دیدبان
سناریوی تغییر باورها و ارزش ها

راهبرد غرب برای هویت زدایی جامعه اسلامی چیست؟

راهبرد غرب برای هویت زدایی جامعه اسلامی چیست؟

نویسنده: صادق بیطرف

دیدبان: تقریباً همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و سرخوشی غرب از خروج رقیب دیرینه اش از عرصه رقابت، انقلاب اسلامی ایران به عنوان روحی بر کالبد مرده دنیای مادی بود. شکل گیری انقلاب اسلامی بار دیگر منجر به این شد که جبهه دیگری در برابر غرب شکل گیرد البته این بار نه با تفکر ماتریالیستی و به اسم جبر تاریخی بلکه به اسم معنویت و اخلاق که از حقوق برابر همه انسان ها سخن می گفت و از رعایت ارزش های اخلاقی توسط حاکمان و مردم دم می زد. این شعار های دینی بر خلاف شعار های چپ ها و کمونیست های اتحاد جماهیر شوروی تنها طبقه کارگر را مورد هدف قرار نمی داد و این بار به تمام مردم وعده حقوق برابر و عدالت واقعی را می داد. همین مسأله موجب شد غرب تلاش کند تا بتواند با حمله به مبانی و بنیان این تفکر آن را عقیم کند.

بیش از بیست سال است که با رشد شبکه های ماهواره ای فارسی زبان مواجه هستیم و تعداد این شبکه ها امروز به 200 شبکه رسیده است. این در حالی است که تعداد تمام فارسی زبانان جهان زیر 150 میلیون نفر هستند. این مسأله اهمیت مردم ایران اسلامی برای برنامه ریزان جهان غرب را به خوبی نشان می دهد. البته با تمهیداتی که در کشور انجام شد تا حدودی از تأثیر گذاری این شبکه ها کاسته شد که بیشتر در جنبه سلبی بود و در وجه ایجابی آن که ضرورت ورود دستگاه های فرهنگی کشور، آموزش و پرورش، صدا و سیما و ... لازم داشت با توفیق چندانی مواجه نبودیم. با این وجود برنامه های شبکه های ماهواره ای برای نسل جدید که در اصطلاح جهانی به آن نسل دیجیتال می گویند و تمایل چندانی به گذران اوقات پای تلویزیون در جمع خانوادگی نداشتند جذابیت چندانی نداشت و البته با تغییر سبک زندگی مردم، مشغولیت های زیاد شغلی و شخصی گرایی در زندگی شهروندان، این مسأله تشدید شده بود. در این شرایط شبکه های اجتماعی مجازی توانستند جای خود را در مصرف رسانه ای شهروندان به خصوص جوانان و نوجوانان باز کنند و زمینه ارتباط گیری شخصی فارغ از نظارت های خانوادگی و فشار ارزش های اجتماعی برای این قشر آسیب پذیر فراهم شد.

حضور باندهای فساد در این شبکه ها توانست بستر مناسبی برای ایجاد سناریوی تغییر باورها و ارزش های نسل جوان ایجاد کند و قابلیت های این شبکه ها نیز افراد را به افشای اطلاعات شخصی و زندگی خصوصی ترغیب می کرد. این در حالی است که فضای عفیفانه ای که در آموزه های دینی و سنتی جامعه ایرانی به صورت پر رنگ وجود دارد، در نظر گرفتن حریم های خصوصی چه برای فرد و چه برای خانواده را در اولویت قرار می دهد و خروج از این چارچوب را یک قبح دینی و خطای بزرگ می داند. این مسأله برای بانوان به طور جدی تری مطرح می شود که در سنت ایرانی پیش از اسلام و همچنین ارزش های دینی به شدت بر رعایت حیا و حجاب تأکید شده است که این کاملاً در تناقض با ماهیت برخی از این شبکه های فضای مجازی است.

عمق ماجرا شاید اینجا خود را نشان دهد که بدانیم در کشورمان حدود پنج میلیون نفر عضو شبکه فیس بوک هستند و شبکه اینستاگرام که بر محوریت انتشار عکس های خصوصی افراد شکل گرفته نیز طبق برآورد ها بیش از پنج میلیون کاربر دارد. شبکه پیام رسان تلگرام نیز روی حدود 22 میلیون گوشی تلفن همراه نصب شده است. این آمار وضعیت بغرنج و خطرناکی را که در آن به سر می بریم نشان می دهد. از سوی دیگر چه در ایران و چه در سطح جهانی، آمار های ایجاد اختلافات خانوادگی به خاطر افشای اطلاعات و یا خارج شدن اطلاعات شخصی افراد از میان حلقه دوستان رو به افزایش است. حتی چندی پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه یک زن به دلیل اینکه همسرش عکس وی را در اینستاگرام "لایک" نکرده بود وی را با چاقو کشت. اگرجه این خبر ممکن است جزء معدود خبر هایی در این سطح باشد اما ایجاد اختلافات خانوادگی به دلیل فعالیت اعضای خانواده در این شبکه ها روز به روز افزوده می شود.

از سوی دیگر این شبکه ها توانسته اند فردی گرایی متأثر از مدرنیته را به طور خیلی شدید توسعه دهند و از ارتباطات "رحِمی" که در اسلامی تأکید جدی بر روی آن شده است به شدت بکاهد. به گونه ای که امروز شاهد گسترش ارتباطات با افراد نا آشنا و یا ارتباطات خویشاوندی پایین در برابر کاهش ارتباطات با خویشاوندان و شبکه نَسَبی افراد هستیم. این مسأله می تواند به طور جدی موجب تغییرات بنیانی در هویت و فرهنگ سنتی افراد و خانواده ها گردد و سبب شود تا این تغییرات سریع و شدید، اختلالات و آشفتگی های جدی را در زمینه مولفه های فرهنگی ارتباطی افراد ایجاد کند و در نهایت به هویت زدایی از خرده فرهنگ ها و قومیت ها منجر شود. نتیجه این هویت زدایی از فرهنگ ها و قومیت ها خود را در از بین بردن تفاوت های فرهنگی در سرتاسر کشور، چیزی که در سالیان دراز منجر به قوام و ایجاد تعادل و ثبات در مناطق مختلف می شده نشان می دهد.

با این تفاسیر می توان گفت امروز مهمترین برنامه غرب برای به زانو درآوردن ایران اسلامی و هویت دینی مردم در سرتاسر جهان از طریق شبکه های اجتماعی در حال انجام است، جایی که کاربران گمان می برند با یک فضای بی طرف و کاربر محور روبرو هستند، در حالیکه در یک نگاه کلان تر، در بخشی از یک پازل بزرگ قرار گرفته اند و به دست و اراده خود داشته های فرهنگی خود را چوب حراج می زنند.

مرتبط‌ها

آتش به اختیار با خشاب بصیرت انقلابی

خورشید‌ بی‌غروب امام خمینی(ره)

اختیارات پیامبر و امامان معصوم (ع)

عزاداری حسینی؛ امتداد سیاست خارجی جمهوری اسلامی

نهادینه‌سازی آموزه‌ مهدویت برای کودکان

رابطه سختی و آسانی در قرآن/ ما به چه کسانی بدهکاریم؟