دیدبان

افتخاری: خانه‌ نشینی را بلد نبودم، یاد گرفتم

افتخاری: خانه‌ نشینی را بلد نبودم، یاد گرفتم

دیدبان: علیرضا افتخاری خواننده پیشکسوت موسیقی ایرانی می‌گوید یک گوشه را در عرصه موسیقی بلد نبوده که آن گوشه «خانه‌نشینی» بوده و این سال‌ها آن را هم آموخته است.

علیرضا افتخاری در گفتگو با ما از تازه ترین کارهایی که در عرصه موسیقی انجام داده است اینگونه گفت: چندی پیش قطعه «مدافعان حرم» را در فضای مجازی منتشر کردم که به دلیل عجله ای که در کار بود آنچنان مورد رضایتم نبود بنابراین با توجه به ارزشی که برای موضوع قطعه قائل هستم تصمیم گرفتم دوباره آن را بخوانم تا با کیفیت بیشتری به مخاطبان فهیم موسیقی ایرانی ارائه شود.

گوشه «خانه‌نشینی» را بلد نبودم که آن را هم یاد گرفته‌ام


وی درباره برنامه های دیگر خود در عرصه موسیقی عنوان کرد: من در عرصه موسیقی یک گوشه را بلد نبودم که در این مدت این گوشه را نیز بلد شدم و آن گوشه «خانه نشینی» بود که خیلی ها از آن صحبت می کردند. من پیش از اینها این گوشه را نمی دانستم و حالا که آن را بلد هستم، متوجه شدم عجب گوشه خوبی را بلد نبودم؛ گوشه ای که چندان هم بد نیست و می تواند در این روزها به نوعی بهترین فعالیت من باشد.

این خواننده موسیقی ایرانی در پایان با اشاره به اینکه در این مدت برنامه خاصی ندارد بیان کرد: بالاخره باید ما نیز یک روزی کنار برویم و ماجرا را به دست کسانی بسپریم که شایستگی اش را دارند. به هر حال این شرایطی که به آن اشاره کردم فقط مربوط به من نیست بلکه خودتان خوب می دانید که بسیاری از پیشکسوتان موسیقی این سرزمین هم اکنون گوشه نشینی را انتخاب کردند و اعتراضی هم ندارند.

علیرضا افتخاری چهاردهم خرداد ماه امسال در پاسداشت مقام عالی شهدای مدافع حرم قطعه موسیقایی «مدافعان حرم» را در فضای مجازی منتشر کرد. در این قطعه موسیقایی احمد بابایی ترانه‌سرا، علیرضا سپهوند آهنگساز، همایون پشدار تنظیم کننده و علیرضا افتخاری خواننده به عنوان گروه اجرایی حضور دارند. این خواننده چندی پیش هم در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم «مدافعان حرم» برنامه ای را به صورت زنده اجرا کرد.

منبع:مهر

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟