به گزارش دیدبان، محمد قهرمانی، تهیه کننده سینما با ارسال یادداشتی با عنوان "نقد اصولگرایی" نوشت:
اصول گرایی واژه با اصالت، قابل درک و فهم است لکن در ادبیات سیاسی امروز در تقابل با اصلاح طلبی تعریف شده است که به اصالتش خدشه وارد نموده است. خدا بر علو درجات شهید بهشتی بیافزاید در جمعی که حقیر هم در آن حضور داشتم می فرمودند: "نقل به مضمون" اجازه ندهید واژه های با ارزش و قیمتی را دیگران مصادره نمایند واژه هایی مانند خلقی، مجاهد، توده ای و... که سالهای اولیه انقلاب گروهک ها آن را قبضه کرده بودند و خود را منتسب به آن می دانستند.
چه کسی گفته است که اصلاح طلبی منحصر به یک طیف خاص در جامعه است و کس یا گروه دیگری اجازه استفاده ار این واژه را ندارد؟ مهم تعریفی است که از اصلاح طلبی و اصول گرایی ارائه می گردد. همچنان که بزرگان ما فرموده اند بزرگترین اصلاح طلبی مبارزه با فقر و فساد و تبعیض است که متاسفانه هیچ یک از طیف های موجود خیال اجرایی کردن آن را ندارند.
به هر حال یک اصول گرای واقعی می تواند یک اصلاح طلب دو آتشه باشد و ایضاً یک اصلاح طلب دو آتشه می تواند یک اصول گرای واقعی.
هر طیف و جریانی ملاک ها و شاخص هایی برای سنجش خود و هوادارانش دارد. هر دو طیف اصلاح طلب و اصول گرایی، مدعی پیروی از امام راحل و رهبری فرزانه هستند؛ لکن در مقام عمل هر دو جناح کمیتشان می لنگد. سؤال اینجاست؛ زمانی که امام عزیز و بزرگوار ما - که خداوند با اولیاء الهی محشورش فرماید- در زمان حیات خود مسئله اصلی کشور را جنگ و دفاع مقدس می دانست، چه تعداد از سردمداران هر دو طیف تا اهواز یا کرمانشاه آمدند؟ بررسی و قضاوت این بخش را به خواننده واگذار می نمایم.
رهبری فرزانه انقلاب سالهاست مسائل مهمی مانند تهاجم، شبیخون، ناتو و غارت فرهنگی، اقتصاد مقاومتی، میدان دادن به نیروهای جوان و خوش فکر و بسیاری از مسائل دیگر را توجه داده اند، باید بررسی شود که هر دو طیف کدامیک از این مسائل را به عنوان دغدغه اصلی خود طرح کرده است؟ به شعارهایشان در انتخابات اخیر توجه نمائید.
از آنجا که مخاطب اصلی بنده در این سیاه قلم سردمداران طیف اصول گرایی است، می خواهم به این عزیزان بگویم چنانچه ادعای پیروی از امام(ره) و مقام معظم رهبری را دارید، زعمل کار برآید...
اصول گرایان دچار یک خودسانسوری مضاعف شده اند و حاضر نیستند خود را نقد کنند. وجود بزرگانی همچون حضرات آیات موحدی کرمانی، محمد یزدی و مصباح که بسیار عزیز هم هستند مغتنم است، لکن بپذیریم برای طیف جوان - که بیشترین آمار را در کشور دارند- فاقد مرجعیت سیاسی هستند. نقش این عزیزان باید در چهارچوب دین مبین اسلام و رهنمودهای امام راحل و رهبری عزیز ارشادی و تشویق کننده باشد تا سیاستگزار و تبیین کننده خط مشی و روشهای اجرایی. ورود این عزیزان به صحنه های اجرایی سیاسی با عنایت به نداشتن مرجعیت تام در بین جوانان، موجب تضعیف جایگاه روحانیت که علمدار اسلام و انقلاب بوده می گردد.
طیف اصول گرایی نیاز به یک خانه تکانی اساسی دارد. باید در جلسات درونی خود با دیده انصاف به نقد خود و عملکردشان بپردازند و رهبرانی دارای پایگاه اجتماعی مقبول تر برای خود برگزینند. میدان دادن به نیروهای جوان تر انقلابی، حزب اللهی و خوش فکر نیاز امروز اصول گرایان است.
روش های سنتی در عرصه سیاست که از پیچیدگی خاصی برخوردار است پاسخگوی امروز اصول گرایان نیست. متدهای قدیمی و آزمون شده باید تغییر کند و با خط کش های انقلاب هم سنگ و هم وزن شود. انقلاب اسلامی روشهای فراوانی را جهت تحقق اهداف والای خود که همان رسالت انبیاء الهی است، دارد.
توجه به آموزه های قرآنی و بالا بردن شعارهای انقلابی و اسلامی خاستگاه انسان و جامعه است و به هیچ وجه کهنه نمی شود. استقلال طلبی، آزادی خواهی، عدالت محوری، مبارزه با ظلم و ظالم و... شعارهای جاودانه است که متاسفانه طیف اصول گرا از آن غافل است. جا دارد با استفاده از خرد جمعی و تشکیل اتاق های فکر با بهره مندی از نیروهای خوش ذوق، متدین، حزب اللّهی و جسور، روشهای نوین را در جهت جا انداختن و اجرایی کردن گفتمان انقلاب بررسی و نهادینه نمایند.
اصول گرایان در دفع حداکثری توفیقات فراوانی دارند. چه بسیار افراد صاحب نظر و دارای تریبون و مسئول را با مشاهده کوچکترین اشتباهی - تأکید می کنم اشتباه- با انگ زدن های نابه جا از خود دفع کرده اند.
انقلاب اسلامی بستر روش های جدید و پرثمر است. مردم سایر کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی را نمی-بینیم که چگونه به انقلاب و رهبر آن دل بسته اند و غبطه می خورند؟ ای کاش کشورشان مانند ایران اسلامی و رهبری مانند سیدعلی عزیز داشتند.
رویش ها در خارج از مرزهای ایران در حال ثمر دادن است، ولی متاسفانه طیف اصول گرا در جذب حداکثری در داخل توفیقی نداشته است.
در یک جمع بندی مختصر از آنچه آورده شد، باید گفت عزیزان اصول گرا ابتدا نام دیگری که خاستگاه جامعه و در برگیرنده اهداف بلند انقلاب باشد، برای خود برگزینند زمانی رهبری معزز "اصول گرای اصلاح طلب" را تأیید کرده بودند که به غیر از یک مقطع زمانی که توسط یکی از لیدرهای طیف اصول گرا از آن استفاده شد افراد و جناح های دیگر به آن اقبالی نداشتند. به هر حال انتخاب نامی جدید، جامع و کامل می تواند به کمک بیاید.
در ملاک ها باید پیروی از امام و رهبری در عمل برای مردم ثابت شود. توجه خاص به وصیت نامه امام راحل و رهنمودهای امام خامنه ای در شعارها و اعمال مطمئناً با اقبال عمومی روبرو خواهد شد.
ورود رهبران دارای وجاهت و مقبولیت خصوصاً از طیف جوان، انقلابی و حزب اللهی باید به کمک این طیف بیاید وگرنه همین داشته های موجود را نیز از دست خواهیم داد. استفاده از روش های جدید هنری و رسانه ای و بهره گیری هنرمندانه از فضای مجازی در انتقال خاستگاه، شعارها و اهداف بسیار راه گشا خواهد بود.
و بالاخره به جامعه اسلامی- به معنای عام آن- به دیده باز و عطوفت توجه کنید. برچسب هایی همچون اهل کوفه، انگلیسی، منافق و... به طیف قابل توجهی از جامعه دفع حداکثری را به همراه خواهد داشت. مردم تهران و همه جای ایران دلبسته نظام و انقلاب اند، اگر برایشان نسخه ای جهت پیشرفت همه جانبه نداشته باشید، مطمئن باشید دشمنان بی کار نیستند و این نسخه را تجویز خواهند کرد.
منبع:جهان