دیدبان: شاید یک هفته از جرم علنی فائزه هاشمی فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گذشته است و هنور هیچ محکمه ای به جرم و اصرار بر جرم متهمه رسیدگی نکرده و یا حرف خارج از ادبی به وی زده نشده  اما این خانواده همچنان در موضع حق خود ایستاده و طلبکارند! اما درست در همین هفته گویا به مادر 3 شهید دفاع مقدس در یکی از شعبات دستگاه قضا اهانت شده است و دردنامه مظلومیت این مادر که دل هر انسانی را به درد می آورد تاکنون رسیدگی نشده است!

ام الشهدا حاجیه خانم «محبوبه افشار» مادر شهیدان «میرعلی اکبری» که رهبر انقلاب پدر مرحوم شهدا را ابوالشهدا خطاب نمود، چند روزی است در مظلومیت تمام با بیماری و درد نشسته است و می گوید: «به فریادم برسید وگرنه شکایتم را به امام زمان (عج) اعلام می کنم.»

ماجرای دردنامه این مادر شهید که نسخه ای از آن بعد از ارسال به مسئولان عالی قضایی و رهبر انقلاب در اختیار این رسانه قرار گرفته است به شرح ذیل می باشد که متن آن عیناً نوشته ها و ادعای مادر شهدا است.

«اینجانب محبوبه افشار مادر شهیدان سید مجتبی، سید محمد رضا و سید محمود میر علی اکبری در مورخه 95/2/29 بنا به دعوت کلانتری 13 نراق از تهران به همراه تنها پسر باقیمانده ام به سمت نراق حرکت کرده و ساعت 9:45 دقیقه به کلانتری رسیدم و علی رغم کهولت سن و درد جسمی و روحی زیاد، مسئولان آنجا اعلام کردند پرونده ای در دادسرا تشکیل شده است و به آنجا مراجعه کنید و ما هم طبق دستور اعلام شده به شعبه مورد نظر (در نامه به همراه اسم دادیار موجود است)  مراجعه کردیم و وقتی خواستار این شدم که موضوع شکایت از بنده را توضیح و اعلام کنند؛ با برخورد بسیار نامناسب و بی ادبانه دادیار مربوطه آنهم در حضور طرف دعوی و در حالتی بسیار زننده و با گفتن عبارت خارج از ادب از جمله پاشو برو گمشو پیر زن از دفتر من گم شو برو بیرون و غیره مواجه شدم ، حتی پسر من کارت بنیاد شهید را نشان دادند و تأکید کردند که من مادر 3 شهید هستم  که اینبار دادیار گفتند: کارت بنیاد شهید را دور بریزید و این داستانها قدیمی شده و من از این بازیها و امثال شما را زیاد دیده ام و اینها برای من اهمیتی ندارد و نیروی انتظامی را طلب کردند تا به بنده که 81 ساله هستم به هیچ جرمی دستبند بزنند و بازداشتم کنند! پسرم برای پیگیری به دفتر دادستان محترم مراجعه کردند که ایشان بسیار مودبانه موضوع را پیگیری کرده و ضمن تماس با دادیار خواستار حل و فصل موضوع شدند و وقتی دوباره به دفتر دادیار مراجعه کردیم ایشان در حضور مأمور کلانتری مانع از رفع اهانت و دلجویی گردید و با توهین دوباره خواستار بازداشت و دستبند زدن به اینجانب شد که دادستان آن مرکز شخصاً وارد شده و با گفتن اینکه شخصاً رسیدگی می کند از ما خواستند دادگاه را ترک کنیم و در خصوص دستور بازداشت دادیار مربوطه هم فرمودند که من تصمیم می گیرم چه کسی بازداشت شود.

لذا خواهمشندم تکلیف یک مادر شهید دلسوخته با حوزه قضاوت و یک دادیار جسارت کننده به مادر ارزشهای دفاع مقدس و چشم و چراغ این مملکت و هزاران القاب که از لبان مبارک حضرت امام (ره) و مقام عظمای ولایت تراوش گردیده را مشخص کنید و دادخواهی یک مظلوم را دادستانی فرمائیدتا در این چند روز باقیمانده از عمر از آنهمه ایثار و فداکاری قطره ای از عدالت اسلامی شامل حالم گردد. در خاتمه ضمن دادخواهی مجدد شکایت خود را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر(عج) و فرزندان شهیدم اعلام می نمایم.»

بعد از ارسال نامه مادر 3 شهید دفاع مقدس، خبرنگار با دفتر دادستانی نراق تماس گرفته و با توضیح موضوع خواستار شنیدن توضیحات دادستان در خصوص برخورد دادیار آن مرکز شدند که علی رغم اینکه دادستان با خانواده شهید برخورد بسیار خوبی داشته است، ایشان حاضر به مصاحبه و گفتگو نشدند و دفتر ایشان صرفاً متذکر شدند که وی وقت ندارند و مصاحبه هم به هیچ وجه نمی کنند و در خصوص صحت و سقم برخورد صورت گرفته هم گفتند بنده کاره ای نیستم و دادستان باید در این خصوص سخن بگوید.

امید است مسئولان قضایی ضمن دلجویی از ام الشهدا که فرزندان تحصیل کرده خود را راهی جبهه کرده و در اوج جوانی تابوت هایشان را تحویل گرفته است، اقتدار دستگاه قضا را برای متخلفان و مجرمانی که زیر سایه جمهوری اسلامی به نظام خیانت می کنند و طلبکار هستند مصروف دارد.

منبع:شهدای ایران