرماندهان و مسئولان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بخشی از فرمایشات‌ خود دوران صلح را فرصت مغتنمی برای خدمت نیروهای مسلح در بخش‌های علمی، سازندگی و افزایش بازدارندگی خواندند و تاکید کردند که مسئله آبادسازی سواحل مکران نیز جزو همین کارهای اساسی است که باید با همکاری دولت، برنامه‌های مورد نظر در این منطقه با سرعت بیشتری دنبال شود.

امیر سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز بر این مهم تاکید کرد و گفت: توسعه سواحل مکران و اقتدار دریایی از برنامه‌های ما است. قوه مجریه به عنوان متولی پیش برد برنامه های توسعه کشور نیز از این مهم غافل نبوده است؛ به طوری که بحث توسعه سواحل مکران در برنامه ششم توسعه برای نیل به افق و چشم انداز ایران 1404 مطرح و از بندهایی است که مورد اتفاق نظر قرار گرفته است.

اما وجود شش شاخصه نظریه ماهان در سواحل مکران و منطقه آزاد چابهار فقط ظرفیت بالقوه ای است که خود به خود منجر به توسعه این منطقه نمی شود؛ همانگونه که در حال حاضر نیز شاهد عقب ماندگی شدید این مناطق نسبت به دیگر مناطق کشور هستیم.

برآورد شاخص های توسعه بنادر شمالی تنگه هرمز نسبت به بنادر جنوبی این تنگه این عقب ماندگی را نسبت به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس بیشتر نمایان می کند؛ به طوری که در یک برآورد واضح به ازای هر یک کانتینری که در بنادر ایران مبادله می شود هفت کانتینر در بنادر جنوبی جابجا می شود.

این وضعیت وخیم رقابتی در حالی وجود دارد که به تازگی بندر گوادر در جنوب غربی ایالت بلوچستان پاکستان نیز به گردونه این رقابت وارد شده است و در صورت غفلت ایران، رقابت در سال های آینده بسیار دشوارتر خواهد شد. همانطور که ما سال ها از توسعه بندر چابهار و سواحل مکران غافل بوده ایم؛ پاکستان نیز از توسعه بندر گوادر غفلت کرده بود اما در نهایت طی قراردادی که  با کشور چین به امضا رساند توسعه این بندر در دستور کار قرار گرفت.

توسعه بندر گوادر ارتباط مستقیمی با سرعت رشد اقتصادی چین و نیاز این کشور به منابع انرژی خاورمیانه دارد؛ بنابراین در سال های آینده توسعه این بندر به عنوان رقیبی برای بندر چابهار و سواحل مکران بسیار جدی خواهد بود.

برآوردها نشان می دهد که چین قرار است 46 میلیارد دلار در بندر گوادر پاکستان سرمایه گذاری کند؛ اگرچه دامنه های این سرمایه گذاری عظیم به مرزهای شرقی ایران نیز نفوذ خواهد کرد و الزام ها به ثبات در این منطقه را بیشتر گوشزد خواهد کرد اما ایران هیچ منفعتی در توسعه گوادر ندارد زیرا در هر حال سواحل پر ظرفیت مکران در حاشیه قرار خواهد گرفت.

در این میان بهترین استراتژی که ایران می تواند برای جبران این عقب ماندگی و رسیدن به رقابت با گوادر اتخاذ کند؛ استفاده از رقابت میان دو کشور رقیب هند و پاکستان است. هند نیز همانند چین به عنوان قطب نوظهور اقتصاد جهانی و به عنوان یکی از کانون های قدرت در سال های آینده مطرح شد است؛ برنامه های توسعه این کشور و نیاز مبرم به انرژی خاورمیانه، نقش آفرینی این کشور را در منطقه خاورمیانه اجتناب ناپذیر می کند.

این مهم در کنار رقابت هند با پاکستان، فرصت مناسبی را برای ایران به وجود می آورد تا با جذب مشارکت هر چه بیشتر هند در توسعه سواحل مکران، از بندر گوادر عقب نمانده و به ایفای نقش در منطقه بپردازد.

موضوع رقابت میان هند و پاکستان نیز به سال 1947 و جدایی پاکستان از هند باز می گردد؛ از آن سال تا کنون این کشور آنقدر بر سر مسائل سرزمینی، آبی و مالی با هم اختلاف داشته اند که حتی سه بار در سال های 1965، 1971 و 1999 با یکدیگر وارد جنگ شده اند. اکنون اگرچه دو کشور سعی دارند رویکردی تنش زدایانه اتخاذ کنند و روابط عادی خود را ادامه دهند اما در هر حال بی اعتمادی هایی به خصوص بر اثر حوادث تروریستی بمبئی  سال 2008 در بین مقامات هندی وجود دارد. همین بی اعتمادی و رقابتی که میان دو کشور وجود دارد فرصت مناسبی را برای ایران به وجود می آورد تا در توسعه سواحل مکران آن را به کار گیرد و  عقب ماندگی خود را در رقابت با اثرگذاری چین در گوادر جبران کند.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن