دیدبان
شیخ یوسف قرضاوی؛

شخصیت شناسی مفتی نفت و ناتو

شخصیت شناسی مفتی نفت و ناتو

نویسنده: وحید عاصف

دیدبان: قرضاوی که اکنون در 92 سالگی از عمرش به سر می برد در یکی از روستاهای استان الغربیه در مصر متولد شد. قرضاوی پس از حفظ قرآن و گذراندن مقدمات، وارد دانشگاه الازهر شد و تا مقطع دکترا در این دانشگاه تحصیل کرد. بعد از اتمام تحصیل در وزارت اوقاف مصر مشغول بکار شد ولی بعد از ترور انورسادات توسط خالد اسلامبولی به قطر مهاجرت نمود؛ هجرتی که برای سال ها ادامه یافت و او را به یک شهروند قطری مبدل کرد.

ازدواج دردسر ساز

قرضاوی زندگی پرحاشیه ای دارد و یکی از حواشی او ازدواج دردسر سازش با یک زن الجزایری است. این ازدواج که دومین ازدواج قرضاوی بود با خانم دکتر" اسماء بنت قاده " انجام گرفت که تقریبا 40 سال با هم فاصله سنی داشتند. در این ازدواج قرضاوی 65 ساله با دختری 25 ساله الجزایری ازدواج کرده بود که ماجرای روابط قبل از ازدواج آنان تا مدتها تیتر رسانه های عربی بود. اگرچه این ازدواج چندان به طول نینجامید و همسر دوم قرضاوی که اکنون از تهیه کنندگان مطرح شبکه الجزیره قطر می باشد، از او جدا شد و پس از جدایی مدتی به عنوان نماینده در پارلمان الجزایر فعالیت کرد.

این ازدواج برای قرضاوی هزینه های زیادی داشت و حواشی زیادی برای وی ایجاد کرد. زیرا همسر دومش در مصاحبه های متعدد به بیان زوایای پنهان زندگی مفتی پرحاشیه قطر پرداخته و مسائلی از قبیل نحوه آشنایی ، ارتباطات قبل از ازدواج آنها ، ارتباطات سیاسی قرضاوی با شخصیت های سیاسی ، حکومت ها ، سرویس های امنیتی و حتی رژیم صهیونیستی را بازگو کرده است.

قرضاوی و اخوان المسلمین

وی دارای گرایش اخوانی است و در حقیقت به عنوان  " پدر معنوی " این جماعت از سوی طرفداران اخوان در سرتاسر جهان مورد قبول می باشد. تا کنون چند مرتبه مرشد کلی جماعت اخوان به او پیشنهاد شده است ولی به دلایل متعدد از پذیرش آن سر باز زده است. در بسیاری از کنفرانس های بین المللی اخوان المسلمین شرکت داشته و کتابی را تحت عنوان " اخوان المسلمین : هفتاد سال در دعوت ، تربیت و جهاد " پیرامون تاریخچه و افکار این جماعت به رشته تحریر در آورده است.

البته قرائت قرضاوی از بنیان های فکری اخوان به گفته خودش مطابق نظرات حسن البنا است و با تفکرات سید قطب مخالف است. زیرا معتقد است که تفکرات سید قطب با کلیت تفکرات حسن البنا متفاوت است. بر این اساس، به منظور واکاوی علت این مسئله اذعان می دارد که تمایل سید قطب به تفکرات تفکیری از این جهت بوده است که وی سالها در زندان به سر برده است و شاید اگر قبل از اعدام فرصت می یافت که در میان مردم زندگی کند و با واقعیت جامعه اسلامی مواجه شود، ممکن بود از تفکرات افراطی خود دست بر می داشت.

قرضاوی و خاندان آل ثانی

قرضاوی در خلال سالهایی که در قطر سکنی گزیده است روابط بسیار نزدیکی را خاندان حکومتی قطر برقرار کرده و به عبارتی با آنها داد و ستد دارد. بگونه ای که در قبال گرفتنی امتیازاتی از خاندان آل ثانی اقدامات زیادی را در راستای پیشبرد سیاست های داخلی و خارجی این رژیم به انجام رسانده است. در این راستا، دو وظیفه اصلی قرضاوی در رابطه با خاندان حکومتی قطر عبارتند از:

1- مشروعیت سازی برای خاندان آل خلیفه در داخل

به اعتقاد برخی قرضاوی مهمترین تئوریسین مشروعیت بخشی به خاندان سلطنتی قطر است و هر کس انتقادی به حکومت آل ثانی داشته باشد ، از زبان گزنده قرضاوی در امان نبوده و دائماً مورد نقد علمی ! وی قرار می گیرند. خاندان حکومتی قطر نیز در مقابل تامین هزینه های زندگی شخصی و علمی قرضاوی را بر عهده داشته و با در اختیار قرار دادن شبکه الجزیره قدرت رسانه ای خاصی را برای او فراهم کرده است.

البته قرضاوی در دوران شیخ خلیفه بن حمد آل ثانی با صدور حکم تکفیر یکی از نویسندگان مصری نزدیک به خاندان سلطنتی قطر فضای متشنجی را بر کشور حاکم گردانید تا جائیکه شیخ خلیفه از ترس افراط گرایان مذهبی سعی در سلب تابعیت او نمود ولی با پادر میانی عده ای از دوستان قرضاوی این مسئله منتفی شد. اگرچه قرضاوی کینه شیخ خلیفه را بر دل گرفت و در کودتای شیخ حمد نقش تئوریسین شرعی را بر عهده گرفت. بگونه ای که مردم قطر به پیروی از قرضاوی از شیخ حمد خواستند که بر علیه پدرش کودتا کند.

قرضاوی همچنین ارتباط حسنه ای با بانو موزه ملکه سابق قطر و مادر امیر " تمیم بن حمد " دارد. در این راستا، بانو موزه به دلیل قدرت بالایی که در ساختار حاکمیتی قطر دارد از جایگاه علمی و دینی قرضاوی برای به کرسی نشاندن نظرات خود استفاده می نماید و در مقابل هزینه مراکز مطالعاتی قرضاوی و چاپ کتب وی بر عهده او است.

2- تقویت سیاست خارجی قطر در منطقه و جهان اسلام

قرضاوی در راستای سیاست های رقابتی و خصمانه قطر با کشورهای عربستان و امارات بارها در خطبه های نماز جمعه و مصاحبه های تلویزیونی به سیاست های این کشورها انتقادات زیادی وارد نموده و مسائلی از قبیل ترویج مفاسد اخلاقی ، بی کفایتی و ... را به حکام آنها نسبت داده است. جالب اینکه این مطالب را نظرات شخصی خود بیان نموده نه نظرات حکومت و خاندان حکومتی قطر ! .

در بسیاری اوقات نیز قرضاوی به خطوط قرمز جهان اسلام ورود کرده و به نیاب از خاندان حکومتی قطر به پیشبرد سیاست های آنان می پردازد. در این راستا ، قرضاوی ارتباطات حسنه ای را با رژیم صهیونیستی و خاخام های یهودی برقرار نموده که مستندات آن در رسانه ها نیز منتشر یافته است.

در این رابطه، روزنامه الدیار لبنان طی مصاحبه ای با همسر دوم قرضاوی از کیفیت روابط او با رژیم صهیونیستی پرده برداشته است. به گفته  وی قرضاوی در سال 2010م به تل آویو سفر کرده و تسلط بالایی بر زبان عبری دارد. او همچنین بارها با خاخام های یهودی دیدار داشته و روابط پنهانی با علمای یهودی دارد. همچنین از کنگره آمریکا که دارای اکثریت یهودی است تقدیرنامه دریافت کرده است. جالب اینجاست که قرضاوی در واکنش به این اظهارات هیچ پاسخی نداد و حتی تصاویری از دیدارهای وی با خاخام های یهودی در فضای مجازی منتشر گردیده است که تائیدی بر اظهارات همسرش می باشد. 

شبکه العربیه نیز در گزارشی با عنوان " آیا اسرایییل قصد مذاکره با القرضاوی را دارد؟ " اذعان می‌کند که میان قرضاوی و رژیم صهیونیستی روابطی پنهانی برقرار است و رئیس سابق موساد "افرایم هالی"  از بنیامین نتانیاهو خواسته بود با شیخ یوسف قرضاوی باب گفتگو را باز کند.

قرضاوی؛ صاحب فتاوای عجیب و قریب

بدون شک یکی از مهمترین مسائلی که قرضاوی را در مورد توجه رسانه ها قرار داده است، صدور فتاوای غیر معقول ، غیر منطقی و بعضاً متناقض است . این مسئله باعث شده که بسیاری او را فردی کم حافظه و دارای شخصیتی متزلزل قلمداد کنند. از جمله این فتاوای شاذ و نادر که توسط قرضاوی صادر گردیده است عبارتند از:

- یکی از عجیب ترین فتاوای قرضاوی که بعد از حوادث 11 سبتامبر 2001 م صادر شد، فتوای جواز قتل مسلمانان افغانستان توسط سربازان مسلمان آمریکایی است. وی همچنین در دو فتاوی متناقض پیرامون حضور سربازان آمریکایی در کشورهای خلیج فارس اذعان داشت که حضور این سربازان در کشور کویت حرام و در کشور قطر بدون اشکال می باشد!.

- قرضاوی در سال 2003م  در یک برنامه زنده تلویزیونی در شبکه الجزیره فتوایی در خصوص سنگسار نمودن محمد عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی داد. وی اذعان نمود که در صورتی که ثابت شود محمود عباس در جنگ غزه شرکت داشته است باید سنگسار شود.

این مسئله واکنش شدید مردم کرانه باختری را در بر داشت ؛ بگونه ای که تصاویری از شیخ قرضاوی را که در حال دست دادن با خام خام های یهودی بود بر در و دیوار ساختمان ها نصب کرده و درگیریهایی بین نمازگراران و ائمه جماعت در این منطقه بروز نمود.

-  همزمان با وقوع بیداری اسلامی در منطقه قرضاوی اقدام به صدور فتوای قتل و نامشروع خواندن افرادی از قبیل معمر قذافی ، حسنی مبارک ، بشار اسد ، زین العابدین بن علی و ... نمود. این در حالی است که تا قبل از آن به کرات با افراد مذکور دیدار و ملاقات داشته و به مدح آنها پرداخته بوده و این چرخش رفتار او باعث تمسخر بسیاری از رسانه های عربی گردیده است.  

- در سال 2008م فتوایی مبنی بر وجوب حمایت از ایران صادر کرد، اما اندکی بعد ضمن زیر سوال بدن مسئله تقریب بین مذاهب از خطر مدّ شیعی (گسترش تشیع) در کشورهایی با اکثریت اهل تسنن سخن به میان آورد. این اظهارات قرضاوی واکنش های زیادی به ویژه در میان اهل سنت به دنبال داشت. لذا علمای الازهر در واکنش به اظهارات قرضاوی آن را برانگیختن اهل سنت افراطی علیه شیعیان معرفی کردند. برخی نیز اظهارات قرضاوی درباره شیعیان را گرویدن فرزندش (عبدالرحمن قرضاوی) به مذهب تشیع می دانند.

- در سال 2009م اعلام کرد: من برخی از فتاوای معاصر خود را بنا به مصالح عمومی منتشر نمی کنم که از جمله آنها می توان جواز دست دادن مردان با زنان غریبه اشاره کرد!. جالب اینکه اندکی بعد از این اظهار نظر تصاویری از دست دادن قرضاوی با ملکه سابق قطر در شبکه های مجازی منتشر گردید.  

مخالفان قرضاوی

شیخ قرضاوی به دلیل مواضع، فتاوا و رفتارهای متناقض از سوی گروههای مختلف مورد انتقادات شدید قرار دارد.

از جمله منتقدان جدی قرضاوی می توان به سلفی های سنتی و اساتید الازهر اشاره نمود. این گروه معتقدند که قرضاوی با استناد به احادیث ضعیف و نقد احادیث معتبر اهل سنت در کتابهای صحیح بخاری و مسلم باعث تنزل مقام علما در میان اهل سنت گردیده است.

از دیگر گروههای مخالف قرضاوی برخی گروههای جهادی هستند که به دلیل فتوای جواز قتل مسلمانان افغان توسط سربازان مسلمان آمریکایی نگاه خوبی نسبت به وی ندارند.

همچنین شیعیان کشورهای عربی نیز معتقدند که سخنرانی های قرضاوی در خصوص خطر گسترش شیعه در جهان اسلام عامل اصلی فتنه مذهبی و کشتار مسلمانان توسط یکدیگر است و این مسئله می تواند عواقب خطرناک تری برای جهان اسلام داشته باشد.

گروههای سکولار و غرب گرا در کشورهای عربی نیز از دیگر مخالفا قرضاوی هستند؛ زیرا وی به دلیل مواضع متناقض خود فتاوایی را صادر کرده است که به زعم آنان با حقوق بشر منافات دارد. به عنوان مثال، فتاوی قرضاوی در رابطه با تائید عملیات انتحاری بر علیه اسرائیلی ها یکی از این موارد است. جالب اینجاست که علمای الازهر به دلیل فتوای قرضاوی مبنی بر اینکه جهاد برای آزاد سازی فلسطین در شرایط فعلی نه واجب است و نه ضروری! در حالیکه جهاد برای سقوط دولت بشار اسد در اولویت فعلی جهان اسلام قرار دارد، انتقادات تندی را بر وی وارد کرده اند.

نتیجه گیری

بدون شک رفتار غیر منطقی ، متناقض و پر حاشیه شیخ یوسف قرضاوی که از سوی بسیاری از گروههای فکری ، مذهبی و سیاسی جهان اسلام نیز مورد انتقادات شدیدی قرار دارد، نتیجه ای جز افزایش تنش های فرقه ای ، به خطر افتادن امنیت فیزیکی و روانی مسلمانان و پائین آمدن اعتبار علمای اسلامی را در بر نداشته است. لذا عقلای اسلامی بایستی ضمن چاره اندیشی برای این مسئله در صدد اصلاح و هدایت رفتارهای اینچنینی برخی عالم نماهای پر حاشیه که عمدتاً در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس سکنی گزیده اند، باشند و از هزینه تراشی های آنان برای اسلام و جوامع اسلامی جلوگیری نمایند.

مرتبط‌ها

ایستگاه انقلاب 11

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

آیا جمهوری اسلامی به مفاهیم اصلی وجودی خود پایبند بوده است؟

دولت رمّالان

سرافراز؛ مُهره تخریب سازمان اطلاعات سپاه