دیدبان
بررسی علل حمله به سفارت عربستان؛

آیا عملکرد دولت در حمله به سفارت تأثیر داشت؟

آیا عملکرد دولت در حمله به سفارت تأثیر داشت؟

دیدبان: بعد از اقدام خلاف انسانیت و آموزه های اسلامی دولت عربستان در اعدام شیخ نمر روحانی برجسته شیعه در عربستان، پیش بینی می شد که موجی از اعتراضات از جانب دولت ها و جوامع اسلامی و حتی غربی آغاز شود. با این حال برخی اشتباهات صورت گرفته در جریان اعتراضات مقابل سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد، کانون توجه مجامع و رسانه های جهانی را از محکومیت اقدام عربستان به سمت حمله به سفارت عربستان تغییر داد و باعث شد این موج اعتراضی به عربستان در همان ابتدای کار فروکش کند.

در تحلیل چرایی اتفاق افتادن چنین رخداد هایی مطالب بسیاری نوشته شده است و تحلیل های گوناگونی از زبان تحلیل گران با طیف های متفاوت بیان شده است که طی دو هفته گذشته در رسانه ها منعکس شده است.

تصفیه حساب با نیروهای انقلابی

بسیاری از تحلیلگران با انتساب این دست از اقدامات به جریان سیاسی مقابل دولت و الصاق برچسب نیروهای خودسر و دلواپس، عرصه را برای تصفیه حساب های سیاسی مناسب دیدند و با این بهانه شروع به اتهام زنی به جریان مذهبی و انقلابی کردند. این اتها زنی در حالی بود که طبق اعلامیه های رسمی بسیج دانشجویی، برنامه تجمع مقابل سفارت عربستان برای ساعت 15 روز یکشنبه تدارک دیده شده بود و تجمع شنبه شب مقابل سفارت از جانب هیچ کدام از نهاد های انقلابی و رسمی تأیید نشده بود.

تدارک تسخیر سفارت توسط نفوذی ها

در مقابل عده ای نیز برنامه ریزی تسخیر سفارت را برنامه ای از پیش تعیین شده دانستند که توسط نفوذی ها و برخی جریان های وابسته به خارج از کشور طراحی شده بود. برخی خبرنگاران و شاهدان حاضر در شب تسخیر سفارت اذعان دارند که «در اطراف محل، خودروهای شخصی متعددی با پلاک های قم و کرج را دیده اند که مهاجمان را به آنجا رسانده بودند.» این افراد معتقدند که :
«شاید سرنخ خودروهای پلاک قم، به جریان های افراطی شناخته شده از یک سو و جریان شیعه انگلیسی که مدتی است توسط یکی از روحانیون تندرو در قم ترویج می شوند و حتی شبکه ماهواره ای نیز در اختیار دارد، برسد. پلاک های کرج نیز شاید به جریان معروف به "خودسر(!)"ی برسد که در این شهر، تشکل بزرگی دارد و در بسیاری از اقدامات این چنینی، حضور داشته است.»[1]

برنامه ریزی عربستان

اما عده ای دیگری از تحلیل گران معتقدند که این مسئله ناشی از یک عملیات طراحی شده توسط خود عربستان بود تا با این بهانه به تحریک ایران بپردازد و از این طریق شکست ها و ناکامی های خود در منطقه را جبران کند. همزمان با این شکست ها، به هلاکت رسیدن زهران علوش یکی از مهره های کلیدی عربستان در سوریه ضربه سختی برای این کشور به حساب آمده بود که دولت عربستان را برای انتقام به سمت تصمیم های غیر عاقلانه ای همچون اعدام شیخ نمر سوق داد.

با این حال برخی  شنیده‌ها و مشاهدات میدانی حاکی از آن است که نحوه رفتار دیپلمات‌های عربستان در تخلیه سفارت از صبح روز حادثه، حاکی از بروز اتفاقی سازمان‌ یافته بود، به‌نحوی‌ که بنا بر شواهد، مدارک و اسناد مهم سفارت، جمع‌آوری‌ شده بود؛ در کنار این شنیده‌ها، شایعاتی مطرح می‌شود که درب‌های سفارت نیز در هنگام حضور افراد معترض به حالت نیمه‌باز قرارگرفته بود و افراد معترض خیلی راحت وارد سفارت شدند.  یا اینکه آتش داخل سفارت به صورت خیلی مشکوکی زبانه گرفت و به گفته برخی از شاهدان میدانی این نمی توانست ناشی از پرتاب چند عدد کوکتل مولوتوف توسط معترضین باشد[2]

عملکرد دولت؛ بستر ایجاد خشونت و اشغال سفارت

با وجود اینکه این دست تحلیل های گفته شده در روزهای بعد از اشغال سفارت عربستان و اعلام قطع رابطه این کشور با ایران به وفور در رسانه ها بیان شد و تحلیل شد اما مسئله ای که به آن توجه نشد، بستر های ایجاد چنین حادثه ای است. برای فهم بهتر وقوع این حادثه باید تحلیل عمیق تری داشت و به لایه های زیرین این حوادث توجه کرد؛ یعنی مسائلی که بستر وقوع چنین حوادثی را فراهم می کنند.

حادثه اعدام شیخ نمر در حالی اتفاق افتاد که بسیاری از مردم از لحن موضع گیری های دولت در حوادث پیشین و در عرصه بین اللملی ناراضی بودند. حوادث مشابهی که دولت به بهانه جلوگیری از تنش آفرینی با تسامح از کنار آن عبور می کرد و نهایتا بعد از گذشت زمان مقتضی  بر اثر فشار های رسانه ای و مردمی، موضعی خنثی اتخاذ می کرد. این مسئله باعث شده بود که قشری از مردم، در شرایط اینچنینی تصوری از اینکه دولت جمهوری اسلامی نماینده آنها می باشد، نداشته باشند و  تلاش کنند که موضع غیر انقلابی و محافظه کارانه دولت را جبران کنند. این مسئله حتی بعد از اعدام شیخ نمر و مواضع تند عربستان علیه ایران و تهدید به قطع رابطه در پیام و موضع گیری های برخی مسئولان کشوری نیز بازنمایی می شود و در حالی که بسیاری از مردم از اعدام بی مورد رهبر شیعیان عربستان ناراضی هستند، مشاهده می کنند که بیشتر حجم موضع گیری مسئولان داخلی را نیز محکویت حمله به سفارت اشغال کرده است.

چنین تصوری زمینه ساز خشونت و اعتراضات تند را فراهم می کند و حتی در صورتی که نیروهای مومن و انقلابی به واسطه توصیه های بزرگان و مصالح کشور از پیگیری اقدامات رادیکال و خشونت آمیز اجتناب کنند، گروههای نفوذی و دشمن می توانند از این فضای ایجاد شده سوء استفاده کرده و برنامه های طراحی شده از پیش را با پوششی از نیروهای داخل ایران به اجرا در آورند.

اما حوادثی که قبل از این حادثه در رابطه ایران  و عربستان به وجود آمد و عدم واکنش مناسب صریح دولت و وزارت خارجه بدبینی نارضایتی قشری از مردم را به دنبال داشت عبارت است از:

1. تجاوز عربستان و مزدوران اش به یمن و سوریه یکی از مواردی است که مسئولین دولتی نتوانسته اند موضع صریحی و محکمی علیه آن اتخاذ کنند. در حالی که نیروهای عربستانی مردم بی دفاع یمن را بمباران می کنند، از ارسال کمک های مردمی ایران نیز جلوگیری به عمل می آید و مسئولین دولتی به راحت از کنار این مسئله عبور می کنند.

2. در حالی که تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده موجی از خشم و نفرت را در بین مردم نسبت به عربستان ایجاد می کند اما بار دیگر موضع محکم و به موقعی از جانب مسئولین دولتی نمی بینیم که حتی اعتراض خانواده قربانیان را نیز به دنبال داشت. واکنش رئیس جمهور نیز بعد از گذشت چند روز از وقوع حادثه و در نامه به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین مطرح می شود که در این نامه آمده است: « سازمان حج و زیارت با همکاری وزارت امور خارجه، پیگیری‌های خود را ادامه داده و نسبت به مجازات مجرمین و تامین امنیت زائران اطمینان حاصل نماید و گزارش دقیق و جامعی برای تصمیم گیری ارائه کند.»[3]

3. اما حادثه منا و شهادت شمار زیادی از هم وطنان کشورمان نیز نتوانست شیب موضع گیری مسئولین دولتی علیه عربستان را افزایش دهد و کماکان قشری از مردم از عدم واکنش صریح مقامات دولتی ناراضی بودند. نکته جالب توجه اینکه محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان اخیرا در ملاقاتی که با گرهارد شرودر، صدراعظم پیشین آلمان داشته است به عدم برخورد شدید دولت با عربستان بعد از حوادث تعرض به نوجوانان ایرانی و حوادث منا اشاره می کند؛ وی در این دیدار می‌گوید با اتخاذ سیاست‌های خویشتندارانه تمامی اقدامات منفی عربستان شامل تعرض به دو نوجوان ایرانی و حادثه منا که پیامدهای بدی در احساسات مردم ایران به جای گذاشت را بطور عقلایی هضم کردیم[4].

جمع بندی

با وجود اینکه بعد از قطع ارتباط ایران و عربستان و بسته شدن سفارت های دو کشور محمد جواد ظریف، با نگارش مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز به انتقاد از سیاست های عربستان پرداخت و با لحنی نسبتا صریح به عربستان هشدار داد که "پاسخ ما تاکنون همراه با خویشتن داری بوده است، ولی صبر و تحمل یک‌طرفه دوام ندارد. [5] اما این موضع گیری به مثابه نوش دارویی بعد از مرگ سهراب است و شاید اگر این مواضع زودتر اتخاذ شده بود، شاهد گستاخی های این روزهای عربستان نبودیم. به نظر می رسد که مسامحه و رفتار های محافظه کارانه مقامات دولتی در برابر اقدامات عربستان به بستری برای رفتارهای اخارج از عرف تبدیل شد که در این بین نیز گروههایی با سوء استفاده از فضای ایجاد شده، با حمله و تخریب سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد ابزار فرار عربستان از زیر فشار های بین المللی را فراهم کردند.


[1]  http://www.khabaronline.ir/(X(1)S(uujoe4p5mmdrnp3r5zjmhyif))/detail/495714/World/diplomacy

[2]  http://www.mashreghnews.ir/fa/news/518048

[3]  http://www.fardanews.com/fa/news/410670

[4]  http://www.jahannews.com/vdcb0zba8rhb0gp.uiur.html

[5]  https://www.tabnak.ir/fa/news/560277

 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن