دیدبان
حجت الاسلام والمسلمین ثمری:

حواسمان در فتنه‌ ها باید به نفوذی‌ های جریان نفاق باشد

حواسمان در فتنه‌ ها باید به نفوذی‌ های جریان نفاق باشد

به گزارش دیدبان به نقل از تسنیم، ابعاد مختلف شخصیتی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در همیشه الگویی برای تمامی زنان بخصوص زنان مسلمان بوده است. در همین زمینه ماهنامه هیات گفت و گویی پیرامون سبک زندگی، فضایل، ابعاد مختلف شخصیتی ایشان و نحوه شهادت آن حضرت با حجت الاسلام و المسلمین ثمری داشته که متن آن را در ادامه می خوانید:

لطفا بفرمایید در چه کتب مرجعی فضایل و نحوه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) عنوان شده است؟
بسم الله الرحمن الرحیم. وجود نورانی حضرت صدیقه طاهریه زهرای مرضیه ویژگی های مختلفی دارد که منابع مختلف عامه و خاصه آن را نقل کرده اند.  و پیغمبر اکرم(ص) دختر بزرگوار و عزیزی داشتند که پاره تن شان خطاب کرده اند و در فضایل و مناقب آن بزرگوار مطالب بسیار گفته اند و این چیزی نیست که بشود از آن چشم پوشی کرد .

سه جلد کتاب مرحوم علامه فیروزی دارند تحت عنوان "فضائل الخمسه من الصحاح السته" که این را اگر محققی ورود پیدا کند و فضائل حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را که عالم بزرگواری جمع آوری کرده است و مناقب و فضایلی از آن بزرگوار آورده که می تواند منبع کافی برای بهره برداری باشد.

از جمله این ویژگی آمده که «و کانت (سلام الله علیها) مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله من الجن والانس والطیر والوحش والانبیاء والملائکة». یعنی جلالت قدر و عظمت شان حضت زهرا(سلام الله علیها) است که خدا تبعیت از او را واجب کرد بر تبعیت از هستی از جن و انس و طیر و وحش و انبیاء و ملائکه.

متن دیگری هست که آن متن هم بسیار متن قابل استفاده ای است که برگرفته از متون عامه و خاصه است."فاطمه من المهد الی اللحد" مرحوم آیت الله قزوینی و این متن هم از آن متن های بسیار عمیق و محققانه و قابل استفاده است.

متن سومی را که عرض می کنم "فاطمه بهجت قلب مصطفی" است که مرحوم علامه سید احمد همدانی در این مجموعه سعی کرده در اطراف شخصیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مطالب بسیار مفیدی را از عامه و خاصه نقل کند.

البته متون بسیار زیاد است. این چند متن در ابعاد وجودی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بسیار مطلب نوشته اند. اثر نفیس علامه بحرانی مجموعه "عوالم" ایشان را که جلد بیستش را به حضرت زهرا(سلام الله علیها) اختصاص می دهد و نکات بسیار ارزشمندی را آنجا می آورد.

از خاصه هم مرحوم علامه مجلسی در جلد 43"بحار الانوار" در خصوص ابعاد فردی و اجتماعی شخصیت حضرت زهرا(سلام الله علیها) مطالبی عنوان می کنند.
روایتی است که فرمودند: "من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیه القدر" که باز این عمق شخصیت وجودی حضرت زهرا صلوات الله علیها را می رساند که خداوند تبارک و تعالی سرّ بندگی را در شب قدر قرار داده و حقیقت شب قدر، صدیقه طاهره(سلام الله علیها) است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "بمعرفتها داره القرون الاولی" با معرفت حضرت زهرا(سلام الله علیها) امتهای قبلی سیر داشته اند.

در این مقوله مطلب نسبت به شخصیت ذاتی حضرت زهرا(سلام الله علیها) که شخصیتی بی بدیل و بی نظیر است کم نیست و سفارشاتی که پیغمبر داشته نسبت به این بانوی بزرگوار در این متون برای عزیزانی که مبنای تحقیق داشته باشند می شود ورود پیدا کرد.

جلوه های معرفتی آن بزرگوار خاص خودشان است و همراهی آن بزرگوار با امیرمؤمنان(سلام الله علیه) و پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) ؛ هرگاه پیغمبر(صلی الله علیه و آله) ایشان را می دیدند تمام قد می ایستادند و دست ایشان را می بوسیدند که یکی از زنهای پیغمبر(صلی الله علیه و آله) گفت که فاطمه(سلام الله علیها) دیگر بزرگ شده، تصورش این بود که این ارتباط به خاطر ارتباط پدر و فرزندی است که فرمودند پیغمبر(صلی الله علیه و آله) این بدین جهت نیست، بلکه بوی بهشت را از فاطمه(سلام الله علیها) استشمام می کنم "هی حوراء انسیه" او موجودی ملکوتی است که خدا در قالب انسان ظاهرش کرده و تعابیری که پیغمبر(صلی الله علیه و آله) دارند که دوست داشتن او دوست داشتن من است، آزار او آزار من است. "فاطمه بضعه منی"، پاره تن من است.

در عالم وجود هرکسی هر مقداری خوش درخشیده از معرفت حضرت زهرا بوده است و شاید به همین جهت بوده است که پیغمبر فرمود "ام ابیها" ام به معنای مادری که در جهتی که حقی که به فرزند دارد در جایگاه خاصی است یا روایتی که مرحوم آیت الله میرجهانی در "جنت العاصمه" آورده اند که از "کشف المعالی" نقل می کند که خداوند در حدیث قدسی به پیغمبر فرمود:"لولاک لما خلقت الافلاک لولا علی لما خلقتک لولا فاطمه لما خلقتکما" اگر به واسطه فاطمه نبود خلقت پیامبر هدف گذاری نمی شد، بعنوان مادر امامت و همسر ولایت. که البته این "خلقتکما" باید تبیین شود که فاطمه ظرف وجود ائمه است. برای امیرالمومنین و ولایت همسر است و برای امامت مادر است از این جهت است و این هم به این معنا نیست که جایگاه و منزلت آقا امیرالمومنین نادیده گرفته شود. اینها ارتباطاتی است از نظر تاثیرگذاری در عالم وجود که راحت ترین تعبیرش این است که همسر ولایت و مادر امامت.

یعنی ظرف وجودی حضرت صدیقه طاهره است که کفوی برای امیرالمومنین علی علیه السلام است که اگر نبود امامت ابتر می ماند. همانطور که اگر علی نبود کفوی برای فاطمه نبود.

این بانوی بزرگوار عمر بسیار مختصر و محدودی دارد. اقلا 18 و حداکثر 28 سال، که بسیار ضعیف است نقل 28 سال و آنچه که در تاریخ قابل استفاده است همین نقل 18سال است.

زندگی حضرت زهرا را دو جهت  باید نگاه کرد. حضرت زهرا یک شخصیت ذاتی دارد که به تعبیری شخصیت حقیقی حضرت زهراست و یک شخصیت حقوقی و اجتماعی دارد و آنچه که ما به حضرت زهرا توجه داریم شخصیت حقوقی حضرت زهراست که دختر پیغمبر و مادر حسنین و همسر امیرالمومنین است ولی شخصیت حقیقی حضرت زهرا ماورای این حرفهاست.

 

بحث خوبی به آن اشاره کردید من حدیثی از امام حسن عسکری دیدم "نحن حج الله علیکم و امنا فاطمه حجت الله علینا" این بحث حجت اللهی حضرت زهرا (سلام الله علیها) چگونه است؟

این بحث دیگری است که در شخصیت ذاتی حضرت صدیقه طاهره است. اهل بیت دلیل راه می خواهند. امام در وصتنامه شان هست یکی از افتخارات ما این صحیفه فاطمیه است که الان نزد حضرت حجت است. که بعد از پیغمبر جبرئیل می آمد و حوادث را برای حضرت صدیقه طاهره تبیین می کرد و فاطمه اطهر می گفت و امیرالمومنین می نوشت و صحیفه ای نوشته شد که آن را آقا امیرالمومنین در اختیار داشت و بعد به امام مجتبی علیه السلام داد و بعد به دست حضرت حسین علیه السلام رسید و همینطور دست به دست به دست اهل بیت رسیده و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) می فرمایند: "ولی فی بنت رسول الله اسوه حسنه"؛ دلیل راه من دختر پیغمبر است، یعنی دلیل راه، صحیفه مادرشان حضرت صدیقه طاهره است. بله این حدیث از امام عسکری و امام صادق (علیهما السلام) است یعنی ما دلیل راه بر مردم هستیم و مادر ما دلیل راه ماست و این است که حضرت حجت آن گونه می فرمایند.

روایتی است از امام عسکری که روایت خیلی عجیبی است. از امام عسکری سوال شد که چه شد در میان ملائکه الهی جبرئیل ملک مقرب شد و صاحب سر انبیا شد؟ می دانید که رفیق همه انبیا جبرئیل است. ایشان فرمودند: "ان روح القدس فی الجنان ساقوره ذاق من حدائقنا الباکوره"؛ جبرئیل در عالم ذر و در عالم ارواح در ملکوت می گشت و کنار باغ و بستانی از بستان هایی که متعلق به حضرت زهرا بود از شاخه ای از درختان این باغ که بیرون آمده بود میوه نارسی را از بستان فاطمه چشید، نخورد و به برکت آن طعم، خداوند امتیاز ویژه ای به وی داد که البته حضور حضرت زهرا در قیامت حضور عجیبی است که باز به ذات ایشان بر می گردد.

در جلد 43 بحار در صفحه نهم روایت فوق العاده عجیبی از امام باقر است در خصوص کیفیت حضور حضرت زهرا در قیامت بحث محشر است که در قیامت حضرت زهرا وقتی می خواهد وارد صحرای محشر شود از عرش فریاد بر می آید که "یا اهل محشر غضو ابصارکم" همه چشم هایشان را ببندند که حضرت صدیقه قرار است در محشر وارد شوند و توقفگاههایی دارند که یکی از آنها کنار درب جهنم است و کسانی که در این دنیا از معرفت حضرت زهرا بهره داشته باشند "کتب بین عینیهم هذا محب فاطمه" مهر خورده در پیشانی شان اینها دوست داران حضرت زهرایند ولی راهی جهنمند؛ حضرت آنجا می ایستند و سوال می کنند که "رب لما سمیتنی فاطمه" خداوندا چرا اسم مرا فاطمه گذاشتی؟ چون ایشان 9 اسم دارند زهرا، بتول، عذرا، فاطمه، راضیه، مرضیه، انسیه و حورا و طاهره؛ اینها اسامی است که همه آنها بامعناست. از پیغمبر سوال کردند چرا اسم حضرت زهراست و فرمودند که ایشان مثل نورافکن برای آسمانها نورافشانی می کرد. می فرماید که چون زشتی از فاطمه بریده است، از دوستان تو بریده، از ذریه تو بریده، از دوستان دوستان تو هم بریده و در روایتی دیدم از 3 واسطه یعنی دوستان دوستان دوستان. حضرت می فرمایند که خدایا گفته تو حق است و "انک لاتخلف المیعاد" و با عهدی که بستی خلاف نمی کنی. می بینم عده ای در پیشانی شان مهر محبت من خورده ولی استحقاق جهنم دارند. خطاب می رسد که امروز روز تو است و صاحب این صحرا تو هستی و هر آنکه امروز به سمتش اشاره کنی به واسطه شفاعت تو از او دستگیری می کنیم. حضرت فرمود: مادرمان در صحرا راه می افتد و مثل پرنده ای که از زمین دانه بگیرد یک یک محبان خودش و شیعیانش و فرزندانش و محبان شیعیانش و فرزندانش را دستگیری می کند. اینها نکاتی است از حضرت زهرا به عنوان سکاندار عالم وجود. اینکه فرمود "بمعرفتها داره القرون الاولی" و "من ادرکها ادرک لیله القدر" سبب این است که پیامبر فرمود خدا هستی را خلق کرد همه چیز بود اما در ظلمت محض، یک باره فاطمه خلق شد و مثل گوشواره ای به گوشه عرش آمیخته شد و با نورافشانی فاطمه، معرفت در عالم ایجاد شد.

و بعد هم حضرت فرمود بر علی و اهل مدینه نورافشانی می کند. عجیب است جریان نفاق بعد از پیغمبر می دیدند جاهایی مورد عنایت خاص حضرت است مثل دست حضرت و گاهی سینه حضرت را می بوسید و می فرمود بوی بهشت را استشمام می کنم اینها را مورد آزار و اذیت قرار دادند. بزرگان ما مشکلاتشان را جمع می کردند در ایامی که مختص حضرت زهراست؛ خود حضرت آقا فرمودند من حاجت سالم را جمع می کنم برای ایام شهادت حضرت فاطمه با مادرم در میان می گذارم.

لذا حضرت "مجهول القدر" است . فرمود پیغمبر بجز من و علی کسی فاطمه را نشناخت، بجز فاطمه و علی کسی من را نشناخت و بجز من و فاطمه کسی علی را نشناخت؛ این نکته عجیبی است. که باز توصیه می کنم دو جلد کتاب آیت الله مستنبط تحت عنوان "القطره" از منابع عامه و خاصه است که در فضایل و مناقب حضرت زهرا مطالب بسیار ارزشمندی دارد.

 

جایی دیدم که "و اشرقت الارض بنور ربها" را تفسیر کرده بودند به همین بحث نورانیت حضرت زهرا(سلام الله علیها)؟
اول ما خلق الله نوری و از نور خودش نور فاطمه و علی و از نور آنها نور بچه هایشان و از اضافه گل آنها و نور آنها شیعیانشان را خلق کرد. یعنی جنس کسی که محب حضرت زهراست و از شیعیان امیرالمومنین است از جنس آل محمد است. حالا شاید در مرور زمان مثل سکه ای که بیفتد در دل چاه جرم می گیرد اما ذاتش همان است. لذا در کتاب "علل الشرایع" مرحوم شیخ صدوق در روایتی از امام باقر که روایت چند صفحه ای و مفصلی است که کسی می آید و می گوید شیعه شما همچین فضا و حالی دارد امام می فرمایند هرچه باشد شیعه ماست. لذا به ما یاد داده اند که مواظبت و مراقبت کنیم که از این حریم خارج نشویم و فاطمیه فصل مرور عیار شیعه گی است برای طرافداران ذوات مقدسه آل محمد و فرصت خوبی است برای اینکه بازبینی از میزان ارادت و توجه مان به ساحت مقدس اهل بیت داشته باشیم چون فاطمه با این عظمت وشأن وقتی کنار حضرت علی می نشیند می فرماید "البیت بیتک والحره امتک" این عظمت جایگاه ولی را می رساند. فاطمه(س) مدت مختصری که بعد از پیغمبر زنده بود؛ 45 روز، 75 و 95 روز هم گفته اند، البته شاید اقوال دیگری هم باشد، منتهی این سه قول از معروفترین اقوال است؛ یکی از علتهایش این است که هفتاد و پنج و نودو پنج را عرب مثل هم می نویسد؛ "خمسه و سبعون؛ خمسه و تسعون" منتهی بی انضباطی در نقطه گذاری و یا در طولانی زمان مشخص نیست ولی ما آمده ایم حداکثر را گرفته ایم و به برکت خون شهدا خدا این توفیق را به ما داده که فریاد برآوریم.

اول کسی که برای حضرت زهرا روضه گرفت حضرت امام صادق علیه السلام بود؛ کار عظیم  و بزرگی انجام دادند؛ ایشان و حضرت امام باقر با شرایطی که در دوران ایشان بود فضایی را فراهم کردند که در آن فضا پرده از غباری که به واسطه جهل و نادانی و غفلت در ذهن و دل مردم نشسته بود و فراموش کرده بودند امیرالمومنین و صدیقه طاهره، با برپایی مجالس عزای سیدالشهدا مسیری را که پیروان خاص اهل بیت علیهم السلام تشریح و تبلیغ کردند. تا زمان امام صادق قبر امیرالمومنین مخفی بود و بردن نام ایشان جرم بود و متاسفانه بعضی پا فراتر گذاشته بودند و بعضی اهل منبر ناسزا می گفتند و در زمان این دو امام فضا فضایی شد که با منکوب شدن و به درک واصل شدن جریان آل بنی امیه و روی کار آمدن بنی مروان و بنی عباس در این فاصله انتقال قدرت، این دو امام استفاده  کردند.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) حقیقتی است که هر وقت پیامبر مکدر می شد با دیدن ایشان کدورت از چهره ایشان می رفت گاهی برخی سوال هایی که مطرح می شد پاسخش نزد حضرت زهرا بود. این بزرگوار وقتی نابینایی آمد و حضرت از پشت پرده با او برخورد کرد و پیغمبر سوال کرد جواب داد اوکه چشم داشت من را ببیند. حال این فاطمه جایی که حقیقت ایجاب می کند بلند می شود و چادر به کمر و سرش می اندازد و از حق دفاع می کند.

این قسمت تاریخ را ابن قتیبه نقل می کند که نسبت به اهل بیت خیلی کینه دارد. اونقل می کند وقتی قرار شد بیایند متنی که مرحوم آیت الله قزوینی و آیت الله همدانی نوشته اند با استناد مدارک عامه اش هست آنجا چهل نفر مرد جنگی آمدند که اگر استقامتی دیده شد حضرت علی را مهار کنند. جمله ای طبری در تاریخش دارد که پیغمبر لحظات آخر با امیرالمومنین صحبت می کرد و از وقایع بعد از خودش می گفت و علی را توصیه به صبر می کرد تا اینکه به ماجرای ورود به حریم امیرالمومنین  و خانه او و احراق  خانه وقتی پیغمبر اشاره کرد واز امیرالمومنین سوال کرد چه خواهی کرد، آقا اظهار داشت که ذوالفقار را از نیام می کشم و از حریم فاطمه دفاع می کنم آقا فرمود اینجا تکلیف تو سکوت است.

ابن قتیبه می گوید 40 نفر در خانه آمدند. احراق باب را در همان متونی که عرض کردم بعضی از عامه هم به آن اشاره دارند یعنی اینطور نیست که ساخته و پرداخته باشه حتی جملات برخی افراد شاخص است در تاریخ هست که حضرت زهرا می گوید آمدید خانه من را آتش بزنید؟ تعبیری که دارد این است که "وَ اِن" حتی اگر تو درخانه باشی! این را ابن قتیبه می گوید.

دو مقتل یا روضه برای حضرت زهرا هست که ما از ناحیه دشمن داریم یکی این است و دیگری نامه ای است که بعد از این حادثه مرحوم علامه همدانی در کتاب فاطمه بهجت قلب مصطفی دارد برای معاویه نوشته می شود در آن نامه سعی می کنند که جوری توجیه کنند معاویه را، که ظاهر اسلام را حفظ کن و هر کاری دلت میخواهد بکن. ابن قتیبه می گوید این 40 نفر وقتی آمدند و علی را می بردند اطراف علی را محاصره کردند که فاطمه بعد از آسیبی که پشت در دید بلند شد و به کمک علی آمد، کمر علی را با دست گرفت چون حضرت زهرا(سلام الله علیها) رشیده و درشت هیکل بوده؛ ابن قتیبه می گوید وقتی فاطمه(سلام الله علیها) علی را به سمت خودش کشید، ازدهام اطراف علی، این جماعت ریختند روی هم که در این لحظه فرمانده میدان دستور داد که علی را رها کنید، دست فاطمه را کوتاه کنید که ریختند سر فاطمه(سلام الله علیها) یکی با غلاف شمشیر می زد یکی با تازیانه می زد جماعتی با لگد میزدند آنجا زیر دست و پا بود تعبیری که امیرالمومنین دارد شب خاکسپاری حضرت زهرا می فرماید که یا رسول الله از فاطمه بپرس چگونه او را "هضم" کردند. لحظه ای که غذا در معده له می شود می گویند هضم غذا. "بهضم امتک" تعبیری است که حضرت دارد. اینها در کوچه هر طور توانستند بی حرمتی کردند و صدیقه طاهره را لگد مال کردند.

ابعاد وجودی اجتماعی زهرا با شخصیت حقوقی ایشان را بخواهیم مورد مداقه قرار بدهیم یک بحثی است؛ زهرا و دفاع از نبوت ، زهرا و دفاع از ولایت زهرا و حضور در صحنه های کارزار زمان پیامبر، زهرا و تربیت فرزندان و در بحث شخصیت ذاتی حضرت بخواهیم بررسی کنیم زهرا و ملکوت زهرا و خلقت نوری زهرا و عالم وجود، زهرا و شان آن بزرگوار در پیشگاه حضرت حق، زهرا و تاثیر گذاری او در فردای قیامت، زهرا و حجت بودن او بر حجج الهی که اشاره شد.
چند خطبه از حضرت زهرا(سلام الله علیها) هست که این خطبه ها هرکدام به نوع خودش منحصر به فرد است که می شود ورود در این خطبه ها داشت و طبقه بندی کرد جهاتی که حضرت زهرا به آن توجه می کند خلأ هایی است که در فکر و دین و اعتقاد مردم وارد شده که آنجا ریشه یابی می کنند که آن بحث خطبه فدکیه حضرت بحث مجزا و خاص است.

پیام فاطمیه برای ما چیست؟
پیام فاطمیه برای ما، فاطمیه و ولایت مداری، فاطمیه و ولایت پذیری و فاطمیه و حفظ دین و ارزشهاست. که اینها جلوه های رفتاری نابی از حضرت زهرا دارد. مرحوم محدث قمی در بیت الاحزان دارد چهل شب هر شب در خانه چهل نفر حضرت فاطمه با آن وضع رفت و احتجاج کرد برای ولایت. مرحوم شیخ مفید در اختصاص می گوید که حضرت وقتی همه تلاشش را برای امیرالمومنین کرد و دید که "ارتد الناس بعد رسول الله الا ثلاث او اربع" که این ارتداد ارتداد فقهی نیست یعنی پراکنده شدن؛ رفتند دنبال کارشان تعبیر عجیبی دارند که حضرت می آمد صبح ها جلوی خانه می نشست "کالبوه" مثل ماده شیر "حولها اشباعها" که بچه ها یش را دور خودش مراقبت می کرد به بچه ها امر کرده بود اینهایی که رد می شوند ببینند شرایطی که پدر شما در آن امتحان می شود ببینید به آنها خیره شوید و با قدرت نگاه آنها را از این حریم دور کنید. واقعا چهل شبانه روز مبارزه طاقت فرسا و نفس گیر و بعد هم مبارزه ای که تا صبح قیامت این سوال است که صحابه رده چندم موضع قبرشان روشن است چطور می شود دختر پیغمبر که با فاصله اندکی بعد از پیغمبر از دنیا رفته قبرش مشخص نباشد؟ اگر هم ادعا دارند در حجره پیامبر است با کدام مدرک تاریخی؟ لذا از این حقیت نمی شود گریخت.

الگوی ما و الگوی امام زمان ما حضرت زهراست باید به ایشان تأسی کنیم. حضرت زهرا در مقام سربازی ولایت هیچ برای خودش حساب باز نکرد و همه هستی اش را تقدیم مسیر ولایت کرد. هیچ احساس طلبی هم نداشت عجیب است که روز آخر از امیرالمومنین سوال کرد از من راضی هستی؟ من وظیفه ام را درست انجام دادم؟ بعد هم بار روی دوش ولایت نخواست بگذارد؛ گفت من وصیت دارم اگر فکر میکنی برایت سخت است به کس دیگر بسپارم و در آخر از امامش حلالیت می طلبد. اینها درسهایی برای ماست که با چه کیفیتی باید تابع ولایت باشیم.

 

فرمایشی امام دارند که می فرمایند اگر فاطمه مرد بود پیامبر بود؟

این جمله امام خیلی جمله عجیبی است و ناشی از این است که درک بشر نسبت به ایشان بسته است یعنی این جمله فاصله ایشان با شخص اول خلقت که پیامبر بودند فقط جنسیتشان است یعنی کسی که بعد از پیغمبر وحی که قطع است جبرئیل می آید با ایشان حرف می زند.

 

بحث شهادت حضرت محسن چگونه است؟
یکی از منابع حدیث ما کامل الزیاره است که بزرگان ما و مراجع ما تقریبا تماما به سلسله اسناد ابن قولویه قمی که می رسند همه تایید می کنند در فصلهای آخر کامل الزیاره ماجرایی را که پیغمبر شبی که معراج رفت وقایع را یک یک برای پیغمبر نقل کردند و پیغمبر اظهار تسلیم کردند که یاعلی این اتفاق افتاد گفتم "سلمت و صبرت" این سند آنجاست که یا رسول الله بعد از تو می ریزند و خانه دخترت را آتش می زند "و تضرب و هی حامل" در حالی که او باردار است و "تطرح ما فی بطنها" و حملی که با خودش دارد می کشند. که پیغمبر می فرمایند "سلمت و صبرت".

 

اینکه می گویند نوکر امام حسین هر روز باید برای امام حسین گریه کند چطور؟
هیچ اشکالی ندارد مرحوم علامه مجلسی هر روز صبح کنار سفره صبحانه تا روضه نمی خوانده چیزی نمی خورده. نباید از سیره بزرگانمان غفلت کنیم. خصوصا که امروز به اسم شیعه جریان تشیع انگلیسی ورود پیدا کرده و شیعه هراسی کاری است که استکبار دارد انجام می دهد. که نباید بگذاریم شیعه خدشه دار شود.
امام صادق علیه السلام مسائل سنگینی را مطرح می کرده اند و چاشنی آن روضه بوده اما امروز اینطور نیست همانطور که رهبر گفتند بالا و پایین می پرند و معلوم نیست چه می گویند.

"کل جزع و فزع مکروه الا للحسین علیه السلام" امام رضا هم می فرمایند "ان کنت باکیا لشی فابک للحسین" نشاط در بندگی باید باشد اینهایی که زیادی برای هر مناسبتی عزاداری می کنند معمولا تعادل روانی ندارند. برخی از اینها هم حرفه ای شده اند که تا بسم الله از زبان مداح خارج می شود صدایشان به هوا می رود. نوعا این افراد روان پریشند و درخانواده مشکل دارند و همسر و پدرومادر از اینها ناراضیند. روح بندگی باید در آنها جلوه گر باشد نه اینکه نماز صبحشان قضا شود.

چه شد که این همه افرادی که در غدیر حضور داشتند در مقابل حق حضرت علی سکوت کردند؟
این پیشینه عجیبی دارد یکی از جریانات مزاحم سر راه پیامبر جریان نفاق است. طبری می نویسد 12 هزار نفر از مردم مدینه در حجه الوداع حضور داشتند اقامه عزا و ماتم و سرو سینه زدن و داد زدن برای کربلاست کربلا حقیقتی بود که از روز عاشورا بلکه از سقیفه شروع شد و تا ظهور آقا امام زمان ادامه دارد. حضرت زینب عصر عاشورا فرمود پدر و مادرم به فدای آنی که روز دوشنبه کشته شد که اشاره به سقیفه دارد.

جریان نفاق به حدی خطرناک و مزاحم هست که حتی سوره مجزا برای آنها تحت عنوان منافقین نازل می شود و درنمازجمعه توصیه شده خوانده شود. و عجیب است که سال آخر عمر پیامبر بیشترین آیات در خصوص جریان نفاق است و بعضی از مفسرین می فرمایندکه در آیه شریفه تبلیغ که می فرماید "والله یعصمک من الناس" مربوط به منافقین است. بیش از 300 نفر از مورخین و محدثین از عامه راجع به حادثه غدیر تقریبا شبیه ما حرف زدند و به خطبه غدیر و حادثه غدیر اشاره کرده اند.

این جریان نفاق از جریان حج کارشکنی می کنند تا خود غدیر. در مسند اهل سنت آمده بعد از خطبه پیامبر عمر آمد گفت داشتی صحبت می کردی جوان خوش سیمایی پیش شما ایستاده بود حضرت فرمودند تا حالا اورا دیده بودی گفت نه فرمود او جبرئیل بود فرمود چه گفت. گفت مواظب باش عهدت را نشکنی. یا قصه ای که برای شان نزول آیات اول سور معارج است برای غدیر است "سأل سائل بعذاب واقع" نعمان بن حارث آمد گفت چرا علی را بر سر ما مسلط کردی؟ حضرت فرمود کار خودم نیست "ما ینطق عن الهوی" این حرف قرآن است. که نعمان گفت خدایا اگر راست می گوید طاقت ندارم  که  سنگ آسمانی آمد بر سرش. یا ماجرای اسامه بن زید که پیغمبر فرمود کسی که از سپاه اسامه سرپیچی کند "علیه لعنت الله". سوال؛ این جریان نفاق بعد از پیامبر چه شد که ما از تاریخ داریم؟ کسی نمی تواند منکر آن شود. هنگام برگشت پیامبر در ارتفاعات آمدند مرکب پیغمبر را رم دادند که حضرت را ساقط کنند در دره. ناکثین و مارقین و قاسطین با کدام مجوز شرعی پیمانشان را شکستند. گذشته از این فرموده "یعلمهم الکتاب و الحکمه" پس حکمت کجاست؟

علامه عسکری می فرمود من در جلسه تقریبی که در حج برگزار شد گفتم من به این نتیجه رسیدم خلیفه اول و دوم به مراتب عقلشان بیشتر از پیغمبر بوده و ثابت می کنیم! علتش هم این است خلیفه اول 2 سال خلافت کرد عقلش رسید خلیفه دوم را جای خودش بگذارد خلیفه دوم 12 سال خلافت کرد عقلش رسید جای خودش شورای خلافت بگذارد اما عقل پیغمبر نرسید؟!

جوی که در مدینه درست شد که بین در و دیوار بعضی خواص ایستاده بودند ولی حضرت زهرا داد زد "این عمی حمزه" و علی ابن ابیطالب فریاد زد "این اخی جعفر" فضای سختی بود. دیگر رویشان نمی شد با علی رو در رو شوند.

باید حواسمان جمع باشد در فتنه ها فضایی که جریان نفاق درست می کند. در فتنه 60 و 78 و 88 لباس نفاق به  تن بعضی خواص کردند و امروز در آن لباس برخی را نفوذ دادند در متن. امروز بحث نفوذ است . نفوذی امروز با شعارها و حرفهای  زیبا و عوام فریب عمل می کند؛ و فریب دادند مردم را.

گفتند بیعت کردیم و نمی توانیم بیعت بشکنیم اما چرا وقتی خلافت رسید به امیرالمومنین(سلام الله علیه) چرا بیعت شکستند؟ چه کسانی شکستند؟ این همان جریان نفاق است. بحث نفاق را در ایام فاطمیه باید ویژه پرداخت، دامن خیلی ها را می گیرد از آیه 60 تا 110 سوره توبه ویژگی ها و مختصات فرد و جامعه ای را می گوید که گرفتار بیماری نفاق شده است. و نتیجه اش این شد که 250 سال با قهر و قتل و تهدید و تحریف تبعید ائمه ما دست و پنجه نرم کردند و آخر امام زمان غایب شد. اوج قهر با امیرالمومنین و قتل با سیدالشهدا و تهدید و تحریف تا زمان امام صادق و تبعید از امام موسی کاظم است . در این فاصله تثبیت و تبیین و تبلیغ فرهنگ عاشورا را کردند.

خداوند کمک کند ما را در این شرایط خیلی سختی که هستیم که برخی استوانه این نظام بودند اما الان جدا شده اند. طلحه و زبیر مقابل امیرالمومنین(سلام الله علیه) شمشمیر بکشند که در غرر آمده است "آخر ما یخرج من قلوب الصدیقین حب الریاسه". خدا توفیق خودسازی بدهد که اگر روزی دنیا رو نکرد به ما دینمان را نفروشیم.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن