دیدبان

آموزشگاه زبان به پز روشنفکری تبدیل شده‌ است

آموزشگاه زبان به پز روشنفکری تبدیل شده‌ است

به گزارش دیدبان به نقل از پنجره، نام کانون زبان ایران برای همه علاقهمندان به زبان‎‎های خارجی و حتی عموم مردم آشنا و موسسه جزء معتبرترین مراکز آموزشی کشور است. بسیاری از خانوادهها، نوجوانان و جوانان خود را بهمنظور آموزش زبان‎‎های دیگر بهخصوص زبان انگلیسی به کانون زبان فرستاده و امیدوارند تا فرزندشان با یادگیری زبانی به غیر از فارسی، بر بار علمی خود بیفزاید دریغ از اینکه این انتقال زبان‎‎های خارجی خود مستعد انتقال فرهنگ نیز هست و خانوادهها باید نسبت به انتقال فرهنگی هشیار باشند. به همین منظور بهسراغ یکی از اساتید کانون زبان ایران رفتیم تا نسبت به تفاوت‎‎های فرهنگی میان زبان‎‎های خارجی با زبان فارسی پرس و جو کنیم. زهرا خیرخواه میرزایی متولد 1365 در تهران،کارشناس زبان عربی و مدرس این زبان در کانون زبان ایران است.

آیا تفاوت‎‎های فرهنگی میان کشورمان با دیگر کشورها در حین تدریس زبان برای شما تا به امروز نمایان شده است؟

ما دو نوع تفاوت فرهنگی میان کتاب‎‎های فارسی و کتاب‎‎های دیگر کشورها داریم که یکی از آنها تصاویر منتشر شده در کتابها بوده و دیگری محتوای موجود در آنهاست. در حوزه تصاویر، وجود تصاویر مغایر با شئونات اسلامی سانسور و حذف میشوند ولی گاهی مطالب آنها همچنان پابرجاست. بهعنوان نمونه در زبانی که خودم تدریس میکنم شاهد برخی تفاوت‎‎های فرهنگی هستیم. در فرهنگ عربی مخصوصا عراق و عربستان، مردسالاری بهعنوان یکی از عرف‎‎های پذیرفته شده بهشدت قابل احترام است و به همین منظور وقتی دختر و پسری ازدواج میکنند بهجای تبریک ازدواج به آنها میگویند: «بالرفاه والبنین». معنی این نوع تبریک یعنی انشاءالله زندگی مرفهی داشته باشید و پسردار شوید. پس خوشبختی زوجین را در فرزند پسر معرفی میکنند. این نوع تبریک ریشه در سنت عربی از زمان جاهلیت داشته که پسردار بودن یک مولفه برتری محسوب میشد. انتقال فرهنگ جاهلیت از آن زمان تا به امروز بیانگر این است که سنت در جامعه عربی نسبت به شرع و دین اسلام هنوز برتری دارد. یک مثال دیگر در زمینه مردسالاری این است که اگر در تجمعی یک مرد و هزاران زن وجود داشته باشند، از جمع مذکر برای بیان آن تجمع استفاده میکنند و هزاران زن، به هیچ وجه دیده نمیشوند.

با این مثالی که زدید این شیوه تبریک و فرهنگ مردسالاری به محصلین آموزشگاه منتقل میشود؟

بله، متاسفانه این انتقال فرهنگ بهصورت ناخودآگاه صورت میگیرد. طبیعتا هیچ یک از اساتید زبان خواهان انتقال این مفاهیم ناصواب به زبانآموزان نیستند ولی بهمنظور آموزش صحیح زبان چارهای جز این کار ندارند. انتقال فرهنگ‎‎های دیگر کشورها در حین تدریس زبان، امری قطعی بوده و معلمها باید شاگردانشان را نسبت به این تفاوت‎‎ها آگاه کنند.

با توجه به صحبت‎‎های شما، آیا ممکن است در برخی موارد تفاوت فرهنگی منجر به انتقال ناهنجاری فرهنگی و ترویج ناصحیح فرهنگی شود و این ناهنجاریها در زبانآموزان مخصوصا سنین پایینتر نهادینه شود؟

برخی تفریحات کشورهای اروپایی، بهدلیل پذیرش عمومی شئونات اسلامی، در کشور ما وجود ندارند و همین امر موجب ترویج برخی از مولفه‎‎های فرهنگ دیگر کشورها میشود و بهدلیل حس کنجکاوی کودکان و نوجوانان کم سن و سال، این مولفهها به سهولت بیشتری در سنین پایین مورد پذیرش قرار گرفته و نهادینه میشود.

برای جلوگیری از این فرهنگ ناصواب چه تمهیداتی باید در نظر گرفت؟

همواره برای حل هر مسئلهای راحتترین راهکار را پاک کردن صورت مسئله عنوان میکنند و بنده چنین راه حلی را قبول ندارم. پاک کردن صورت مسئله یعنی حذف همه مولفه‎‎هایی که با فرهنگ ما تطابق نداشته و چنین امری شدنی نیست ولی اساتید و معلم‎‎های زبان میتوانند با روشنگری و شفافسازی درباره تفاوت‎‎های فرهنگی دیگر کشورها با کشور ایران، فکر و ذهن زبانآموز را روشن کنند. بهنظرم پذیرش حرف و سخن معلم در آموزشگاهها بیشتر از پدر و مادر در خانواده بوده چراکه معلم هم تخصص بیشتری برای توضیح این تفاوت فرهنگی داشته و هم رفاقتی با زبانآموز دارد.

به اثرگذاری نفوذ فرهنگ کشورهای دیگر در تدریس زبان مخصوصا در میان خردسالان اشاره کردید. در حال حاضر میزان استقبال از زبان‎‎های خارجی در مهدکودکها چه میزان بوده و بهنظرتان در آینده این روند چگونه خواهد شد؟

بهعقیده من به مرور زمان میزان حضور زبان‎‎های خارجی بهخصوص انگلیسی در میان مهدکودکها بیشتر خواهد شد و خانوادهها حتما سعی خواهند کرد تا کودکان خود را فقط در مهدکودک‎‎هایی که زبان خارجی تدریس میشود، ثبت نام کنند. وقتی من کودکی هفت ساله بودم، پدر و مادرم در کلاس زبان انگلیسی ثبت نامم کردند و در آن زمان همسایگان ما نسبت به این عملکرد خانواده واکنش نشان داده و آن را امری غیرضروری میدانستند ولی امروزه ثبت نام یک کودک در مهدکودک‎‎هایی که زبان در آنها تدریس میشود از نان شب هم واجبتر شده است.

آیا آموزش زبان در سنین پایین با توجه به انتقال فرهنگی که بدان اشاره شد، میتواند تصمیمی علمی باشد یا عوامل اجتماعی دیگر اثرگذار است؟

صد در صد میتوان گفت ثبت نام کودکان در کلاس‎‎های زبان صرفا علمی نبوده و نخواهد بود. ما در کشورمان با معضلی تحت عنوان چشم و همچشمی مواجه هستیم و ثبت نام در کلاس‎‎های زبان یکی از مولفهها و نمودهای بارز همین پدیده چشم و همچشمی است. وقتی یکی از اقوام کودک خود را بهمنظور یادگیری زبان انگلیسی به آموزشگاه میفرستیم، دیگری بهمنظور بالاتر نشان دادن خود کودکش را در یک کلاس دو زبانه یا چندزبانه تحت عناوین مختلف از جمله انگلیسی، فرانسه یا آلمانی ثبت نام میکند. در مجموع میتوانم اینگونه سخنانم را جمعبندی کنم که ثبت نام کودکان در آموزشگاهها و مهدکودک‎‎هایی که زبان خارجی تدریس میکنند، به پز روشنفکری مبدل شده است. مشاهده شده خانواده‎‎هایی که حتی از نظر میزان بار علمی در سطح پایینی بودهاند بهمنظور ارتقای سطح خانوادگی، کودک خود را در کلاس‎‎های زبان ثبت نام میکنند و اینگونه سطح علمی پایین خانوادگی خود را جبران میکنند.

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟