دیدبان

محروم کردن مردم از شجریان حق‌الناس است

محروم کردن مردم از شجریان حق‌الناس است

دیدبان: «محمد تقی فاضل میبدی» از جمله روحانیون نواندیشی است که سال گذشته هم‌زمان با موج گسترده‌ی لغو کنسرت‌های موسیقی، همگام با دلسوزان و اهالی فرهنگ و موسیقی به این مسأله اعتراض کرد.

او برهم زدن کنسرت‌های موسیقی -که البته در سالِ جاری روندِ کندتری نسبت به گذشته پیدا کرده- و همچنین محرومیت اساتید موسیقی ایران -به‌خصوص استاد شجریان- از فعالیت در این عرصه را معضل بزرگی می‌داند که مصداقِ عینی «حق‌الناس» است. او می‌گوید کسانی که این محدودیت‌ها را به وجود آورده‌اند، باید در پیشگاه تاریخ پاسخگو باشند.
 
«میبدی» درباره‌ی هفت سال ممنوعیتِ فعالیت «محمدرضا شجریان» به سایت «موسیقی ما» می‌گوید: «من از سال‌های قبل استاد شجریان را از نزدیک می‌شناسم و در دوره‌ای با هم رفت‌وآمد داشتیم و همواره به ایشان و آوازشان علاقه‌مند بوده‌ام. استاد شجریان، انسان بسیار شریفی است و برای خودش اصولی متصور است که همیشه از آنها دفاع کرده. ایشان را باید یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های گرانمایه هنری کشور دانست. او نه‌تنها به موسیقی ایران اعتلای بسیاری داده، بلکه در طول سال‌ها فعالیت هنری، شعر ایرانی را نیز جلا داده و بسیاری از شعرا مثل عطار، سعدی و حافظ را به طیف وسیعی از مردم و مخاطبان شناسانده است.»
 
این عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اهمیت دعای «ربنا» در مناجات‌های عرفانی دهه‌های اخیر مردم ایران گفت: «شجریان در تمام این سال‌ها به بسیاری از نیازهای عاطفی مردم نیز پاسخ داده است؛ به‌خصوص «ربنا»ی ایشان که صدا و سیما سال‌ها است مردم را از شنیدنِ آن محروم کرده، انسان را به اوج می‌برد و آن مثنوی افشاری با شعر مولوی که قبل از این دعا می‌خواند، برای هر انسانی پروازدهنده است. اما متأسفانه جامعه سال‌های زیادی است که از شنیدن صدای ایشان محروم شده و این باعث تأسف بسیاری است. با وجود آنکه مردم به خوبی قدر سرمایه‌های هنری‌شان را می‌دانند، اما بخشی از حاکمیت نگاه دیگری دارد.»
 
میبدی عقیده دارد که شجریان جزو اساتید آواز ایرانی است که صدای کم‌نظیر و یا شاید بی‌نظیری دارد: «من به شکل تخصصی موسیقی نمی‌دانم؛ اما هیچ‌کس نیست که این مسأله را تأیید نکند که استاد شجریان یک موزیسین تمام‌عیار است که در عین خواندن آواز به بهترین شکل ممکن، «شعرشناس» بزرگی است. او می‌داند باید در هر دوره‌ای -بنا بر اقتضای جامعه- چه شعری را در چه دستگاهی بخواند. ما مانند او را در تاریخ هنرمان یا نداشته یا کم داشته‌ایم و چیزی که ایشان را از دیگران متمایز می‌کند، این است که هنر شجریان تنها صدای خوبش نیست؛ اصولی است که همواره به آن پای‌بند مانده و سر آن با هیچ‌کس مصالحه نکرده است. استاد شجریان در این سال‌ها، هیچ‌گاه آن‌طور که باید ارج نهاده نشده و حالا هم که سال‌ها است از هر نوع فعالیتی محروم مانده و این در حالی است که صدای او متعلق به ملت ایران است نه فقط خودش.»
 
نویسنده کتاب «حدیث آزادی» می‌گوید که کسانی که جامعه را از استماع این صدا محروم کرده‌اند، باید در پیشگاه تاریخ پاسخگو باشند: «من دعا می‌کنم ایشان هرچه سریع‌تر سلامتی خویش را به‌طور کامل پیدا کرده و به صحنه‌ی آواز برگردند.»
 
حجت‌الاسلام فاضل میبدی همچنین درباره‌ی برهم زدن کنسرت‌های موسیقی می‌گوید: «من بر این باورم که این جریانات به هیچ عنوان مذهبی یا شرعی نیست و مقاصد سیاسی در آن پیگیری می‌شود؛ چون چنین اقداماتی به طور قطع خلاف شرع است. وقتی کنسرتی مجوز دارد، کجایش می‌تواند حرام باشد؟ فعل حرام زمانی است که شما عده‌ای را گسیل می‌دهید تا آن را به هم بزنند. بیشتر هم می‌خواهند مقابل دولت بایستند. شما فرض کنید که در مشهد کنسرتی می‌خواهد برگزار شود و عده‌ای به تحریک کسی آن را به هم می‌زنند؛ بر اساس کدام منطق فقهی این کار را انجام می‌دهند؟‌ بر اساس کدام قانون؟ این خودش خلاف عرف و شرع است. این نوعی حق‌الناس است. من هنر را دوست دارم و به صورت حلال می‌خواهم از آن استفاده کنم. وقتی شما مانع استفاده از این حق من می‌شوید، فعل حرام انجام داده‌اید.»
 
او همچنین درباره‌ی «کپی‌رایت» توضیح می‌دهد که حق مؤلف، حق معتبر و شناخته شده‌ای است و بسیاری از فقها هم زیر پا گذاشتن آن را حرام دانسته‌اند: «وقتی شما صدای کسی را بدون مجوز و پرداخت هزینه‌ای منتشر می‌کنید، مثل این است که سرقتی واقعی انجام داده‌‌اید؛ اما متأسفانه در کنار بسیاری از کارهای خارج از اخلاق، این مسأله هم در جامعه‌ی ما وجود دارد. در حالی که اثری که ضبط می‌شود، هزینه‌های بسیاری برای صاحب‌اثر دارد. از همه بدتر اینکه صدا و سیما هم در این زمینه بی‌توجهی می‌کند.»
 
میبدی همچنین درباره‌ی اما و اگرها درباره‌ی حلال یا حرام بودن موسیقی که همچنان محل بحث است، توضیح می‌دهد: «مقوله‌ی هنر، مقوله‌ی جدیدی است. واژه‌ی هنر واژه‌ای است که جزو تمدن‌های جدید است و به شاخه‌هایی چون معماری، موسیقی و خطاطی و هنرهای تجسمی تقسیم می‌شود. در صدر اسلام، هنر مجسمه‌سازی و هنر آواز خواندن مذموم شناخته شد؛ چون آن زمان مجسمه‌سازی مقدمه‌ای برای بت‌پرستی بود؛ مثل شطرنج که چون اسباب قمار بود حرام اعلام شد و امام خمینی (ره) آن را حلال اعلام کردند. مجسمه‌سازی اما در این روزگار دیگر حرام نیست و در پارک‌ها و موزه‌ها می‌توان این هنر را دید. موسیقی هم زمانی در دربار عباسیان برای اهداف شهوانی یا مقابل جریانی که ائمه‌ی اطهار ترویج می‌کردند، استفاده می‌شد و به همین خاطر حرام اعلام شد؛ اما امروزه هنر و موسیقی یکی از نیازهای انسان است. در واقع بخشی از وجود انسان عاطفه‌ی انسان است که باید ارضا شود و غذای عاطفه موسیقی و ساز و به‌طور کلی هنر است. بنابراین نمی‌توان موسیقی را حرام دانست، مگر اینکه خلاف شئون انسانیت باشد که در این صورت هر چیز حرام می‌شود.»
 
عضو مجمع مدرسین حوزه علمیه قم صحبت‌های خود را این‌گونه به پایان می‌برد: «احکام فقهی نیازمند حرکت در بستر زمان است. قبل از انقلاب فقها می‌گفتند زنان حق رأی ندارند، اما امام خمینی (ره) نگاه دیگری به جهان داشتند و نه‌تنها حق رأی را برای زنان قائل شدند، بلکه به آنها گفتند شما می‌توانید کاندیدا شوند. به نظر می‌رسد که مشکل موسیقی، به شکل کامل حل نشده و این در حالی است که امام خمینی (ره) نگاه بازی به این مسأله داشتند.»

منبع:موسیقی ما

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟