دیدبان
"بادیگارد" یا "ابد و یک روز"

گیشه نوروز از آن کیست؟

گیشه نوروز از آن کیست؟

دیدبان: اگر بخواهیم به پیش بینی پرفروشهای اکران سال 95 بپردازیم از یک طرف باید به جدول فیلمهای پرمخاطب جشنواره سی و چهارم نگاهی بیندازیم-البته نه فقط جدول رأی گیری خانه سینما بلکه جدولی که شامل سانسهای فوق العاده ای بود که برای فیلمهای مختلف تخصیص یافت- و از طرف دیگر نیم نگاهی هم داشته باشیم به برخی آثاری که علیرغم تولید در سال اخیر در جشنواره نبودند.

در میان این مجموعه آثار هم کفه به نفع ژانر کمدی سنگینی می کند که در همه این سالها به عنوان گونه ای مطلوب مخاطبان سینمای ایران مورد توجه قرار گرفته است. البته در کنار کمدیهایی که احتمال فروش بالای آنها می رود داریم آثاری با درونمایه جدی را که می توانند توجه مخاطبان در اکران عمومی را شامل شوند.

 پیش بینی احتمالی از پرفروشهای 95 ارائه می شود:
 
*"بادیگارد" ابراهیم حاتمی کیا
"بادیگارد" نه فقط به هنگام نمایش در جشنواره سی و چهارم جزو فیلمهای محبوب مخاطبان بود بلکه استاندارد بودن ساختار آن و حرکت بر مسیر سینمای ژانر حادثه ای-سیاسی که همواره مورد توجه مخاطبان بوده این فیلم را در مسیری قرار می دهد که بتواند جزو پرفروشهای سال 95 باشد.

بازیهای بازیگران اثر از پرویز پرستویی و مریلا زارعی و بابک حمیدیان گرفته تا نقشهای مکملی چون امیر آقایی و فرهاد قائمیان و شیلا خداداد همه حدی استاندارد از کیفیت را ارائه می دهند.

قابل پیش بینی نبودن داستان فیلم که یکی از نیازهای اصلی جلب مخاطب عام هست و البته اقبالهایی که در اکرانهای دانشگاهی و ارگانی پیش از آغاز اکران رسمی از فیلم شده است همه و همه حکایت از آن دارد که تازه ترین فیلم حاتمی کیا هم خواهد توانست یکی از پرفروشهای اکران 95 باشد.
 
* "بارکد" مصطفی کیایی
"بارکد" انتظاری را که مخاطبان "عصر یخبندان" و "خط ویژه" از مصطفی کیایی دارند برآورده نخواهد کرد اما همان سابقه ذهنی قبلی از این کارگردان باعث خواهد شد که فیلم تازه اش هم بتواند بخصوص در هفته های ابتدایی نمایش مخاطبان را به سینماها جلب کند.

"بارکد" بلحاظ کیفیت متن اثری است پر از حفره های روایی و البته ساختاری با فلاش بکهای متعدد که بی کمترین قرابت معنایی با متن برای اثر انتخاب شده باعث شد که در جشنواره هم فیلم مورد توجه منتقدان قرار نگیرد.

 بلحاظ معنایی هم که اثر را بازبینی کنیم برخورد می کنیم با مقادیر فراوانی شوخیهای اروتیک که مطمئنا از جایی به بعد زدگی مخاطب را موجب خواهد شد.

اما به دلیل همان انتظاری که مخاطب از آثار قبلی کیایی دارد "بارکد" می تواند خوب بفروشد و البته این فروش در هفته های ابتدایی که مخاطبان آگاهی چندانی از کیفیت فیلم ندارند بیشتر خواهد بود و به تدریج امکان کاهش فروش وجود دارد درست شبیه وضعیتی که سال قبل برای "گینس" افتاد.
 
*"ابد و یک روز" سعید روستایی
"ابد و یک روز" به یمن تحسینهایی که هیأت داوران جشنواره سی و چهارم نثارش کردند جزو پرفروشهای 95 خواهد بود. تجربه نشان داده آثاری که عموما تحسین یکجانبه جشنواره را موجب شده اند گیشه مطلوبی دارند و "ابد..." هم از این قاعده مستثنی نیست.

جوی که برای حمایت از "ابد..." حتی پیش از جشنواره راه افتاده بود موفقیت آن در داوری جشنواره را قابل پیش بینی می کرد و همین موفقیت فروش خوبی را هم برای فیلم در اکران رقم خواهد زد.

اما آیا مخاطبانی که به تماشای این فیلم می روند از تماشای آن لذت می برند؟ فیلم آن قدر سیاه و سراسر چرک است که محال است زدگی مخاطب را شامل نشود بخصوص که سبک کاری کارگردان که لوکیشن را محدود کرده به یک خانه مخروبه و قابهای تلویزیونی، عنصری به نام سینما را در محصول کمیاب کرده و برای همین مخاطب "ابد..." قطعا هر حسی که بهش دست دهد حس تماشای یک محصول تلویزیونی را درنخواهد یافت.

با این حال به دلیل همان تبلیغات جشنواره ای، این فیلم که شنیده هایی درباره ردپای یکی از نزدیکان رییس دولت یازدهم در تأمین سرمایه اش وجود دارد، می تواند جزو پرفروشهای سال باشد.
 
*"رسوایی2" مسعود ده نمکی
تازه ترین محصول سینمایی مسعود ده نمکی اولین محصول این کارگردان است که اکران نوروزی به آن نرسید اما برخلاف تصورات این فیلم به شدت قابلیت پرفروش شدن را دارد.

همان طور که جوانی چون مصطفی کیایی این شانس را دارد که اثر درجه دویی چون "بارکد" را به لطف کیفیت بالای آثار قبلی اش در شمار محصولات پرفروش سال ببیند ده نمکی هم "رسوایی2" را در سبد پرفروشهای سال خواهد دید بخصوص که فیلم ده نمکی ورای تمام شوخیهای تلویزیونی اش یک تصویرسازی ماهرانه از زلزله تهران را در این فیلم ارائه کرده است!

برخلاف تصور آنها که عدم اقبال مردمی در جشنواره به "رسوایی2" را عاملی دانسته اند بر کیفیت پایین فیلم اتفاقا "رسوایی2" از بسیاری از محصولات جشنواره که تحسین شدند سینمایی تر است. ده نمکی بی واهمه از گاف دادن، دوربین اش را از لوکیشنهای بسته بیرون آورده و به دل جامعه رفته و سعی کرده تصویرسازی جامعه ای آلوده به گناه را با شوخیهای پی در پی ارائه کند.

فیلم ده نمکی یک پایان بندی فکرشده هم دارد و ضمن اینکه مخاطبانی که ده نمکی را با "اخراجیها" شناخته اند در اثر تازه این کارگردان هم فضای مطلوب خود را خواهند یافت.
 
*"هفت ماهگی" هاتف علیمردانی
"هفت ماهگی" خط داستانی تازه ای ندارد و اتفاقا به شدت منطبق بر متد سریالهای ماهواره ای پیش می رود اما نکته ای که این فیلم را از سلف خود جدا می کند آن است که کارگردان سعی زیادی کرده نتیجه غایی رفتارهای زشت و بی اخلاقیهای آدمیان را به صریح ترین شکل ممکن پیش رو بگذارد و بدین لحاظ است که فیلم می تواند مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.

به مانند ساخته قبلی کارگردان یعنی "کوچه بی نام" اینجا هم سعی شده نوعی امیدبخشی در پایان بندی اثر وجود داشته باشد تا مخاطبی که از نیمه های فیلم به بعد مدام شاهد درگیریهای کاراکترهای اصلی بوده بتواند با نفس راحت از سینما خارج شود.

"هفت ماهگی" از حضور حامد بهداد به عنوان بازیگر اصلی سود می برد؛ بهداد سعی زیادی کرده که در این فیلم آن اغراقهای همیشگی بازیگری اش را نداشته باشد و بر این اساس می توان گفت فیلم پتانسیل جلب نظر علاقمندان بهداد را هم دارد.
 
*"زاپاس" برزو نیک نژاد
"زاپاس" یک کمدی تلویزیونی تمام عیار است و کاملا منطبق بر الگویی ساخته شده که نیک نژاد سریالی چون "دردسرهای عظیم" را بر آن اساس ساخته است.

 یارغار نیک نژاد در تولید "دردسرها..." که با بداهه هایش به قدر کفایت سریال را از رخوت نجات داد یعنی جواد عزتی هم در اینجا حضور دارد. امیر جعفری زوج عزتی در "زاپاس" است که کوشیده منطبق با تجربیاتی که از سریالی چون "چک برگشتی" داشته کاراکترش را خلق کرده و پیش ببرد.

قرارگیری انبوه فیلمهای تلخ و با درونمایه منفی در سبد اکرن 95 این شانس را برای "زاپاس" ایجاد می کند که در صورت پیدا کردن زمان مناسب برای اکران بتواند فروش خوبی داشته باشد.

البته که فروش فوق العاده برای فیلم دور از حد تصور است اما "زاپاس" فیلمی خواهد بود که در میان پرفروشهای 95 جای خواهد گرفت.
 
*"لانتوری" رضا درمیشیان
فیلم تازه رضا درمیشیان جوانی که فیلم قبلی اش "عصبانی نیستم" توقیف است به دلیل توقیف فیلم قبلی هم که شده محصولی کنجکاوی برانگیز برای مخاطبان سینماست.

مخاطبان به سینما خواهند رفت تا ببینند تازه ترین محصول کارگردان "عصبانی نیستم" چطور محصولی است و به همین یک دلیل هم که شده "لانتوری" می تواند یکی از امیدهای گیشه در سال 95 باشد.

البته که به مانند آثار قبلی طعنه های سیاسی تاریخ مصرف دار بدجوری به "لانتوری" آسیب زده است و موجبات تبدیل آن به یک بیانیه سیاسی را فراهم آورده است اما آن سابقه ذهنی در کنار تصویرسازی تکان دهنده ای که از اسیدپاشی در فیلم ارائه می شود این قابلیت را دارد که "لانتوری" را به یکی از معدود آثار اجتماعی پرفروش سال 95 بدل کند.

"لانتوری" یک بازیگر خوب به نام مریم پالیزبان را دارد که به خوبی هرچه تمامتر نقش یک قربانی اسیدپاشی را بازی کرده است.
 
 
*"خوب بد جلف" پیمان قاسم خانی
اولین تجربه کارگردانی فیلمنامه نویس توانای سینما و تلویزیون یعنی پیمان قاسم خانی نسخه سینمایی سریال "پژمان" است.

 بعد از موفقیت آن سریال چند ماهی صحبت از ساخت نسخه سینمایی آن بود که در نهایت پیمان قاسم خانی که خودش مولف فیلمنامه بود به عنوان کارگردان آن انتخاب شد.

"خوب بد جلف" از جمله محصولات غایب در جشنواره فیلم فجر بود که قابلیت بالای فروش را دارد.

فارغ از سابقه ذهنی مخاطبان نسبت به سریال "پژمان"، قاسم خانی سناریستی است که در این سالها هرچه نوشته پرمخاطب شده و بدیهی است که وی با وسواس بالاتری نوشته خودش را کارگردانی کرده باشد.

این را هم درنظر بگیرید که جدایی مهران مدیری از قاسم خانی چه بلایی بر سر محصولاتی چون "ویلای من"، "شوخی کردم" و همین "در حاشیه" آورد و چقدر به نفع امثال سروش صحت و کمال تبریزی شد تا دریابید "خوب بد جلف" که علاوه بر متن قاسم خانی حضور او را پشت دوربین هم رقم خواهد زد قطعا یکی از پرفروشهای سال 95 خواهد بود.

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟