نویسنده: وحید صالحی
دیدبان: ایران از نظر ذخایر انرژی غنی ترین کشور دنیاست. ایران مقدار قابل توجهی نفت دارد که میزان آن به 157 میلیارد بشکه می رسد. از نظر ذخایر گاز هم در سال های اخیر ایران برای نخستین بار با در اختیار داشتن 33.6 تا 33.7 تریلیون مترمکعب بزرگترین دارنده ذخایر گاز جهان شد و این در حالی است که مطابق با گزارش موسسه برتیش پترولیوم حجم ذخایر گاز روسیه با افت شدید به 32.9 میلیارد مترمکعب کاهش یافته است.
البته نمی توان به طور کامل به این ارقام اعتماد کرد و آن را حتمی دانست زیرا در بهترین حالت درستی این تخمین ها به 90 درصد میرسد. این عدم قطعیت به دلیل در نظر گرفتن نکات مختلف توسط مراکزی است که این آمار را ارائه می کنند که ممکن است موجب اختلاف با مراکز دیگر شود. به عنوان نمونه اولین نکته ای که این مراکز در نظر می گیرند تفاوت تعریف ها از نفت است یعنی برخی از شرکتها نفت های غیرمتعارف را در آمار ذخایر نفتی محاسبه نمی کنند ولی برخی مراکز این نوع از نفت را در برآوردهای خود لحاظ می کنند.
نفت شیل یک نوع نفت غیرمتعارف است که اوپک آنرا جز ذخایر نفتی محاسبه نمی کند اما سازمان انرژی آمریکا یا آژانس بین المللی انرژی آنرا به عنوان نفت محسوب کرده و در برآوردها لحاظ می کنند این اختلاف در حدی است که با احتساب نفتهای غیر متعارف در آمارها، ذخایر نفتی کانادا از ذخایر نفتی ایران پیشی میگیرد.
البته از این نکته نیز نباید غافل شد که علاوه بر دلایل فنی، انگیزه های سیاسی نیز در مغایرت آمار ذخایر نفتی کشورها دخیل است؛ زیرا کشورهای نفت خیز و شرکتهای فعال در حوزه انرژی احساس می کنند که اگر ذخایر خود را بیش از حد واقعی اعلام کنند می توانند در بازار جهانی از قدرت چانه زنی بیشتری برخوردار باشند.
مزیت خاص ایران در حوزه نفت و گاز چیست؟
جدای از همه این دعواهای فنی و بعضا سیاسی، آن چیزی که در این گفتار بیش از صرف میزان وجودی ذخایر انرژی ایران جلب توجه می کند؛ نحوه پراکنش و تعادل میان منابع نفت و گاز است؛ ایران دارای ویژگی خاصی است که کمتر کشور از آن برخوردار است.
مزیت خاص کشور ایران تعادلی است که میان ذخایر نفت و گاز وجود دارد. یعنی ایران هم از ذخایر مناسب گاز برخوردار است و هم ذخایر نفتی بسیار خوبی در دسترس دارد. میزان کل ذخایر گاز ایران 33 تریلیون مترمکعب برآورد میشود، اگر این عدد را بخواهیم با استفاده از میزان انرژی تولیدی در مقایسه با انرژی یک بشکه نفت خام به معادل ذخیره نفتی تبدیل کنیم این رقم برابر با 300 میلیارد بشکه نفت خام خواهد شد.
در دنیا هیچ کشوری چنین وضعیتی ندارد به عنوان مثال روسیه ذخایر عظیم گاز را در اختیار دارد ولی در حوزه نفت ذخایر کمی دارد، این وضعیت برای عربستان بر عکس بوده و و بر خلاف وسعت میدان های نفتی، گاز طبیعی بسیار کمی در اختیار دارد.
این ویژگی باعث می شود که در صورت به وجود آمدن شرایط، شرکت های زیادی از خود برای حضور در حوزه انرژی ایران تمایل نشان دهند زیرا شرکت هایی که در حوزه انرژی فعالیت دارند در یک زمان می توانند علاوه بر سرمایه گذاری در حوزه نفتی در زمینه تولید گاز نیز فعالیت کنند بنابراین مزیت ایران در حوزه انرژی و برخورداری از حجم عظیم نفت و گاز به طور همزمان، زمینه خوبی را برای فعالیت شرکت های خارجی فراهم می کند و بر جذابیت صنعت انرژی ایران می افزاید.
اولویت های مصرف گاز ایران چگونه تعریف می شوند؟
اما دلایلی وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها این نتیجه حاصل میشود که ایران در حوزه انرژی به خصوص بخش گاز به جای ایجاد ارتباط با شرکت های بزرگ خارجی و تمایل به سرمایه گذاری آنها برای استخراج و صدور گاز بهتر است به گونه ای دیگر عمل کرده و فروش گاز به کشورهای دیگر را در اولویت آخر خود قرار دهد.
مهمترین دلایلی که در اینجا می توان مطرح کرد بحث توانایی شرکت های داخلی برای حضور در حوزه انرژی کشور که تا حدی این عرصه را از حضور شرکت های خارجی بی نیاز می کند که در ادامه به آن اشاره خواهد شد و دیگری بحث اولویت های مصرف داخلی بر صدور گاز است.
توانایی شرکت های نفتی داخلی برای سرمایه گذاری در بخش انرژی کشور
بسیاری از شرکتهای داخلی در حال حاضر به این توانمندی رسیدهاند که بخشی زیادی از فعالیتهای مربوط به حوزه انرژی را انجام دهند. طبق برآوردهای صورت گرفته شرکتهای داخلی می توانند هشتاد درصد از نیازمندی های بخش انرژی داخلی از تسطیح زمین تا نصب تجهیزات و استخراج و پالایش فرآورده های نفت و گاز را انجام دهند و 20 درصد باقیمانده به تکنولوژی سطح بالا مربوط است که می توان با قراردادهای مناسب تکنولوژی مورد نظر را وارد کشور نمود.
به همین دلیل واگذاری بخش عظیمی از اقدامات مربوط به پروژه های نفت و گاز به شرکتهای خارجی جهت برقراری پیوندهای تنگاتنگ با این شرکت ها، از نظر اقتصادی بر خلاف منافع ملی است و بهتر است ایران به جای این اقدام، نیازمندی های تکنولوژیک خود را به این شرکت ها واگذار کرده تا در گذر زمان با انتقال تجربه از آن نیز بینیاز شود.
اولویت اول؛ تزریق گاز به چاه های نفت
اما اولویت مصرف گاز چگونه است؛ طبق کارشناسی های صورت گرفته بهترین حالت و اولویت اول مصرف گاز ایران، تزریق آن به چاههای نفتی است که در سالهای اخیر به دلیل افت فشار با کاهش تولید مواجه شده است. با تزریق گاز به این چاه ها و بالا رفتن فشار در عمق زمین نه تنها میزان تولید نفت هر چاه مجددا افزایش یافته و ارزش افزوده بیشتری را در پی خواهد داشت بلکه گاز تزریق شده نیز در عمق زمین ذخیره مانده و در سال های آتی می توان آن را استخراج کرد.
در صورت عدم تزریق گاز به چاه های نفتی، هر سال تولید نفت کشور حدود سه و نیم درصد کاهش خواهد یافت. چنانچه روزانه 170 میلیون متر مکعب گاز به میدان های نفت تزریق شود تنها میتوان از این افت تولید جلوگیری کرد؛ در صورت اجرای این اولویت با فرض نفت بشکه ای 50 دلار در مدت 23 سال سود خالص از آن به 110 میلیارد دلار میرسد. این رقم برای تزریق 480 میلیون متر مکعب گاز در روز که سبب برداشت اضافی از مخزن های نفت خواهد شد، 327 میلیارد دلار سود خالص نصیب کشور خواهد ساخت. این در حالی است که سود صادرات گاز به هند و پاکستان در مدت 30 سال و بر مبنای هر متر مکعب 8.2 سنت 54 میلیارد دلار تخمین زده شده بود.
اما در حال حاضر مجموع تزریق روزانه گاز به مخازن کشور حدود هفتاد تا نود میلیون متر مکعب در روز است که با میزان برآورد شده مورد نیاز تفاوت زیادی دارد.
اولویت دوم؛ فرآوری به جای خام فروش
دومین اولویت برای بخش گاز کشور پس از تزریق به میدانهای نفتی، مصرف در پالایشگاه ها به جای خام فروشی است و اگر مقدمات این کار انجام پذیرد بسیار بهتر میتواند منافع ملی را تامین کند تا اینکه گاز را به صورت خام در اختیار کشورهای دیگر به خصوص اروپایی قرار دهیم.
اولویت سوم؛ صادرات
در نهایت صادرات گاز می تواند به عنوان اولویت سوم مطرح شود اما باز هم در شرایط کنونی این مساله تحت تاثیر مصرف داخلی قرار دارد و به دلیل وجود شبکه وسیع توزیع گاز در کشور و مصرف بیش از اندازه حتی در مقاطعی از زمستان با کمبود گاز مواجه هستیم.
به طور کلی اگرچه ایران را میتوان چهارمین تولید کننده گاز جهان دانست ولی به دلیل مصرف زیاد بخش خانگی، پتانسیل زیادی برای صادرات وجود ندارد و حتی اگر بتواند با افزایش تولید و کاهش مصرف این موقعیت را به دست آورد صادر کردن در اولویت سوم قرار میگیرد و اولویت اول و دوم با تزریق به چاههای نفتی و فرآوری این محصول میباشد.
اگرچه صادرات گاز توسط ایران می تواند از نظر سیاسی و امنیتی اعتبار مناسبی به کشور ببخشد ولی از آنجایی که ایران گاز زیادی برای صادرات تولید نمیکند این مساله حداقل ظرف 10 سال آینده امکان پذیر نیست و پس از آن نیز در صورت به وجود آمدن پتانسیل های این اقدام نمیتواند چندان قابل اتکا باشد.