۱۵ آذرماه امسال، خبر تلخ حادثه آتش سوزی دانش آموزان دبستانی روستای
«شینآباد» پیرانشهر بار دیگر وجدان همه کسانی که شعار عدالتطلبی را سر
میدهند، بیش از پیش بیدار کرد؛ این دومین باریست که در دولت کریمه دو
حادثه آتشسوزی مدرسه رخ داده است.
یکی در ۱۴ آذر سال ۸۵ که آتش به
جان ۸ دانشآموز دبستانی روستای درودزن استان فارس افتاد که چهرههای زیبا
و معصوم ۶ دختر و ۲ پسر دوم دبستانی را به یغما برد و ۱۵ آذر امسال نیز که
آتش به جان دانشآموزان دبستان روستای «شینآباد» افتاد و تا امروز دو
دختر معصوم را به کام مرگ کشانده است.
آن روزها وزیر آموزش و
پرورش در اجلاس آیسسکو در عربستان بود اما به محض ورود به کشور به عیادت
دانشآموزان حادثه دیده رفت و در شرایطی که اکثر مردم جامعه، نمایندگان
مجلس و رسانهها خواهان استعفای وزیر آموزش و پرورش بودند، و خانوادههای
حادثهدیدگان از درد سوختن فرزندانشان به روی تخت بیمارستان به خود
میپیچیدند و آرام و قرار نداشتند، وزیر آموزش و پرورش در واکنش به سوالی
در خصوص درخواست استعفایش توسط برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دلیل
حادثه آتش سوزی دبستان دخترانه با خنده گفت: «شما چی؟ شما را برکنار کنیم
یا نه اگر به موقع خبر میدادید مواظب مدرسه شین آباد پیرانشهر باشید این
اتفاق روی نمیداد». وی با طفرهرفتن از اصل موضوع، کمکاری و بیکفایتی
خود را برگردن اهالی رسانه انداخت.
ماجرا به همین جا ختم نمیشود؛
درست در چنین فضایی که مجلس به دنبال استیضاح حاجیبابایی بود؛ حدود یک
هفته پس از حادثه آتشسوزی مدرسه روستای شینآباد، وزیر آموزش و پرورش در
۲۱ آذرماه در سفر یک روزهای به دیدار مراجع تقلید قم رفت و تعریف و تمجید
از خدمات آموزش و پرورش به نوعی پرونده استیضاح آقای وزیر را به تاخیر
انداخت.
چهار روز بعد انتشار خبر تیراندازی در مدرسه ابتدایی سندی
هوک در ایالت کنکتیکت آمریکا را که منجر به کشتهشدن ۲۷ نفر از جمله چندین
دانشآموز و معلم بود و باعث اعلام عزای چهار روزه توسط باراک اوباما
رئیسجمهوری آمریکا شد، رئیسجمهور ایران را که تا آن روز پیام تسلیتی برای
حادثهدیدگان مدرسه شینآباد پیرانشهر نداده بود، واداشت تا پیام تسلیتی
برای مردم امریکا صادر کند.
خبر فوت سارینا رسولزاده دومین قربانی
حادثه آتشسوزی در چند روز گذشته که دچار سوختگی ۴۵ درصدی بود همه را
داغدار کرد اما انتشار عکسهای ملاقات احمدینژاد رئیسجمهوری محترم از
جوانفکر در بیمارستان بر این حیرتمان افزود که چگونه ممکن است جان
دانشآموزانی که در این دولت عدالتگر، متدین و انقلابی یا به کام مرگ
کشیده شدهاند و یا چهره زیبا، باطراوت و شادمانشان را که در آتش خشم
بخاریهای به اصطلاح استاندارد قربانی شدهاند، اینگونه بیارزش جلوه
نماید.
آیا بهتر نبود آقای رئیسجمهور به جای عزل عجولانه وزیر
بهداشت، برای وزیر آموزش و پرورش تدبیری میاندیشید، اگرچه که تغییر
حاجیبابایی بدون توجه به تامین اعتبار بودجه هزار میلیارد تومانی برای ۲۰۰
هزار کلاس و دفتر که با بخاری نفتی مانند مدرسه شینآباد گرم میشوند، گره
کوریست که میتواند در بیتدبیری مسئولان همچنان بازنشده باقی بماند.
مدرسهای
که پس از گازکشی ۱۰ ساله به آن منطقه، به دلیل فقدان اعتبار هنوز با بخاری
نفتی گرم شده و جان دانشآموزانی که در چنین مدارسی تحصیل میکنند تهدید
میشود؛ انگار هر لحظه باید در انتظار خبر بدی باشیم که آن هم دیگر خبر
نیست؛ یک مرثیه تلخ است.