دیدبان

سلبریتی های بیسواد، تئورسین سیاسی شدند

سلبریتی های بیسواد، تئورسین سیاسی شدند

دیدبان: گذار آرام جامعه ی ایران از سبک زندگی اصیل ایرانی به سوی مظاهر تجدد غربی ، به همراه خود مفاهیمی را وارد ادبیات رسانه ای و اجتماع ایران کرد که تا پیش از آن تجانسی با جامعه ی ایران نداشت. ظهور یکباره ی مظاهر تمدن غربی به خصوص در ادبیات رسانه ای ایران به تولید مفاهیمی پرداخت که تا امروز جامعه ی ایران گاها متاثراز آنان می گردد. مفاهیمی که در واقع باز تولید مضامین اساسی رسانه ای غرب در قالب جامعه ی در حال گذار ایران بود.مفهومی مانند سلبریتی نیز که چندیست ادبیات رسانه ای ایران را نیز تحت تاثیر قرار داده است، از این دست ادبیات وارداتی غربی است که خواه ناخواه جای خود را میان عامه ی مردم به لحاظ تاثیر گذاری باز کرده است. تاثیر گذاری مفهوم سلبریتی بر تصمیم گیری های عامه ی مردم و گاها هدایت و راهبری موج های مردمی ، این مفهوم را شایسته ی بررسی های دقیق تر کرده است. 

 
 گسترش رسانه های ارتباط جمعی تصویری و ظهور یکباره ی شبکه های مجازی و افزایش ضریب نفوذ گوشی های هوشمند میان توده های مردم ، موجب شد تا گاها مطالبات عمومی به صورت موج های رسانه ای در سطح جامعه ظاهر شود. بدیهیست که بروز یک چنین جریان ها و موج های فراگیری در سطح جامعه بیگانگان را به طمع بیاندارد تا با استفاده از این پتانسیل به موج سواری رسانه ای بپردازند. در این بین نکته ای که بیش از همه شایان ذکر است فهم این نکته است که متاسفانه راهبران اصلی این موج های رسانه ای علیه نظام ، نوعا سلبریتی هایی هستند که صرف نظر از نقش های هنری یا ورزشی خود خواهان ایفای نقشی مضاعف به عنوان عقلای سیاسی هستند. شانتاژ رسانه ای اخیر در خصوص امید کوکبی و تلاش برای آزاد سازی وی از طریق موج سواری رسانه ای امری بود که میتوان از آن به عنوان تلاش سلبریتی ها برای اثر گذار غیر عاقلانه بر فضای سیاسی نام برد. چهره هایی مانند مهناز افشار وترانه علیدوستی که پیش ار این نیز سابقه ی ابراز وجود سیاسی را در کارنامه خود داشتند در این جوسازی اخیر نیز به خوبی امتحان عقلانیت سیاسی و وفاداری به حدود حیثیتی و ملی را پس دادند. 
 
 
 
عقلانیت مضاعف !
 
فهم چرایی علاقه ی ورود سلبریتی ها به حوزه های غیر تخصصیشان نکته ایست که بررسی آن در ادامه ی مسیر راه گشا خواهد بود. این که یک چهره به چه دلایلی علاقه دارد تا در حوزه ای غیر از فعالیت خودش دیده شود و راهبری جریاناتی را برعهد بگیرد خود پرسشی بنیادین است. دلایل متعددی را میتوان برای این معضل جامعه شناختی بیان کرد که به اجمال و اختصار می توان نکات ذیل را ذکر کرد :
 
1) توهمات شهرت : بی شک اولین و مهم ترین دلیل این امر آنست که ترکیب توامان شهرت و محبوبیت این حس را در فرد برمیانگزد تا در حوزه های دیگری ورود کند و خود را صاحب نظر جلوه بدهد. قابلیت رسانه در عصر جدید به این امر بسیار کمک کرده است. چهره های شناخته شده میان مردم به مدد ابزارهای رسانه ای به خوبی دیده می شوند و از حاشیه توجه و بعضا گمنامی به مرکز توجهات حرکت می کنند. قرار گرفتن در مرکز شهرت و بدل شدن به « چهره» موجب می شود تا فرد خود را مستقلا تریبون ورسانه ای فرض کند که می تواند با اتکا به نفوذ اجتماعی و شهرت در هر موضوعی وارد شود. آفت اصلی این ترکیب – شهرت و محبوبیت – را میتوان سطحی نگری های سخیف در ورود به حوزه های غیر مرتبط دانست. ترند کردن هشتگ آزادی امید کوکبی در توییتر مهناز افشار خود نمونه ای از تلاش برای تاثیر کذاری سو بر افکار عمومی با توسل به نفوذ اجتماعی است. بازیگری که یقینا حتی از خوانش دو صفحه از یک پرونده ی قضایی عاجز است و از کم و کیف بدیهیات حقوقی و امنیت ملی بی خبر است به صرف ترکیب نامبارک شهرت و محبوبیت میان اقشار اجتماعی خود را محق اظهار نظر سیاسی حقوقی می داند. 
 
 
 
2) ساده انگاری امر سیاسی : برای فهم روشن تر این نکته بهتر است مجددا ماجرای توییت مهناز افشار را مرور کنیم. بازیگری مشهور و در اصطلاح «چهره» بر موج ساخته شده علیه نظام سیاسی کشورش سوار می شود و تلاش می کند تا خود را در این حوزه صاحب نظر نشان دهد. حدود اطلاعات  این افراد  از کم و کیف ماجرای این متهم به جاسوسی یقینا از حد لودگی های تلگرامی و فضای مجازی فراتر نیست اما این که چرا خود را محق می داند تا در امری که از آن اطلاع صحیصح ندارد وارد شود بحث اصلی این پاراگراف است. این دسته از چهره ها به دلیل ساده انگاری و عمق کم دیدشان در مسایل سیاسی در واقع سیاست را ساده انگارانه می پندارند. به عبارت دقیق تر چون خود دید ساده ای از سیاست دارند سیاست را سطحی میبینند و سطحی تحلیل میکنند. این افراد سیاست را به ساده انگارانه ترین شکل ممکن می بینند و نهایتا تلاش می کنند تا خود را سوپرمن هایی نشان دهند که از سیل پاکستان تا علل آنارشیک بودن نظام جهانی حق اظهار نظر دارند و طبیعتا از متخصص ترین افراد این حوزه ها هم متخصص ترند! امثال این سلبریتی ها «توده ای های نفتی ای » هستند که با پله کردن لوازم موجود در کشورشان برای بهتر دیده شدن و بالا آمدن ، نهایتا موج سوار رسانه ای و پیاده نظام صفر بیگانگان میشوند. سلبریتی هایی که دل نگران نخبکان باصطلاح دربند وطن آریایی هستند اما تمام تلاشان این است که ماه نهم بارداریشان در خاک بهشت شداد آلمان یاشد تا فرزندان آریاییشان از شناسنامه ی آلمان نیز بی بهره نباشد.
 
3) ایجاد وجه اجتماعی برای اقشار خاکستری : بدون شک سلبریتی ها از هر روزنه ای برای بهتر و بیشتر دیده شدن حداکثر استفاده را میکنند. عقب ماندن از یک موج رسانه ای بدون شک برای یک چنین شخصیت هایی تجربه ی خوشایندی نیست علاوه بر این که سوار شدن بر این موج های رسانه ای برای آنان این مزیت را دارد که با گرفتن ژست مضحک اپوزیسیون ، برای خود میان اقلیت خاکستری جامعه نیز محبوبیت دست و پا کنند. به عنوان نمونه مهناز افشار بهتر بود تا به جای ترند کردن هشتگ توییتری آزادی امید کوکبی ، وضعیف سو استفاده های کلان میلیون یورویی شوهرش را در بخش دارویی کشور در بحبوحه ی تحریم روشن کند. 
 
 
4- این دست بازیگران و سلبریتی ها مردودین قطعی فهم عقلایی از وضعیت سیاسی کشور و خاینین به امکانات این کشور هستند که با استفاده از امکانات این کشور بدل به چهره شده اند و حال با ژست های اپوزیسیون گرفتن بیش از پیش در تلاش اند تا خود را به عنوان کوته بینان سیاسی نشان دهند.
موضع سیاسی گرفتن این بازیگران و چهره ها همان اندازه مضحک است که یک قصاب انجمن حمایت از حقوق گوسفندان تاسیس کند. این دست سلبریتی های نان به نرخ روز خور یک بار برای همیشه بایستی تکلیف خود را روشن کنند ، آنان باید بپذیرند که تنها بازیگرند و هر اظهار نظری در این حوزه از آنان قابل پذیرش است اما آنان نمی تواند همزمان در عین بازیگر بودن قبای گشاد نظریه پرداز سیاسی را نیز بر دوش خود بیندازد. 
 
 
5- عملکرد دستگاه فرهنگی کشور به اندازه ای اسفناک است که هرگونه تلاشی برای یادآوری وظابف وزارت ارشاد به مسیولین آن بی شک آب در هاونگ کوبیدن است. وضعیت سینما ، کتاب و سایر موارد فرهنگی کشور به اندازه ای بغرنج است که در 3 سال گذشته بود و نبود وزارت ارشاد تفاوتی به حال کشور نمی کرد. فقط بایستی ابراز امیدواری کرد که ارشاد کشور روزی تکلیف این حدود اظهار نظر های این هنر پیشه ها را مشخص کند.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن